دستورات قرآن کریم و ائمه اطهار(ع) در مورد حجاب زنان/ ماجرای چادری که یهودیان را مسلمان کرد
چادری که در روایتها به آن اشارهشده، شامل پارچهای است که از سر تا پایین پای زنان را میپوشاند و مانع از نگاه نامحرم به آنها میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در قرآن کریم و روایات امامان معصوم علیهم السلام به طور ضمنی به موضوع لزوم استفاده از چادر برای خانمها اشاره شده است. البته از آنجایی که پوشش زنان در دورههای مختلف تاریخ با یکدیگر متفاوت بوده، شکل چادر هم با چادری که امروزه خانمهای ایرانی سر میکنند کمی متفاوت بوده است. به عنوان مثال، در روایتها نوشته شده که زنان انصار در زمان حیات پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله عبا یا کسای مشکی بر سر خود میانداختند.
خبرگزاری تسنیم برای آشنایی با شکل پوشش و استفاده زنان اهل بیت علیهم السلام از چادر، به نمونههایی که در قرآن و روایتهای اسلامی آمده، پرداخته است.
چادر در قرآن کریم
دوران زندگی پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله بود. زنها در آن روزها به مسجد میرفتند و پشت سر آن حضرت نماز میخواندند. موقع غروب که میخواستند برای نماز به مسجد بروند، بعضی از جوانهای مزاحم سر راه آنها را میگرفتند و با شوخی و حرفهای ناروا برای آنها مزاحمت ایجاد میکردند. تا اینکه آیه 59 از سوره مبارکه احزاب نازل شد و به آن زنان دستور داد که حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند تا کسی بهانه مزاحمت پیدا نکند: «یا أَیهَا النَّبِی قُل لِّأَزْوَاجِک وَ بَنَاتِک وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِک أَدْنَى أَن یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا؛ اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.»
کلمه «جلابیب» در این آیه، جمع کلمه «جلباب» است. جلباب در لغت یعنی ملحفه و پارچه بزرگی که از روسری بلندتر است و سر و گردن و سینهها را میپوشاند. البته روسری و پیراهن گشاد هم از دیگر معانی این کلمه است.
نکته دیگر این است که در این آیه تأکید شده است که زنان، این پوشش را به بدن خود نزدیک کنند تا به درستی آنها را محفوظ نگه دارد، نه اینکه آن را آزاد بگذارند که مدام کناری برود و بدن آشکار شود. مشخص است که این مفهوم به معنی چادری که این روزها مورد استفاده قرار میگیرد، بسیار نزدیک است.
بیشتر بخوانید: چرا آیتالله بروجردی از نمازخواندن بر جنازه رضاشاه پرهیز داشت؟
زنان غربی هم به ضرورت حجاب پی بردهاند/ آیا مقایسه معضلات اقتصادی با جرم بیحجابی، قیاس درستی است؟
دستور پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله درباره چادر
در تفسیر مجمع البیان، روایتی به نقل از پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله نوشته شده است، مبنی بر اینکه آن حضرت درباره پوشش زنان فرمودهاند: «آشکار کردن تمام بدن برای همسر رواست و همچنین سر و گردن را میتوان در مقابل پسر و برادر آشکار کرد؛ اما لازم است که زنان در مقابل نامحرم از چهار پوشش استفاده کنند: پیراهن یا قمیص، روسری یا مقنعه، چادر و پوششی وسیعتر از روسری که بر روی سینه میافتد و شلوار.»
از این روایت مشخص میشود که چادر یکی از پوششهایی است که پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله به زنان درباره آن سفارش فرمودهاند. این چادر شامل ملحفه و یا پارچهای است که از سر تا پایین پای زن را میپوشاند و مانع از این میشود که نامحرم بدن او ببیند. درواقع چادر بهترین و کاملترین پوشش برای زنان است که آنها را در مقابل نگاه و آزار نامحرمان محافظت میکند.
البته پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله علاوه بر چادر، سه پوشش دیگر شامل روسری یا مقنعه، لباس و شلوار را هم توصیه فرموده که هر کدام باید در جای خود مورد استفاده قرار گیرد و استفاده از آنها، مانع از سر کردن چادر نمیشود.
چادر حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها
علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار، روایتی را نوشته است که به چادر حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها اشاره میکند. نقل شده است که وقتی آیات 43 و 44 سوره حجر بر پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله نازل شد که درباره درهای جهنم و عذاب اهل جهنم بود، آن حضرت به شدت به گریه افتاد و هیچ کدام از یاران آن حضرت نمیدانست که چطور ایشان را آرام کند.
سلمان فارسی برای آرام کردن پیغمبر صلیالله علیه و آله، به خانه حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها آمد تا شاید حضرت با دیدن دخترش آرام شود. وقتی خبر گریه کردن پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله را به حضرت داد، آن حضرت بلند شده و با چادری که داشتند خود را پوشاندند؛ چادری که دوازده جای آن با لیف خرما وصله شده بود.
وقتی بیرون رفتند، سلمان فارسی که چشمش به چادر حضرت افتاد، به گریه افتاد و گفت: «وامصیبتا! دخترهای قیصر و کسری سندس و حریر به تن میکنند و دختر محمد صلیالله علیه و آله چادر کهنهای دارد که دوازده جای آن وصله شده است.»
این روایت که علاوه بر بحارالانوار، از سید بن طاووس در کتاب الدروع الواقیه هم روایت شده، نشان میدهد که حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها هم چادر به سر میکرده و از آن برای پوشاندن خود در برابر نامحرمان استفاده میکرد.
ماجرای چادری که یهودیان را مسلمان کرد
در کتاب مناقب ابن شهرآشوب، روایت دیگری نوشته شده که نشان میدهد که حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها چادر یا چیزی شبیه به چادرهای امروزی سر میکردند. در این روایت نوشته شده یک روز امام علی علیه السلام به مبلغی پول احتیاج پیدا کرده بود. به ناچار به پیشنهاد حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها، چادر آن بانوی مکرم را که از جنس پشم بود، پیش مردی یهودی به نام زید رهن گذاشته و مقداری جو قرض گرفتند.
مرد یهودی چادر حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها را به خانهاش برد و در یکی از اتاقها گذاشت. همسرش که وارد اتاق شد، متوجه نوری شد که تمام فضا را روشن کرده بود. از شوهرش جریان را پرسید.
مرد که نمیدانست چادر چه کسی را به رهن نگه داشته، داخل اتاق جست و جو کرد و متوجه شد که نور از سمت چادر پخش میشود. آن زن و مرد یهودی حدود هشتاد نفر از اقوام و دوستان خود را به خانه آوردند تا نور آن چادر را ببینند و وقتی متوجه شدند که چادر دختر پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله چنین نورانی و روشن است، همگی اسلام آوردند.
پوششی بلند و سراسری
شکل حجاب حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها و شباهت حجاب آن حضرت به چادر امروزی، در روایتی که به ماجرای فدک مربوط است، مشخص میشود. شیخ طبرسی در جلد اول کتاب احتجاج، نحوه حجاب و پوشش آن حضرت در زمان خروج از منزل در قضیه فدک را این طور توصیف کرده است: «حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها در زمان بیرون آمدن از منزل، مقنعه خود را به طور محکم به سر بستند و جلباب (چادر) را به تن کردند. آن چادر به شکلی بود که تمام بدن آن حضرت را به طور کامل میپوشاند و گوشههای آن به زمین میرسید. همچنین گروهی از نزدیکان و زنان قوم، آن حضرت را تا مسجد همراهی میکردند.»
از این روایت مشخص میشود که پوشش و حجاب حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها در بیرون از منزل و در مواجهه با افراد نامحرم دقیقاً همان دو پوشش معروف زنان در قرآن یعنی خمار (مقنعه) و جلباب (چادر) بوده است.
پوشش مشکی
در کتاب در المنثور روایتی به نقل از ام سلمه نوشته شده است مبنی بر اینکه زمانی که آیه 59 سوره احزاب درباره جلباب و پوشش زنان نازل شد، زنان انصار در حالی که کسا یا عبای سیاهرنگ خود را بر سر انداخته بودند، از خانه بیرون میآمدند.
