چرا گویش مردم برزیل "پرتغالی" است؟!


چرا گویش مردم برزیل "پرتغالی" است؟!

بسیاری از مردم جهان تصور می‌کنند، زبان پرتغالی فقط در ۲ کشور پرتغال و برزیل کاربرد دارد در حالیکه این زبان در ۹ کشور دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد از جمله از پرتغال، برزیل، موزامبیک و ...

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ "برزیل" کشوری پهناور و بزرگترین کشور آمریکای جنوبی با 210 میلیون جمعیت است که رودخانه آمازون به‌عنوان بلندترین و پرآب‌ترین رودخانه جهان از قلب این کشور استوایی می‌گذرد.

مردم این کشور به‌زبان پرتغالی صحبت می‌کنند و این کشور به‌مدد بارشهای خارق‌العاده استوایی، از پوشش جنگلی استوایی چند میلیون هکتاری برخوردار است و یکی از قطبهای تولید گوشت قرمز و پروتئین در جهان محسوب می‌شود.

کشورمان ایران، سالیان سال است که بخش عمده گوشت قرمز وارداتی خود را از این کشور تأمین می‌کند؛ برای نظارت بر ذبح شرعی، ناظران ذبح شرعی پس از طی دوره‌های خاص آموزشی به این کشور اعزام می‌شوند و با استقرار در کشتارگاه‌های طرف قرارداد با ایران در این کشور بر فرایند انجام ذبح شرعی نظارت می‌کنند.

نشستن پای خاطرات این ناظران، دنیایی از جذابیت و شگفتی را مقابل دیدگان افرادی که ذهنیتی از کشور برزیل ندارند، ترسیم می‌کند.

حجت‌الاسلام علی ارجمند عین‌الدین؛ مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در جهاد کشاورزی استان البرز نیز از جمله ناظران ذبح شرعی کشورمان در برزیل بوده است که تجربه حضور 6ماهه در این کشور را دارد و خاطراتی که با قلمی روان به بیان اتفاقات و مشاهدات خود از حضور در برزیل پرداخته است.

تا به امروز، 7 بخش از این سلسله خاطرات منتشر شده است:

در ادامه، بخش هشتم از این مجموعه خاطرات تقدیم شده است:

فرهنگ به‌عنوان یکی از دستاوردها و میراث جمعی بشر همواره جایگاه ارزشمندی در جوامع مختلف بشری داشته است؛ فرهنگ را می‌توان به جریان خون در بدن انسان تشبیه کرد که همه اعضاء و جوارح را در بر گرفته است، حضور فرهنگ از خصوصی‌ترین و طبیعی‌ترین رفتارهای بشری تا اجتماعی‌ترین کنشها و واکنشهای او محسوس و ملموس است؛ به عنوان مثال سنت ازدواج پاسخ به یک نیاز طبیعی است اما اینکه چه زمانی و با چه شخصی ازدواج کنیم و همچنین رسم و رسومات ازدواج، از خواستگاری تا نشستن پای سفره عقد، همه و همه مسائل فرهنگی است، غذا خوردن پاسخ به یک نیاز طبیعی است اما این که چه زمانی، چه نوع غذایی و با چه کسانی و با چه آدابی بخوریم، همه و همه بستگی دارد به نوع فرهنگی که به آن تعلق داریم.

گذشته از صدها تعریفی که برای فرهنگ ارائه شده، می‌توان فرهنگ را مجموعه‌ای از باورها، ارزشها، هنجارها، آداب و رسوم، خط و زبان دانست، خط و زبان دروازه ورود به یک فرهنگ محسوب می‌شود؛ امروزه از میان زبانهای زنده در جهان، زبان پرتغالی، جایگاه ششمین یا هفتمین زبان پرکاربرد در جهان به شمار می‌رود، با حدود 240 میلیون "گویشور".

بسیاری از مردم جهان تصور می‌کنند، زبان پرتغالی فقط در 2 کشور پرتغال و برزیل کاربرد دارد در حالیکه این زبان در 9 کشور دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد که عبارتند از پرتغال، برزیل، موزامبیک، آنگولا، گینه بیسائو، تیمور شرقی، گینه استوایی، کیپ ورد و سائوتومه، بعلاوه اینکه در ماکائو نیز بسیار پرکاربرد است.

از ویژگیهای ذاتی فرهنگ این است که هم سیّال است و هم سیّار، یعنی فرهنگها هم در درون خود دچار رشد و تحول می‌شوند و هم از نقطه‌ای به نقطه دیگر منتقل می‌شوند و این انتقال، گاهی با میل و اراده ملتی و گاهی به زور و سلطه ملتی دیگر صورت می‌گیرد و این که برخی تصور می‌کنند زور و اجبار در فرهنگ جایی ندارد، یک تفکر ساده‌لوحانه و دور از واقعیت است!

