تقابل سنت و مدرنیته در نگاه به مسائل زنان؛ آری یا خیر؟
هر چند با سوسن شریعتی در بیان رویکرد دوگانه موجود در جامعه همداستانیم، اما باید به این نکته نیز اشاره کرد که تقابل همواره بین دین و مدرنیته نیست؛ یعنی به نظر میرسد شریعتی در بیان اطراف این دوگانگی لازم بود دقت بیشتری به خرج میداد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، دکتر سوسن شریعتی، دانشآموخته رشته تاریخ و فرزند مرحوم دکترعلی شریعتی است. وی به دعوت دانشگاه کاشان، در هفدهم اسفند ماه 1394 در سخنرانی خود به تعارضهای موجود در رویکردهای موجود جامعه نسبت به زنان پرداخت.
سخنرانی شریعتی، توصیفی است از فرایند نگرش به زنان و تناقضهای نظری و عملی موجود که ایجاد کننده چالشهای معاصر عرصه زنان شده است و بیان تقابل نگاه جامعه سنتی که وجه غالب جامعه ایران بوده است با نگاهی که به زنان به مثابه انسان نقش آفرین و تاریخ ساز مینگرد. از منظر سوسن شریعتی، این تقابل برآمده از تقابل بین سنت و مدرنیته، یا دین و عرف تلقی شده است. جامعه سنتی با حق رأی زنان مخالفت میکند، اما وجهه اجتماعی و انقلابی اسلام و انقلاب اسلامی، با افزایش دانشگاهها و گشودن عرصه ورود زنان به دانشگاهها، گامی به سود جامعه زنان و نقش آفرینی آنان برمیدارد.
خانم شریعتی، تلاش میکند، پارادوکسها و دوگانگیهای موجود در رویکردها را با شواهدی نشان دهد؛ از جمله بر اساس رویکرد سنتی، سهمیهبندی جنسیتی دانشگاه، به مثابه ابلاغ پیام خانهنشینی زنان و بستن باب مرئی شدن و نقشآفرینی آنان است. در حالی که رویکرد مقابل، عرصه مدیریتی را در سطوح بالا برای زنان گشوده و تا جایگاه مشاور و معاون رئیس جمهور و وزیر و نماینده مجلس کشانده است.
البته در بیان مصادیق و شواهدی که دکتر سوسن شریعتی بیان کرده جای نقد و بررسی وجود دارد؛ فی المثل نگاهی که به مسئله ازدواج موقت، حق حضانت، مهریه و حجاب دارد نیاز به تبیین دارد و نمیتوان نگاه ناروای عرف را که مسئله را به نیکی نشناخته است به عنوان اصل قرار داد و با آن به مخالفت با نگاه دینی پرداخت.
مسائل فقهی، مسائل وضعی برآمده از نظر شخصی و افکار سنتی نیستند، بلکه مسائل استنباط شده از منابع و متون اصیل دینی هستند که هر چند ممکن است فلسفه آن برای عرف عام روشن نباشد، اما بر اساس پیشفرضهای نظری و برهانی، بر پایه حکمت و علم فراگیر الهی استوار است.
اما گویا دکترسوسن شریعتی در صدد بیان صدق و کذب این گزارهها نیست و در مقام توصیف است و نه داوری. توصیف تقابلی که بین دو رویکرد به هر حال در جامعه وجود دارد. رویکرد پارادوکسیکال و دوگانه در جامعه، عامل پیدایش و رشد، آسیبهای اجتماعی و پویشهای منفی از قبیل بحران هویت، ازدواج سفید و تقابل با مسئله حجاب و مقابله با حجاب اجباری و مسائلی از این دست میشود.
از منظر سوسن شریعتی، همان طور که در بخشی از عموم جامعه این سؤال مطرح است که آیا من مسلمانم یا شیعه و یا ایرانی. در بین بخشی از زنان ایرانی نیز اینکه ما باید با آراستن خود و دلفریبی مورد توجه مردان باشیم و یا طالب کسب امتیاز و حقوق خود و مشغول ستیز با مردان مورد سؤال و جستجو برای رسیدن به پاسخ است.
همچنین در مقابل، برخی نظرات رسمی خواستار مشارکت فعال زنان در جامعه هستند و همزمان از آنها میخواهند در خانه بمانند و این از همان نوع پارادوکسها و دوگانگیها در مواجهه با مقوله زنان است.
البته هر چند با سوسن شریعتی در بیان رویکرد دوگانه موجود در جامعه همداستانیم، اما باید به این نکته نیز اشاره کرد که تقابل همواره بین دین و مدرنیته نیست؛ یعنی به نظر میرسد شریعتی در بیان اطراف این دوگانگی لازم بود دقت بیشتری به خرج میداد.
در نگاه دینی نیز ما شاهد تفسیری رسمی و مبنا نیستیم؛ لذا با تفسیرها و رویکردهای مختلف در موضوعات مختلف مواجهیم. بدین رو در چارچوب دین نیز نگاه به زن و حضور اجتماعی او و حقوق زنان، یکسان نیست و در برخی تفسیرها میتوانیم به وضوح تأثیر پیشفرضهای تحمیلی فرهنگ عمومی و بافت سنتی جامعه را مشاهده کنیم. هم چنان که نگاههای مدرن به مقوله زنان نیز از یک جنس و یکسان نیستند.
بنابراین ما با رویکردهای چندگانه در عرصه نظری و عملی نسبت به این مقوله مواجهیم. اما با دکترسوسن شریعتی در تأثیر دو یا چندگانگی نگاه موافقیم. و به نظر میرسد در عرصه عمل لازم است چالشها، به وفاق منتهی شود و افق روشنی برای زنان جامعه ترسیم شود و به نقطه جمع بین ایفای رسالت زنانه در تربیت فرزند و همسرداری و عاطفهگستری در محیط خانواده با ایفای رسالت اجتماعی زنانه و ارتقای نگاه عمومی جامعه نسبت به نقشآفرینی و تاریخسازی بانوان برسیم تا نه زن را از محیط خانه و خانواده دور کنیم و نه جامعه را از حضور زنان محروم.
انتهایپیام/