مستغاثی: سیاهان در سینمای هالیوود بدون سفیدها هیچاند/ نژادپرستی غربیها ریشه در افکار امثال منتسکیو دارد
نه تنها ضدنژادپرستی در هالیوود تصویر کامل و دقیقی ندارد که تبعیض نژادی در سینمای آمریکا سابقهای دیرینه داشته است و در بسیاری از فیلمها سیاهپوستان به عنوان رعیت در خدمت سفیدان بودهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از فیلم برباد رفته تا 12 سال بردگی گرفته، سینمای هالیوود در تمام سالهای عمر خود فیلمها و سریالهای بیشماری ساخته است که در آن تصویر سیاهان و اصطلاحی موسوم به ضدتبعیض نژادی ساخته شده است. برخی از آنان مانند 12 سال بردگی اسکار گرفتهاند و برخی دیگر نیز مانند باتلر چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند.
سینمای سیاهان عموماً جنبه تاریخی دارد و کمتر فیلمی در زمان کنونی و درباره ظلم و تبعیض علیه سیاهان ساخته شده است. آیا سینمای سیاهان در هالیوود در تمام این مدت توانسته است در جریان منافع سیاهان و کمک به آنان تلقی شود؟ از سوی دیگر چه کارگردانهایی درباره ظلم و تبعیض نژادی علیه سیاهان فیلم میسازند؟ برخورد هالیوود با این دست کارگردانان آمریکایی چه خواهد بود و در نهایت ریشه و هسته اصلی تبعیض نژادی در ایالت متحده آمریکا چیست؟
«سعید مستغاثی» مدرس تاریخ سینما و منتقد به پرسشهای خبرنگار تسنیم در این خصوص پاسخ داد:
فیلم برای سیاهان ساخته میشود اما چه فیلمی؟
فیلمهای زیادی درباره ظلمها و تبعیض نژادی علیه سیاهان در آمریکا ساخته شده است؛ به نظر شما سینمای هالیوود در این زمینه چه آنهایی که توسط سیاهپوستان ساخته شده است و چه آنان که توسط سفیدپوستان ساخته شده است توانسته در شفافسازی وضعیت سیاهان و علیه ظلم و نابرابری آمریکا کاری کند؟
حقیقت آن است که این مهم نیست که در آمریکا درباره ظلم به سیاهان چه فیلمهایی ساخته شده است؛ زیرا در هالیوود جلوی ساخت فیلمی که با آن مخالفاند را نمیگیرند اما به جای آن با سیاستهای هالیوودی و صهیونیستی خودشان فیلم را به محاق میبرند. مانند اینکه در مراسمهای سینمایی به آن توجه نمیکنند و در نمایش و اکران نیز در جایگاه مناسبی قرار نمیگیرد. البته لابی و پول و ثروت میتواند تا حدودی این شرایط را تغییر دهد. اگر نگاهی کنیم به زمانی که فیلم 12 سال بردگی ساخته شد فیلم دیگری نیز به نام باتلر ساخته و اکران شد که در نسبت با فیلم 12 سال بردگی از توجه و امتیازات بسیار پایینی برخوردار شد. چرا؟ چون این فیلم به صراحت درباره 50 سال بردگی و خدمت سیاهان در کاخ سفید بود. این فیلم اگرچه در نهایت به نفع ریاست جمهوری اوباما بود اما با این حساب نیز نتوانست به خوبی مورد توجه قرار بگیرد.
12 سال بردگی
اسم دیترویت کاترین بیگلو را هم نشنیدهایم
یا از این فیلم جالبتر فیلم دیترویت ساخته کاترین بیگلو است که حتی کارگردان سفارشیساز برای آمریکا است اما زمانی که این فیلم را ساخت رسماً آن را نابود کردند و نگذاشتند تا پیام ضدظلم و تبعیض سیاهان منتشر شود. این مسائل نشان میدهد که هالیوود شاید در زمان ساخت فیلم چندان جلوی کار را نگیرد تا خود را مدافع آزادی بیان و مانیفست لیبرالیسم نشان دهد، اما بعد از آن بدون کوچکترین تعارفی از خجالت فیلم درمیآیند.
دقیقاً این جریان خلاف آن چیزی است که در سینمای کشور ما رخ داده است که نه تنها با فیلمهای مخالف ارزشها و اصول و عقاید ما مشکلی ندارد بلکه به آن بها و ضریب میدهند و به راحتی با "استاد استاد" گفتن نویسنده و کارگردان را میدان میدهند که به لجنپراکنی بپردازد.
