یادداشت| دختران چه جایگاهی در ادبیات کودک ما دارند؟

یادداشت| دختران چه جایگاهی در ادبیات کودک ما دارند؟

ادبیات کودک و نوجوان در ایران تا چه اندازه به مسئله دختران پرداخته است؟ اساساً‌ دختران چه جایگاهی در ادبیات کودک و نوجوان ایران دارند؟

خبرگزاری تسنیم،‌ سید‌علی کاشفی خوانساری:

روز دختر بهانه خوبی است تا تأملی در جایگاه دختران در ادبیات کودک داشته باشیم. خوب است بدانیم تا چه حد در کتاب‌های کودکان به مسائل دختران پرداخته شده است و کدام مسائل بیشتر مورد توجه قرار گرفته­‌اند؟ آیا دختران از سهمی برابر و مناسب در داستان‌ها برخوردارند؟ چقدر نگاه و زبان دخترانه در کتاب‌های کودک قابل مشاهده است و چقدر کلیشه‌ها و نگاه جنسیت‌زده در این کتاب‌ها مشاهده می‌شود؟ از دیگر موارد قابل پژوهش حضور زبان زنانه در قصه­‌های مربوط به دختران و یا شخصیت‌های دختر داستان‌های مختلف است.

بازتاب مسائل و مشکلات دختران در قصه­‌ها را می­‌توان از نظر موضوعی ذیل گروه‌های مختلف بررسی کرد. مثلا فقر مسئله اختصاصی دختران نیست، اما چه بسا اثرات منفی آن بر زندگی دختران بیشتر از زندگی پسران باشد. دختران فقیر در داستان‌های مختلفی نمود داشته­‌اند. گاه فقر با مسائل دیگری چون فوت پدر (یتیمی)، کار کودکان، بیماری و ... نیز در داستان‌ها پیوند خورده است.

در «آتش زیر خاکستر» نوشته محمود برآبادی، مادر که کارگر نظافتچی خانه­‌ها است دختر یتیمش را همراه خود به خانه­‌ها می­‌برد. او به دلیل شیطنت دختر مجبور می­‌شود او را به درخت ببندد. دختر می‌افتد و می­‌میرد.

 یا در داستان «عروسک جیران و پاشا» (حسین داریان) دختر فقیری برای به دست آوردن عروسک دختر همسایه با او دعوا می‌‌کند و صاحب‌خانه آنها را بیرون می­‌کند. «نامه فاطمه، پاسخ نامه فاطمه» نوشته نادر ابراهیمی همزمان به مسئله فقر و اختلاف طبقاتی و مسائل انقلابی و سیاسی می‌پردازد. «چکمه»هوشنگ مرادی‌کرمانی به طور ضمنی و استعاری به موضوع فقر و در نتیجه اهمیت یک چکمه پلاستیکی نو در زندگی یک دختر بچه می­‌پردازد. «ناهید شلوغ» نوشته حمید گروگان ماجرای یک دختر شلوغ است که به خاطر شلوغی او صاحب‌خانه آنها را جواب می­‌کند.

در «روزی که فریادم را همسایه‌ها شنیدند» نادر ابراهیمی با زبانی غیرشعاری و غیرصریح به مسئله فقر اشاره می­‌کند. دختری که مادرش خیاطی می­‌کند متوجه بی‌‎‌عدالتی­‌های یک زن ثروتمند به مادر می­‌شود.

«دخترک و آهوی ابریشمی»محمدهادی محمدی داستان زیبایی از اختلاف طبقاتی است. دختر یک خانواده ثروتمند با آهوی ابریشمی بافته شده در قالیچه اطاقش دوست می­‌شود و توسط او از بی‌عدالتی­‌های جامعه آگاه می­‌شود. مادر که نگران افسردگی دختر است قالیچه را می­‌فروشد.

«گلی برای ساقه سبز»داود غفارزادگان ماجرای دختر فقیری است که نمی‌تواند برای روز معلم هدیه­‌ای بخرد. در داستان‌های «کیسه سهم غزل» و «گندم‌های سبز و قرمز» از کتاب «آبی، شبنم، دریا» سیدمحمد سادات‌اخوی تلاش راوی برای نجات خواهر راه به جایی نمی­‌برد و دختر از فقر و بیماری می­‌میرد.

کتاب تلخ و ماندگار «دخترک و چشم‌هایش» نوشته بهمن پگاه‌راد به طور ضمنی و همزمان به فقر، بیماری و جهل و حتی عشق می­‌پردازد. زن فقیر خود را می‌فریبد و نمی­‌پذیرد که چشم‌های دخترش بیمار است.

«دخترک سه چشم»از جدی‌ترین و قابل تأمل­‌ترین قصه­‌های این حوزه و نوشته فرشته ساری است. روشنک در تصادف یک چشمش را از دست می‌دهد و در عمل پیوند چشم، چشم تازه­‌ای می­‌یابد. پدرش به او می­‌گوید این چشم متعلق به دختری سه چشمی بوده که یک چشمش را به او بخشیده است. دختر در خیال خود شروع به نامه­‌نگاری به دخترک سه چشم می­‌کند. اما در پایان می­‌فهمد که چشم او متعلق به یک دختر دو ساله هندی بوده که کلیه اعضای بدنش برای پیوند استفاده شده و جان داده است.

قصه «مثل دختر گل‌ها» از کتابی به همین نام (فریبا کلهر) ماجرای دختری است که به دلیل جدایی پدر و مادرش در پرورشگاه زندگی می­‌کند.

« پروینک» نوشته سرور کتبی به طور غیر مستقیم به مسئله مرگ یک فرزند و پذیرش دختری  به فرزندخواندگی و ایجاد رابطه میان دختر و مادرخوانده می­‌پردازد.

دختران در داستان‌های انقلابی هم حضور دارند. یکی از داستان‌های زیبایی که با محور قرار دادن موضوع انقلاب نوشته شده «بهار گمشده» (افسانه شعبان­‌نژاد) است. دختری به همراه برادر عقب‌افتاده و مادرش در حاشیه یکی از شهرها زندگی می­‌کند. پدر انقلابی مدتی است که رفته و به خانه برنگشته است. مادر با وجود اصرار فامیل حاضر نیست به تبریز برگردد و منتظر پدر مانده است. دختر می­‌فهمد که خانم معلم هم در فعالیت‌های انقلابی شرکت دارد. بعد می‌فهمد شوهر او از دوستان پدرش بوده و سپس در می‌­‌یابد که شوهر خانم معلم و پدر او اعدام شده­‌اند. او سعی می­‌کند مادر و برادرش چیزی از این ماجرا نفهمند. اما در پایان می­‌فهمد که مادر هم از مرگ پدر باخبر است اما چیزی نمی­‌گوید.

یکی از اولین داستان‌های مربوط به جنگ و دختران و به طور کلی از اولین داستان‌های جنگ برای کودکان «بسیج» نوشته ابراهیم حسن‌بیگی است که به عضویت دختران در بسیج می­‌پردازد.

داستان «زنگ انشا» از منصوره شریف­‌زاده ماجرای دختر جنگ‌زده‌­ای است که از بی‌تفاوتی همکلاسی­‌های تهرانی‌­اش می‌آشوبد و آنها را به خاطر بی‌توجهی به جنگ و وضعیت خانواده‌­های شهدا و مهاجرین سرزنش می‌کند.

در «مو فرفری»شهلا بار فروش به خانواده‌­ای می‌­پردازد که به خاطر جنگ از شهر خارج می‌­شوند اما دختر نگران عروسک خود که در خانه جا مانده است. در «راه بی‌کناره» نوشته ناصر ایرانی پدر مانع ازدواج دختر با یکی از رزمندگان می‌شود در حالی که دختر مشتاق این ازدواج است. «خاتون چشم به راه» داریوش نوروزی از شهادت مادر،‌ حضور پدر در جبهه و تنهایی دختر و بعد جانبازی پدر سخن می‌گوید.

«گربه من» مهدخت کشکولی داستانی تمثیلی است. دختر در زمان بمباران بر خلاف بقیه فرار نمی­‌کند و کنار گربه­‌اش که بسیار او را دوست دارد می‌­ماند. گربه تمثیلی از نقشه ایران است. «آواز نیمه شب» داود غفارزادگان داستان دختر 13 ساله­‌ای است که شاهد بمباران‌ها بوده و افسرده شده است. ‌او شروع به نوشتن داستان‌های تخیلی می‌­کند. اما به مرور به نوشتن داستان‌هایی از زندگی خودش علاقه‌مند می‌شود.

«از اینجا تا بهار»نوشته ظریفه رویین ماجرای یک دختر دبستانی است که پدرش که جانباز اعصاب و روان است، بسیار تندخو است. او از اینکه مادر شدیداً عاشق پدر است متعجب است اما در پایان با پدر به همدلی می­‌رسد.

برخی داستان‌ها به جایگاه دختران در جامعه و نقد سنت‌ها می‌پردازد. «آن سوی صنوبرها» (فریدون عموزاده خلیلی) حکایت مقاومت دختری در برابر سنت‌ها و باور­های پیشینیان است. گرچه نویسنده با تیزهوشی داستان را در میان سرخپوستان مناطق قطبی روایت می­‌کند و اما به خوبی اختلاف‌ها و تنش‌ها میان دختر و پدر در جامعه امروز ایران قابل تعمیم است. تقبیح کاهنان و سنت‌پرستان و تمجید از نوجویی و نقد سنت به این کتاب کارکرد سیاسی اجتماعی می‌­دهد.

در «امروز چلچله من» نوشته فریبا کلهر دختران رهبری پسران را به عهده می­‌گیرند و اختلافات حاکم در جامعه را پایان می­‌دهند. «با غم­‌هایم، چه کنم» از همان نویسنده ماجرایی دختری است که غم‌های زیادی دارد اما نمی­‌داند آنها را با چه کسی در میان بگذارد. او در پایان می‌­فهمد که بهترین راه و یا تنها راه او پنهان داشتن غم‌هایش است.

«گلپر، ماه و رنگین­‌کمان» نوشته منیرو روانی‌پور حکایت آشنایی دختر بچه­‌ای با اموال عمومی و درک حدود مالکیت است. در قصه «تنور»مرادی‌کرمانی دختری نوجوان در غیاب مادر امورخانه را به دست می‌­گیرد و به پدر کمک می ­کند.

در «کوچکترین آدم بزرگ دنیا» نوشته فروزنده خداجو دختر که با پدر تنها است، در ایجاد رابطه با او مشکل دارد تا اینکه پدر و دختر به همدلی می­‌رسند. در «آنی»نوشته نقی سلیمانی یک دختر گم می‌­شود. این دختر به مرور شکلی اسطوره‌­ای پیدا می‌کند‌ که توسط خارجی‌ها دزدیده شده است،‌ در این کتاب دختر به معنای هویت یک ملت است.

«ماجرای آفتاب و عزیز خانم»مژگان کلهر شرح تنش‌های دختر جوانی به نمایندگی از نسل نو با پیرزن صاحب‌خانه به نمایندگی از نسل قدیم و سنت‌پرست است.

«قصه حجاب مادربزرگ»عموزاده خلیلی داستان دختری دبستانی است که مادربزرگش ماجرای کشف حجاب رضا خان و مقاومت خود را شرح می‌دهد. داستان در سال‌های اول انقلاب می­‌گذرد. معلم دختر زنی بی‌حجاب است که خوب درس می­‌دهد اما اهل آرایش است. دختر تصمیم می‌گیرد از فردا روسری به سر کند و بعد آرزو می­‌کند که توی صورت خانم معلم بی‌حجاب چنگ بزند و موهایش را بکشد.

در «باغ هزار دخترون» نوشته افسانه شعبان‌نژاد داستان  با زبان استعاری و غیرمستقیم گفته می­‌شود. دخترانی که توسط دیو ربوده شده و مورد استثمار قرار می‌­گیرند و محبت و عاطفه و شخصیت انسانی خود را از دست داده‌­اند و تنها راه نجات آنها بازگرداندن عاطفه و احساس و فردیت ایشان است.

می‌بینیم که مسائل و مشکلات دختران کم و بیش در داستان‌های کودک و نوجوان مطرح شده است؛ هر چند که میزان این توجه کافی نیست. به‌طور کلی طرح معقول و هدفمند مسائل دختران در داستان‌های کودک و نوجوان باید مورد توجه و حمایت قرار گیرد. با ترسیم وضعیت موجود به شکلی منطقی و هنرمندانه و یا با ترسیم جامعه و روابطی مطلوب می‌توان سطح آگاهی عمومی را بین دختران و پسران امروز و زنان و مردان فردا به نحوی ارتقا داد که جامعه فردا از نظر روانی، اجتماعی، فرهنگی و ... برای دختران و به‌طور کلی برای عموم ایرانیان مساعدتر باشد.

در عین حال باید بر نحوه انعکاس این مسائل توسط داستان‌های ویژه کودکان نظارت کرد. اولاً باید مراقب بود به بهانه واقع‌گرایی و طرح مشکلات سلامت روانی و امنیت ذهنی کودکان را مختل نکرد. ثانیاً داستان‌ها خواسته و ناخواسته به تثبیت تبعیض‌های موجود نیانجامد. هنوز داستان‌هایی نوشته می‌شود که در آن ترساندن و مسخره کردن دختران تفریح جالبی قلمداد می‌شود یا برادران حق دارند به خواهرها بی‌احترامی کنند یا حتی آنها را بزنند، داستان‌هایی که در آن پدر زورگو و بداخلاق به‌صورت یک قهرمان جلوه می‌کند و ... .

ثالثاً داستان‌ها خواسته و ناخواسته مبلغ نفرت جنسی و برتری‌طلبی زنانه نباشند و از افراط به تفریط نگروند و دخترها را به این اشتباه نیندازد که راه حل همه مشکلات نفرت و دشمنی با مردان است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران