نامه تشکر نویسنده افغانستانی از سردار باقرزاده/ باور داشته باشیم که هم خون‌شریکیم و هم غم‌‌شریک

محمدسرور رجایی نوشت: همانا روزی که «نسیم» راهی جبهه می‌شد، هیچ آشنایی نبود تا او را بدرقه کند، اما در بازگشت پیکرش، دو ملت شریف ایران و افغانستان، هر جا که بودند به‌احترامش ایستادند و از او استقبال کردند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در پی تفحص پیکر شهید نسیم افغانی، از شهدای افغانستانی دفاع مقدس که مدتی پیش در جوار حرم امام رضا علیه السلام تشییع و تدفین شد، محمدسرور رجایی، نویسنده و شاعر افغانستانی مقیم ایران، با انتشار نامه‌ای خطاب به سردار باقرزاده، فرمانده کمیته جست‌وجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح از تلاش‌های این مجموعه قدردانی کرد. متن این نامه که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده شده است، در ادامه می‌آید:

جناب آقای سردار سید محمد باقرزاده

فرمانده محترم کمیته جست‌وجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران

سلام علیکم

مردم افغانستان و ایران، ملت‌هایی یگانه هستند که برای همدلی‌های بیشتر شایسته است همدیگر را بهتر بشناسند، در این صورت، خواهند دانست که مجاهدان افغانستانی چگونه از ولایات مختلف افغانستان و «دشت‌ بَکوا» و «دشت لیلی» گذشتند و در راه پُر خار و مُغیلان رسیدن به کعبه عشق در جزیره مجنون به دیدار یار شتافتند، خواهند فهمید که چه‌گونه بهسودِ افغانستان را رها کردند و به جبهه‌های نوسود ایران رسیدند، همچنان درمی‌یایند که مبارزان ایرانی در دوران جهاد اسلامی افغانستان چگونه از تهران به خط مقدم جبهه در «میدان» و «پغمان» پر کشیدند.

به‌یقین، اگر باور داشته باشیم که هم خون‌شریکیم و هم غم‌‌شریک، می‌توانیم برای فهم بهتر همدیگر دست یاری بدهیم و از گردنه‌های دشوارگذر به‌راحتی بگذریم. اگر نیک بنگریم، شهیدان، یاری‌رسان همیشگی هر دو ملت بوده‌اند، برای نمونه، در روزها و هفته‌های اخیر، رابطه میان مردم هر دو کشور دچار نامهربانی‌ها و ناملایمت‌های بسیار شده بود؛ نامهربانی‌هایی که ممکن بود دست‌آویز دشمنان مشترک ما برای تفرقه‌اندازی بیشتر شود، در این میان، نسیمی تازه‌ آمد و حال همه ما را دگرگون ساخت.

همانا روزی که «نسیم» راهی جبهه می‌شد، هیچ آشنایی نبوده تا او را بدرقه کند، اما در بازگشت پیکرش، دو ملت شریف ایران و افغانستان، هر جا که بودند، به‌احترامش ایستادند و از او استقبال کردند و در جوار امام مهربانی‌ها، علی‌‌بن موسی ‌الرضا(ع) برایش آغوش گشودند. از این پس، حجره شماره 170 صحن آزادی، وعده‌گاه زائران بسیاری خواهد شد که همدیگر را پیدا خواهند کرد، آن گونه که پس از سی ‌و چند سال گمنامی، شهید «نسیم»، ما را پیدا کرد.

این‌‌جانب به‌عنوان عضوی کوچک از خانواده بزرگ مهاجران افغانستانی، مراتب قدردانی و سپاسگزاری خود را از تلاش صمیمانه شما و همکارانتان در گروه‌های تفحص اعلام می‌کنم. بی‌شک، اگر تلاش صادقانه و شبانه‌روزی شما بزرگواران نبود، شاهد خلق چنین صحنه‌هایی باشکوه از برادری میان دو ملت افغانستان و ایران نبودیم. توفیق روزافزون شما و همکاران محترمتان را از خدای شهیدان خواستارم.

محمدسرور رجایی، در کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» که حاصل 14سال تحقیق و پژوهش اوست، خاطرات تعدادی از رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس را ثبت و روایت کرده است. در بخشی از این کتاب درباره تیپ ابوذر که تیپ مجاهدان افغانستانی دفاع مقدس بوده است، می‌خوانیم:

«شاید حضور انفرادی مهاجران افغانستانی در جمع بسیجیان اعزامی شهرهای مختلف ایران به چشم نیاید؛ آن هم وقتی که بعضی از رزمندگان افغانستانی، بنا بر مصلحت‌های آن زمان، با هویت غیرواقعی‌شان ثبت‌نام می‌کردند و اعزام می‌شدند، در این میان، اعزام بیش از 600 رزمنده افغانستانیِ تعلیم‌دیده و ورزیده، طی دو نوبت در تیپ ابوذر و با فرماندهی قرارگاه رمضان در مناطق عملیاتی کردستان، شایستۀ تأمل است. این تیپ رزمیِ کاملاً افغانستانی، در راه آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران، هم شهید داده، هم اسیر و هم جانباز.»

«دلیل تشکیل تیپ ابوذر در دوران دفاع مقدس، مبارزه با دشمن مشترک دو کشور مسلمان ایران و افغانستان بود. رزمندگان این تیپ، خود را فرزندان امام خمینی می‌دانستند. به‌لحاظ اعتقادی نیز نیروها شهادت‌طلب بودند، به‌گونه‌ای که وقتی می‌خواستیم نیروها را به عقب برگردانیم، با ما دعوا می‌کردند که "ما آمده‌ایم اینجا شهید بشویم نه اینکه برگردیم."»


انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط