مصاحبه جمهوریت با دمیرتاش: سیاست «دیگریسازی» در ترکیه و ضرورت اصلاح قانون
معضل کُرد باید زیر سقف پارلمان حل شود. منطق اساسی باید مبتنی بر این باشد که اولاً وحدت ترکیه به چالش کشیده نشود، دوم این که همه شهروندان دارای حقوق شهروندی همسان باشند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ روزنامه جمهوریت ترکیه امروز با صلاحالدین دمیرتاش رهبر اسبق حزب دموکراتیک خلقها گفتگو کرده است.
حزب دموکراتیک خلقها (HDP) همان حزبی است که به عنوان اصلیترین نهاد اقماری پ.ک.ک در ترکیه شناخته میشود و با وجود آن که در پارلمان این کشور 60 کرسی دارد و در مسیر فعالیت پارلمانی است٬ اما هیچگاه نتوانسته خود را از دستورات و توصیههای ایدئولوژیک سران پ.ک.ک دور کند و به همین خاطر تعداد قابل توجهی از سران٬ نمایندگان و شهرداران حزب٬ زندانی هستند.
در سخنان دمیرتاش٬ تناقضاتی وجود دارد. از جمله این که معتقد است که تا قدرت در ترکیه به دست چپها نیفتد٬ هیچ مشکلی حل نخواهد شد. او همچنین از میزان تاثیرگذاری سیاسی شخص خود و حزب متبوعش٬ تصویر اغراقآمیزی به دست داده و ادعا کرده که اگر زندانی نمیشد٬ اجازه نمیداد نظام سیاسی ترکیه تغییر کند و نمیگذاشت٬ اردوغان رئیس جمهور شود.
جمهوریت: مدتی طولانی است که از جامعه جدا شده و در زندان به سر میبرید. اگرچه شما در زندان فرصت و امکان فراوانی برای اندیشیدن دارید. اما واقعیت این است که زندان باعث شده نتوانید افکار خود را به دیگران منتقل کنید. گذشته از مسائل روزمره زندان٬ لطفاً برای ما بگویید آیا احساس یک آدم شکست خورده و تنها مانده در شما به وجود آمده است؟
خیر. با تمام صداقتم میگویم هیچ گاه احساس تنهایی نکردهام و حمایت و پشتیبانی میلیونها نفر را احساس میکنم. در مورد احساس شکست هم بگذارید این گونه بیان کنم که من اصلاً معنی این کلمه را نمیدانم. برای پاسخ دادن به سوال شما لازم است فرهنگ لغت را نگاه کنم تا ببینم شکست دقیقاً به چه معنی است. میتوانم بگویم خوبم با روحیه هستم٬ خود را قدرتمند احساس میکنم و پیروز خواهیم شد.
جمهوریت: با آن که شهروندان شما را دوست دارند و به شما توجه میکنند اما واقعیت این است که بازیگران سیاسی٬ نهادها٬ احزاب و گروههای مختلف سیاسی شما را تنها گذاشتهاند. آیا خودتان چنین احساسی ندارید؟ میتوانید در زندان به رویاهای خود بیندیشید؟
توجه گسترده مردم از هر دوستی و توجهی برای من ارزشمندتر است و همچنان که میبینید مردم مرا دوست دارند. با حزب خودم هم هیچ مشکلی ندارم. میخواهم همه از این واقعیت مطمئن باشند. من حالا در داخل زندان خیالات و رویاهایی دارم که بسیار بزرگتر از رویاهای من در دوران خارج از زندان است.
جمهوریت: شما جمله مشهوری دارید. پس از انتخابات سراسری٬ در جمع هواداران خود و خطاب به اردوغان گفتید: نمیگذاریم رئیس شوی. اما اردوغان نظام سیاسی را تغییر داد و رئیس شد. شما این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟ آیا واقعاً پیروز نشده است؟
نظام سیاسی ریاستی برای ترکیه یک نظام عجیب است که با شرایط کشور همخوانی ندارد. ما در همان آغاز٬ اعتراضات خود را اعلام کردیم.
در شرایطی که کسی نمیتوانست پیش بینی کند که نظام ریاستی چه بلایی بر سر ترکیه میآورد٬ همه چیز را پیشبینی کردیم و نگرانیهای خود را بر زبان آوردیم. اما پیروزی اردوغان به خاطر بیکفایتی ما نبود.
واقعیت این است که جامعه ترکیه در آن شرایط، مشکلاتی همچون حفر خندق و درگیری در شهرهای کردنشین و همچنین کودتا را پشت سر گذاشته بود و به همین خاطر٬ همراهی اردوغان و باغچلی٬ توانست تغییراتی به وجود بیاورد.
