شبکه نمایش خانگی چگونه از تلویزیون سبقت گرفت؟
جبار آذین منتقد و کارشناس سینما و تلویزیون در یادداشتی به بررسی عوامل عقب افتادن تلویزیون در مسیر رقابت با شبکه نمایش خانگی پرداخته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مدتی است که بحث تفویض اختیار کامل شبکه نمایش خانگی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سازمان صدا و سیما در فضای رسانهای کشور مطرح شده است؛ از زمان طرح این بحث تاکنون، چالشها و مباحثات بسیاری در میان صاحبنظران و اصحاب رسانه مطرح شده است که هریک از آنها ناظر به جنبههای مختلف مثبت و منفی این تفویض اختیار بوده است.
در همین راستا، «جبار آذین» منتقد و کارشناس حوزه سینما و تلویزیون در یادداشتی به بررسی این موضوع پرداخته است؛ متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته است، بدین شرح است:
«انحصار و تکصدایی تلویزیون در کنار وجود رقابتهای سیاسی، عامل اصلی پیدایش و شکلگیری شبکه نمایش خانگی بوده است. صدا و سیما به دلیل نگاه محدود و سلیقهای که دارد، تولید برنامه و سریالسازی در سیما را در انحصارگروهی خاص که اغلب در طیف هنری متوسط جای میگیرند، قرارداده است؛ بدین ترتیب با راندن گروهی از حرفهایهای هنر از تلویزیون که پیشینههای مقبولی هم در حوزه سریالسازی داشتهاند، به دلیل بدعهدیها و بدقولیهای مالی خود، سبب بیکاری، ناراحتی و قهر این گروه از هنرمندان با سیما شد؛ در چنین شرایطی، رقبای سیاسی و دولتی تلویزیون از این موقعیت بهره بردند و با کشاندن هنرمندان رانده شده از تلویزیون به سمت خود و ایجاد شبکه نمایش خانگی به عنوان یکی از زیر مجموعههای وزارت فرهنگ و ارشاد، افزون بر قدرتمندشدن در عرصه رسانه، باعث جذب هنرمندان شدند و یکباره تولید انواع سریالها در شبکه خانگی رونق گرفت و تلویزیون را در غیبت هنرمندان درجه یک و فقدان سریالهای قوی، فاخر و استاندارد، در موضع ضعف قرارداد.
هرچه بر توسعه و رونق کمی تولیدات و سریالهای شبکه نمایش خانگی افزوده شد، سریالهای ضعیف و زیرمتوسط سیما بر ریزش مخاطب دامن زدند. بدینترتیب، تلویزیون که در شرایط نامطلوب قرار داشت، برای پوشش ضعفهای خود، چشمانش را بر برنامهسازان کاربلد وطنی، مجریان توانای خود و کوشش برای تولید سریالهای ارزشمند بست و دست تکدی به سوی چهرههای سینمایی، کپیسازی از برنامههای ماهوارهای و تلویزیونی خارجی و همچنین اسپانسرهای سرمایهسالار دراز کرد اما این اقدامهای غیرکارشناسی و صرف بودجههای بربادده، نتوانست آبروی نسبتا مقبول سابق تلویزیون را به آن بازگرداند و سیما در رقابت با شبکه نمایش خانگی کم آورد و راههای ناجوانمردانه را در پیش گرفت تابه جای تولید و پخش آثار قوی فرهنگی و هنری، حریف را با اهرمهای سیاسی و رسانهای از میدان به در کند.
گرچه تولیدات شبکه نمایش خانگی هم از منظر کیفی، محتوایی و ساختار هنری در یک سطح نبودند و این امکان ارتباط جمعی به نوعی بازار مکاره تبدیل شده بود، اما به نظر میرسد که در نهایت هدایت شبکه نمایش خانگی به صداو سیما سپرده شد تا تلویزیون اسپانسرزده کشور، همچنان بهشکل انحصاری و بدون رقیب، یکهتاز تولیدات ضعیف باشد و به ریزش بیشتر مخاطبان خود ادامه دهد!
تلویزیون و شبکه نمایش خانگی میتوانستند در فضایی دوستانه، سالم، هنرمندانه و خردورزانه در عرصههای فرهنگ و هنر کشور، درحد بضاعت خود به جامعه خدمت کنند.
انتهای پیام/