اگر امروزه فقط 5 درصد گویشوران زبان پرتغالی در کشور پرتغال زندگی می‌کنند، نه بخاطر مزایا و امتیازات این زبان، بلکه بخاطر نفوذ سلطه استعمار پرتغالیها از قرن 15 تا 18 بوده است و اگر نبود شجاعت و غیرت مردم ایران و برخی از پادشاهان صفوی، چه بسا ایران نیز در قرن 16 به تصرف پرتغالیها در آمده بود!

با وجود این بد نیست بدانید لغت "ریال" به‌عنوان واحد پول ایران از واژهٔ پرتغالیِ رئال (به پرتغالی: real)، از زمان حضور پرتغالی‌ها در خلیج فارس و مراودهٔ آنها با ایرانیان وارد فارسی شده‌ است که به‌معنی شاهی است؛ ریال از ریشهٔ رئال از واژهٔ رِگالیس (به لاتین:regalis) به‌ معنی شاهنشاهی می‌آید که صفتی است از رِکس (به لاتین: rex)؛ به‌ معنی شاه ...

لطفا یک بار دیگر به نام کشورهای پرتغالی زبان دقت کنید، وجه مشترک آنها از آفریقا تا آمریکا این است که همه آنها روزی مستعمره پرتغال بوده‌اند!

زبان پرتغالی یکی از زبانهای منشعب شده از زبان رومی است که در طول تاریخ تحت ثاتیر زبانهای دیگر تکامل یافته است؛ با فتح اندلس توسط مسلمین از سال 711 میلادی، ‏حکومت مسلمانان بر این منطقه تا سال 1492 ادامه داشت.

‏مسلمانان از اقوام عرب و بربر ‏بودند و آنها علاوه بر اسپانیا، حدود 500 سال بر قسمت جنوبی پرتغال امروزی تسلط داشتند، در نتیجه زبان عربی که زبان رسمی آنها بوده با زبان پرتغالی تلفیق شد، از این رو امروزه در بعضی از کلمات پرتغالی می توان رگه‌های زبان عربی را مشاهده کرد؛ کلماتی نظیر ازیتونا ( azeitona ) به معنای زیتون و (Berinjela) به معنای  بادمجان و صدها لغت دیگر.

زبان پرتغالی یک زبان گفتارمحور است و تا سال 2009 فقط 23 حرف داشت و حروف K ، W و Y در زبان پرتغالی جا نداشتند! مثلا برای  کلمه‌ای نظیر کیلوگرم (kilogram ) پرتغالی‌ها از qu به جای k استفاده می‌کردند و آن را "quilograma" می‌نوشتند اما از سال 2009، کشورهای پرتغالی زبان تصمیم گرفتند تا در "توافقنامه املایی " خود این سه حروف را نیز اضافه کنند؛ هر چند غالب مردم برزیل با ریتم تند سخن می‌گویند اما به‌نظرم فراگیری این زبان از زبان انگیسی بسیار آسان‌تر است و می‌توان حروف الفبا و قواعد نگارش آن حروف را تنها در چند ساعت به زبان‌آموز ایرانی آموزش داد.

جالب است بدانید در این زبان، حرفی معادل حرف آ وجود ندارد و حرف A همیشه اَ خوانده می‌شود هر چند که گاهی، a بسیار نزدیک به آ تلفظ می‌شود مثلا در ایران نام پرجمعیت‌ترین شهر این کشور سائوپائولو نامیده می‌شود اما خودشان آنرا (سَم پَئَلو) تلفظ می‌کنند یا مثلا ایرانی‌ها دومین شهر این کشور را که یکی از زیباترین شهرهای گردشگری در جهان است را "ریو دو ژانیرو" می‌نامند در حالی که در زبان پرتغالی هر جا حرف R در اول جمله قرار گیرد، آن را "ه" تلفظ می‌کنند! قبلا گفته بودم که گزارشگران ورزش ایرانی این نکته ادبی را نمی‌دانند و بارها شنیده شده که در گزارشهای خود نام یکی از بازیکنان را "رودریگو" می گویند در حالی که اسم آن بازیکن (هودریگو) تلفظ می‌شود همچنین هر جا rr دیدید این دو حرف در واقع یک حرف است و همیشه "ه" تلفظ می‌شود.

جالب‌تر این که حرف H نوشته می‌شود اما هرگز خوانده نمی‌شود بلکه فقط این حرف تلفظ برخی از حروفی را که بعد از آن قرار می‌گیرند را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

شما در هر کجای برزیل که بروید، اگر زبان پرتغالی بدانید مشکلی برای سخن گفتن ندارید مگر بین 50 قبیله بدوی در جنگلهای آمازون که آنها ارتباطی با بیرون قبیله خود ندارند و هنوز به زبان بومی خود سخن می‌گویند! از آنجا که ایالت ماتوگروسوی شمالی در منتهی‌الیه جنوب جنگلهای آمازون قرار دارد، ما چند باری به قسمتهای ابتدایی  جنگل رفته و در حوضچه یکی از آبشارهای آنجا شنا کردیم البته آنجا به یک منطقه حفاظت شده و گردشگری بود، اگرچه جمعیتی چندانی به آنجا نمی‌رفتند مگر با تور گردشگری و حضور راهنما و امکاناتی مانند جلیقه نجات.

کشور برزیل ,

یکی از آبشارهای کویابا

به هر حال امروزه زبان پرتغالی تنها زبان رایج در کل این کشور پهناور است و از سرخ پوستان، تا سیاه‌پوستان و دورگه‌ها و آسیایی‌ها همه و همه به این زبان سخن می‌گویند.

پدیده کشورگشایی و استعمار و نوع رفتار ملتها در برابر سلطه مهاجمان، یکی از موضوعات مطالعاتی جالب و جذاب تاریخی است مثلا می‌دانیم مصریها، عرب نبودند بلکه آنها قبطی بودند؛ بعد از فتح مصر، آنها نه تنها دین بلکه زبان خود را هم تغییر دادند همچنین سوریه بخشی از روم شرقی بود اما مردم آنجا پس از شکست، دین و زبان خود را تغییر دادند اما ایرانیها پس از سه قرن سلطه اعراب بر ایران نه تنها مذهب حاکم را نپذیرفته و شیعه شدند بلکه زبان خود را نیز تغییر ندادند، با اینکه بسیاری از شاخص‌ترین دانشمندان ادبیات عرب، ایرانی بودند و این افراد زبان عربی را تکامل بخشیدند یا مثلا ایرانیها در مقابل حمله وحشیانه مغولها همچون یک صدف که تکه سنگی را به درون خود کشیده و ماهیت آنرا تغییر می‌دهد، باعث مسلمان شدن پادشاهان مغول شدند اما این که با وجود آن تمدن عظیم چرا امروزه زبان فارسی فقط در چند کشور محدود ایران، افغانستان و تاجیکستان زبان رسمی محسوب می‌شود، نیاز به تدوین یک مقاله علمی یا حتی کتاب مستقل دارد.

خیلی از مردم برزیل، فرق بین ایران و عراق را نمی‌دانند! وقتی می‌گفتیم ما اهل ایران هستم، فکر می‌کردند اهل عراق هستیم اما برخی فرق بین این دو را می‌دانستند؛ این ابهام باعث شده بود برخی از دوستان ایرانی ترک‌زبان که مقیم آنجا بودند، خود را تُرکی معرفی کنند و آنها تصور می‌کردند او اهل ترکیه است البته مردم برزیل تقصیری ندارند، وقتی رسانه‌هایشان دست نظام سلطه است، وقتی کشور ایران حتی خط هوایی به برزیل ندارد و ایرانی‌ها مجبورند با پروازهای امارات یا قطر یا ترکیه به آنجا پرواز کنند و از سوی دیگر وقتی تعداد کل ایرانیهای برزیل به بیش از 5000 نفر نمی‌رسد، چگونه می‌توان انتظار داشت مردم برزیل ایران و ایرانیها را بشناسند!

بیش از 4 ماه از اعزام من به برزیل گذشته بود در 40 روز اولیه که در شهر کوچک و محروم پونتس لاسردا بودم، انگیزه‌ای برای یادگیری زبان پرتغالی نداشتم اما در مدت سه ماهی که در کویابا بودم تا حدودی زبان را یاد گرفته بودم در حدی که به راحتی تاکسی گرفته و به شهر می‌رفتم و خرید می‌کردم!

کشور برزیل ,

سنترا و کلیسای جامع آن

از دفتر کار به دفتر مدیریت زنگ زده و خواسته‌های ساده خود را می‌گفتم و از اتاق هتل به رستوران هتل زنگ زده و سفارش غذا می‌دادم؛ یکی از دسرهای که خیلی دوست داشتم "اَسَیی Acai" بود چیزی شبیه یخ در بهشت یا بستنی لیوانی بنفش رنگ که با یک میوه آمازونی بسیار خوشمزه و گرانقیمت تهیه می‌شود و مزه آن ملس است.

کشور برزیل ,

دسر "اَسَیی Acai"

دیگر بیشتر شبها برای شام به رستوران نمی‌رفتم بلکه زنگ می‌زدم تا آنرا را به اتاق بیاورند و در حین تماشای تلویزیون، شام و یک لیوان آب پرتقال طبیعی می‌خوردم، کمی شبکه‌های اجتماعی و اخبار ایران را رصد می‌کردم و مخصوصاً چند پست جدید برای کانال تلگرامی و تخصصی آنتی بیوتروریسم که متعلق به خودم و همسرم بود و حدود 40 هزار عضو داشت، ارسال می‌کردم و سپس برای اینکه بتوانم برای رفتن به سرکار قبل از نماز صبح بیدار شوم، می‌خوابیدم.

ادامه دارد ...

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
حج و زیارت
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران