گفتگو با یوسفی|شهید بهشتی تغییر ساختارهای اقتصادی را راه تحقق عدالت میدانست/ او معتقد به اقتصاد تعاونی بود
حجتالاسلام یوسفی مدیر گروه اقتصاد اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی میگوید که شهید بهشتی تغییر ساختارهای اقتصادی را راه تحقق عدالت میدانست.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم - همزمان با چهلمین سالگرد شهادت آیتالله بهشتی اولین رئیس عدلیه نظام جمهوری اسلامی ایران، موضوع عدالت و مبارزه با فساد بیش از همیشه برجسته شده و مورد توجه قرار گرفته است.
برای بررسی دیدگاههای اقتصادی شهید بهشتی و نگاه او نسبت به مقوله عدالت و مبارزه با فساد به گفتگو با حجتالاسلام والمسلمین احمدعلی یوسفی مدیرگروه اقتصاد اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی پرداختیم که در ادامه میخوانید:
تسنیم: دیدگاه شهید بهشتی در مورد اقتصاد چه بود؟ ایشان معتقد به اقتصاد آزاد و لیبرال بودند یا اینکه اقتصاد دولتی و سوسیالیسم را قبول داشتند و یا اینکه اصلاٌ معتقد به چیزی بین این دو اقتصاد (بینابینی) بودند؟
یوسفی: شهید بهشتی نه اقتصاد آزاد، نه اقتصاد چپ سوسیالیستی و نه اقتصاد بینابینی (بین دو نظام اقتصادی چپ و راست) را قبول داشتند.
اقتصاد بینابینی یعنی اقتصادی که ترکیبی از چپ و راست باشد، در حالی که اساساً شهید بهشتی و شخصیتهایی مانند ایشان، معتقد به اقتصاد اسلامی و نه اقتصاد بینابینی بودند. از این رو طرح اینگونه بحثها در مورد افرادی مانند آیتالله بهشتی اشتباه است. شهید بهشتی معتقد بود که اسلام خود نظام اقتصادی دارد و این نظام اقتصادی در عرض دو نظام اقتصادی لیبرال و چپ است.
از دیدگاه شهید بهشتی، مردم بنیانهای اصلی اقتصاد هستند. از این رو ایشان معتقد به اقتصاد تعاونی بودند. شهید بهشتی قائل بودند که اقتصاد تعاونی، اساس اقتصاد اسلامی است و یکی از بخشهای مهم اقتصاد اسلامی را اقتصاد تعاونی برمیشمردند که مولفههای آن را در ادامه برخواهم شمرد.
تسنیم: و اینکه دیدگاه شهید بهشتی در مورد نظام پولی و بانکی چه بود؟ آیا ایشان هم نظام بانکی موجود را ربوی میدانستند؟
یوسفی: شهید بهشتی ساختار پولی (بانک یا هر ساختار دیگر) را تابع نوع نظام اقتصادی و بخشهای اقتصادی میدانستند. اگر بخش مهم اقتصاد را اقتصاد تعاونی بدانیم، در این نوع از اقتصاد، ساختار پولی متناسبی به وجود خواهد آمد. شهید بهشتی بانک را محصول و مهمترین نهاد نظام اقتصادی راست میدانستند.
شهید بهشتی در بحث اقتصاد، معتقد به اقتصاد تعاونی بود و در این رابطه مولفههای مهمی را مطرح کرده بود. شهید بهشتی به طور قطع نهادهای سرمایهداری را نفی میکردند. همانقدر که ایشان اقتصاد دولتی را نفی میکردند، سرمایهسالاری را هم نفی میکردند و به صراحت اعلام میداشتند که نباید از طریق گسترش واگذاریها به دام سرمایهداران افتاد.
در نتیجه شهید بهشتی معتقد به ساختار پولیای بود که بر مبنای اقتصاد تعاونی باشد و اساس آن نظام اقتصادی راست و چپ نباشد. آن ساختار پولی نیز بدون شک متفاوت از ساختار بانک و نرخ بهره کنونی است.
** مولفههای اقتصاد تعاونی
تسنیم: مولفههای اقتصاد تعاونی از دیدگاه شهید بهشتی چه بود؟
یوسفی: ایشان معتقد بود که در اقتصاد تعاونی، اصل تعاون و همکاری است و در این نوع از اقتصاد "همکاری" جانشین "رقابت" خواهد شد. گفته میشود که در اقتصاد، اصل "رقابت" یا "انحصار" وجود دارد و عدهای استدلال میکنند چون انحصار بد است، پس رقابت خوب است؛ اما شهید بهشتی این استدلال را رد میکند.
ایشان معتقد است که اساس در اقتصاد تعاونی، همکاری است و این اصل جانشین رقابت خواهد شد. در نتیجه در اقتصاد تعاونی، رقابت جایی ندارد. آنچه گفته شد، مولفه اول بود.
مولفه دوم این است که انسان نقش اصلی در تولید، مدیریت و بهرهوری دارد. در تابع تولید دو عنصر انسان (نیروی کار ماهر و غیرماهر) و سرمایه نقش دارند. در اقتصاد تعاونی، انسان اصل و سرمایه فرع است. در واقع سرمایه در اختیار نیروی کار فعال قرار دارد، نه اینکه نیروی کار در اختیار سرمایه باشد.
مولفه سوم در خصوص مالکیت تعاونیهاست. از دیدگاه شهید بهشتی مالکیت در اقتصاد تعاونی، مشارکتی است و صاحبان سهام در منابع و محصولات تولیدی سهیم هستند.
مولفه چهارم این است که تنها اعضای تعاونی میتوانند در آن تعاونی اشتغال به کار داشته باشند؛ یعنی کسانی که در تعاونیهای مشغولند، غیرعضو نباید باشند.
مولفه پنجم نیز تاکید بر برتری انسان بر سرمایه دارد. شهید بهشتی میفرمایند که هر صاحب سهم تنها یک حق رای دارد؛ هرچند سهام او از بقیه اعضا بیشتر باشد. اگر یک نفر ده برابر دیگری در یک تعاونی سهم داشته باشد، تاثیری در حق رای ندارد؛ چراکه حق رای و میزان مدیریت براساس سرمایهها مشخص نمیشود، بلکه براساس هر فرد و انسان تعیین میشود.
مولفه ششم بر این امر تاکید دارد که در اقتصاد تعاونی، نیروی کار توسط سرمایهداران استثمار نمیشود؛ چراکه ساختار اقتصاد تعاونی اینگونه نیست.
مولفه هفتم نیز در این خصوص است که کسانی که میتوانند کار کنند، ولی سرمایه ندارند، دولت باید سرمایه آنان را تامین کند.
مولفه هشتم هم این گزاره است که از طریق گسترش تعاونیها به طور قطع میتوان جلوی سلطه سرمایهداری خارجی و داخلی را گرفت. متاسفانه اکنون دچار سلطه این نوع سرمایهداری هستیم.
مولفه نهم در خصوص محرومیت است. اقتصاد تعاونی اگر محقق شود، محرومیت از بین خواهد رفت.
موضوع مولفه دهم نیز نقش دولت در اقتصاد است. اگر نقش دولت در اقتصاد کاهش یافت، نباید جای خود را به قطبهای سرمایهداری و سیاسی بدهد.
و مولفه آخر این است که هدف از اقتصاد تعاونی، کاهش واسطههای غیرضروری بین تولیدکننده و مصرفکننده است. منافع ارزش افزوده واسطههای غیرضروری نیز باید به مصرفکنندگان و تولیدکنندگان برسد.
** بهشتی مخالف تصدیگری دولت
تسنیم: نظر شهید بهشتی در مورد تصدیگری و دخالت دولت در اقتصاد چه بود؟
یوسفی: شهید بهشتی به عنوان یک متخصص و فقیه اقتصادی همانگونه که در قانون اساسی آمده، معتقد بود اقتصاد باید مردمی باشد و نقش دولت در اقتصاد باید مرتب کاهش پیدا کند.
ایشان معتقد بود که تصدیگری دولت در اقتصاد باید کاهش یابد و دولت باید در اقتصاد تنها به امر سیاستگذاری، راهبری و حمایت از تولیدکنندگان بپردازد.
البته کاهش تصدیگری دولت بدین معنا نبوده که سلطه دولت تمام شود و سلطه سرمایهداری و سیاسی آغاز شود. واگذاریهایی که اکنون انجام میگیرد، آن چیزی نیست که مورد نظر شهید بهشتی بود. شهید بهشتی معتقد به اقتصاد مردمی واقعی و نه نمایشی بود.
شهید بهشتی نقش مهم و موثری در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 58 داشت. ایشان مدیریت جلسات خبرگان قانون اساسی را برعهده داشت و بدون شک قانون اساسی و اصول اقتصادی آن متاثر از اندیشههای ایشان است.
تسنیم: نظر شهید بهشتی در مورد وابستگی درآمد کشور به فروش نفت چه بود؟
یوسفی: اقتصاد نباید مبتنی بر نفت باشد و اگر اقتصاد مبتنی بر آن باشد، اشکال دارد؛ اما اگر اقتصاد مبتنی بر فرآوردهها و محصولات نفتی باشد، نه تنها اشکال ندارد، بلکه هرچه در توان داریم باید به استخراج نفت بپردازیم.
