بررسی حکمت و رویدادها در معراج نبی مکرم اسلام(ص)/ آیا امکان دارد پیامبر(ص) خداوند را دیده باشد؟
مقصود از معراج آن بوده که پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله ملکوت آسمانها را مشاهده کنند و شاهد آیات و نشانههای بزرگ الهی باشند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، خداوند متعال که میخواست ملکوت آسمانها و زمین را به پیامبر برگزیدهاش نشان بدهد، پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله را در شب از شبهای ماه رمضان به صورت انتقالی از مسجدالحرام در مکه به سوی بیتالمقدس برد. نبی مکرم اسلام در آن محل و در کنار تکه سنگ بزرگی که هنوز هم در آن محل قرار دارد، نمازی را بهجا آوردند. سپس به امر و اراده الهی آن حضرت به سوی آسمانها بالا برده شدند و شاهد آیات و نشانههای الهی بودند. در این سفر که از آن به معراج تعبیر میشود، اسرار بزرگی برای آن حضرت مکشوف شد که اندازهای که ایشان در مقامی وارد شدند که هیچ ملک مقرب و رسول مرسلی قدم نگذاشته بود. در این جا بود که ذات اقدس الهی را با قلب مبارک خود مشاهده کردند و به درکی رسیدند که هیچ انسان و فرشتهای به آن نائل نشده است.
خبرگزاری تسنیم برای آشنایی بیشتر با رویدادهای واقعه معراج و رموز آن در سورهها و آیات قرآن کریم، گفتوگویی حجت الاسلام مهدی پیشوایی پژوهشگر دینی و آشنا با تفاسیر قرآن کریم انجام داده است. طبق گفته این کارشناس اسلامی، معراج رسول اکرم صلیالله علیه و آله دو قسمت بوده است. هرچند که به کل آن ماجرا معراج گفته میشود. یکی از این دو قسمت اسراء بوده و دیگری، معراج بود. اسراء به انتقال رسول خدا صلیالله علیه و آله با قدرت الهی و به صورت خارقالعاده از محل مسجدالحرام در مکه به مسجدالاقصی و بیت المقدس گفته میشود. به این انتقال در اصطلاح اسراء گفته میشود. به همین علت در آیههای ابتدایی سوره اسراء به این موضوع مهم اشاره شده است و سوره هم به همین عنوان نامیده شده است که در آن موضوع سفر آسمانی آن حضرت مطرح شده است. موضوع معراج هم در آیات سوره نجم عنوان شده است و مطالب و رمزهایی در این باره عنوان شده است. در هر صورت، حکمت این سفر را باید از میان آیات قرآن کریم به دست آورد. آن طور که خدای متعال تصریح میفرماید، بنا بود تا نشانهها و آیات الهی به آن حضرت نشان داده شود. به بیان دیگر مقصود از معراج آن بوده که پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله کرات و اجرام آسمانی را مشاهده کنند و شاهد نشانههای بزرگ الهی باشد.
اسراء و معراج
برای اینکه با واقعه معراج آشنا شویم، خوب است از ابتدای این رویداد شروع کنیم. در ابتدای معراج چه اتفاقی افتاد؟
معراج با سیر شبانه پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله از مسجدالحرام به مسجدالاقصی آغاز شد. چنانکه خدای متعال در سوره اسراء به این موضوع مهم اشاره فرموده است: «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکنَا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنَا؛ پاک و منزه است خدایى که بندهاش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى -که گرداگردش را پربرکت ساختهایم- برد تا برخى از آیات خود را به او نشان دهیم.»
بیشتر بخوانید: آشنایی با بخشهای مهمی از زندگی شجاعانه و مظلومانه کریم اهلبیت(ع)/ چرا سپاه امام حسن(ع) قصد جان فرمانده خود را کرد؟
با این وجود چرا نام این سوره، اسراء گذاشته شده است؟
معراج رسول اکرم صلیالله علیه و آله دو قسمت بوده است. هرچند که به کل آن ماجرا معراج گفته میشود. یکی از این دو قسمت اسراء بوده و دیگری، معراج بود. اسراء به انتقال رسول خدا صلیالله علیه و آله با قدرت الهی و به صورت خارقالعاده از محل مسجدالحرام در مکه به مسجد الاقصی و بیت المقدس گفته میشود. به این انتقال در اصطلاح اسراء گفته میشود.
