ماجرای ماموریت ستاد فرماندهی عملیات ویژه آمریکا در آبهای خلیج فارس
برنامه این هفته «سرچشمه» با موضوع جنگ نفتکشها و با حضور فتحالله محمدی (فرمانده منطقه دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس) روی آنتن رفت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، فتحالله محمدی فرمانده منطقه دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران در دوران دفاعمقدس به برنامه «سرچشمه» شبکه پنج سیما آمد. او در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به شرایط خلیج فارس قبل از سال 1365 گفت: به نظر میآید صدامیان و حزب بعث جنگ را که شروع کردند به چند دلیل روی دریا برنامه ویژهای نداشتند. با توجه به شرایطی که بر کشور ما حاکم بود و آمادگی و حمایتی که آنها داشتند، تصورشان این بود که اهدافشان روی زمین را در کوتاه ترین زمان ممکن تصرف میکنند و در آنجا مستقر میشوند و صدمه اساسی به جمهوری اسلامی وارد میکنند.
وی افزود: دلیل دوم این بود که مسیر دسترسی عراق به دریا خیلی کم بود. جنگ که شروع شد همان روزهای اول اروند رود مسدود شد و تنها خور عبدالله برای عراقی ها باقی مانده بود. خط مقدم جبهه نبر ما و عراق در اروند بود ضمن این که کشتی های زیادی هم در آنجا غرق شده بود و امکان دریانوردی در اروند رود وجود نداشت.
محمدی ادامه داد: بندر امالقصر در آن زمان امکانات دریایی زیادی برای آنها نداشت و عراق هم نیروی دریایی قوی نداشت و آنها یارای مقابله با امکانات دریایی ما را نداشتند. نیروی دریایی با انجام عملیات مروارید بخش عمده امکانات دریایی عراق را منهدم کرد و صدمات اساسی به نیروی دریایی عراق وارد شد و تا آخر جنگ نتوانستند در خلیج فارس خودی نشان دهند.
فرمانده منطقه دوم دریایی سپاه در دوران دفاع مقدس عنوان کرد: اما در روی زمین هم اوضاع آنطور که عراقیها میخواستند پیش نرفت و آنها نتوانستند به اهداف خود دست پیدا کنند. تصورشان این بود که ارتش ما وضعیت بلاتکلیفی دارد و نمیتواند اقدامی انجام دهد و خود حکومت دوامی ندارد و فکر میکردند خیلی زود به نتیجه میرسند. اما در پاسخ روز اول حمله هوایی عراق به ایران پایخ محکمی از نیروی هوایی ارتش دریافت کردند. نیروی زمینی ارتش هم تا جایی که میتوانست در برابر عراق مقاومت کرد و نیروهای مردمی هم تحت فرماندهی نیروهای جوان سپاه قرار گرفتند و برخی هم زیر نظر شهید چمران رفتند و عراقیها را زمینگیر کردند.
وی اظهار داشت: بعد استراتژی ما از حالت تدافعی خارج شد و حالت تهاجمی پیدا کرد و اول عملیات های محدود و بعد هم عملیات های گسترده شکل گرفت و بنا به فرمایش امام آنها در محاسباتشان معنویت حاکم بر جامعه ما را حساب نکرده بودند.
محمدی گفت: عراقیها در سه محور کار خود را دنبال کردند. اول موشک باران شهرها بود. دوم استفاده از سلاحهای کشتار جمعی بود و سوم هم جنگ دریایی و جنگ نفتکشها بود.
فرمانده منطقه دوم دریایی سپاه در دوران دفاع مقدس با بیان اینکه نیروی دریایی سپاه ابتدای دفاع مقدس در دریا حضور نداشت و با ادامه جنگ سپاه یگان دریایی را شکل داد گفت: این یگان بعداً به قرارگاه نوح نبی و بعد هم در سال 1364 با دستور تبدیل به نیروی دریایی شد و در عرصه دریا حضور پیدا کرد. فرماندهی نیروی دریایی سپاه که آن زمان سردار علایی بودند با کما تماس گرفتند و گفتند که یک کشتی نفتی هست که قبلاً تجهیزات نظامی که به عراق داده از کویت نفت حمل می کند و به هر طریق ممکن باید به این کشتی حمله شود.
وی افزود: ما هم رفتیم چند نفر از بچههای عملیاتی را جمع کردیم. بچههایی که آن روز با من بودند و دو تا از رزمندگان بسیار شجاع همین جنگ نفتکشها و عملیاتهای مقابله به مثل ایران در دریا شدند. آقایان ناصر دهقان و جعفر حسنزاده. نهایتاً تصمیم این شد که دو قایق را آماده کنیم و با همین سلاحهای سبک به سراغ کشتی بروند.
