گلایههای محسن طاهری درباره ماجرای کرونایی شدنش/ مداحان امروز ویژگیهای پیرغلامان حسینی را مرور کنند
مداح با سابقه اهلبیت و مدیرعامل سابق خانه مداحان در گفتوگوی تلویزیونی شبکه قرآن درباره ماجرای مبتلا شدنش به کرونا و ویژگیهای پیرغلامان امام حسین(ع) صحبت و از مدیریت ناکارآمد کشور و بعضی مداحیهای کممایه انتقاد کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، "رو به راه" ویژه برنامهای است که با حضور چهرههای سرشناس مذهبی، ارادت قلبی به حضرت سیدالشهدا(ع) و ارتباط دلهای عاشق که دلتنگ کربلا هستند را به تصویر میکشد. روایتگری از زندگی شهدا و دفاع مقدس از زبان مجریان بخشهای مختلف رسانه ملی، مصاحبه و بیان خاطرات با پیرغلامان امام حسین (ع) از بخشهای جذاب و خاطرهانگیز برنامه "روبه راه" است.
اولین قسمت "رو به راه" هفته گذشته با حضور حجتالاسلام شهاب مرادی روی آنتن رفت و در قسمت دوم این برنامه تلویزیونی میزبان محسن طاهری مداح و مدیرعامل سابق خانه مداحان بود. او در ابتدا درباره خبر مبتلا شدنش به کرونا در امارات گفت: ایام شهادت شهید سردار سلیمانی بود و ما مرتب شهرهای مختلف برنامه داشتیم. نمیدانستم بیماری بر من عارض شده است. دو سه روز برنامهای در امارات داشتم و باید میرفتم که دیداری با سرکنسول و برخی از دوستان بود. پروازمان که در امارات نشست برخی از عزیزان شرکت هواپیمایی که با آن به امارات رفته بودم دو سه تا از این ماسکها بالای سرمان آوردند و گفتند حاج آقا نگران نباش. انشاءالله خوب میشوی. راستش کمی به من برخورد. گفتم من این همه برنامه مرتب و پشت سرهم داشتم. من چه شدهام که اینها میگویند خوب میشوی!
برخی گفتند اینها کرونا هم که میگیرند میروند خارج!
وی افزود: بلند شدم و کتم را تنم کردم. ساکدستی هم نداشتم. آمدم وارد ترمینال شوم همانجا با تبسنجها تبم را بررسی کردند و همانجا نگه داشتند. نگه داشتن همانا و 21 روز در امارات در بیمارستان مثل غریب الغربا بودم. حالا که گفتید من لب به گلایه باز میکنم. نمیبخشم برخی از حضراتی که در فضای مجازی گفتند اینها کرونا هم که میگیرند میروند خارج از کشور چون میدانند داخل ممکن است بمیرند! مؤمن من اصلاً از کجا میدانستم بیماری دارم؟! قصه کرونا بود و نهایتاً با یک تلفن میتوانستی متوجه حق و باطل قصه بشوی. چرا به یکسری از مسائل دامن میزنید؟ با ادعای اینکه واقعاً ما مسلمان، متدین و انقلابیایم. این گلایه را از برخی دوستان دارم که کملطف بودند. نه درمورد من، در خیلی از قضایا متأسفانه بدون هیچ تحقیقی وارد موضوعاتی میشوند که مردم را به غیبت و تهمت میکشانند.
21 روز با یک دست لباس بودم و 15 کیلو لاغر شدم
این مداح تأکید کرد: خدا شاهد است غربتی که من در امارات کشیدم بیسابقه بود. 21 روز با یک دست لباس بودم و حمام هم نتوانستم بروم. بدون هیچگونه تغذیه درستی؛ نه اینکه غذایی نباشد. میآوردند اما باب میلم نبود و لب نمیزدم. وقتی به تهران برگشتم نزدیک به 15 کیلو لاغر شده بودم. 5 بار از من تست گرفتند تا اینکه منفی شد و مرخص شدم. امیدوارم خدا به برکت ایام مهم ذیالحجه همه کسانی که گرفتار این ویروس منحوس در تمام دنیا هستند را صحت و عافیت ببخشد.
طاهری در ادامه برنامه تلویزیونی "رو به راه" گفت: پدرم، پدر بزرگم و داییام هر سه از نوکران اهلبیت بودند. میتوان گفت آموزههایی که من، حاج مرتضی و حاج محمد برادرانم در این مسیر آموختهایم از این بزرگواران است. اما مرحوم حاج آقا کافی در آشنایی من و حاج آقا مرتضی در این مسیر بسیار حق بزرگی دارند. مرحوم کافی از اواخر دهه چهل تا سال 1356 که آن اتفاق برایش افتاد این افتخار را داشتیم که در مهدیه و در استانها و شهرهای مختلف، حتی در خارج از کشور، در لبنان و حرم شریفین، مکه ، مدینه و سوریه سفرهایی را در معیتشان بودیم.
وی یادآور شد: در آن ایام به روایت تصاویر و برخی نوارهای کاست که هنوز موجود است در مسجد شیعیان مدینه خواندیم و توفیق انجام وظیفه در معیتشان را داشتیم. جلسات سنگین مهدیه را هم که حتماً به خاطر دارید. برای مرحوم شهید کافی هم سایت و کانالهای مختلف زدهاند. صداوسیما هم کمکم رویکردش به مرحوم کافی بیشتر شده است. میدانند که اگر قرار است در این ایام کسی به داد مردم ما برسد با اینهمه مشکلاتی که داریم نفسهای صاحب نفسی مثل شهید کافی، مؤثر است.
مداحان امروز باید ببینند بزرگان این حوزه چه راهی را رفتند
این مداح اهلبیت در ادامه درباره پدرش حاج محمدتقی طاهری، پیرغلام اهلبیت بیان کرد: پدرم صاحب نفس بود. اگر من بگویم شاید حمل بر برخی مسائل شود اما هنوز هستند کسانی که همدوره مرحوم پدرم بودند و آنها میگویند. نسلهای بعدی و حتی نسلهای بعد از ما، نسلهای میانی مداحان و حتی جوانان امروز مداح کشور باید ببینند این بزرگان چه راهی را رفتند. چه کردند که امشب و در این شب جمعه به یادشان هستیم و میخواهیم بگوییم آنها صاحب نفساند. تا میگفتند السلام علیک یا اباعبدالله جلسه مثل انار میترکید. دلها میشکست و حالها منقلب میشد. دیگر نیازی به هیچ حرفی نداشتند. اینها چه میکردند؟ مال حلال و نمکی که سیدالشهدا(ع) در گلوی اینها ریخته بود که حاصل تقوا، راستگویی، برخورد خوب با مردم، قیافه نگرفتن برای خلقالله، بیادعایی، بیریایی و حتی پوشش صحیحشان بود. واقعاً ما نوکرانی هستیم که به آنها تأسی کردهایم و متأسفانه باید بگویم چند نقطه آخرش که نباید گفت.
او درباره ویژگیهای اخلاقی پدرش توضیح داد: کار و فعالیتشان در عصر خودشان وسیع بود. من و حاج مرتضی که معمولاً پای منبری پدر بودیم. دهه عاشورا، پدرم در همان محله نازیآباد که محل تولد من و حاج مرتضی بود 10 الی 12 جلسه داشتند. مثل تابلویی از جلوی چشم من و حاج مرتضی میگذرد که گیلانیها میرفتند. اراکیها میرفتند. سمنانیها میرفتند. حسینیه حجت نازیآباد میرفتند. مسجد رشیدی و سیدالشهدا میرفتند. الان در تصاویر چهرههای در استودیو حاج آقا علامه را میبینم. این بزرگوار هم به همین شکل بودند. از 6 صبح تا 12 شب، چه در ایام محرم و صفر و یا ایام فاطمیه مراسم داشتند.
طاهری تأکید کرد: برخی وقتها مقتضای یک جلسه این بود که نیمساعت هم بخوانند و برخی جاها حاج آقا علامه روی منبر مینشست. بسمالله و السلام علیک یا اباعبدالله را که میگفتند و شروع میکردند وارد اصل مبحث و روضه میشدند. خیلی هم طول نمیدادند. مستمع را خسته نمیکردند. گاهی هم زمینه فراهم بود و قرار نبود بعد از آن کسی بیاید. مجلس ادامه پیدا کند. یک جلسه کامل میخواندند. قصیدهخوانی میکردند. ممدوح و پندیات را میخواندند که الان خیلی کم شده است. در بزرگوارانی مثل مهدی آصفی هنوز میبینیم که این شرایط را دارند.
