شکست سودای اشغالگری صهیونیستها/ اولین سیگنالهای ناتوانی تلآویو در جنگ لبنان
رژیم صهیونیستی اصرار زیادی داشت روستای کوچک مارون الرأس در دو کیلومتری مرزهای لبنان را اشغال کند، تا خود را در نبرد زمینی موفق نشان دهد، اما با دهها کشته و زخمی در این زمینه رسوا شد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، رژیم صهیونیستی در جریان جنگ 33 روزه با استفاده مفرط از نیروی هوایی، تقریباً تمام زیرساختها و تاسیسات زیربنایی و مواصلاتی لبنان در بخشهای شمالی را هدف موشکباران گسترده خود قرار داده و تخریب زیادی را در بخشهای مختلف دولتی و خصوصی ایجاد کرد که فراتر از اهداف این رژیم در حمله به تاسیسات و ساختمانهای وابسته به حزب الله لبنان بود.
این رژیم در بخشهای جنوبی لبنان و مناطقی که موفق به نفوذ به آنها شد نیز سیاست «زمین سوخته» را در پیش گرفت و جنگندهها و تانکهای اسرائیلی تقریبا تمام پلها، قایق ها و مسیرهای مواصلاتی جنوب و حتی موسسات آموزشی و تربیتی را هدف حملات گسترده خود قرار دادند. یکی از درگیریهای زمینی که در جریان جنگ 33 روزه معروف شد، درگیری نظامی مستقیم میان ارتش رژیم صهیونیستی و نیروهای حزب الله لبنان در منطقه مارون الرأس بود که در سالروز آن قرار داریم.
رژیم صهیونیستی انگیزههای ویژهای برای اشغال این منطقه مرزی داشت، اما با مقاومت شدید نیروهای حزب الله مواجه شد و در جریان درگیریهای به وجود آمده هفت نظامی این رژیم به هلاکت رسیده و بیش از 20 نفر زخمی شدند.
طی همین روزها کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا با رد درخواستهای مطرح شده در خصوص توقف فوری حمله رژیم صهیونیستی به لبنان از طرح مشهور خود رونمایی کرده و گفت که اتفاقاتی که در منطقه در حال وقوع است، درد زایمان برای تولد خاورمیانه جدید است. جان بولتون نماینده آمریکا در سازمان ملل نیز ضمن دفاع از رژیم صهیونیستی در شورای امنیت، طرح این شورا برای توقف جنگ لبنان را رد کرد.
اما اتفاقاتی که در مارون الرأس رخ داد، یکی از نشانههای ناتوانی نظامیان رژیم صهیونیستی در تقابل زمینی با حزب الله بود، آن هم در شرایطی که کارشناسان مسایل نظامی صهیونیستی معتقدند بود استفاده مفرط از قدرت هوایی نمی تواند عامل سرنوشت ساز در جنگ باشد و نیروهای زمینی نیز باید برای ریشهکن کردن حزب الله به عنوان هدف اساسی اعلام شده از این جنگ وارد خاک لبنان شوند.
موقعیت جغرافیایی و شرایط استراتژیک مارون الرأس
مارون الرأس یکی از روستاهای جنوبی لبنان است که در بخش بنت جبیل و استان النبطیه قرار دارد، مارون الرأس کمتر از دو کیلومتر با مرز لبنان و رژیم صهیونیستی فاصله دارد و اهمیت نظامی آن از آنجاست که در مناطق مرتفعی قرار دارد که به بخش های مهمی از جنوب لبنان و شمال سرزمینهای اشغالی مشرف است، این روستا در 125 کیلومتری جنوب بیروت قرار دارد. این روستا کمتر از 1000 هکتار مساحت دارد.
مارون الرأس حدود 5 هزار نفر جمعیت دارد و اکثریت قریب به اتفاق آنها یعنی حدد 99 درصدشان شیعه هستند، در این روستا 400 منزل مسکونی وجود دارد. مارون الرأس یکی از نمادهای مقاومت لبنان در جنوب این کشور است. مارون الرأس به لحاظ موقعیت استراتژیک خود و نزدیکی که با مرزهای رژیم صهیونیستی دارد، اولین منطقه ای بود که در جنگ 33 روزه مورد طمع صهیونیست ها قرار گرفت، اما حمله های متعدد به این روستای کوچک با مقاومت جانانه حزبالله مواجه شد و کابوس های وحشتناکی را برای نظامیان صهیونیست رقم زد.
صهیونیستها و سودای اشغال جنوب لبنان
در هشتمین روز تجاوز رژیم اسرائیل به جنوب لبنان، نظامیان رژیم از شهرک صهیونیست نشین «افیفیم» واقع در الجلیل، برای انجام مأموریتی "ساده" برای پایان دادن به موشک باران این شهرک و نیز شهرکهای زنجیرهای اطراف آن عازم مارون الرأس شدند تا آن را اشغال کنند. آنان به سوی «جل الدیر» در مارون الراس حرکت کردند؛ منطقهای که فاصله بسیار کمی با پایگاه نظامی اسرائیل و مرکز فرماندهی شمال فلسطین اشغالی داشت و به دلیل شرایط طبیعی، معبری صعب العبور و نوعی پناهگاه طبیعی محسوب میشد.
«ابو حیدر» یکی از مردان مقاومت، داستان اولین رویارویی زمینی با اسرائیل را که به فاجعهای برای آنان و عزل تعداد زیادی از افسران ارتش اسرائیل انجامید، این چنین تعریف میکند: صهیونیستها این بار هم شگرد همیشگی خود را به کار بستند و قبل از گسیل نیروها، زمینه را با بارش آتشی سنگین آماده کردند، «جبل الباط»، «جل الدیر» و «جنگل مارون» را بمباران کردند و به خیال خود مسیر عبورشان را که حدود یک کیلومتر میشد، پاکسازی کردند، در حالی که نیروهای مقاومت در پناهگاههای خود ورود آنان را انتظار میکشیدند.
پس از حمله هوایی، نیروی زمینی حرکت خود را شروع کرد تا اینکه به کمین نیروهای مقاومت نزدیک شد، در این هنگام از مقر فرماندهی حزب الله دستور رسید که: فقط یکی از نیروها در کمین وارد عمل شود. وی در حالی که اسرائیلیها را در فاصله دو تا پنج متری خود می دید، آنها را به گلوله بست. او از فاصله نزدیک اولین سرباز اسرائیلی را با اسلحهاش ـ مسلسل کلاشینکف ـ هدف قرار داد و به خاک انداخت، اسرائیلیها که به شدت غافلگیر شده بودند، بدون اینکه بدانند از کجا مورد هجوم قرار گرفتهاند شروع به شلیک به اطراف خود کردند. چند دقیقه بعد همین فرد سه نفر دیگر از صهیونیست ها را که در حال کشیدن جسد نظامی اول به سمت عقب بودند، هدف قرار داد و به پناهگاه خود برگشت.
اسرائیلیها انواع و اقسام سلاحهایشان را بی هدف به کار انداختند، اما پس از اینکه پی به بی فایده بودن این کار بردند، سکوت بر منطقه حاکم شد. به این ترتیب تمامی واحدهای مسلح اسرائیلی که با دبدبه و کبکبه قصد تصرف بی دغدغه مارون الراس را داشتند، عقب نشستند و رزمندهای که باعث این عقب نشینی مفتضحانه شد، در بازگشت به مکان درگیری با پنج کوله پشتی جنگی مواجه شد و مطابق دستور، آنها را به غنیمت برداشت. ساعتی بعد شبکه المنار غنایمی را که این رزمنده از سربازان تار و مار شده اسرائیلی به چنگ آورده بود به جهانیان نشان داد تا رسوایی و شکست ارتش اسرائیل به جهانیان اثبات شود.
بعد از شکست رژیم صهیونیستی در مارون الراس و عقب نشینی آنها، صهیونیست ها به این فکر افتادند که از منطقه ای دیگر به این روستای استراتژیک وارد شوند، به همین علت تانک های خود را از نوار مرزی مقابل برکة الحافور وارد کردند و در مسیری قرار گرفتند که مارون الرأس را به روستای یارون مرتبط می کرد، البته در این مسیر نیز تعدادی از نیروهای مقاومت در کمین اسرائیلی ها نشسته بودند، نیروهایی که مربی و فرمانده آنها یک جوان 25 ساله بود.
به محض اینکه گروه نظامی از دور نمایان شد، فرمانده عناصر مقاومت اولین تانک مرکاوا را هدف قرار داد، تانک آتش گرفت و افراد درون آن که قاعدتا 4 نفر هستند، به هلاکت رسیدند، لحظاتی بعد دومین مرکاوا نیز خود را در شعله های آتش دید و کادر داخل آن نیز جان خود را از دست دادند، تا این لحظه تعداد تلفات دشمن در مارون الرأس به 12 نفر رسیده بود و تنها یک نفر از نیروهای مقاومت در این عملیات به شهادت رسید.
روحیه اسرائیلیها به شدت در اثر این تلفات افت پیدا کرد، اما به هر حال یک گردان از آنها موفق شدند خود را به خانه های مارون الرأس برساند و در آن مستقر شود، ماجرا از این قرار بود که بعد از درگیری های جل الدیر در مرزها و ورودی اصلی مارون الرأس، اسرائیل با کمک یگان چتربازان سعی کرد تا از پشت مارون الرأس به این منطقه وارد شود، به این ترتیب بود که درگیری های خانه به خانه میان آنها و عناصر مقاومت در مارون الرأس ایجاد شد. خانه هایی که به قتلگاه نظامیان صهیونیست تبدیل شد. از پشت خانه ای که در مرکز مارون الرأس قرار داشت و نیروهای اسرائیلی در آن مستقر شده بودند، نیروهای مقامت به آنها حمله کردند و دو اسرائیلی را کشتند، آنها همچنین دو نارنجک نیز به سوی منزل پرتاب کردند.
وارد کردن خسارت های فراوان و کشته و زخمی شدن 80 صهیونیست در مقاومت چهار روزه در مارون الرأس و همچنین انهدام 15 تانک "اسطوره ای" مرکاوا و همچنین سه بالگرد آپاچی درست است که در نهایت به سقوط چند روزه این شهر منجر شد، اما مارون الرأس را به کابوسی برای نظامیان اسرائیلی تبدیل کرد که با یادآوری آن مرارت های شکست بزرگ خود در جنگ 33 روزه را به یاد می آورند.
با وجود تمام این سختی ها چند روز بعد، در پی مقاومت همهجانبه نیروهای حزبالله در مقابل ارتش رژیم صهیونیستی که تلفات سنگینی را به این رژیم تحمیل کرد، نظامیان صهیونیست از 3 منطقه مرزی لبنان (مارون الراس، عیترون و بنت الجبیل) عقب نشینی کردند تا شکست صهیونیست ها در مارون الرأس قطعی شود.
انتهای پیام/