یادداشت| درس‌های خروج از برجام آمریکا برای ایران

اقدامات و تحرکات جدید آمریکا در سالگرد خروج این کشور از برجام، گویای نکات ارزشمندی است که باید در نحوه مواجهه با مسائل اخیر به آنها رجوع کرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، دو سال پیش در چنین روزی (18 اردیبهشت 97) آمریکا از توافق هسته‌ای با ایران و 5 کشور دیگر خارج شد. واشنگتن پس از خروج از برجام، هم کشورهای دیگر را تشویق و تهدید به خروج از این توافق کرد و هم تحریم های قبلی و جدید علیه ایران اعمال کرد. دونالد ترامپ با این امید از توافق خارج شد تا به قول خودش «بدترین توافق تاریخ» را ملغی کند و از طرفی ایران را با «فشار حداکثری» پای میز مذاکره با آمریکا بکشاند و توافقی جامع و کامل تر را محقق کند.

اما دولت آمریکا نه تنها نتوانست به رویای خود جامه عمل بپوشاند، بلکه مشکلات عدیده‌ای را نیز درست کرده است. البته کاخ سفید فقط از توافق هسته‌ای ایران خارج نشد، بلکه تعدادی دیگری از توافق ها و سازهای بین المللی نیز از راهبرد خروج واشنگتن بهره مند شدند. ترامپ در بهمن سال 1395 از پیمان تجاری اقیانوس آرام خارج شد و در مرداد 1396 چنین کاری را با معاهده اقلیمی پاریس کرد. دولت آمریکا در آذر 1396 ابتدا از یونسکو و سپس از پیمان مهاجرتی سازمان ملل موسوم به پیمان نیویورک خارج شد. خروج از برجام در اردیبهشت 1397، خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل در خرداد 1397، قطع مشارکت مالی از آژانس امدادرسانی پناهندگان فلسطین ملل متحد در مرداد 1397،  خروج از پروتکل الحاقی کنوانسیون وین در مهر 1397، و قطع کمک مالی به سازمان بهداشت جهانی در فروردین 1399 در حالی که جهان درگیر بحرانی انسانی است، از جمله اقدامات واشنگتن در عهدشکنی و یکجانبه گرایی است.

سریال خروج آمریکا از توافقات و سازمان های بین المللی باعث شد که تحلیلگران «دکترین خروج» را به عنوان راهبرد عمده دولت ترامپ معرفی کنند. این لیست بلند از اقدامات نامتعارف و مخرب آمریکا در مقاطع حساس در عرصه بین المللی، باعث افزایش حس بی اعتمادی کشورها و حتی باعث تیرگی روابط کاخ سفید با برخی از پایتخت های اروپایی شد.

نکته مهم اینجاست که دولت آمریکا فقط به خروج از سازمان ها و معاهدات بسنده نکرد، بلکه اقداماتی را در جهت عکس آن توافقات و تشدید تنش ها و ناامنی در نقاط مختلف جهان انجام داد. تقویت داعش در منطقه غرب آسیا، حمایت بی قید و شرط از سیاست ها و اقدامات غیرانسانی رژیم صهیونیستی از جمله جابجایی سفارت آمریکا از تل آویو به قدس اشغالی، قراردادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریستی درست در زمانی که سپاه نقش موثری را در مقابله و به شکست کشاندن داعش ایفا کرده بود، حضور نظامی در خلیج فارس و تحریک کشورهای غربی دیگر برای ایجاد تقابل با ایران در خلیج فارس، تحریم های غیرانسانی و غیرقانونی علیه ایران و کشورهای دیگر از جمله در بحبوحه شیوع ویروس کرونا، راه انداختن جنگ تجاری با کل دنیا، بخشی از سیاهه عملکرد دولت آمریکا طی سالهای گذشته است.

حال همین دولت از تحریم، ترور، اقدام جنگی در قبال ایران کم نگذاشته است، درباره نقش ایران در منطقه و ناامن سازی آن ابراز نگرانی می کند و در پی اعمال محدودیت نامحدود برای خرید و فروش تسلیحاتی ایران است.

یک بام و هوای واشنگتن در خصوص خروج اما مشارکت در برجام طی روزهای گذشته دستمایه تمسخر و ابراز تعجب مقامات کشورهای مختلف از جمله مقامات آمریکایی شده است. مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا اخیرا گفته است که با وجود خروج و پایان مشارکت آمریکا در توافق هسته‌ای، آمریکا همچنان مشارکت کننده در برجام است. این تناقض آشکار در اظهارات مقامات آمریکایی هم به لحاظ حقوقی، منطقی و سیاسی قابل قبول نیست. کشورهایی مانند روسیه و فرانسه و همچنین مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تا به اینجای کار در قبال طرح آمریکا مخالفت و موضع گیری کرده‌اند. ایران هم درباره این طرح هشدار داده و واکنش تهران را قاطع عنوان کرده است. احتمالا واکنش ایران به این موضوع خروج از برجام و حتی ان پی تی را هم شامل شود.

 

آمریکا پس از اینکه با سیاست فشار حداکثری موفق به تسلیم ایران و کشاندن آن به میز مذاکره نشد، احتمالا این بار از طریق شورای امنیت یا مکانیزم ماشه به دنبال پایان حقوقی برجام و سپس مجبور کردن کشورهای دیگر و ایران به مذاکره درباره توافقی جدید است. اما درسی که برجام و اقدامات دولت آمریکا به هنگام حضور و پس از خروج از آن در این توافق می دهد، مذاکره و توافق جدید با واشنگتن را توصیه نمی کند؛ به ویژه اینکه بدعهدی و خلف وعده به یک عادت و رویه در سیاست خارجی آمریکا بدل شده است. دولت آمریکا عموما موضوعات سیاست خارجی را از لنز سیاست داخلی می بیند. به همین دلیل چرخش دوباره این کشور پس از حصول توافق جدید، نه تنها امری بعید نیست، بلکه بسیار محتمل است. صابون بدعهدی آمریکا به ویژه چندین بار به تن ایران خورده است؛ چه در سال 2003 و چه این بار در دوران برجام. موارد و اقدامات خصمانه آمریکا هم جای خود را در این معادله دارد.

به همین دلیل حتی در صورت تمدید تحریم های تسلیحاتی یا اجرایی شدن مکانیزم ماشه، عقل سلیم مذاکرات جدید با آمریکا را برنمی تابد. چرا که چنین امری تکرار چرخه‌ای باطل و افتادن در دام های جدید آمریکاست. مخصوصا اینکه شرایط آمریکا بیش از آنکه به گفتگو بماند، به مثابه تسلیم تمام عیار در قبال واشنگتن است. به عبارتی اگر برجام برای کشور خیر چندانی نداشت، توافق احتمالی بعدی با شرایط دولت آمریکا شر زیادی برای کشور خواهد داشت.

ناگفته نماند که خوش خیالی به مذاکره نه تنها در این شرایط سازنده نیست، بلکه هر گونه سیگنال برای مذاکره پالسی به واشنگتن به منظور تخریب هر چه بیشتر برجام و زمینه سازی برای مذاکرات برد-باخت خواهد بود.  

انتهای پیام/.

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط