نگاهی به «پلتفرم» | رستگاری با خشونت و ددمنشی


فیلم سینمایی «پتلفرم» که این روزها فضای رسانه را بیش از حد شلوغ کرده است اثری درهم آمیخته و آشفته است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، فیلم سینمایی «پلتفرم» از آن دست فیلم‌هایی است که فهمیدن آن برعکس تلاش برای پیچیده شدن فیلم آنقدر هم سخت نیست منتها کارگردان برای رد گم کنی آن را با دیگر مفاهیم، مضامین و مصادیق مخلوط می‌کند تا کاری خاص و نخبه پسند از آب دربیاید.

تیپ فیلم‌های شبه آخرالزمانی در سال‌های اخیر بسیار زیاد شده‌اند و پلتفرم نیز یکی دیگر از این آثار است. فیلم‌هایی که در آنها به نوعی تمام ایده‌های نجات انسان از دینی گرفته تا عرفانی و فلسفی را زیر مشت و لگد می‌گیرد و پوچ‌گرایانه همه چیز را معلق بین زمین و آسمان رها می‌کند. 

پوستر فیلم «پلتفرم»

زندانی عمودی و عجیبی که بالغ بر 300 طبقه است از طبقه اول تا به پایین هر روز در یک وعده در سینی بزرگی انواع و اقسام غذاهای مختلف را از حفره‌ای عمیق وارد می‌کند و ساکنان هر طبقه تنها فرصت دارند تا برای چند دقیقه هرچقدر که می‌توانند غذا بخورند؛ بعد از آن سینی غذا به طبقه پایین می‌رود و همینطور تا طبقه آخر که دیگر هیچ چیزی برای خوردن باقی نمی‌ماند. زندانیان فیلم قصد دارند تا از این مهلکه فرار کند.

غذاهای حیف و میل شده

فیلم بسیار در خود مانده و الکن است و به صورت کاملاً نمادین قصد دارد تا طبقات جامعه، فقیر و غنی و تم خشونت و گرگ‌صفت بودن انسان را نقد کند. شعاری غلط و بی‌رحم که افراطی در فیلم نمایانده است و بسیار دل را می‌زند. ضعف کارگردان و نویسنده در همین است که خواسته‌اند مسأله‌ای فکری و فلسفی را به سادگی و پیشدستانه بگویند منتها برای هنری کردن آن به سمبلیسم رو آورده‌اند.

از طرفی دیگر قصد کارگردان در برداشتن چند هندوانه باهم او را دچار سردرگمی در پیامش کرده است. در پایان فیلم چهره مرد بعد از ساعت‌ها جنگ و خونریزی ددمنشانه شبیه عیسی مسیح شده است و بدون شک پایان آن به نوعی رستگاری انسان را به وسیله خشونت وحشیانه با هم‌نوعان خود برای صلاح جامعه می‌داند و مسیح هم در این میان قربانی شده است. از طرفی دیگر در پایان او مانند پیرمرد سنگدل فیلم در جهان دیگری همراه با هم دوستانه در تاریکی محو می‌شوند و این سکانس دقیقاً ضدباور جدایی نیکبخت از شقی است.

البته این تم به نوعی قصد دارد تا بگوید آدم‌های خوب جامعه نیز در دستگاه خشن و فساد اجتماع آلوده می‌شوند به نوعی که در نهایت بین آنان با مفسدان و گرگان شهر فرقی ندارد. فکری کاملاً در تناقض و ضدیت با سخنان ادیان ابراهیمی و حتی مکاتب غیر ابرهیمی اما مهم مانند بودیسم و در کل عقلانیت است که میان مومنین، مخلصین و نیکوکاران، با کفار، مستکبرین و بدکاران فرق اساسی می‌گذارد و سرنوشت آنان را از یکدیگر جدا می‌کند.

 

نمایی از فیلم «پلتفرم»

مسعود فراستی منتقد سینما نیز نظری مشابه دارد. او در این باره می‌نیوسد: پلتفورم، فیلم پر سر و صدای این روزها، فقط فیلم بدی نیست_ که هست_. فیلمی مفلوک، شعاری، وراج، روشنفکرنما و نمادباز است ، و مبتذل. پلتفورم، فیلمی ضد انسانی و شنیع است و مهوع...فیلم کاریکاتور این شعار است: « انسان گرگ انسان است.» به نظرم فیلم خوراک مناسبی برای سرمایه داران است در توجیه تجاوزگری و سلطه بر انسان. مخاطب انتلکت فیلم، با دیالوگهای دهان پر کن و تصاویر ضد انسانی_ و بربریت_ فیلم، خود را ارضا میکند. پلتفورم یک بیانیه مغشوش شبه آنارشیستی است که هم چپ می‌نماید هم مسیحی، اما هیچ نیست مگر تهوع.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط