آهنگساز سریال "شش قهرمان و نصفی": موسیقی سریال را بر اساس نواهای فولکلور آهنگسازی کردم / اثبات اصالت ملودی کار پژوهشگران است

محمدمهدی گورنگی معتقد است که ریشه‌یابی آثار فولکلور در همه جای جهان کاری حساس و دشوار است و هرگز قصد نداشته که مازندرانی بودنِ تیتراژ سریال «شش قهرمان و نصفی» را اثبات کند.

خبرگزاری تسنیم – در روزهای گذشته گزارشی درباره تیتراژ سریال «شش قهرمان و نصفی» منتشر کردیم و در آن پرسشی را مطرح کردیم که به راستی ملودیِ تیتراژ پایانی این سریال متعلق به کیست.
آهنگساز موسیقی این سریال محمدمهدی گورنگی است. گورنگی در تیتراژ پایانیِ این سریال با ذکر عنوانِ «بر اساس نواهای فولکلور»، اشاره کرده که ملودی‌های استفاده شده در این سریال متعلق به موسیقی فولکلورِ مناطق مختلف ایران است. اما اشاره‌ نشده که موسیقیِ تیتراژ پایانیِ این سریال متعلق به کدام منطقه از ایران است. از سوی دیگر ملودی‌های استفاده شده در موسیقیِ سریال «شش قهرمان و نصفی» جملگی از موسیقی مازندران بوده و همین مسئله موجب شده که این تصور به وجود بیاید که ملودیِ تیتراژ پایانیِ این سریال متعلق به منطقه مازندران است؛ محمدمهدی گورنگی هم از این ملودی به عنوان نغمه‌ای مازندرانی استفاده کرده است.
همین مسئله موجب واکنش‌هایی از سوی علاقه‌مندان به موسیقی کردستان شد. برخی از پژوهشگران و علاقه‌مندان به موسیقی کردستان معتقدند که موسیقیِ استفاده شده در تیتراژ پایانیِ سریال «شش قهرمان و نصفی» متعلق به منطقه کردستان است. برای اثبات این ادعا هم به اجرایی با صدای حسن زیرک استناد می‌کنند که در سال 1331 اجرا و ضبط شده است.
اکنون محمدمهدی گورنگی به بیان توضیح‌هایی درباره ماجرای تیتراژ پایانیِ سریال «شش قهرمان و نصفی» پرداخته است. در ادامه توضیحات محمدمهدی گورنگی را می‌خوانید:

آقای گورنگی درباره سریال «شش قهرمان و نصفی» و تیتراژ پایانی این مجموعه برامون بگید.

سریال «شش قهرمان و نصفی» نوروز 1398 از شبکه 5 سیما پخش و نوروز 1399 نیز از شبکه‌ی آی فیلم بازپخش شد. در هنگام باز پخش، ناگهان در یکی دو صفحه‌ی مجازی اینستاگرام، حواشی ایجاد شد با این مضمون که موسیقی این سریال یک «سرقت هنری» است و گورنگی نام خود را آهنگساز ذکر کرده است... بنده همان زمان، در این خصوص توضیحاتی را در صفحه اینستاگرامم نوشتم و منتشر کردم.

بخشی از آن توضیحات را اینجا برایمان بگویید.

بنا به خواست و نظر جناب آقای حسین قناعت، کارگردانِ مازندرانیِ سریال و با توجه به فضای مازندرانی و بومی فیلم، پس از تحقیق، چند ملودی از نواهای فولکلور خطه‌ی شمال ایران توسط حقیر انتخاب و در موسیقی متن و تیتراژِ اثر، «آهنگسازی» شد.
همکارانِ آهنگساز فیلم بهتر می‌دانند؛ وقتی در گروه موسیقی، عنوانِ «آهنگساز» نوشته می‌شود، به معنای آهنگسازی کلِ قطعات شنیده شده در متن و تیتراژ‌های آن فیلم یا سریال است نه یک ترانه یا تیتراژ، همچنین وقتی در تیتراژ قید شده است: «بر اساس نواهای فولکلور» بدین معناست که هم در متن و هم (احتمالاً) در تیتراژ از ملودیِ نواحی ایران استفاده شده‌ است.