آنها چهره امنیتی مشهور ترکیه محمد آغار و پرینچک رهبر حزب کمونیستی وطن را با خود همراه کردند و با دکترینی به نام دکترین شوک٬ جامعه را شوکه کردند و رژیم و نظام سیاسی را تغییر دادند.
اما اندکی طول کشید تا جامعه بفهمد که چه بلایی بر سرش آمده است. زندانی شدن من در سال 2016 میلادی٬ اتفاق مهمی بود. پس از آن که من به زندان افتادم٬ هم رفراندوم تغییر نظام سیاسی را برگزار کردند٬ هم انتخابات ریاست جمهوری را. اگر من بیرون بودم نه اجازه میدادم رفراندوم پیروز شود٬ نه اجازه میدادم نظام ریاستی اردوغان به پیروزی برسد.
جمهوریت: اما اردوغان به اهداف خود دست یافته و هر کاری که بخواهد میکند. به نظر شما در برابر اقدامات اردوغان همچون ایجاد کانون وکلای مدافع موازی٬ مخالفان چه کاری کردند؟ شما ادبیات و اقدامات احزاب مخالف را چگونه ارزیابی میکنید؟
اردوغان٬ تفکیک قوا را کنار نهاده و نیروی هر سه قوه مجریه٬ قضاییه و مقننه را در دست خود گرفته است و به سمت اهداف خود حرکت میکند. اما آن چه او انجام میدهد٬ تاسیس و به وجود آوردن نیست٬ بلکه تباهی و خراب کردن است و نمیتواند یک نظام دارای ثبات به وجود بیاورد.
در مورد احزاب مخالف٬ چیزی که میخواهم بگویم این است که خیلی خود را به آکپارتی مشغول میکنند و تمام انرژی و وقت خود را تلف میکنند تا در مورد حزب عدالت و توسعه موضعگیری کنند یا مطلب بنویسند.
این اشتباه است. به جای چنین کارهایی باید دور هم جمع شوند و تصمیمات اساسی بگیرند. مثلاً الان زمانی است که احزاب مخالف به یاد بیاورند که اعتراضات خیابانی یک حق است و دموکراسی بدون اعتراضات خیابانی معنی ندارد. آنها باید مردم را به صحنه بکشانند و کاری کنند که قدرت مردم به خوبی دیده شود.نباید بین مخالفان و مردم فاصله بیفتد.
جمهوریت: تا دیروز در ترکیه این فقط کردها بودند که خود را دیگری و غیرخودی میدیدند. اما حالا سیاست قطبی سازی حزب حاکم آنقدر گسترده شده که شامل دیگران نیز میشود. غیر خودیها و دیگریهای جدید ترکیه کدام گروهها هستند؟
در وضعیت کنونی٬ هرکسی که عضو٬ یا هوادار آکپارتی نباشد٬ دیگری و غیرخودی به شمار میآید. بین هواداران خودشان هم چیزی به نام خودی و خودیتر دارند.
مثلاً بخشی از رایدهندگان و ظرفیت آرای حزب عدالت و توسعه را هم «دیگری» به شمار میآورند چرا که میدانند در مقاطع بعدی ممکن است به این حزب رای ندهند. من به مردم باور دارم و احساس میکنم در یک نقطه مشترک٬ عواطف و افکار تمام دیگریها و غیر خودیها متحد خواهد شد.
ما معتقدیم که معضل کردها هم در مرحله پیش رو حتماً باید حل شود، بنابراین همراهی ما با احزاب دیگر فقط برای پیروزی در انتخابات نیست. ما باید به فکر این باشیم که در یکصد سالگی جمهوری ترکیه٬ به چیزهایی مانند فقر٬ بیعدالتی و نبودن صلح و دموکراسی پایان داده شود.
در فضایی که ابهام ایدئولوژیک وجود دارد٬ دموکراسی چپ مانند ستاره قطبی است و راه را به همه نشان میدهد اما متاسفانه همه احزاب و از جمله حزب بنده یعنی حزب دموکراتیک خلقها در این مسیر کار خاصی نمیکنند.
جمهوریت: نگاه شما به ملیگرایی چیست؟
بر اساس ماده 66 قانون اساسی ترکیه هر کسی که شهروند ترکیه به حساب بیاید ترک است. چنین چیزی به شکل روشن بیان شده است.
شما چگونه انتظار دارید که یک کُرد در ترکیه به همان اندازه ملیگرا باشد که یک ترک چنین چیزی احساس میکند. در ترکیه گفته میشود که هویت ترکی باید مستولی بر دیگر هویتها باشد.
آیا میتوان برای بلغارستان٬ عراق٬ اقلیم کردستان عراق٬ جمهوری آذربایجان و ایران و دیگر کشورها نیز چنین چیزی تعریف کرد؟ مسئله برابری است٬ مسئله ملیگرایی نیست.
شما به موضوع جورج فلوید نگاه کنید. اگر سیاهان در آمریکا به دنبال مساوات و برابری هستند٬ آیا میتوانید آنها را به ملی گرا بودن متهم کنید؟ مشکل اینجاست که خیلیها مسئله را از چشمان آن پلیس نگاه میکنند. بی زحمت خم شوید و از روی آسفالت و از نگاه فلوید این مسئله را ببینید تا درک کنید که ما در این کشور چه شرایطی داریم.
همین الان در حزب دموکراتیک خلقها نمایندگان ما از 15 هویت و قومیت مختلف هستند و این نشان میدهد که ما دارای نگرش ملیگرایی محدود به کُردی نیستیم. اما میخواهم در موافقت با ایده اصلی شما این نکته را نیز بیان کنم که جدال با ملیگرایی٬ با سلاحی به نام ملیگرایی ممکن نیست. اگر آنها ملیگرا هستند ما هم باید ملیگرا باشیم٬ چنین منطقی غلط است.
در مورد راهکار حل معضل کردها در ترکیه باید بگویم: غیر از مبارزه دموکراتیک مشروع٬ هیچ راه دیگری نمیبینم. سلاحها نهایتاً باید خاموش شوند و معضل کُرد باید زیر سقف پارلمان حل شود. منطق اساسی باید مبتنی بر این باشد که اولاً وحدت ترکیه به چالش کشیده نشود. دوم این که همه شهروندان دارای حقوق شهروندی همسان باشند.
در مقطع صلح و آتش بس٬ به مدت دو سال٬ سلاحها خاموش شدند و دست کم مانع از مرگ 4 هزار جوان کُرد و ترک شدیم. اگر در سران دولت٬ چیزی به نام صداقت بود٬ به خاطر حفظ جان جوانان کشور٬ باید باز هم به آتش بس و صلح و مذاکره بها میدادند.
جمهوریت: انتظارات شما برای تغییر و اصلاح قانون اساسی ترکیه چیست؟
باید در 81 استان ترکیه٬ مجالس محلی به منظور بررسی تغییر و اصلاح قانون اساسی ترکیه تاسیس شوند. تمام نظرات استانها تجمیع شوند٬ در پارلمان بررسی شود و سپس صورت نهایی و مورد توافق٬ به رای عمومی یا همه پرسی گذاشته شود.
باید بدون هیچ اما و اگری تمام حقوق شهروندی بر اساس معیارهای جهانی به رسمیت شناخته شود و به جای عبارت هر شهروند ترکیه ترک است٬ نوشته شود: کلیه شهروندان ترکیه باید حقوق همسان و برابر داشته باشند.
جمهوریت: آیا حزب دموکراتیک خلقها٬ شریک ائتلاف ملت است؟
بارها گفته شده که حزب ما به شکل مخفی یا علنی٬ شریک ائتلاف ملت نیست. ما در انتخابات آتی پارلمان٬ حداقل 15 درصد رای داریم و نیازی به ائتلاف نیست. اما میتوان در مورد برخی ارزشهای مشترک و دموکراتیک٬ آنان را همراهی کرد. اگر حزب ما نباشد٬ هیچ ائتلافی نمیتواند به پیروزی برسد.
جمهوریت: در شرایط جدید٬ با توجه به تضعیف جایگاه پارلمان و نیز برکنار کردن شهرداران حزب دموکراتیک خلقها٬ گویی این حزب عملاً در ساختار سیاسی ترکیه٬ ضعیف شده و کنار زده شده است. آیا چنین نیست؟
همین الان٬ هفتاد درصد از مردم ترکیه مخالف رژیم تک نفره فعلی هستند. این نتیجه تلاشهای حزب ماست. اگر نه دولت میتوانست اراده مردم را در دست خود بگیرد و کسی کاری به کارشان نداشته باشد.
جمهوریت: آیا ترکیه به یک جنبش سوسیالیستی قدرتمند نیاز دارد؟
نه تنها در ترکیه٬ بلکه در همه کشورهای دیگر٬ کاپیتالیسم بزرگترین بلای جان مردم است. تفکرات نئولیبرالیسم٬ دلیل اصلی بیکاری٬ فقر٬ گرسنگی٬ جنگ و نابودی طبیعت است. پادزهر این سیستم نیز چیزی نیست جز سوسیالیسم. تا زمانی که در ترکیه٬ قدرت به دست چپ نیفتد٬ مشکل بیکاری٬ فقر و مشکلات دیگر٬ حل نخواهند شد.
منبع روزنامه جمهوریت
انتهای پیام/