پاسخی به نامه موسوی خوئینیها
حجتالاسلام و المسلمین محمدحسین انصارینژاد در سرودهای به نامه اخیر موسوی خوئینیها واکنش نشان داد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام و المسلمین محمدحسین انصارینژاد، از شاعران کشور، در سرودهای به نامه حجتالاسلام موسوی خوئینیها به رهبر معظم انقلاب واکنش نشان داد. سروده انصارینژاد که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است:
از گور همین قوم
"قلم اندازی درپاسخ به نامه ی موسوی خوئینی ها"
آتش از گور همین قوم است، این خاکستریها
مسفروشانی پیاپی، گرم جنگ زرگریها
چشم ما بر بادبان کشتی نوح است، اما
دارد این باد مخالف، دعویِ پیغمبریها
میشناسم فتنه را با اُشتُران سرخ مویش
دین مباد اینسان لگدکوب مسلمان کافریها
این خوارج بر زبان هیهای "حُکم الله" دارند
کی شود تیغ علی هیهات، خرج اشعریها!
نردبان این جماعت چیست غیر از بام منبر
بنگر این شطرنجبازان را به جای منبریها
حافظ از این واعظان است استخوانها در گلویم
"گوییا باور نمیدارند روز داوریها"
سکهشان را مشتری کو غیر گوهر ناشناسان
زرفروشان را چه کاری با دُکان مسگریها
میفروشند این جماعت دین و قرآن را به دنیا
دینفروشی شد متاع حجره بیمشتریها...
میدرخشد برقی از آه ابوذرهای تنها
تا بگیرد شعله در کاخ شما کاکل زریها
دور باد از یوسفت چشم حسودان تا که دارد
باز از افسون زلیخا شوق پیراهن دریها!
سر به دیوارند مجنونهای گمنام قبیله
خونفشان با خاطرات زخمی همسنگریها
سینه مجروح ما لبریز این خط و نشانها است
چون فراتر از خط و خال است رسم دلبریها
باک از این زخم زبانها نیست در نسل شهادت
میشود روزی گریبانگیر، خون باکریها
در فلق بیوقفه طرح لاله چینیها است، بنگر
در شفق دستی است با مشق شقایق پروریها
"آن وری" هرکس نباشد از تبار انوری هست!
این تناقضها ببین در بیت بیت آن وریها
اصلاً از حال پرستاران خبر دارید یک دم
از غم پروانگان برگرد جمع بستریها
روی دوش باد، گُلپرها است با رنگ پریده
قاصدکهایند با پیغام مرگ "گل پری"ها
باغ بودای تو و نیلوفر مرداب را نیست
نیروانایی در این شبکوچه نیلوفریها
کُرکُری در نامه میخوانی و جای حیرتی نیست
بشنوی هر دم اگر پیک و پیام جان کریها
از کلاغان سفارت خانه شیطان شنیدم:
از تو در آن روزها و نقشه شبباوریها
شب پرستان! برق شمشیری ستم سوز است در راه
دستها بر قبضه با اعجاز خورشید آوریها
برجها آن جا گلوی آسمان را میخراشند
برجها سهم شما گردید از نیک اختریها
کفر مردم را در آوردی از ایمان دروغین
گرچه رَستی بارها از حبس و بند کیفریها
دایهگان را آتشی ای کاش بر دامن بگیرد
تا عیان گردد در آن هنگامه مهر مادریها