در این شرایط، پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله درباره پوشش این زنان سکوت کردند و سکوت آن حضرت درباره این حکم مهم و همگانی در جامعه، دلیل بر درستی عمل آنها است.
از طرف دیگر حدیثهایی مانند حدیث نبوی صلیالله علیه و آله وجود دارد که مشخص میکند آن حضرت برای زنان در برابر مردهای نامحرم از چهار پوشش نام برده و خمار (مقنعه) و جلباب (چادر) را به طور کامل از هم جدا کرده است.
چادر در برابر نامحرم
امام موسی بن جعفر علیه السلام از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام روایت کرده که فرمودند: روزی مرد نابینایی اجازه خواست تا وارد خانه آن حضرت شود. حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها فوراً برخاسته و چادر به سر کردند.
پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله که در خانه آنها بود، به دختر خود فرمودند: «چرا از او رو میگیری؟ او که تو را نمیبیند!» حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها پاسخ دادند: «او من را نمیبیند، من که او را میبینم. و او هرچند که من را نمیبیند اما بوی من را که حس میکند. برای همین است که در مقابل او چادر سر میکنم.» پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودند: «شهادت میدهم که تو پاره تن من هستی.»
چادر در قیام عاشورا
در ماجرای قیام عاشورا هم به استفاده زنان بنیهاشم و همسران شهدای کربلا از چادر و یا پوششی شبیه به آن اشاره شده است.
سید بن طاووس در کتاب لهوف، به این نکته اشاره کرده است که: حضرت زینب کبری سلامالله علیها و دیگر زنان در طول مدت جنگ، به هیچ وجه در مقابل مصیبتهای جانگداز، اختیار خود را از دست نداده و از چادر خود را رها نکردند. حتی در زمانی که امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند و لشکر غارتگر ابن سعد به قصد تاراج به سمت خیمههای بنیهاشم هجوم آورد، زنان هرگز از حریم عفاف خارج نشدند.
ماجرایی که ابن طاووس نوشته است، به صراحت نشان میدهد که زنان بنیهاشم از پوشش چادر استفاده میکردند. آنجا که مینویسد: «تسابق القوم علی نهب بیوت آل الرسول و قرة عین البتول حتی جعلوا ینتزعون ملحفة المرئة علی ظهرها و خرج بنات آل رسول الله و حریمه یتساعدون علی البکاء؛ مردم برای غارت خانههای اولاد پیامبر صلیالله علیه و آله و نور چشم فاطمه علیها السلام حمله بردند. حتی چادری که زن به کمرش بسته بود، میکشیدند و میبردند و دختران و زنان خاندان پیامبر صلیالله علیه و آله از خیمهها بیرون ریختند و دستهجمعی گریه میکردند.»
پوشش حضرت امکلثوم سلامالله علیها
عمرو پسر منذر ماجرایی را تعریف کرده و در آن به چادر و پوشش حضرت امکلثوم سلامالله علیها اشاره کرده است. این ماجرا را علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار هم نوشته است، به این صورت که: حضرت امکلثوم سلامالله علیها را دیدم در حالی که به نظرم میرسید که حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها را میبینم. چادر کهنهای بر سر گرفته و رویبندی بر صورتش بسته بود.
من نزدیک رفتم و بر امام زینالعابدین و اهل بیت علیهم السلام سلام و درود فرستادم. آن حضرت در حالی که چادرش را به روی صورت گرفته بودند، به من فرمودند: «ای مؤمن! اگر میتوانی چیزی به این شخص بده که سر امام حسین علیه السلام را در دست دارد تا جلو ببرد که ما از نگاه نامحرمان در عذاب هستیم.» من هم صد درهم به آن مرد ملعون دادم تا سر حضرت سیدالشهدا را جلوتر ببرد و از خانواده آن حضرت دور شود.
تهیه و تنظیم: مریم مرتضوی
انتهای پیام/