شما در بالا گفتید که برای این سریال از نغمه‌های مازندرانی استفاده کرده‌اید. استناد شما برای اینکه ملودیِ به کار برده در تیتراژ این سریال را مازندرانی می‌دانید، چیست؟

رفرنس حقیر برای استفاده از این ملودی به عنوان نوایی مازندرانی؛ استفاده و توضیحات استاد عزیزم، پژوهشگر نامدار موسیقی نواحی ایران؛ استاد محمدرضا درویشی، در لیبل آلبوم «موسیقی مازندران» (نشر‌ ماهور 1391)، اجراهای بسیار از این موسیقی که در فضای مجازی موجود است، از علی‌مردان خانِ زنده یاد علیرضا اکبریان در اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 تا تنظیم‌ها و اجراهای موسیقی محلی و حتی پاپ که موجود است، و پس از آن، سفر به مازندران، دیدار و گفت‌وگو با نوازندگان محلی و در نهایت، دیدار و اجرای استادِ بی‌بدیلِ موسیقی مازندران، جاویدنام؛ استاد ابوالحسن خوشرو به همراه نوایِ ساز هنرمندانِ گرانقدر و شعرِ شاعر نامدار مازندرانی، افشین علا.


محمدمهدی گورنگی در کنار زنده‌یاد ابوالحسن خوشرو

یعنی از نظر شما ملودیِ استفاده شده در تیتراژ پایانیِ سریال «شش قهرمان و نصفی» مازندرانی است؟

بنده به هیچ عنوان قصد اثبات مازندرانی بودن یا نبودنِ این ملودی را نداشته و ندارم، که این مهم از وظایفِ پژوهشگرانِ ارجمند است، و این توضیحات به دلیل روشن شدنِ افکار مخاطبان، نسبت به اتهام و هتک آبروی هنری است.

برای اینجانب جای شگفت بسیار است که در طول این سالیان چرا هیچ‌یک از هموطنان کُردمان، نسبت به استفاده از این ملودی، واکنش نشان ندادند. حتی جاویدنام، نابغه‌ی موسیقی این مرز و بوم؛ استاد مجتبی میرزاده (که حقیر از ایشان بسیار آموخته‌ام و افتخار داشته‌ام که در آثار ناچیزم بنوازند) هیچ واکنشی به اجرا شدن‌های متعدد این ملودی، بدون ذکرِ نام صاحب اثر نداشتند و اعتراضی نکرده‌اند.
اما حقیر (پس از 26 سال آهنگسازی و ساخت موسیقیِ فیلم و سریال و تولید بیش از 150 اثر موسیقیِ تصویری) به یکباره «متهم» شده‌ام و باید پاسخگو باشم!.
بنده در‌ آن تیتراژ نوشته‌ام: «بر اساس نواهای فولکلور» نه حتی «فولکلور مازندرانی»! که اگر خدای ناکرده یک ملودی از خطه‌ی دیگر کشورمان است، حق رعایت شود.

اینجانب‌ بر این عقیده‌ام که نواهای ارزشمند و ماندگار گوشه گوشه‌ی این سرزمین، پاک و آسمانی‌اند و بنده‌ی هنرجوی کمترین، که باشم که واضحات را به نامم نسبت دهم!.

در گزارشی که ما در خبرگزاری تسنیم منتشر کردیم، استناد کردیم به اجرایی از این ملودی با صدای حسن زیرک و با تنظیم مجتبی میرزاده که در سال 1331 اجرا و ضبط شده است؛ نظرتان درباره این اجرا چیست. آیا این اجرا ثابت می‌کند که این ملودی متعلق به منطقه کردستان است؟

به نظر بنده آن اجرا حتماً در این زمینه قابل اعتنا است، اما این‌که اجرای این ملودی به تنهایی و صرفاً استناد به قدیمی بودنِ آن، اثبات کننده‌ی ساخت ملودی توسط استاد زیرک یا استاد میرزاده‌ باشد، جای تحقیق بیشتر توسط پژوهشگران دارد.

