گزارش| آب سرد مشاور بایدن بر پیکر خوشخیالی برجامی!
میان واقعیت و خیال درباره این که با اتمام ریاست جمهوری ترامپ اوضاع برای ایران و توافق هستهای برجام عوض میشود، فاصله زیاد است چرا که اصولا باید دید بین رئیس جمهوری دموکرات با جمهوریخواه آمریکا تفاوتی هست یا خیر؟
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- «آنتونی بلینکن»، مشاور سیاست خارجی «جو بایدن»، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا چند روز پیش گفت در صورتی که او در انتخابات به پیروزی برسد تحریمها را تا تا زمان رسیدن به «توافقی قویتر» و «طولانیمدتتر» حفظ خواهد کرد.
بلینکن گفت: ««ایران باید به پایبندی کامل برجام برگردد. در غیر این صورت- و تا زمانی که [ایران] این کار را انجام دهد- واضح است که همه تحریمها پابرجا خواهند ماند.»
او که یکی از اعضای ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای آمریکا در گفتوگوهای منتهی به توافق هستهای برجام بود در ادامه گفت: ««اگر ما به پایبندی [به برجام] برگردیم از این موضوع به همراه شریکان و متحدانمان که بار دیگر در موضع یکسانی با ما قرار میگیرند به عنوان چارچوبی برای مذاکره بر سر توافقی طولانیمدتتر و قویتر استفاده خواهیم کرد.»
بلینکلن چه گفت و در ایران چه شنیده شد
با آنکه رسانههای وابسته به جریانی خاص در ایران در اقدامی عجیب تلاش کردهاند اظهارات بلینکن که متن آن کاملاً موجود است را به اشتباه در ترجمه یا تفسیر نادرست نسبت دهند، این موضعگیری بلینکن تازگی ندارد و او یک ماه قبلتر هم مشخص کرده بود که نظر دموکراتها این است که آمریکا نباید به دنبال برگشتن به تعهدات خود در برجام باشد بلکه باید از مسئله بازگشت به برجام به عنوان اهرم فشاری برای مجاب کردن ایران به قبول «توافقی قویتر» برای آمریکا استفاده کند.
بلینکن 30 اردیبهشتماه گفت: «ایران باید به پایبندی کامل به تعهداتش در توافق موجود (برجام) بازگردد. در آن صورت، دولت بایدن نیز به پایبندی [به این توافق] بازخواهد گشت، اما ما از این موقعیت به عنوان چارچوبی برای عقد توافقی بسیار طولانیتر استفاده خواهیم کرد.»
قائممقام وزارت خارجه آمریکا در دوران ریاستجمهوری «باراک اوباما» در ادامه گفت: «دولت احتمالی بایدن اعتماد میان آمریکا و متحدان اروپایی خود را احیا میکند تا آلمان، انگلیس و فرانسه به عنوان طرفهای برجام کمک کنند تا واشنگتن تهران را برای "توافقی بهتر" قانع کند.»
این اظهارات بلینکن صریحترین موضعگیری یکی از سیاستمداران حزب دموکرات است که میتواند فصلالخطابی برای پایان دادن به برخی خوشخیالیهایی برجامی باشد که عدهای ظاهراً منتظرند جو بایدن بعد از پیروزی احتمالی در انتخابات نوامبر، به این توافق برگردد و تعهدات آمریکا در این توافق را از سر بگیرد.
از آن گذشته، با این فرض هم که جو بایدن به برجام برگردد، تصور اینکه دموکراتها از اجرای این توافق به دنبال اهدافی متفاوت از جمهوریخواهان هستند بر مفروضههای خوشخیالانه و نادرستی استوار است.
دموکراتها این را پنهان نمیکنند که از طریق اجرای برجام به دنبال دستیابی به اهدافی هستند که جمهوریخواهان از طریق عدم اجرای توافق آنها را دنبال میکنند. در واقع، دو طرف بر سر اینکه باید ایران را تضعیف کنند همنظرند اما اختلاف در اینجا است که یک گروه میپندارد از طریق اجرای برجام میتوان به هدف رسید و گروه دیگر میپندارد که با لغو برجام میتوان به هدف رسید.
یکی از شاخصهایی که صحت گزاره بالا را تأیید میکند نوع اجرای توافق هستهای برجام توسط دولت «باراک اوباما» بود که خودش پایهگذار توافق هستهای بود. باراک اوباما از نخستین روزهای اجرای توافق، اولاً سیاستهایی را در دستور کار قرار داد که اطمینان حاصل کند مزایای ایران از این توافق صفر خواهند بود و ثانیاً تلاش میکرد برجام را که قرار بود صرفاً توافقی بر سر مسائل هستهای باشد به دریچهای برای نفوذ به ساختار سیاست ایران و در نهایت تضعیف تمامی مولفههای قدرت جمهوری اسلامی تبدیل کند.
تحریم یک روز بعد از توافق
23تیر سال 1394 خبر توافق هستهای ایران و 1+5 در صدر اخبار رسانههای جهان قرار گرفت. اهمیت این مسأله در آن بود که این توافق قرار بود پس از ایجاد محدودیتهایی در بخشهایی از برنامه هستهای ایران به تحریمهای اقتصادی و مالی دهساله علیه تهران پایان دهد.
اما تنها یک روز بعد از اعلام اجرایی شدن توافق هستهای بود که روز 17 ژانویه سال 2016 (27 دیماه 1394) وزارت خزانهداری آمریکا در اقدامی معنادار اعلام کرد تحریمهای تازهای به بهانه برنامه موشکی علیه 11 شرکت و فرد ایرانی اعلام کرده است.
اظهاراتی که «باراک اوباما»، رئیسجمهور وقت آمریکا در یک سخنرانی چند وقت بعد (14 فروردین سال 1395) مطرح کرد این احتمال را تقویت کرد که ممکن است دولت او بر خلاف موضعگیریهای علنی این توافق را نه یک توافق صرفاً در زمینه هستهای، بلکه قطعهای از یک پازل بزرگتر با چشمانداز عقب راندن ایران در حیطههای دیگر از جمله برنامه موشکی، سیاست خارجی و در نهایت مسخ شخصیت و هویت جمهوری اسلامی ببینند.
اوباما، در آن زمان در بحبوحه انتقادات شرکتهای اروپایی از کارشکنیهای دولت آمریکا در تسهیل روابط تجاری با ایران گفت: «توافق هستهای برای توقف برنامه هستهای ایران و انتقال مواد هستهای بود که محقق شد. ایران تا کنون متن توافق را رعایت کرده است، اما روح توافق، مستلزم این است که ایران به جامعه جهانی و شرکتها سیگنالهایی بفرستد مبنی بر اینکه اقدام به انجام طیفی از اقدامات تحریکآمیزی که شرکتها را هراسان میکند، نخواهد کرد. من نمیتوانم قول بدهم ایران میتواند از این فرصت برای ورود به جامعه بینالملل استفاده کند.»
اوباما در چندین گفتوگو و سخنرانی دیگر هم ایدههایی مطرح میکند که به فهم ذهنیت او از برجام و ایران کمک میکند. او در حاشیه اجلاس امنیت هستهای واشنگتن در تاریخ اول آوریل 2016 تاکید میکند که ایران به «روح» برجام پایبند نبوده و تا زمانی که این عدم پایبندی برقرار است، امکان انتفاع نرمال اقتصادی ایران از این توافقنامه وجود نخواهد داشت. درواقع اوباما ریشه گلایههای ولیالله سیف در آن زمان مبنیبر اینکه عایدی اقتصادی ایران از برجام «تقریبا صفر» بوده را عدم پایبندی به این روح میداند. اما روح برجام از نظر اوباما چیست؟ او خود توضیح میدهد این روح هیچ ربطی به متن برجام ندارد، بلکه به فعالیتهای موشکی و منطقهای ایران مربوط است.
درواقع اوباما نیز همچون ترامپ معتقد بود تا وقتی که ایران در این دو موضوع موشکی و منطقهای نیز امتیاز ندهد، وارد فاز جدید نخواهد شد.
رئیسجمهور پیشن آمریکا همچنین در مصاحبه بسیار مهمی با نیویورک تایمز که پس از تفاهم لوزان و پیش از توافق نهایی برجام انجام و در آن «دکترین خود درباره ایران» را تشریح کرد، صراحتا تاکید میکند که «اگر موضوع هستهای حل شود، اینگونه نیست که مشکلاتمان را با ایران پایان دهیم» بلکه اتفاقا آمریکا از آن پس به همراه متحدان و دوستانش در موضوعات دیگری مانند تروریسم و منطقه، کاملا «تهاجمی» و «با شدت عمل» رفتار خواهد کرد.
گره زدن برجام به فرابرجام
دیگر مقامهای دولت اوباما هم در موضعگیریهایشان مکرراً محقق شدن مزایای اقتصادی برجام برای مردم ایران را به حیطههای خارج از این توافق مانند حمایت تهران از حزبالله لبنان یا فعالیتهای موشکی گره میزدند.
به عنوان مثال، «استفان مول»، هماهنگکننده دولت سابق آمریکا برای اجرای برجام، ششم خرداد ماه 1395، در شرایطی که امتناع خزانهداری آمریکا از صدور دستورالعمل کتبی درباره مراوده با ایران مورد انتقاد شدید بانکها و شرکتهای بینالمللی قرار داشت، گفت: «ایران برای اینکه به طور کامل از فرصتهای اقتصادی ایجاد شده (بعد از اجرایی شدن برجام) بهرهمند شود بایستی مسائل داخلیاش که بر روی تصمیمهای گیری بینالمللی اثرگذار است را هم حل و فصل کند که از جمله آن مسائل میتوان به عدم وجود شفافیت در بخشهای مالی و تجاری و همچنین اقدامات تحریکآمیز از قبیل آزمایش مکرر موشکهای بالیستیک اشاره کرد.»
مدتی بعدتر، «جان کری»، وزیر خارجه سابق آمریکا که قبلاً خود بارها تأکید بود که در «برجام» مسائل غیرهستهای تعمداً از توافق کنار گذاشته شدهاند، سیاست خارجی ایران در منطقه را بهانه اجرایی نشدن تعهدات واشنگتن قرار داد.
«کری» مهرماه سال 1395 در مصاحبه با فارنافرز گفت: ««ما تمام تحریمهایی که بر سر لغو آنها توافق شده است را برچیدهایم، اما مشکلات دیگری وجود دارد...تا زمانی که ایران در یمن مشغول است و از اسد و از حزبالله حمایت میکند و موشکهایی پرتاب میکند که مردم نسبت به آن احساس خطر میکنند و کارهایی ازاین دست، قضیه مشکل میشود، و این امر باعث میشود تلاشهایی که برای پیشرفت سریع رو به جلو صورت میگیرد با پیچیدگی شدیدی همراه شود.»
در حال حاضر شاخصههای مختلف نشان میدهند این هدف که ایران نباید به توسعه و قدرت دست پیدا کند مهمترین نقطه مشترک در سیاستگذاریهای جمهوریخواهان و دموکراتهای آمریکا را تشکیل میدهد. لذا اینکه بلینکن تأکید میکند که بایدن در صورت به قدرت رسیدن تمامی تحریمها ضد ایران از جمله تحریمهای اعمالشده توسط ترامپ را حفظ خواهد کرد انعکاسی بسیار واقعی از ساز و کارهای تصمیمگیری در آمریکا در قبال ایران است.
انتهای پیام/