همه قبول دارند که خامفروشی اشکال دارد. از نفت میشود قریب به یک هزار نوع فرآورده تولید کرد. اگر بتوانیم از نفت، فرآوردههای نفتی تولید کنیم و طی پنج مرحله از فرآوردهها بهرهبرداری کنیم، عالی و مطلوب است. خامفروشی به ما آسیب و صدمه وارد میکند.
** چگونه میتوان مبنایی با فساد مبارزه کرد؟
تسنیم: باتوجه به اینکه آیتالله بهشتی ریاست دستگاه قضا را برعهده داشتند، از نظر ایشان چگونه میشد مبنایی با فساد مبارزه و عدالت را در جامعه اسلامی برقرار کرد؟
یوسفی: شهید بهشتی اصل و اساس مبارزه با فساد و تحقق عدالت اقتصادی را اصلاح ساختارهای اقتصادی میدانستند. اینگونه نیست که ساختارهای اقتصادی را بخور، بزن و برو طراحی و اجرا کنیم و بعد به بگوییم میتوان با فساد مبارزه مبنایی کرد و عدالت را برقرار ساخت.
در جمهوری اسلامی ایران زیرساختهای فراوانی ایجاد شده است، اما چرا فقر ریشهکن نمیشود؟ پاسخ این است که در کجای اقتصاد به غیر از توجه به محرومین و مستضعفان، انقلاب صورت گرفته است؟
متاسفانه در اقتصاد، انقلاب جدی صورت نگرفته است و ساختارهای اقتصادی مربوط به قبل از انقلاب است. شهید بهشتی معتقد به تغییر ریلها و ساختارهای اقتصادی بود.
قوه قضائیه باید بداند تا زمانی که ریلها و ساختارهای فاسد نظام سرمایهداری وجود دارد، هرگز نمیتوان فساد و ربا را ریشهکن کرد. با انجام برخی اقدامات میتوان مقداری کنترل کرد، اما اگر شرایط دوباره فراهم شود، فساد و مفسدان به راه خود ادامه خواهند داد.
شهید بهشتی معتقد بود که ساختارها و ریلهای فسادزای اقتصادی باید تغییر یابند و مبارزه با فسادهای اقتصادی به سبب آن ریلگذاریها صورت بگیرد. آن موقع مبارزه اثرگذار و اثرات آن پایدار خواهد بود.
تسنیم: در واقع ایشان هرچند رئیس شورای عالی قضایی بودند و در این مسند اقدام به مبارزه با فساد میکردند، در جایگاه دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی نیز برای اقدام جدی برای مبارزه با فساد حرکت میکردند.
یوسفی: ایشان نه تنها در حزب و دستگاه قضا که در کل مجموعه نظام نیز این موضوع را پیگیری میکردند. امروز علت را رها کردهایم و به معلول پرداختهایم. البته باید به معلول هم پرداخت و نباید آن را رها کرد، اما اصل علت است.
** راهحل مبارزه با اشرافیگری
تسنیم: سخنان شهید بهشتی در رابطه با مبارزه با اشرافیگری چه بود؟
یوسفی: صحبتهای شهید بهشتی در مورد اشرافیگری معلوم و واضح است. باید توجه داشت که اشرافیگری بدون ساختارهای موجود ایجاد نمیشود. ساختار سرمایهداری، ساختار اشرافیگری است. ساختارهای سرمایهداری در کشور وجود دارد و باید با آنها مبارزه کرد، اما تنها با مظاهر اشرافیگری برخورد میشود.
مگر میشود با اشرافیگری مبارزه کرد، اما نسبت به ساختارهای سرمایهداری بیتفاوت بود؟ شهید بهشتی برای مبارزه با اشرافیگری به دنبال تغییر ساختارهای سرمایهداری بود.
تسنیم: به نظر شما در شرایط کنونی چگونه میتوان به اشرافیگری اعتراض کرد؟
یوسفی: اعتراض را میتوان از طریق جریانات مردمی و نهادهای حاکمیتی به خصوص مجلس انجام داد.
در این راستا باید شرایط فراهم شود و اعتراضات به جریان اشرافیگری بیان شود.
تسنیم: اختلافات و درگیریهای بنیصدر با شهید بهشتی آیا در حوزه اقتصادی نیز بود؟
یوسفی: بنیصدر یک فرد لیبرال بود. تفکرهای لیبرال و اسلامی در همه ابعاد، تضادهادی خود را نشان میدهند.
یکی از ابعاد این تضاد، اقتصادی بود. بهشتی قائل به اقتصاد لیبرالی نبود و قائل به اقتصاد مردمی و مردم بنیان اسلامی بود؛ اما بنیصدر در مقابل معتقد به اقتصاد سرمایهداری بود.
تسنیم: در پایان از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، تشکر میکنیم.
انتهای پیام/