کاترین بیگلو
چگونه مانند کاترین بیگلو که سفارشیسازند و در راستای منافع آمریکا فیلم میسازند یکباره فیلمهایی علیه منافع لیبرالیسم میسازند؟
علت این است که برخی از کارگردانان میخواهند تا به نوعی خود را در خدمت آزادی و انسانیت قرار دهند و از این رهگذر گاهی فیلمهایی میسازند که خلاف جریان رسمی و حاکمیتی آمریکا باشد. اما همانطور که گفتم هیچ فرقی ندارد که این فیلمساز بیگلو یا اسکورسیزی باشد هرکس باشد فیلمی بسازد که عملاً خلاف جریان فکری آمریکا باشد نابودش میکنند. نمونه خوب دیگر این جریان فیلم دختری با خالکوبی اژدهای دیوید فینچر بود که در آن به خاطر اشعار یهودی هنگام مجازات خشن منجر به آشکار شدن این حقیقت شد و بعد هم هالیوود با آن فیلم برخورد سختی کرد و باعث شد که فیلم نه در اکران و نه در مراسمات نتواند چندان مورد توجه قرار بگیرد.
فیلم دختری با تتوی اژدها
ریشه تبعیض علیه سیاهان را در کتاب منتسکیو دنبال کنیم
آقای مستغاثی شما ریشه این ظلم و تبعیض نژادی را در چه میدانید؟
ریشه نژادپرستی به سالهای اخیر و حتی یک قرن قبل برنمیگردد، بلکه به قرنها قبل و زمانی که منتسکیو و امثال آن مشغول تبیین مبانی نظری قوانین تمدن غرب بودند برمیگردد. باورش سخت نیست که این متفکر در کتاب روحالقوانین خود میگوید که چگونه ممکن است که روح الهی در ابدان سیاهان با این هیکل و اندام زمخت و درشت وجود داشته باشد؟ تمام این تفکرات اومانیستی و صهیونی از همان ابتدا در بطن تمدن غرب وجود داشته است حتی زمانی که جنگهای صلیبی رخ داده بود که در آن عملاً برتری مسیحیان رخ داده است.
منتسکیو
نکته مهمی که درباره این فیلمها باید گفته شود این است که این فیلمها قهرمان سیاهپوست ندارد و اگر هم داشته باشد انسان درجه دو و سهای است که با کمک سفیدان میتواند به اهداف خود برسد. سیاهان در این فیلمها مانند 12 سال بردگی آدمهای مفلوک و بیعرضهایاند که اگر سفیدان چشم آبی و موطلایی نباشند نیست و نابود میشوند. همواره نگاه ارباب و رعیتی در این فیلمها وجود دارد؛ نمونه بسیار مطرح آن که به نظرم نژادپرستانهترین فیلم تاریخ هالیوود است فیلم برباد رفته است که در آن نه تنها ارباب و رعیت میان سفیدان و سیاهان وجود دارد که حتی سفیدان فیلم رسماً جزو فرقه کوکلاس کلاناند. این تازه چیزی است که در جلوی دوربین است پشت صحنه هالیوود بماند که در آن عوامل فیلمها و هنرمندان چه ارتباطی با فرقههای نژادپرست دارند.
نمایی از برباد رفته
مسأله دیگر این است که این فیلمها همیشه جنبه تاریخی دارد و کمتر فیلمی میبینیم که درباره وضعیت سیاهان در امروز باشد.
بله، این نکته مهمی است زیرا همواره هالیوود دنبال این است که بگوید هرچه ظلم و تبعیض بوده است متعلق به دیروز آمریکا بوده است و امروز دیگر هیچ خشونت و تبعیض نژادی وجود ندارد. همین موضوع به طریقی غیر مستقیم میتواند به منافع لیبرالیسم و سکولاریسم کمک کند تا بگویند این ما بودیم که عامل رفع ظلم و تبعیض علیه سیاهان بودیم. یادمان باشد که این تابو درباره سرخپوستان نیز وجود دارد و میگوید که سرخپوستان نیز امروز وضعیت بهتری نسبت به قبل دارند و در گذشته اگر ظلم و تبعیضی علیه آنان بوده است امروز دیگر وجود ندارد.
هالیوود جدای از این بحث مفصل همواره تلاش کرده است تا با ساخت فیلمهایی مردمی که امروز درباره حکومت تردید کردهاند را به این باور برساند که در صورت نبود ما، شما با حکومتهای به مراتب بدتر و خشنتر از ما روبرو خواهید شد. فیلم هانگر گیمز دقیقاً موردی مانند آن است که این پیام را به مخاطب میدهد که در نهایت بین بد و بدتر قطعاً سیاستهای کاخ سفید بهتر است.
صحبتهای خودم را با این جمله پایان میدهم که در فیلم مومیایی 2018 با بازی تام کروز گفته شد، که برای جنگ با یک هیولا باید هیولای دیگری وجود داشته باشد. این یعنی اینکه اگر آمریکا میخواهد مردم را از فکر خیزشهای اجتماعی باز دارد باید بحران دیگری را برای آنان ترسیم کند تا به هدف اصلی خود یعنی بازدارندگی از انقلاب برسد.
انتهای پیام/