چرا چهره مردمی تلویزیون خودش را مدیون کارتونخوابها میداند؟
بنیانگذار جمعیت طلوعبینشانها که در زمینه کمک به کارتنخوابها فعالیتهای قابل توجهی داشته، به عنوان چهره مردمی تلویزیون در برنامه "فرمول یک" حاضر شد و گفت: رویای من این است که هیچ بچهای به خاطر اعتیاد پدرومادرش در خیابانهای شهر نخوابد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برنامه تلویزیونی "فرمول یک" پس از 4 ماه غیبت، با حضور چهرههای مردمی به آنتن برگشت و قرار است با نگاه «ایران و همدلی» 10 شب روی آنتن باشد. در اولین قسمت میزبان اکبر رجبی مدیر مؤسسه طلوع بینشانها بود که در زمینه کمک به کارتنخوابها فعالیتهای قابل توجهی داشته و جزو چهرههای مردمی امسال است. او در ابتدای صحبتهایش گفت: همه کسانی که این روزها بهخاطر شرایط کرونایی، بغل نشدهاند میدانند دوستشان دارم. دلم برای 300 تا بچهام تنگ شده، سال 1392 اولین باری که با شما برنامه داشتم پای ما ایستادی و رفتیم چند اداره و مجوز گرفتیم. آن روز در برنامهتان گفتم رویای من این است که هیچ بچهای به خاطر اعتیاد پدرومادرش در خیابانهای شهر نخوابد. تبریک میگویم و از صاحب امروز برایت میخواهم که خودش برایت مدد باشد.
وی افزود: ما امروز 10 مرکز داریم که سه مرکز مختص بچههای زیر 17 سال است. امروز شما 35 برادر در مرکز ما داری؛ از 7 ساله تا 17 ساله. یکی از برادرهایت 12 ساله است و همان کسی است که روزی با سوزن درِ ماشین را باز میکرد و امروز ساز میزند و توانایی دارد دو زبانه حرف بزند. سفالگر و عکاس است و امروز رویای بزرگی دارد. با همه قلبم از شما تشکر میکنم.
رجبی در ادامه بیان کرد: ما از روز سوم اسفند ماه تمام مراکز را قرنطینه کردیم، همه فضا استریل است، هیچ موردی مشکوک به کرونا نداشتهایم. خیلی خدا را بابت این قضیه شکر میکنم. ایران ما امروز نیاز به امید دارد.
مدیر«جمعیت طلوع بینشانها» درباره برگزاری جلسه برای حل مشکلات افراد تحت حمایت، در دوران کرونا بیان کرد: نمیشود بگویم از کرونا نمیترسیدم، اما بهتر از این حرکت کاری نبود که بتوانیم انجام بدهیم. روزهای اولی که شروع کردیم الکل را بستهبندی کردیم و دیدیم آنقدر مردم آمدند و خوب رعایت کردند. از جلوی در با موازین بهداشتی داخل یکی از مراکز ما میآمدند و بچههای 16 سالهای را میدیدم که در طلوع میآمدند و شروع به بستهبندی میکردند. وقتی یک بسته از مواد غذایی میرفت دم درب خانه پیرمرد و پیرزنی و میگفتند چیزی نداشتیم بخوریم؛ وقتی این بسته غذایی آمد خدا را در این بسته غذایی دیدیم.
رجبی یادآور شد: فکر میکنم اینکه نترسی کمترین کار است. این حس در همه بچههای طلوع وجود دارد. 200 نفری که فکر، برنامهریزی و اجرا می کردند نتیجهاش 167 هزار و 500 بسته بهداشتی بود. 42 هزار و 660 بسته آذوقه شد برای افراد آسیبدیده از کرونا یا کسانی که تحت حمایت طلوع بودند. البته ما تحت حمایت آنهاییم؛ دعاهای آنها باعث میشود که بتوانیم برایشان کار کنیم.
این فعال اجتماعی در ادامه توضیح داد: بیمارستانی برای بچههای معتاد زیر 17 سال افتتاح خواهیم کرد. اعتیادشان در این بیمارستان درمان میشود. همین الان که میآمدم به یکی از خانههایمان زنگ زدم. به یکی از دخترهایم که خیلی دوستش دارم مثل باقی بچههایم، گفتم من چه تأثیری در زندگیات داشتم. گفت من از همه مردها میترسیدم. بودن شما در زندگیام به من احساس امنیت داد. ما دنبال خوب شدن جامعهایم. وقتی نگاه ما به فرد آسیبدیده تغییر کند جامعه تغییر میکند. کارهایی که ما در جمعیت میکنیم از جذب گرفته تا درمان همه عالی است، اما اگر اتفاقی بیفتد و آن اینکه مردم نگاهشان به مثلاً کارتن خواب و معتاد تغییر کند ما بردهایم. دخترم میگفت امروز میتوانم با مردی حرف بزنم؛ یعنی در واقع با تو حرف بزنم.
وی تصریح کرد: چه چیزی در جامعه ما جایش خالی است؟ گفتوگو کردن. اگر کسی بود و زبان این بچهها را بلد بود و میگفت چه اتفاقی برایت افتاده که امروز به خودت آسیب میزنی. در فرهنگمان هست و روی در و دیوار نوشتهایم اعتیاد بلای خانمان سوز است. من هم میگویم درست است اما آن فرهنگ روی دیوار است. چطور توانستیم پل درست کنیم برای این آدمها که بگوییم چه مشکلی داشتی آن روز که توی زندگیات کج ایستادی که دست گذاشتیم روی شانه افراد و با او گفتوگو کردیم. اگر خانوادهها هم بلد نیستند و سازمانهای مردم نهاد هم بلد نیستند به مردم یاد بدهیم بلد باشند با هم گفتوگو کنند.
رجبی اظهار کرد: روزی یکی از مسئولان دولتی از من سؤالی کرد و جواب من این بود امروز میتوانم با قدرت بگویم که تعداد بهبود یافتههای ما اینقدر زیاد است که نمیتوانیم همه را یکجا در یک سالن جمع کنیم. گفتم تعداد بهبود یافتههای ما در حوزه کارتن خوابی بیشتر از جاهای دیگر است. امروز بچههای من دانشگاه میروند، ساز یاد میگیرند و درس میخوانند. یکی از بهبود یافتههای ما میگوید من توانایی این را دارم 200 نفر بهبود یافته را سرکار ببرم. گفتن این قدرت و جرأت میخواهد. این قدرت و جرأت را از نگاه مردم گرفته است. سرمایهای که دادهایم فرصتی بوده است که دادهایم تا بتواند احساسش را بگوید. بچههای ما الان در سینما هم حضور دارند.
او در ادامه تأکید کرد: اسم هیئت ما دارالشفای حرّ است، سال 92 بود و الان 7 سال گذشته است. یکی از بچههای ما که روزی کارتن خواب بوده، فلافلفروشی زده و چند تا از بچههای ما با او کار میکنند. یک روز آنقدر قشنگ از خدا قدردانی میکرد که گفتم خدایا شکرت. هر هفته سهشنبهها غذا درست میکنیم و برای کارتن خوابها میبریم. 14 سال است سهشنبهها برای کارتن خوابها غذا میبریم. کار من نیست و کار مردم است. من به تنهایی یک هفته هم نمیتوانم ادامه بدهم. مردم، جوانها و بچههای بهبود یافته کمک میدهند. بچهها به کارتن خوابها میگویند به خاطر شما میآییم. هر هفته سهشنبهها 15 نفر در مراکز ما پذیرش میشوند.
رجبی تصریح کرد: قصدم نیست بگویم خدا فقط کسانی را که پاک میشوند دوست دارد. خدا تنها کسی است که همه بندهها را دوست دارد. ما این شانس را داریم که این آدمها را ببینیم و در زندگی ما به خاطرهای به این زیبایی تبدیل شوند. من مدیون کارتن خوابها هستم، عزتی که داریم از صدقه سر کارتن خوابها است.
این فعال اجتماعی و چهره مردمی تلویزیون، عنوان کرد: پنجشنبهها به صورت ویژه برای بچههای کار و خیابان غذا درست میکنیم. در ایام کرونا بچههای مؤسسه سمت ورامین رفته بودند و گفتند برای کودک افغانی اسباببازی برده بودند. بچه هول میکند و با زبان شیرین به جای اینکه بگوید از دیدن شما خوشبخت شدم میگوید خدا از دیدن شما خوشبخت شده. اتفاقاً میخواهم بگویم درست گفته است و در همه کارهایی که میکنیم خدا با کارهای خوب ما خوشبخت میشود.
انتهای پیام/