سفارش آیتالله بهجت درباره ضرورت توجه به امور معنوی/ آیا مقامهای دنیایی میتواند مانع مقامهای اخروی شود؟
از عظمت و بزرگی بلا پی میبریم که گناهان ما چقدر بزرگ است. تازه بعد از بلا و ابتلا، در قیامت ما را برای بازپرسی به محکمه میخوانند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، گاهی آنقدر در دنیا و آرزوهای آن غرق میشویم که فراموش میکنیم اصلاً برای چه هدفی به دنیا آمدهایم و قرار است در کجا زندگی ابدی داشته باشیم. این غفلت به قدری گسترش پیدا میکند که دنیا و داراییها و آرزوهای آن هدف ما میشود و تمام فکر و ذکرمان را درگیر خود میکند. در این میان، یادآوری و تذکرهای هر از گاهی با نشستن در پای مکتب اسلام و گوش دادن به روایتهای ائمه اطهار علیهم السلام و یا سخنان عالمان دینی میتواند هشداری برای ما باشد تا راه را گم نکنیم و هدف را درست تشخیص بدهیم.
خبرگزاری تسنیم به منظور یادآوری ضرورت آشنایی با سبک زندگی اسلامی، به مرور بخشهایی از سخنان گهربار آیتالله العظمی محمدتقی بهجت رحمهالله علیه پرداخته است. لازم به توضیح است که سخنان این عالم بزرگوار و حکیم پس از تائید دفتر آن عالم جلیلالقدر، در کتابی با عنوان «در محضر حضرت آیتالله بهجت» به کوشش محمدحسین رخشاد در قالب سه جلد توسط انتشارات موسسه فرهنگی سماء منتشر شده است.
تفاوت مقامات دنیوی و اخروی
بعضی از علما که دارای مقامات دنیایی نبودهاند، دارای کرامات و مقامات آخرتی بودند. یکی از مراجع فوت کرد، بعد دیگری، بعد سومی. در خواب معتبر مرجعی که در دنیا مقامش پایینتر بود برای مقام بالاتر از خود واسطه شده بود و آن دو آقای بالاتر زیر بغلهای آن پایینتر را گرفته بودند.
بیشتر بخوانید: نشانههای توبه مقبول در بیان آیتالله خوشوقت/ از کجا بدانیم که خداوند توبه ما را پذیرفته است؟
پاداش شنیدن ناسزا در امر به معروف و نهی از منکر
از آیه شریفه «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَک؛ امر به معروف و نهی از منکر کن و بر هر مصیبتی که به تو میرسد صبر بنما» (سوره لقمان، آیه 17) به قرینه تناسب و تقارن جمله «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکرِ» با جمله «وَاصْبِرْ عَلَی مَآ أَصَابَک» استفاده میشود که صبر و تحمل و شنیدن ناسزا و تلقی کردن آن چون حلوا و طیبات شیرین و خوشمزه، از لوازم امر به معروف و نهی از منکر است. بله، فضیلت صبر و تحمل، به مراتب از مدحهای بیجا بیشتر است.
انسان در قوس صعود و نزول
قدرت و استعداد بشر به حدی است که هم میتواند به اعلی علیین برسد و هم به اسفل سافلین. انسان دارای روح حیوانی است و پستتر و درندهتر و شریرتر از حیوان است؛ زیرا سگ و خوک و حیوانات درنده پا در جهنم نمیگذارند، ولی عدهای از انسانهای شقی و ستمگر پا بیرون از جهنم نمیگذارند و همیشه در نار مخلدند. چه قدر تفاوت است بین انسان و حیوان!
تمامی ابتلائات به اختیار ما است
هدایت عامه مقدر شده است و هر فرد صلاحیت اصلاح دارد و به ادلهای که در دسترس ما است، بر ما اتمام حجت شده است. بلا که محقق است و نیز محقق است که آن نتیجه اعمال ما است. چنان که خداوند در قرآن شریف میفرماید: «إن الله لا یغیّر ما بِقوم حتّی یُغیروا ما بِأنفُسهم» (سوره رعد؛ آیه 11) خداوند، نعمتی را که بر قومی ارزانی داشته تغییر نمیدهد تا اینکه آنان خود را تغییر دهند.
بنابراین از عظمت و بزرگی بلا پی میبریم که گناهان ما چقدر بزرگ است. تازه، بعد از بلا و ابتلا، در قیامت ما را برای بازپرسی به محکمه میخوانند و مورد بازخواست قرار میدهند! کسی که هزار نفر را کشته است، آیا با کشته شدن او همه گناهانش محو میشود؟! و با کشته شدن او، همه سیئات او به حسنات تبدیل میشود؟!
این عذر که «دیگران کردند، ما هم کردیم» مورد پذیرش قرار نمیگیرد، چراکه همیشه اهل دنیا و کفار، اکثریت را شکیل میدادند. بنابراین، تمامی ابتلائات به اختیار خود ما پیش میآید، یعنی چون ما اطاعت خدا را به اختیار خود ترک میکنیم و معصیت او را اختیار میکنیم، ناچار سزای کارهای ما گرفتاری و بلا برای ما است.
انتهای پیام/