البته که در گزارشی هم که ما منتشر کردیم هرگز ادعا نکردیم که این ملودی متعلق به حسن زیرک یا مجتبی میرزاده است. ما به آن اجرا استناد کردیم و گفتیم که چون قدیمی‌ترین سند از اجرای این ملودی است، می‌تواند متعلق به منطقه کردستان باشد. گویا تحقیقاتی از سوی یکی از پژوهشگران موسیقی مازندران انجام شده و نکاتی درباره این ملودی به دست آورده‌اند.

بله. در اینجا لازم می‌دانم از پژوهشگر ارزشمند موسیقی مازندران؛ جناب دکتر عسگری آقاجانیان که اطلاعاتی در مورد ملودی مذکور در اختیارم قرار دادند تشکر کنم که گوشه‌ای از آن را در اینجا ذکر می‌کنم تا شاید راه‌گشایی برای علاقه‌مندان باشد.
طبق تحقیقات دکتر عسگری آقاجانیان، این ملودی یکی از «تکه» (قطعه)های منظومه‌ای است که داستان‌های تراژدی «حسین مسکین» را روایت می‌کند. منظومه‌ای در 10 قطعه‌ی پیوسته که اجرای آن حدود 3 ساعت زمان می‌بَرد، با قدمت 500 تا 600 سال که توسط نقالان و قوالان در شمال ایران سینه به سینه منتقل شده است و ‌ملودی مورد نظر، با شعر ویژه‌ی خود در جایی از داستان خوانده می‌شود که «دختر پادشاه از حسین مسکین درخواست می‌کند و می‌خواهد که در قصر بماند...» طبق گفته‌ی دکتر آقاجانیان، این منظومه‌ به همراه تحقیقات و نت‌نگاری، قرار است به‌صورت کتاب منتشر شود.  

پژوهش دیگری هم درباره این ملودی انجام شده است؟

بله از سوی دیگر، هنرمند و پژوهشگر گرامی، جناب ستار حسین‌زاده در ارتباط با این ملودی در پیامی به من چنین نگاشته‌اند:
«این ملودی به هیچ عنوان از استاد زیرک و آقای میرزاده نبوده بلکه زادگاهِ آن به کردستان عراق و شهر کویه بر‌می‌گردد. این ترانه برای اولین بار روی صفحه‌ی هیز مستر ویز توسط ملا اسعد ضبط و بعدها در سال 1954 توسط استاد زیرک به همراه ارکستر عربی در رادیو بغداد ضبط شده که موجود است. لذا این ترانه فولک کردی در کردستان عراق است...
این ملودی را دو استاد گرانمایه مقام کردی؛ علی مردان و طاهر توفیق برای پیش‌درآمد مقام بیات در ‌دهه 50 میلادی به‌کار برده‌اند در حالی‌که هیچ‌کدام از آن‌ها ایرانی نبوده‌اند...»

اگر بخواهیم به پژوهش‌های دکتر عسگری آقاجانیان استناد کنیم، این ملودی در مازندران قدمتی 500 تا 600 ساله دارد و احتمالا کردی نیست اما اگر سخنِ آقای ستار حسین‌زاده را بپذیریم باز هم به این نتیجه می‌رسیم که احتمالاً این ملودی کُردی است. حال یا کردستانِ عراق یا کردستانِ ایران. باز هم تأکید می‌کنم که در گزارشی که ما چند روز پیش در خبرگزاری تسنیم منتشر کردیم، هرگز ادعا نکردیم که این ملودی متعلق به حسن زیرک یا مجتبی میرزاده باشد. اما در آنجا با استناد به قدیمی‌ترین سندی که ما در دست داشتیم، گفتیم که این ملودی متعلق به منطقه کردستان است.
به هر روی نظرِ پژوهشگران هم درباره این ملودی متفاوت است.

ریشه‌یابی آثار فولکلور در موسیقی نقاط مختلف دنیا، امری حساس و دشوار است که نیازمندِ حمایت از این‌گونه پژوهش‌ها در حیطه‌ی اتنوموزیکولوژی است.

اگر این ملودی زیبا اثر دو اسطوره‌ی موسیقی کردستانِ ایران زمین، جاویدنامان حسن زیرک و مجتبی میرزاده است، چه گرانقدر است که از غرب به شرق و با گویش‌های مختلف اجرایش کرده‌اند. چه زیباست که روح و ذهنِ کودکیمان را در نوار قصه‌های موزیکالِ دوران منحوسِ جنگ، نوازش دادند و چه آسمانی است که در دل و جانِ ایرانیان به نیکی نشسته است.»

موسیقی و نواهای فولکلور گاه چنان در روان و جان مردمان نشسته‌اند که مرز و جغرافیا را درنوردیده‌اند.
تکرار می‌کنم؛ حقیر با اینکه در تحقیقاتم به مازندرانی بودن این ملودی رسیده بودم، اما باز در تیتراژ آن اثر نوشته‌ام «بر اساس نواهای فولکلور» و اگر در گروه موسیقی نوشته شده؛ آهنگساز محمدمهدی گورنگی، به معنای آهنگسازِ کل سریال با بیش از 100 قطعه است، نه ملودی‌سازِ یک قطعه‌ی فولکلور!

صحبت‌های شما پذیرفتنی است. در تیتراژ سریال عنوان «براساس ملودی‌های فولکلور» را نوشته‌اید. همین کار شما نشان می‌دهد که ادعایی نسبت به صاحبِ این ملودی بودن نداشته و ندارید. با این حال حساسیت‌هایی درباره اصالتِ نواهایِ محلی وجود دارد که باید به این حساسیت‌ها هم احترام گذاشت. البته که در تیتراژِ سریال شاید جایی برای شرح این ماجراها نباشد.

در اثر مذکور به دلیل شبهاتی که ممکن است در بسیاری از آثار محلی موجود باشد، درج شده: «بر اساس نواهای فولکلور» و یقینا‌ً وظیفه‌ی دست‌اندرکاران سریال، اثبات و ریشه‌یابیِ اصالتِ آثار فولکلور نیست.
اما باز آنچه عیان است بر این موضوع تکیه دارد که نواهای زیبا، مرزهای جغرافیایی و نژادی و قومیتی را شکسته و در جان و فرهنگ مردمان می‌نشینند.
عجیب نیست اگر نغمه‌ای از شمال را در جنوب یا غرب یا شرق، با گویش و کلام متفاوت بشنویم، یا نوایی از غرب را در فرهنگِ شنیداری اقوامی از شرق، که نغمه‌های این‌چنینی بسیارند.
تبادلات فرهنگی، گاه به زیبایی در هم اثربخش و تنیده می‌شوند و آداب و رسومی را در منطقه‌ای، به گونه‌ای بومی و ماندگار می‌سازند.

در پایان اگر نکته‌ای جا افتاده، خوشحال می‌شوم برایمان بگویید.

خطابم به دوستانی است که در این مدت هجمه‌هایی به من وارد کردند؛ آیا اخلاق حرفه‌ای تأیید می‌کند، نام کسی را ببریم و علیه‌ او مطلب بنویسیم، بدون آن‌که توضیحات آن فرد را (که در قید حیات است) شنیده و خوانده باشیم؟! و بدون آنکه نظر کارشناسانه‌ی متخصصان را جویا شویم؟
امید دارم همه‌ی ما ضمن رعایت حقوق دیگران، به دور از تعصبات قومیتی، در اعتلای اخلاق حرفه‌ای و وجدانی  و همچنین پژوهش و حفظِ گنجینه‌های شنیداری سرزمینمان بکوشیم.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط