راز قیام خونین گوهرشاد در ماجرای کشف حجاب / مأموریت "رضاخان" برای رواج فرهنگ غرب + فیلم
گروه استانها ـ بیست و یکم تیرماه سالروز قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب و روز ملی عفاف و حجاب است؛ روزی که دژخیمان رضاخان مردم معترض به کشف حجاب را درمسجد گوهرشاد به خاک و خون کشیدند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس ، در طول تاریخ ایران قیامهایی داشتهایم که همراه با خون بوده اما در بین این قیامها حرکت مردم مشهد در 21 تیرماه 1314 در مسجد گوهرشاد به محوریت شیخ محمدتقی بهلول گنابادی نقطه عطفی میتواند در مبارزه با رضاشاه به شمار رود.
حماسهای در دفاع از حجاب و ارزشهای اسلامی و اعتراض به سیاستهای زورگویانه و به اصطلاح روشنفکری رضاخان که در تیر ماه سال 1314، با کشتار بی رحمانهای توسط رضاخان انجام شد.
علما و روحانیون مشهد طی جلساتی پنهانی برای مقابله با دستور آمرانه و غربزده کشف حجاب اجباری رضاخان تصمیم گرفتند آیتالله قمی به نمایندگی علما و روحانیون خراسان، سفری به تهران داشته باشد و با رضا شاه مذاکره کند.
حضور این مرجع عالیقدر در تهران و به دنبال آن تجمع مردم منجر به واکنش از سوی حکومت شد و ایشان را دستگیر و ممنوعالملاقات کردند. اولین تجمع و اعتراض مردم مشهد در پی این اتفاق بود.
شیخ بهلول یا علامه بهلول از عارفان بنام ایران بود که نامش با واقعه مسجد گوهرشاد پیوند خورده است. بهلول در شب 20 تیر 1314 دوباره برای آگاهسازی مردم به منبر میرود و همراه نواب احتشام و شیخ حسین اردبیلی سخنانی را ضددستگاه رضاخان بیان میکند؛ و سرانجام در ساعت 21 استاندار و فرمانده لشکر مشهد به مسجد حمله کرد و با مسلسل و تفنگ به قتلعام مردم اقدام کرد. کوچه و خیابانهای شهر برای قدیمیترها خاطرات تلخی دارد از سالهای نسبتاً دور از آن روزها که یک زن باید میان خانهنشینی و کنار گذاشتن حجاب یکی را انتخاب میکرد.
حجتالاسلام مرعشی، از دستگیرشدگان واقعه در زمینه نحوه آغاز حمله به مسجد بیان کرده است: « شش ساعت از شب که گذشت، صدای کلنگ از دو طرف با هیاهوی نظامی بلند شد. در عرض چند دقیقه درهای مسجد را خرد کردند و به داخل ریختند. مردم از هر طرف فرار کردند. اما از عقب درها آماج گلوله قرار گرفتند ، بقیه در مسجد دچار تیرباران شدند...چیزی که دیده میشد، زمین مسجد مالامال خون بود.
مرحوم آیتا... ابوالقاسم خزعلی؛این حادثه نیز بیان داشت: من آن زمان هفت هشت ده ساله بودم. شب قبل این اتفاق افتاده بود. ما روز بعد با پدرم به طرف مسجد گوهرشاد رفتیم. پدرم شب قبل و زمان کشتار، بیدار نبود، اگر بیدار بود قطعاً به حرم میرفت و طبعاً در ادامه هم جزء شهدای آن واقعه محسوب میشد. مسجد گوهرشاد پرخون شد و کشتهها را بردند جایی دفن کردند.
وی ادامه می دهد: روز بعد از کشتار ما به همراه پدرم به طرف صحن کهنه رفتیم. جلوی در ورودی صحن کهنه یکی افتاده بود. ظاهرا اهل جاغرق (از ییلاقات اطراف مشهد) بود. میتوانست صحبت بکند. او را که دیدیم با امیدواری به او گفتیم که انشاءالله خوب خواهد شد. بعد از آن راه را کشیدیم به صمت صحن نو. دیدم یک مرد همدانی دیگر هم بود که [افتاده بود و] و چهرهاش تغییر کرده بود. من بچه بودم. چهرهاش طوری برگشته بود که من ترسیدم و شب تب کردم. او را دیدم فوت کرده بود. حالت چهرهاش، حالت یک مرده بود، زنده نبود.
در زیر شاهد کلیپ کوتاهی از وقایع قیام گوهر شاد هستید:
گزارش از یاسر سالاری گناباد
انتهای پیام/281/ش