به همین علت در آیههای ابتدایی سوره اسراء به این موضوع مهم اشاره شده است و سوره هم به همین عنوان نامیده شده است که در آن موضوع سفر آسمانی آن حضرت مطرح شده است.
سوره نجم بیانکننده ماجرای معراج
اگر این نوع انتقال پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله اسراء نامیده میشود، با این وجود، معراج چه معنایی دارد؟
معراج به مفهوم انتقال رسول اکرم صلیالله علیه و آله از زمین به سوی آسمان است که این موضوعات در سوره مبارکه نجم و بهخصوص در آیههای ابتدایی این سوره، مطرح شده است. چنانکه در این سوره ماجرای معراج این گونه بیان شده است که: «وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى؛ مَا ضَلَّ صَاحِبُکمْ وَمَا غَوَى؛ وَمَا ینطِقُ عَنِ الْهَوَى؛ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحَى؛ عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى؛ ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى؛ وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى؛ ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى؛ فَکانَ قَابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنَى؛ فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى؛ مَا کذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى» به این معنا که: «سوگند به ستاره هنگامى که افول مىکند، که هرگز دوست شما (رسول خدا صلیالله علیه و آله) منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگوید. آنچه مىگوید چیزى جز وحى که بر او نازل شده نیست. آن کس که قدرت عظیمى دارد [= جبرئیل امین] او را تعلیم داده است؛ همان کس که توانایى فوقالعاده دارد؛ او سلطه یافت، در حالى که در افق اعلى قرار داشت. سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد تا آنکه فاصله او (با پیامبر) به اندازه فاصله دو کمان یا کمتر بود. در اینجا خداوند آنچه را وحى کردنى بود به بندهاش وحى نمود. قلب (پاک او) در آنچه دید هرگز دروغ نگفت.»
پس از این آیات، خدای متعال بر این مطالب و اتفاقات صحه میگذارد و آن را از هر نوع تردید دور میکند تا مردم به آن یقین داشته باشند. چنانکه میفرماید: «أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یرَى؛ آیا با او درباره آنچه (با چشم خود) دیده مجادله مىکنید؟!»
سپس به ماجراها و رویدادهای دیگری مانند مشاهده سدره المنتهی از سوی پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله اشاره میفرماید، با این بیان که: «وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى؛ عِندَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى؛ عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى؛ إِذْ یغْشَى السِّدْرَةَ مَا یغْشَى؛ مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى؛ لَقَدْ رَأَى مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکبْرَى» به این معنا که: «و بار دیگر نیز او (فرشته وحی) را مشاهده کرد، نزد سدرة المنتهى، که جنت المأوى در آنجاست، در آن هنگام که چیزى [= نور خیرهکنندهاى] سدرة المنتهى را پوشانده بود. چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد (آنچه دید واقعیت بود). او پارهاى از آیات و نشانههاى بزرگ پروردگارش را دید.»
با این توضیحات، معراج از مسجد الاقصی اتفاق افتاده است.
همین طور است. ابتدا پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله به امر و اراده الهی از مسجد الحرام به مسجد الاقصی تغییر مکان دادند. سپس معراج روی داد و آن حضرت از مسجد الاقصی به سوی آسمانها بالا رفتند. درواقع در مسجد الاقصی تکه سنگ بزرگی وجود داشته که البته آن سنگ تا امروز هم بر جاست. رسول اکرم صلیالله علیه و آله در کنار آن سنگ نماز را اقامه کردند. بعد از آن با قدرت الهی سفر خود را به کرات آسمانی آغاز کردند که این مرحله معراج گفته میشود.
حکمت معراج
چه حکمتی در معراج وجود داشته که باید این اتفاق روی میداده است؟ به طوری که حتی مشاهده میکنیم شرح آن در قرآن کریم هم بیان شده است.
حکمت این سفر را باید از میان آیات قرآن کریم به دست آورد. آن طور که خدای متعال تصریح میفرماید، بنا بود تا نشانهها و آیات الهی به آن حضرت نشان داده شود. به بیان دیگر مقصود از معراج آن بوده که پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله کرات و اجرام آسمانی را مشاهده کنند و شاهد نشانههای بزرگ الهی باشد.
ملاقات با انبیای الهی علیهمالسلام
آیا در این سفر، نبی مکرم اسلام صلیالله علیه و آله به بهشت هم وارد شدند؟
آن طور که در روایتها آمده خدای متعال در این معراج، تمثلی از بهشت را به رسول گرامی خود صلیالله علیه و آله نمایان کرد تا آن حضرت شاهد آن باشند. همچنین جهنم را هم به همین صورت مشاهده کردند. دیدار آن حضرت با ارواح انبیا و پیغمبران گذشته هم برای آن حضرت ممکن شد و ایشان توانستند با ارواح انبیا علیهم السلام دیدار و ملاقات داشته باشند.
میزان درک نبی مکرم اسلام از ذات اقدس خدای متعال
در آیات سوره نجم این آیه مطرح شده است که: «فَکانَ قَابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنَى». منظور از قاب قوسین چیست؟
قاب قوسین به مفهوم اندازه دو کمان است. آن طور که از تفاسیر قرآن کریم مشخص میشود، گویا خداوند میخواهد بفرماید جبرئیل علیه السلام که فرشته وحی است، بسیار به رسول خدا صلیالله علیه و آل نزدیک شد. مانند اینکه دوکمان به هم نزدیک میشوند. درواقع آن حضرت توانستند جبرئیل علیه السلام را در صورت ظاهری خودش و این اندازه نزدیک مشاهده کنند.
در تفسیر نور الثقلین هم حدیثی از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده، مبنی بر اینکه آن حضرت درباره تفسیر و معنای «قابَ قَوْسَیْنِ» فرمودند: «چون پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله نزدیکترین خلایق به خداوند متعال بود و به اندازهای نزدیک بود که در شب معراج وقتی به آسمان بالا میرفتند، جبرئیل علیه السلام مدام به آن حضرت میگفت: ای محمد نزدیکتر برو که در جایی قدم گذاشتهای که نه هیچ فرشته مقربی قدم گذاشته و نه هیچ پیغمبری. پس اگر روح و جان رسول خدا صلیالله علیه و آله نمونهای از آن عالم نبود، هرگز نمیتوانست به آن مرحله برسد. آن حضرت در نزدیکی (که شاید مفهوم آن درک باشد) به اندازهای رسید که خداوند تعالی درباره او فرمود: قَابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنَىبلکه کمتر از دو قوس.»
همچنین در حدیث دیگری از امام زینالعابدین علیه السلام روایتی طولانی نقل شده که در ضمن آن فرمودند: «من فرزند کسی هستم که بلندمرتبه بود و بلندمرتبهتر میشد. به اندازهای که از سدره المنتهی گذشت و نسبت به خدای متعال به قدری نزدیک شد که بیشتر از دو قدس و بلکه کمتر از آن فاصلهای باقی نماند.»
ظاهر جبرئیل علیه السلام
مگر شکل حقیقی جبرئیل علیه السلام چگونه بود؟
جبرئیل علیه السلام معمولاً به صورت انسانی زیبا و خوشچهره بر پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله نازل میشد و آیات قرآن و پیامهای الهی را برای آن حضرت میآورد. اما دو بار به صورت و شکل ظاهری و حقیقی خودش برای آن حضرت نمایش داده شد. بار اول همین مورد است که از فاصله او با رسول خدا صلیالله علیه و آله به قاب قوسین تعبیر شده است.
در این مرحله آن حضرت، جبرئیل علیه السلام را در صورت حقیقی او مشاهده کردند، به طوری که در افق بالا نمایان شد و همه شرق و غرب را پوشانده بود و به اندازه دارای عظمت و هیبت بود که رسول خدا صلیالله علیه و آله به هیجان آمدند. مرتبه دیگر در ماجرای معراج بود که باز هم رسول خدا صلیالله علیه و آله، او را به شکل حقیقی مشاهده کردند.
البته باید یادآوری کرد که در بعضی از تفاسیر قرآن کریم، این مطلب عنوان شده که این رویدادها مربوط به نوعی شهود باطنی و خاص رسول خدا صلیالله علیه و آله نسبت به ذات قدسی خدای متعال بوده است.
مشاهده خدای متعال با قلب
با این تعبیر، آیا درست است که نتیجه بگیریم رسول خدا صلیالله علیه و آله در ماجرای معراج، خدای متعال را با قلب خود مشاهده کردند؟
بله. صحت این موضوع هم طبق برخی از تفاسیر روشن است که پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله، ذات پاک احدیت را نه با چشم سر، بلکه با قلب و قوه ادراک خود مشاهده کردند. همان طور که در حدیثی نوشته شده که از امام ابی الحسن علیه السلام سؤال کردند که: «آیا پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله پروردگار خود را دیدند؟» آن حضرت جواب دادند: «بله اما با قلب خود دید. مگر کلام خدای متعال را نشنیدهای که میفرماید: ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى پس به حکم این آیه خدا را با چشم ندید، بلکه با قلب دید.»
از خود رسول اکرم صلیالله علیه و آله هم سؤال شد که: «آیا پروردگار خود را دیدهای؟» آن حضرت در جواب فرمودند: «با چشم خودم ندیدم ولی با قلبم دو بار دیدم.» سپس این آیه را تلاوت کردند که: «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى».
آیا این اتفاق دو بار روی داده بود؟
بله. یک بار در همان ماجرایی که از فاصله مکانی آن به قاب قوسین تعبیر شده است. البته این تنها تعبیری است که ما بهتر درک کنیم، در حالی که خدای متعال در همه جا حضور دارد و مکان خاصی به وجود الوهیت اطلاق نمیشود.
بار دوم در قضیه معراج است که در نزدیک سدره المنتهی روی داد که این بار هم خدای متعال مانند بار اول با قلب خود دیدند.
حقیقت سدره المنتهی
به سدره المنتهی اشاره کردید. منظور از این کلمه چیست و آیا مکان خاصی دارد؟
سدر که نوعی درخت است و همه آن را میشناسند. اما منظور از سدره درخت خاصی است و کلمه منتهی هم به نظر میرسد که به مکان ویژهای اشاره دارد. البته این امکان هم وجود دارد که منظور از آن، منتهای آسمانها باشد، چون میفرماید جنت مأوی در کنار آن است. پس وقتی میدانیم جنت مأوی در آسمانها قرار دارد چراکه در آیه 22 سوره ذاریات میفرماید: «وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُکمْ وَ مَا تُوعَدُونَ؛ و روزى شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده مىشود» پس سدره المنتهی هم اشاره به درختی در آسمانها است.
اما درخت سدره چه نوع درختی است؟
در میان آیات قرآن اشارهای به این موضوع نشده است. به نظر میرسد که خدای متعال در این مورد میخواهد مبهم و با اشاره مطلبی را بیان کند. همان طور که در آیه دیگری هم به طور پنهانی و پوشیده این مطلب را بیان میفرماید و از درخت سدره نام میبرد. آنجا که میفرماید: «إِذْ یغْشَى السِّدْرَةَ مَا یغْشَى؛ در آن هنگام که چیزى [= نور خیرهکنندهاى] سدرة المنتهى را پوشانده بود.»
اگر روایتها و احادیث را هم جستوجو کنیم، مشخص میشود که درخت سدره، درختی است که در آسمان هفتم قرار دارد اعمال انسانها تا آن مرحله بالا میرود.
انتهای پیام/