گزارش|«شفافیت» راه مقابله با آرای خنثی در مجلس/ چرا برخی نمایندگان در مواقع حساس رای ممتنع میدهند؟
وقتی برای یک نماینده فرقی نمیکند که چه کسی رئیس مجلس یا وزیر یکوزارتخانه شود و یا چه قانونی به تصویب برسد، پس حضورش در مجلس چه توجیهی دارد؟
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم، یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی چند روزی است که کار خود را آغاز کرده و وکلای ملت در اولین اثرگذاری خود در نهاد قانونگذاری کشورمان، رئیس مجلس را انتخاب کردند.
وکلای ملت روز پنجشنبه 8 خردادماه، محمدباقر قالیباف را با 230 رای به عنوان رئیس مجلس انتخاب کردند. مصطفی میرسلیم و فریدون عباسی نیز دیگر کاندیداهای ریاست مجلس بودند که به ترتیب هرکدام 12 و 17 رای اخذ کردند. نکته جالب توجه در این انتخابات 8 رای سفیدی بود که از سوی تعدادی از وکلای ملت داده شده بود.
آرای سفید این نمایندگان را میتوان اینگونه تفسیر کرد که برای آنها یا فرقی نمیکرد که رئیس مجلس چه کسی باشد و یا هنوز به نتیجه نرسیده بودند که به چه کسی رای دهند.
البته دادن رای ممتنع یا سفید امری عجیب و منحصر به این مجلس نیست و در تمام ادوار مجلس، وکلای ملت در موارد زیادی رای ممتنع دادهاند.
مثلا در همین مجلس دهم از بررسی صلاحیت وزرا گرفته تا مصوبات مهم مجلس در مباحث بودجهای یا قوانین کلان، شاهد آرای ممتنع نمایندگان بودیم.
**رای ممتنع چیست؟
در فرهنگ معین، واژه ممتنع ناممکن و فرمان نبردن تعریف شده است؛ در واقع رای ممتنع یک نوعی از رای میان رای موافق و رای مخالف است و تداعیگر این مساله است که رایدهنده موافق یا مخالف موضوع رای نیست. به این معنی که رایدهنده با هدف رایگیری به عنوان روش و ابزار مشروع جهت رقابت مسالمتآمیز قدرت توافق دارد، اما لایحه، طرح و یا نامزدان حاضر در آن رایگیری مورد نظرشان نیست.
می دانیم که در مجلس شورای اسلامی، هنگامی که نمایندگان میخواهند درباره لوایح و طرحها و صلاحیت وزرای پیشنهادی رأی بدهند، سه انتخاب دارند: «موافق ، مخالف و ممتنع».
رأی ممتنع در واقع بدین معناست که نماینده ای، از مجموع توضیحات و اظهارنظرهای کارشناسی مطرح شده در مورد طرحها و لوایح پیشنهادی در مجلس و یا سخنان موافق و مخالف و نیز اظهارات وزرای پیشنهادی به جمع بندی نرسیده است و این "عدم جمع بندی" را با دادن رأی ممتنع اعلام می کند.
البته در برخی موارد نمایندگان مجلس در رایگیری شرکت نمیکنند لذا این خودداری از رای دادن بهمعنای این است که نمایندهای در جلسه رأیگیری حضور داشته باشد اما به دلایلی از رأی دادن در مورد موضوعی خاص خودداری میکند.
همچنین باید توجه کرد که رای ندادن با «رأی سفید» یا «رأی ممتنع» متفاوت است. در رأی سفید یا رای ممتنع، رأی دهنده با خواست و اراده خود بهصورت عمدی رأی خود را بهصورت سفید یا مخدوش شده ارائه میکند تا اعتراضش را به موضوع مورد نظر اعلام کند.
در بسیاری موارد نیز دلیل رأی ممتنع دادن این است که نماینده مورد نظر دانش و آگاهی کافی در مورد موضوع مورد بحث را ندارد یا اینکه نقشی در بحثهای موجود در پارلمان نداشته و به همین دلیل حضور خود در جلسه را اعلام کرده و رأی میدهد اما با رأی سفید دادن ناآگاهی خود از موضوع را نیز اعلام میکند.
در برخی موارد نیز تناقض بین منافع شخصی یا منطقهای نماینده و موضوع مورد بحث قرار گرفته، سبب میشود که نماینده رأی سفید یا ممتنع به موضوع دهد تا از جدال آشکار با طرح گریخته و درعینحال منافع شخصی یا گروهی خود را نیز به خطر نیندازد.
