حاشیه فرهنگ| گریههای غریب برای خانه کتاب
خانه کتاب در زمان فعالیت خود اساساً چه فعالیت ویژهای را به ناشران و نویسندگان ارائه میکرده است. درباره این سوال میتوان به خوبی فکر کرد و برایش پاسخهای متعددی از جنس گزارشهای مردمی نوشت.
خبرگزاری تسنیم- حمید روشنضمیر
هفته گذشته طی مراسمی و با تکریم مدیرعامل موسسه خانه کتاب، به فعالیت این موسسه در عرصه فرهنگی کشور پایان داده شد و بنا بر تصمیم تازه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فعالیت این موسسه در قالب موسسه تازه تاسیسی که با ادغام بنیاد شعر و ادبیات داستانی و موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران ایجاد میشود، ادامه پیدا میکند.
در مراسم فوق اظهارنظرهای متفاوتی درباره فعالیت این موسسه و پایان آن بیان شد. برخی با عصبانیت و آشفتگی و برخی با کنایه و برخی هم با لبخندهایی از سر تمسخر به این تصمیم خرده گرفتند. اینکه چرا این خردهگیریها که در برخی موارد تنه به تنه عقدهگشایی شخصی میزد، در مدت بیش از شش ماه گذشته که خبر از انجام این مهم داده شد، به زبان این افراد جاری نشده بود و اینکه چرا آنهایی که دائم دم از کار گروهی و کارشناسی در کشور میزنند، در مواجهه با چنین تصمیمی که با نظر شخص وزیر گرفته شده (که از قضا مورد تایید همین افراد است) حاضر نیستند، نظری مخالف با خود را بپذیرند، قطعاً نکات جالب توجهی است که باید به دقت درباره آنها صحبت و موشکافی کرد، اما آنچه این نوشتار به بهانه برخی اظهارنظرهای شاذ در این مراسم سعی در روایت آن دارد درباره کارکرد این موسسه است.
خانه کتاب در زمان فعالیت خود اساساً چه فعالیت ویژهای را به ناشران و نویسندگان ارائه میکرده است. درباره این سوال میتوان به خوبی فکر کرد و برایش پاسخهای متعددی از جنس گزارشهای مردمی نوشت، اما واقعیت این است که فعالیتهای این موسسه در چند بخش قابل رصد بوده است. نخست امور مربوط به خدمات آماری نشر در این موسسه که با تاخیر حداقل سه ماهه ارائه میشود و نیز ارائه شابک به ناشران که به سادگی امکان دیدن این مهم نیز در پنجره واحد نشر که از سال گذشته در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای چابکسازی خدمات صدور مجوز انتشار کتاب شکل گرفت، قابل ارائه بوده است.
دومین کار فعالیت مربوط به ساماندهی امور اهل قلم بوده که مساله بیمه و نیز برخی تسهیلات کمرمق به آنها را آن هم برای اجرایی شدن توسط نهاد دیگری ساماندهی کرده است. تلاشهای موسسه خانه کتاب در این زمینه هرچند که گاه با انتقاداتی از سوی اهالی قلم نیز روبرو بود اما قابل تقدیر است.
خانه کتاب بنا به وظیفه ذاتی خود (به تعبیر نگارنده) در سالهایی نه چندان دور بانی برگزاری چندین جایزه ادبی مهم در کشور بود که از آنها جایزه جلال از بدنه آن جدا شد، بدون اینکه اعتراضی از سوی این نهاد وارد شود. جایزههای کتاب فصل و گام اول حذف شد و مراسم سنتی کتاب سال نیز برجا ماند. این اتفاق در حالی است که این نهاد وجاهت برگزاری چنین رویدادهایی را در خود داشت، اگر حداقل خودباوری در این زمینه در آن وجود میداشت.
مساله سوم در فعالیتهای این موسسه را در برگزاری بزرگداشتها و نیز نشستهای فرهنگی برای اهالی قلم بود که در سالهای اخیر تا حد زیادی از منظر حضور چهرهها و موضوعات در حال بهبود و پوستاندازی بود. حضور فعال مدیرعامل سابق این موسسه در این مراسمها و داشتن روحیه حمایتی وی برای پیشبرد این امور در زمره موضوعاتی است که در تاریخ فعالیت این موسسه باقی خواهد ماند.
در کنار این موضوع به تلاش این موسسه برای ارائه برخی خدمات جانبی و مشاورهای برای اهالی قلم نیز باید به عنوان یک گام مهم در راستای تنوع در ارائه خدمات نگاه کرد.
با این وصف چندان بیراه نیست، اگر فعالیت موسسه خانه کتاب را در ساختار فرهنگی این روزهای ایران با نگاهی به عملکردش و نیز آنچه از وظایف ذاتی و نخستین خود توانسته بر تن خود نگاه دارد، فعالیتی چندان استراتژیک در عرصه نشر نیست.
بگذارید کمی بیشتر به خدماتی که این روزها ناشران ایرانی به آن نیازمندند بیاندیشیم. خدمات صنفی، خدمات امور مالیاتی، خدمات مشاورهای در حوزه بینالملل، خدمات حقوقی، خدمات بیمهای، خدمات حضور موثر در فضای فضای مجازی و ....
هرچند که نمیتوان از یک موسسه نیمه دولتی انتظار داشت تا همه این موارد را سامان ببخشید، اما در مواردی چند همچون ارائه اطلاعات کاربردی و استراتژیک برای ناشران، ارائه خدمات تاثیرگذار حمایتی برای اهالی قلم و نیز خدماتی که برخی از آنها یاد شد نیازهای قابل توجه و روزافزونی بدنه نشر را فرا گرفته که در نبود بخش خصوصی فعل و کوشا و دارای امکانات برای رفع آن انتظار این بود که این موسسه بتواند نقشی تاثیرگذارتر در این عرصه ایفا کند که به هر تقدیر چنین نشد و شاید بتوان ایجاد و حفظ تنها خبرگزاری تخصصی کتاب در ایران را به عنوان یکی از مهمترین فعالیتهای این موسسه طی سالهای اخیر برشمرد.
با این تفصیل چابکسازی این ساختار به منظور کوچک کردن واحدهای اجرایی و نیز بازتعریف فعالیتها و خط مشیهای این نهاد امری است که نه تنها ضروری که در مواردی برای توسعه کیفی و کمی نشر در ایران حیاتی نیز به شمار میرود و میتوان در مقطع کنونی حداقل امیدوار بود که بسیاری از این وظایف ذاتی در ساختار تازه دیده شده و اجرایی شود و برای این اتفاق نیز به ارائه پیشنهاد و راهکار پرداخت.
حالا این سوال باقی است که منتقدان چشم و گوش بسته و مرثیهسرایان در مذمت به چنین اصلاحی در واقع منتقد چه هستند؟ منتقد موقعیت خود یا موقعیت فعلی این موسسه و یا موقعیت خودشان در آینده این موسسه؟ باید به این سوال هم بیشتر فکر کرد.
انتهای پیام/