به یاد شعر مشهور شهید غلامعلی
این ذاکر اهلبیت درباره شهید حاج غلامعلی رجبی تصریح کرد: چه شبهایی که در زینبیه خیابان قصرالدشت که منزلشان آنجا بود تا خود صبح سر میکردیم. خدا پدرش حاج حسن رجبی را بیامرزد. شعر مشهور شهید غلامعلی رجبی را هم که کسی یادش نمیرود برای آقا علی ابن موسی الرضا(ع) است. شعر قربون کبوترای حرمت/ قربون اینهمه لطف و کرمت. شهید غلامعلی رجبی سوز خاصی در صدایش بود و به خاطر همین سوزش هم آتش گرفت و در عملیات مرصاد به شهادت رسید.
بعضی از مداحان نه به قوانین اعتنا میکنند نه تلفنشان را جواب میدهند
او درباره اینکه در گذشته در گفتوگویی از فضای پرحاشیه مداحی در کشور گفته بود، توضیح داد: کسانی که گاهی در ذهنم بودهاند در این مدت بزرگ شدهاند. بزرگشدنها ممکن است حاشیهها را کمتر کند. در این مدت نهادهای نظارتی بیشتر شده است. کسانی که در جاهای مختلف متصدی امور مداحی کشورند شرایط و چارچوبهای مشخصی را گذاشتهاند، اما عدهای هم هیچوقت برنمیتابند. نه به قوانین این تشکیلات اعتنا میکنند، نه تلفنشان را پاسخ میدهند و نه در جلسات شرکت میکنند. الان چند روز است که جلساتی را در آستانه محرم با حضور نماینده مقام معظم رهبری در سازمان تبلیغات، رئیس سازمان تبلیغات و مسئول تشکلهای مذهبی داریم. به طورکل موضوع این جلسات راجع به اموری است که پیشرویمان است، از جمله مسلمیه، عرفه، عیدغدیر و پس از آن برنامه محرم. دغدغههایی که نه فقط متعلق به دوستان هیئتی و ارادتمندان اهلبیت بلکه متعلق به همه مردم است.
از وزیر و نماینده تا افرادی در قوه قضاییه پرونده در دادگاهها دارند
محسن طاهری افزود: حوادث تلخی که این روزها دل هر دوستدار این کشور را آزرده و جریحهدار کرده این مسیرهای گمراهی است که کشور را به بیراهه میکشاند. کسانی که از نگاه مردم ما خدوم و ارزشمند بودند. وزیر، نماینده یا سالها در قوه قضاییه و دیگر جاها بودند متأسفانه برخی پروندههایی روی میز دارند و در دادگاهها هستند. میبینیم که هر روز یک نفر محاکمه میشود و هر روز یکسری مسائل رو میشود. تمام اینها برای مردم تلخی ایجاد کرده، چرا باید اینطور باشد؟ تمام اینها واقعاً علامت سؤال کنارشان دارد. چرا باید در کشوری که متعلق به اهلبیت، امامزمان(عج) و صاحب نفس پیرغلامان اهلبیت است این مسائل باشد؟ چرا باید دستخوش امیال و خواهشهای نفسانی ما شود؟ چرا به این راحتی باید وا بدهیم و از اصولمان دست برداریم؟ مگر ما قسم نخورده بودیم و قول نداده بودیم دنباله رو شیطان نباشیم. چرا این شیطان و هوای نفس اینقدر روی ما غالب شده است؟
جوانها را باید به هر قیمتی که شده، حفظ کنیم
او همچنین درباره مقایسه فضای مداحی کشور در گذشته و امروز گفت: خیلی از شرایط عوض شده، ما از طرفی میبینیم که آنها در گویش و پوشش و رفتارشان قائل به سلسلهای از مسائل سنتی بودند. تمام اینها به هر جهت حاوی و حاکی از سنت خاصی بود. انسان اینها را که میبیند حداقل محاسنی داشتهاند، ظاهر را حفظ میکردند. حداقل این بود که وقتی مردم آنها را میدیدند یاد خدا میافتادند. الان هم چنین افرادی وجود دارند. اینطور نیست که به کف کار رسیده باشیم که هیچ خبری نباشد. اما باز آدمها میبینند که در نسل نوین جامعه ستایشگری برخی ملاحظات رعایت نمیشود. سبکها مقداری عوض شده اما برخی دوستان جوانتر قائلاند، ما باید جوانها را به هر قیمتی که شده، حفظ کنیم. من اعتقاد دارم میتوان جوانها را با آداب و سنت اهلبیت بیشتر رفیق کرد. اصل، روشن شدن چراغ است.
وی تأکید کرد: میتوانیم با هنرمندی و ترفندهای مختلف راه را طوری روشن کنیم که جوانها جذب شوند. یکی از ابزارهای کار ما آشنایی با ادبیات عرب است. اگر این زبان را ندانیم نمیتوانیم خیلی از دعاهای سنگین و پیچیده از جمله عرفه و جامعه کبیر را بخوانیم. ما هم این دعاها را در طول سال یکبار میخوانیم. من و حاج مرتضی غالباً انس با منبریها داشتهایم. از منبر مرحوم فلسفی گرفته تا حاج آقا کافی تا استاد انصاری که به وزنه علمی او و اخلاصش افتخار میکنیم. اینها مهم است وقتی که انسان علاقمندیاش به این سمت و سو باشد که برود پای وعظ و خطابه بنشیند باید یک چیزهایی را دریافت کنیم تا بتوانیم به دیگران عرضه کنیم.
با آهنگ فلان خواننده لهوی نمیشود مردم را یاد خدا انداخت
طاهری تصریح کرد: اگر خودمان پوچ باشیم فایدهای ندارد. اگر من فقط به شنیدن یک CD اکتفا کنم و خودم را با اینها آموزش داده باشم و بخواهم مداحی کنم صحیح نیست. مداحی خیلی خوب است، حسنه و از قربات الهی است. انسان با آن به خدا و اهلبیت نزدیک میشود اما در چه شرایطی. با آهنگ فلان خواننده لهوی و غربی که نمیشود مردم را یاد خدا انداخت. خود شما الان میدانید دارید چه میخوانید و در ذهنت چه میگردد؟ به تعبیر مقام معظم رهبری گاهی انسان متوجه نمیشود که این سبکی که فلان آقا میخواند برای عزاداری است یا شادی! اینها خیلی متفاوت است.
وی خاطرنشان کرد: مایهها باید باشد؛ مایههایی که مداحهای سنتی داشتند. از چهره و کارشان، از سبک خواندنشان و از دریافت و برداشتشان از اشعار. همین امروز با حاج مرتضی این بحث بود که واقعاً وزانت و سنگینی از شعرها هم گرفته شده است. یعنی شعرهایی که شعرای قدیم و شعرای کهن میگفتند تا شعرهایی که همین الان انسان میشنود که همینطوری یک چیزی میگویند که زمان بگذرد. نه اینکه بخواهم به کسی قصد توهین و جسارت داشته باشم. اما فیالواقع همین خمیرمایه اصلی گرفته شده و حقیقتاً وزانت، سنگینی و مایه اصلی شعر خیلی مهم است.
محسن طاهری در ادامه گفت: یکی از امتیازاتی که مرحوم حاج محمد علامه داشت و خیلیها اینگونه مسلط نبودند، این بود که به فرض پای منبرمرحوم آقای فلسفی یا آقای شجاعی یا آقای کافی مینشستند به اندازهای که فرصت داشتند یا میرسیدند سلسله بحث را دنبال میکردند. همان را به رشته نظم درمیآوردند نه اینکه فیالبداهه بسرایند. در ذهن، ابیاتی که مربوط به این بحث بود را بلافاصله تا روی منبر مینشستند عیناً بعد از خواندن یک رباعی، به نظم میخواند. در واقع شعرهای مربوط به همان بحث را میخواند. میتوان گفت تعداد اندکی امروز اینطور هستند مثل حاج آقا علی ترابی، حاج مهدی آصفی و نسل جدید هم که اصلاً اینکاره نیستند، من خودم از این دسته هستم. حالاحالاها باید طی طریق کنیم تا به اینجا برسیم. واقعاٌ زحمت میکشیدند.
طاهری تأکید کرد: حاج آقا علامه واقعاً موفق بود. این نکته هم الان به ذهنم رسید که یادی کنیم از شهید کافی و حاج علامه. دو سه روز پیش با حاج مرتضی در جلسهای بودیم و تعدادی از دوستان اهلبیتی ما بودند. یاد همین موضوع افتادیم که شب اربعینی بود که من و حاج مرتضی با حاج کافی میخواستیم جلسهای را در مسجد مرحوم تحریری برگزار کنیم. حاج شیخ تحریری منبری بسیار دوستداشتنی بودند که اواخر دورانشان ما او را دیده بودیم. با مرحوم پدرم و عموی حاج منصور ارضی بودند. مسجد مرحوم تحریری در خیابان عباسی بالای گمرک بود. آنجا شبِ اربعین حاج کافی منبر بود. حاج آقا علامه با تأخیر رسید. اینکه میگویم همه چیزِ منبر فقط سواد و صدا نیست.
وی افزود: مرحوم کافی بخش اول منبر را خوانده بودند و می خواستند وارد مبحث اصلی شوند. یک دفعه آقا علامه رسید و مرحوم کافی با همان لحن خود گفت آقای علامه پاشو بیا شما این شبها خیلی گرفتاری. من باقی منبرم را بعد از خواندن شما میروم. در آن سِیل جمعیت میکروفون را جلوی آقای علامه گذاشت، روضه را خواند. 10 دقیقه یا 15 دقیقه عزاداری کردند و بعد دوباره میکروفون را جلوی آقای کافی بگذارد و او بگوید قال رسول الله(ص) و شروع کند. داد و ستدهای منبری یکی از خلقیات مهم است که باید یاد بگیریم. ما دستآموزهایی والدیم و از پدر بهره بردیم. اما والده هم در این مسیر بودهاند. خودشان ادعیه، اذکار و اعمال روزها و ایام را حفظ بودند. مادران پاک، نقش مهمی دارند؛ دامنهای پاک فرزندان سالم، صالح و یک نسل صالح تربیت میکند.
امروز مفاتیح مردم شده موبایل!
وی تصریح کرد: همانطور که اول هم اشاره داشتیم مداحی فقط به صدا، شعر و اینها ختم نمیشود. اینها حنجرهای خاص و اخلاص ویژهای داشتند. در وهله اول، وقتشان به بطالت نمیگذشت. موبایل و فضای مجازی نبود و نه میخواستند در فضای غیبت و تهمت وارد شوند. وارد مباحث بیهوده نمیشدند. الان تا پاسی از شب گذشته در خانهها زن یک طرف خانه و مرد یک طرف خانه و بچهها در طرف دیگر مشغول موبایلاند. مفاتیحشان شده موبایل و فضای مجازی. ایکاش واقعاً از این فضای مجازی بهرهمند بشویم. مقام معظم رهبری چقدر تأکید میکنند باید از این فضای مجازی بهره برد. اما واقعاً باید دستچین کرد، همانطور که برکات دارد خطرات هم دارد.
او بیان کرد: روز گذشته نشان میداد در بیمارستان شهدای تجریش رئیس بیمارستان و معاون بیمارستان همه بستری شدهاند. وقتی که رهبر بزرگوار اینقدر جدی در صحنه آمدهاند و میگویند من ماسک میزنم و از کسی که ماسک نمیزند خواهش میکنم ماسک بزند. چون ما از پرستار خجالت میکشیم.
دلم میخواهد حاج احمد دلجو در حرم امام حسین(ع) برایم بخواند
این مداح اهلبیت در پاسخ به این سؤال که اگر در حرم امام حسین(ع) بودید دلتان میخواست کدام یک از چهرهها برایتان روضه بخواند و چه روضهای بخواند، افزود: همه این عزیزان و سوز صدای حاج آقای علامه و مرحوم سید محمودکهربائی که خیلی با او حال کردهام را فراموش نمیکنم. اما حاج احمد دلجو را که خیلی صدایش زخمی و دوست داشتنی بود انتخاب میکنم.
"رو به راه" در 30 قسمت شبهای جمعه حوالی ساعت 23:45 از شبکه قرآن و معارف سیما پخش میشود.
انتهای پیام/