محمدی ادامه داد: مشکل اساسی ما این بود که با این قایقها نمیشد در دریا رفت و علاوه بر این امکان زیست در آنها وجود نداشت. علاوه بر این این قایق نمیتواند سوخت کافی حمل کند. تصمیم این شد که این قایقها را به شناوری بزرگ ببندیم و هر جا به هدف رسیدند قایقها را آزاد و عملیات را آغاز کنند و قرار شد دیگر این کشتی بزرگ در محدوده عملیات نباشد.
فرمانده منطقه دوم دریایی سپاه در دوران دفاع مقدس اظهار داشت: مشکل دیگر ما این بود که تجهیزات مخابراتی مناسبی هم در اختیار نداشتیم و در فواصل طولانی امکان ارتباط گیری سخت بود. خوب بچه ها رفتند و ما دیگری خبری از اینها نداشتیم ولی همه صحبتهای لازم انجام شده بود و آنها را به خدا وا گذار کردیم.
وی تصریح کرد: وقتی از برد بیسیمی ما خارج شدند ارتباطی با آنها نداشتیم و مدام نگران بودیم چه اتفاقی می افتد. این وضعیت را در همه عملیات ها داشتیم و من دائما این ناراحتی و دغدغه فکری را داشتم. سه چهار روز طول کشید و اینها برگشتند و خبری هم نشد.
محمدی مطرح کرد: گفتند که ما رفتیم و طبق مشخصات به کشتی رسیدم و آماده اجرای عملیات شدیم ولی یکی از قایق های ما خراب شد و درگیر آن شدیم و کشتی از منطقه عملیاتی ما خارج شد. اما جملهای گفتند که یک نقطه عطفی در نیروی دریایی سپاه است. گفتند هرچند ما نتوانستیم این عملیات را انجام دهیم ولی به این نتیجه رسیدیم که امکان اجرای عملیات دریایی برای ما وجود دارد. ما دیگر یک مقدار دلمان قرصتر شد.
فرمانده منطقه دوم دریایی سپاه در دوران دفاع مقدس گفت: ما اول سراغ شناورها رفتیم و این روش پذیرفته شد که باید باقایق های کوچک که بعداً به نام قایق های تندرو معروف شدند عملیات کنیم. مطمئن بودیم آر پی جی 7 هیچ تاثیری روی کشتی ندارد. با بررسیهایی که کردیم به سلاح توپ 106 رسیدیم و توافق کردیم از این سلاح استفاده کنیم. خوب 106 هم نداشتیم و با فرمانده نیروی دریایی صحبت کردیم و دو قبضه 106 برای ما آوردند.
وی ادامه داد: خوب مسئله بعدی این بود که اینها به محض اینکه به دریا بروند با کشتی مواجه نمیشوند و باید منتظر بمانند و شناور هم نمیتواند در دریا سرگردان بماند. به این نتیجه رسیدیم باید عوارضی را دریا برای خودمان تعریف کنیم که شناورهای ما خودشان را به آن بندند تا زمان عملیات فرابرسد. محدوده منطقه دوم دریایی را بررسی کردیم و به روی نقطهای به توافق رسیدیم. در محدوده ای که امروز چاه های گاز پارس جنوبی است یک چراغ دریایی بود به نام شاغلام که قرار شد شناورهای ما به آنجا بروند و زمانیکه کشتی به آنجا آمد نیروهای ما عملیاتشان را انجام دهند.
فرمانده منطقه دوم دریایی سپاه در دوران دفاع مقدس با بیان اینکه این نقطه هم با بوشهر فاصله زیادی داشت گفت: تصمیم گرفتیم در نزدیک ترین نقطه آنجا یک پایگاه دریایی ایجاد کنیم. رفتیم در عسلویه و آن زمان کسی عسلویه را نمیشناخت و حتی جاده نداشت و واقعا وقتی به آنجا می رسیدیم آنقدر گرد و خاک روی سر و صورتمان بود به سختی همدیگر را می شناختیم. بالأخره قرار شد پایگاهی در عسلویه ایجاد کنیم و یک فرمانده به نام آقای پرویز قوسی برای آن انتخاب کردیم و آقای ناصر دهقان هم جانشین ایشان شد.
وی افزود: این پایگاه را تجهیز کردیم و 106 را در بوشهر روی قایق ها نصب کردیم و در اختیار آنها گذاشتیم و آماده عملیات شدند. چند بار برای عملیات رفتند و موفق نشدند و یک بار که رفته بودند موفق شده بودند که اولین کشتی را مورد اصابت قرار دهند که نیمه دوم سال 1365 بود و از آنجا ضربه زدن به کشتیهای عراقی از آنجا شروع شد.
محمدی گفت: تا اوایل سال 66 دو فروند کشتی دیگر هم زده شد و کار روی غلطک افتاد. تصمیم گرفتیم یک منطقه عملیاتی جدید ایجاد کنیم و اینجا بود که روی آقای مهدوی به نتیجه رسیدیم. تیم آقای مهدوی در بوشهر مشتقر شدند و قرارگاه عملیاتی آنها هم جزیره فارسی شد و قرار شد از آنجا عملیات انجام دهند. آقای مهدوی باید برای خودش تیم انتخاب میکرد و یکی از نفراتی که انتخاب کرد شهید گرد بود.
وی ادامه داد: در آن زمان شرایط ما بسیار سخت بود و هر روز سکوهای نفتی ما مورد حمله واقع میشد و روزی چند سورتی پرواز برای بمباران جزیره خارک انجام میشد. کشتیها و نفتکشهای ما را دائماً میزدند و در خور موسی گورستانی از کشتیهای باری بوجود آمده بود.
محمدی تصریح کرد: این تیمهای عملیاتی که بوجود آمد به سرعت آنها را گسترش دادیم و در جزیره خارک، تنب کوچک و تیمهای دیگری مستقر کردیم و این تیمها تسلط مثالزدنی در خلیج فارس ایجاد کردند. تیمهای دیگری هم در منطقه یکم ایجاد شد و به تدریج شرایط برعکس شد و ابتکار عمل دست نیروهای اسلام آمد و عراقی ها مسیرهای کشتی رانی را تغییر دادند و در منتهی علیه خلیج فارس کشتیرانی را آغاز کردند و در آنجا هم بچه ها دست از سر آنها برنمیداشتند و کار بجایی رسید که اگر آنها یک کشتی ما را میزدند ما هم میتوانستیم چند کشتی از آنها را بزنیم اما تأکید شده بود که ما هم یک کشتی از آنها را بزنیم و این تأکید از سوی مسئولان جمهوری اسلامی شده بود.
وی افزود: آمریکاییها تصمیم گرفتند خودشان مستقیم وارد عمل شوند. حالا تصور کنید بالای صد فروند کشتی از کشورهای مختلف جهان وارد خلیج فارس شدند تا به قایق های عاشورا مقابله کنند. آمریکاییها برنامهریزی کردند و طرحی گذاشتند تا کارمانی تشکیل دهند و پرچم برخی کشتیهای کویتی را به پرچم آمریکا تغییر دهند و آنها را اسکورت کنند و وارد خلیج فارس کنند. برای اینکه این جوی را که ایجاد شده بود را بشکنند. تبلیغات بسیار زیادی هم کردند و از تمام خبرنگاران دنیا افرادی را آوردند و کاروان را هم تشکیل دادند و مراسم تعویض پرچم را در دریای عمان در یکی از بنادر امارات انجام دادند.
فرمانده منطقه دوم دریایی سپاه در دوران دفاع مقدس افزود: یکی از آن کشتیها بریجتون بود که یکی از بزرگترین کشتیها نفتکش دنیا بود. این کشتی 3 و نیم برابر زمین فوتبال طول داشت. اینها چندین رزم ناو آماده کردند و چند نقطه خطر در خلیج فارس برای خود مشخص کردند و آماده مقابله با حمله احتمالی بودند. بنای آنها هم این بود تا در هرنطقه یک گزارش رسانهای بدهند تا این جو رعب و وحشت بوجود آمده توسط قایقهای تندرو سپاه را بشکنند. آخرین نقطه خطر آنها جزیره فارسی یعنی محدوده تیم شهید مهدوی بود.
محمدی ادامه داد: در داخل هم مسئولین این شرایط را رصد میکردند و ما نباید میگذاشتیم این عملی شود. چندین جلسه در سطوح عالی کشور تشکیل شده بود و تدابیر مختلفی برای این موضع طراحی شده بود. مسئولان خدمت حضرت امام(ره) میرسند که تصمیم کلی گرفته شود. بنا به نقل دیگران عرض میکنم در آن جلسه در محضر حضرت امام(ره) ایشان میفرمایند اگر من جای شما بودم میزدم.
فرمانده منطقه دوم دریایی سپاه در دوران دفاع مقدس در پایان گفت: کاروان با تبلیغات فراوان حرکت میکند و یکی پس از دیگری نقاط خطر را رد میکند و تا به منطقه جزیره فارسی میرسند. خبرنگاران گزارش نهایی را آماده کرده بودند و رادیو اسرائیل اعلام میکند که کاروان به سلامت از خلیج فارس عبور کرده است. در آخرین نقطه کشتی بریجتون روی مین میرود و انفجار عظیمی صورت میگیرد که تمام دنیا را به لرزه در میآورد.
انتهای پیام/