اما موضوع رای ممتنع هر چند ظاهری ساده دارد ولی محل تأمل جدی است.
در وهله اول این آرای "سفید یا ممتنع" در موارد زیادی تأثیر گذارند. به عنوان مثال نمایندگان مجلس دهم در جریان رای اعتماد به وزرای پیشنهادی دولت دوازدهم در جلسه علنی 25 مرداد 96 در مجموع 270 رای ممتنع به صندوق انداختند. سوال اینجاست آیا نمایندگانی که رای ممتنع داده بودند، برای شناخت وزرای پیشنهادی، تمام تلاش خود را به کار بردند؟ و اگر تلاش و تحقیقی برای شناخت وزرای پیشنهادی داشتند، آیا شناختن این وزرا آنقدر سخت بود که نتوانستند به نتیجه برسند که رای موافق یا مخالف بدهند و در نهایت مجبور به دادن "رای ممتنع" شدند؟ آیا این توقع که نمایندگان مجلس شورای اسلامی حداقل تلاش خود را برای شناخت وزرای پیشنهادی به کار میبستند تا مجبور به دادن 270 رای ممتنع نشوند، توقعی بیجاست؟
تصور کنید اگر این 279 رای ممتنع بر اساس تحقیق و شناخت بیشتر، به آرای مثبت یا منفی تبدیل میشد، چقدر در شرایط کشور و روند مدیریت آن اثرگذار بود.
در وهله دوم نیز باید به این نکته اشاره کرد که وظیفه اصلی نمایندگان مجلس در ساختار مدیریتی کشور، ریلگذاری و هدایت امور اجرایی در جهت بهبود شرایط کشور است و تحقق این وظیفه تنها با تصویب قوانین و مقررات دقیق و راهگشا و انتخاب وزرا و مدیرانی ممکن است که بتوانند این رویه را پیش ببرند، لذا نمایندهای که برایش فرقی ندارد چه قانونی به تصویب میرسد و یا چه وزیری به مسئولیت برسد و بیرای و نظر از کنار چنین موضوعاتی میگذرد، مطمئنا نمیتواند در جهت بهبود شرایط کشور گام بردارد.
در واقع وجود مجلسی با نمایندگان بینظر مانند این است که اساسا قوه مقننهای وجود نداشته باشد و تمام امورات همانطور که دولتها و دستگاههای مختلف میخواهند پیش رود.
همچنین وقتی قرار است یک نماینده برایش فرقی نکند که چه کسی رئیس مجلس یا وزیر یکوزارتخانه باشد و یا چه قانونی به تصویب برسد، پس حضورش در نهادی به این مهمی چه توجیهی دارد؟
از طرفی برای تمام موضوعاتی که در مجلس مطرح میشود اعم از بررسی طرحها و لوایح، تصویب بودجههای سنواتی، بررسی صلاحیت وزرا و ... ساعتهای طولانی بحث و تبادل نظر میشود و حتی پیش از اینکه این موارد به صحن علنی بیاید، کمیسیونهای تخصصی مجلس، اداره قوانین، مرکز پژوهشها و کارشناسان مربوطه نظرات کارشناسی خود را ارائه میدهند که تمام این موارد مسلتزم زمان و هزینه بسیاری است.
خبرگزاری تسنیم در سال 95 در گزارشی با عنوان« هردقیقه مجلس چند میلیون تومان آب میخورد» به محاسبه هزینه برگزاری جلسات علنی مجلس پرداخت که در آن زمان هر دقیقه جلسه علنی بیش از 22 میلیون تومان هزینه در برداشت که مسلما این رقم در سال جاری افزایش بسیاری داشته است.
اگر برای بررسی هر موضوعی در مجلس تنها یک ساعت زمان درنظر بگیریم-که مطمئنا بسیار بیشتر خواهد بود- حدودا یک میلیارد و 300 میلیون تومان هزینه بر کشور تحمیل میشود و اگر نمایندهای هیچ نظری در مورد آن ندهد و سرنوشت آن برایش فرقی نکند، این مبلغ بینتیجه هزینه شده است.
** مقام معظم رهبری: ما که نیامدیم اینجا بنشینیم "رأی ممتنع" بدهیم
اهمیت رای موافق یا مخالف نمایندگان به حدی است که مقام معظم رهبری در دیداری که با نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تاریخ 8 خرداد ماه 93 داشتند، متذکر شدند:
«کار کردن بر روی لوایح و طرحها، یک وظیفهای است به عنوان ادای حق مردم - این که حالا یک امر قطعی و روشنی است - یعنی وقتی لایحهای به مجلس میآید یا طرحی را شما در مجلس تهیه میکنید و میخواهید این را در یک بخشی از بخشهای کشور که میتواند جدول فعالیت کلان کشور را پر کند، به کار بیندازید، دقت شما، مراقبت شما، اهتمام شما، تحقیق شما، مطالعه شما، که به پخته شدن این طرح یا لایحه کمک میکند، یک حقی است برای مردم بر دوش شما.
لایحهای به مجلس میآید - بنده خودم هم در مجلس بودم و این موارد را از نزدیک تجربه کردم - وقتی که لایحه به کمیسیون داده میشود و در معرض دید این نماینده قرار میگیرد، گاهی با این لایحه مثل یک کار مربوط به شخص خود رفتار میکند؛ دقت میکند، مطالعه میکند، تحقیق میکند، با کارشناس مینشیند مباحثه میکند، مطلب را در ذهن خود به صورت محقَّق ترسیم میکند؛ گاهی هم نه، لایحه میآید یا مثلاً طرحی در مجلس میخواهد تصویب شود، این نماینده خیلی محتوای لایحه و طرح را نمیداند، خیلی احساس مسئولیت نمیکند، رسیدگی نمیکند؛ نه در کمیسیون، نه در صحن مجلس. این رأی «آری» یا «نه» او به یک چنین لایحه یا طرحی، خالی از شبهه نیست.
رأی ممتنع او هم خالی از شبهه نیست. ما که نیامدیم اینجا بنشینیم "رأی ممتنع" بدهیم؛ ما آمدهایم بگوئیم این بشود، این نشود. رأی ممتنع مال آنجائی است که انسان زحمت خودش را کشید، کار خودش را کرد، بالاخره ذهنش به جائی نرسید؛ خب، اینجا البته انسان رأی ممتنع میدهد؛ مثل فقیه و مجتهدی که زحمت خودش را میکشد، به منابع مراجعه میکند، ادلهی اجتهادی و ادلهی فقاهتی را میبیند، بعد ذهنش به جایی نمیرسد؛ میگوید خب، اینجا احتیاط کنید؛ میگوید من رأی ندارم، فتوا ندارم. رأی ممتنع مال اینجا است؛ اما اینکه ما مطالعه نکنیم، کار نکنیم، بعد برای اینکه خودمان را اسیر «آری» یا «نه» بیدلیل و غیر مستند نکرده باشیم، میگوییم خیلی خوب، ما "رأی ممتنع" میدهیم! این نمیشود. پس یکی از کارهای بسیار مهم و لازم و اصلی در مجلس، همین کار بر روی لوایح است؛ چه لوایحی که دولت میفرستد، چه طرحهائی که خود شما در مجلس آنها را تنظیم میکنید. واقعاً باید کار شود. هر کس اگر اهل اجتهاد در این فن است، به صورت اجتهادی؛ و اگر چنانچه خودش صاحب رأی نیست، با مشاوره گرفتن از این و آن، به یک نتیجهی قطعی برسد؛ این یکی از کارهای بسیار اساسی است».
بنابراین لازم است نمایندگان مجلس که از آنها به عنوان عصاره ملت ایران یاد میشود بخصوص در مجلس یازدهم که ابتدای کار خود است، در لحظات حساس نسبت به انجام صحیح تکلیف خود حساسیت و دغدغه لازم و کافی را داشته باشند.
مسلما جلوگیری از دادن رایهای سفید و بیسرانجام و بالابردن حساسیت وکلای ملت در مورد موضوعاتی که در مجلس مطرح میشود، با شفافیت آرای نمایندگان محقق خواهد شد.
طرح شفافیت آرای نمایندگان هر چند با بیمیلی وکلای ملت در مجلس دهم مواجه شد اما بهعنوان راهکار مناسبی برای تقویت اعتماد عمومی جامعه به مذاق مردمی که در سالهای اخیر لطمات زیادی از پنهانکاری مسئولان خورده بودند، خوش آمد و حالا منتخبان مجلس یازدهم که در شعارها و نطقهای خود برای شفافیت اعلام آمادگی کرده بودند، با آغاز مجلسی جدید، فرصتی برای تحقق شعار خود دارند.
انتهای پیام/