نگاهی به «خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری»|گریز از دام محافظهکاری
«خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری» گرچه متضمن پارهای از شوخیهای میانمایه کلامی است، اما در مقایسه با بسیاری از آثار کمدی سینمای ایران وضعیت تحملپذیرتری دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «خوب، بد، جلف 2: ارتش سری» دومین فیلم بلند سینمایی پیمان قاسمخانی در جایگاه کارگردان است؛ وی پس از آنکه نخستین تجربه کارگردانی خود را با ساخت «خوب، بد، جلف» در سینما رقم زد، فیلم دومش را نیز در امتداد ساخته نخستش کلید زد و اکنون به نظر میرسد قسمت سوم «خوب، بد جلف» هم در راه است و قاسمخانی قصد تبدیل ایده خود به یک تریلوژی را دارد.
قصه «خوب، بد، جلف 2: ارتش سری» با جمع شدن یک گروه سینمایی در کنار هم برای ساخت یک فیلم آغاز میشود؛ قرار معارفه گروه در رستوران گذاشته شده و سام و پژمان به عنوان بازیگران اصلی فیلم، پس از مدتها یکدیگر را میبینند و از همان لحظات آغازین، مجادلات کلامی همیشگیشان را آغاز میکنند. قرار است کارگردانی که از آمریکا آمده، فیلمی درباره حضور نازیها در ایران در دوران جنگ جهانی دوم بسازد اما مخاطب خیلی زود متوجه میشود که ماجرا چیز دیگری است و کارگردان و تیم سازنده در واقع مأمورین «سیآیای» هستند که برای انجام عملیاتی خرابکارانه در پوشش یک گروه فیلمسازی وارد ایران شدهاند؛ در حالیکه سام و پژمان از هدف پنهان گروه بیاطلاعند و با رفتارهای خرابکارانه خود، ناخواسته مانع از تحقق عملیات مخرب گروه فیلمسازی میشوند؛ همین تضاد درونی میان اهداف و آگاهیهای کاراکترها است که باعث خلق موقعیتهای کمیک در فیلم میشود.
«خوب، بد، جلف 2: ارتش سری» به شکلی غافلگیرکننده آغاز میشود؛ سکانس ابتدایی فیلم بیش از آنکه به سکانس آغازین یک فیلم بلند سینمایی شبیه باشد، به آگهی تبلیغاتی یک برند تجاری تولیدکننده محصولات آرایشی-بهداشتی شباهت دارد؛ به نحوی که مخاطب احساس میکند فیلم هنوز رسماً شروع نشده و او در حال تماشای بخشی از آگهی تبلیغاتی پیش از شروع فیلم است! در ادامه یکی از بازیگران زن فیلم را در حالیکه بالای سرش برند تجاری یک شرکت آرایشی بهداشتی نصب شده است، در قامت ویزیتور آن شرکت ظاهر میشود و مخاطب پس از حس گیجی گنگ و مبهمی که برای مدتی کوتاه روی صندلی سینما پیدا کرده است، تازه دوزاریاش میافتد که نماهای تبلیغاتیای که تا آن لحظه در فیلم تماشا کرده، بخشی از «خوب بد جلف 2: ارتش سری» بوده و فیلم با همان نماها آغاز شده است!
آخرین ساخته پیمان قاسمخانی در کسوت کارگردان اگرچه بهسان آثار بسیاری از کمدیسازان سینمای ایران متضمن پارهای از شوخیهای اروتیک و میانمایه کلامی نیز هست، اما در مقایسه با بسیاری از آثار سینمایی متعلق به ژانر کمدی در سینمای ایران وضعیت مناسب و تحملپذیرتری دارد؛ اساساً قاسمخانی از معدود کارگردانان کمدیساز ایرانی است که برای خلق فضای کمدی در آثار خود بیش از آنکه بر عناصری چون لودگی و سخافت متکی باشد، بر خلق موقعیتهای کمیک یا سیتکام تمرکز میکند و همین خصیصه، محصول کار او را از دایره آثار شانه تخمه مرغی سینمای ایران خارج کرده و قاسمخانی را دست کم چند پله بالاتر از سایر رقبا قرار میدهد.
فیلمساز در ادامه به درستی برخی مناسبات غلط رایج و مرسوم در سینمای ایران را با نگاهی انتقادی و همراه با چاشنی طنز مورد تعریض و کنایه قرار میدهد؛ چگونگی تولید انبوه و پرشتاب فیلمهای سینمایی آبدوغخیاری در شمال ایران، فیلمبرداری در لوکیشنهای خارج از کشور، استفاده از زنان بدحجاب با آرایشهای غلیظ برای جذب مخاطب بیشتر و... ازجمله مواردی هستند که جملگی در «خوب بد جلف 2: ارتش سری» مورد نقد طنازانه قاسمخانی قرار میگیرند.
کارگردان سپس نوک پیکان انتقادات خود را به برخی روندهای مرسوم و متعارف در سطح کلان مدیریتی سینمای ایران نشانه میگیرد و در این راستا لابی برخی فیلمسازان با مدیران سینمایی و سوءاستفادههای آنها از «بند پ» را به چالش میکشد؛ با این وجود، ازجمله ابتکارات جالب توجه قاسمخانی در قامت فیلمنامهنویس و کارگردان «خوب بد جلف 2: ارتش سری»، زمانی است که او با اتخاذ رویکردی غیرمحافظهکارانه، شوخی با ترامپ و تمسخر کاراکتر او را دستمایه کار خود قرار میدهد و با ظرافتی طنازانه به نمایش شمهای از حماقتهای رییس جمهور آمریکا میپردازد؛ در شرایطی که کسر قابل توجهی از سینماگران دوتابعیتی کشور نگران اینند که مبادا در افعال و گفتارشان صراحتی وجود داشته باشد که سلامت گرینکارتشان را به خطر بیندازد، قاسمخانی جسورانه و فارغ از محافظهکاری به این وادی ورود میکند و در لحظاتی از فیلمش عمق حمق رییسجمهور ایالات متحده آمریکا را سوژه میکند و بدینترتیب؛ کاراکتر مضحک دونالد ترامپ را مستمسک نقد و استهزاء طنازانه خود قرار میدهد.
انتهای پیام/