با این ستارهها| شهید مصطفی یوسفی، شهیدی که خود را وقف جنگ و جهاد کرد
گروه استانها- شهید مصطفی یوسفی کوهپایی عاشق خدمت بود و خود را وقف جنگ کرده بود و با روحیه و پشتکار قوی در ۸ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره در حال انجام مأموریت در داخل و خارج از کشور بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، آرامستان تاریخی تخت فولاد محل دفن بسیاری از علما و دانشمندان ایرانی است، در نزدیکی آرامستان تخت فولاد گلستان شهدا قرار دارد. این گلستان محل دفن افرادی همچون شهیدان حسین خرازی، احمد کاظمی، محمود شهبازی، اکبر آقابابایی، غلامرضا یزدانی، عبدالله میثمی، عطاءالله اشرفی اصفهانی و بسیاری دیگر از شهدای دفاع مقدس، مدافع حرم و مدافع وطن است. این آرامگاه در 8 بهمن 1328 و با دفن سید ابوالحسن شمسآبادی شکل گرفت.
خبرگزاری تسنیم در سلسله گزارشهایی با عنوان «با این ستارهها» به معرفی شهدای مدفون در گلستان شهدا میپردازد، در این گزارش شهید مصطفی یوسفی کوهپایی را معرفی خواهیم کرد.
مصطفی یوسفی کوهپایی فرزند علی اصغر به سال 1336 شمسی در خانوادهای مذهبی در کوهپایه اصفهان به دنیا آمد. دوران کودکی را با رنج و مشقت و بیماری طی نمود و فصل نوجوانی را باوجود محیط نامطلوب و طاغوتزده آن زمان با ایمان به خدای متعال و در سایه تربیت والدینی آگاه پشت سر نهاد.
وی تحصیلاتش را تا دانشسرای مقدماتی طی نمود و با عنوان معلم در روستای مشکینان کوهپایه به تدریس و پرورش دانشآموزان پرداخت. وی دارای بینش سیاسی و مذهبی عمیق بود و در راستای مبارزه با رژیم پهلوی و دینستیزی آن، در کلاسهای تفسیر و جلسات مذهبی و با سخنان شیوا و جاذبهای معنوی دانشآموزان انقلابی و آگاه را تربیت مینمود.
وی در سال 1359 شمسی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر و دختر به نام جلال و مریم بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با جهادسازندگی به سیستان و بلوچستان رفت و خدمات فرهنگی فراوانی انجام داد. سپس مدتی را در بندرعباس گذراند و پس از آن به کرمانشاه و مناطق غرب کشور روی آورد.
فعالیتهای فرهنگی و انقلابی شهید یوسفی
همزمان با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران رهسپار سوسنگرد و باختران شد و از سال61 تا 63 به عنوان مسئول بازسازی شهر سوسنگرد به خدمت مشغول شد و از سال 1363 شمسی در قسمت پشتیبانی مهندسی رزمی جهاد سازندگی مشغول فعالیت شد و مدتی را نیز برای فعالیت فرهنگی و انقلابی به کشور تانزانیا سفر کرد و برای راهاندازی جهاد سازندگی در این کشور فعالیت کرد و سپس به ایران بازگشت و در کردستان به قرارگاه رمضان منتقل شد و مدتی در آنجا فرماندهی جنگهای نامنظم را برعهده داشت و مسئولیت واحد پشتیبانی و رزمی این قرارگاه را برعهده گرفت.
وی عاشق خدمت بود و خود را وقف جنگ کرده بود و با روحیه و پشتکار قوی طی هشت سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره در حال انجام مأموریت در داخل و خارج از کشور بود.
سرانجام پس از مجاهدتهای بسیار در بهمن 1366 شمسی هنگام بازدید از منطقه مرخیل و گزنیل در کردستان بر اثر ترکش توپ به شهادت رسید و پیکر پاکش به اصفهان منتقل و در گلستان شهدای اصفهان، قطعة والفجر3/8، ردیف1، شمارة2 به خاک سپرده شد.
از سخنان شهید یوسفی
من ساخته نشدم به اینکه در یک جا بمانم. هر جا بروم، کاری را آغاز میکنم و کسانی هستند که آن را ادامه بدهند. به جاهایی میروم که هنوز کاری انجام نشده است.
همسرش نقل میکند یک بار به او گفتم آینده جنگ را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت: «من هیچ وقت در این مدت که در جبهه بودم برای یک لحظه هم به شکست یا پیروزی فکر نکردهام، بلکه به عنوان یک تکلیف الهی به این مسأله نگاه میکنم و بعد از آن مسئول نیستم».
فرازی از وصیتنامه شهید یوسفی
ابتدا روی سخنم با کسانی است که در اثر برخی از نارسائیهای سیاسی و اجتماعی از همه کس و همه چیز بریدهاند. باید بگویم ما برای این وارد صحنه نشدیم که حتماً و صد درصد به اهداف نائل آئیم که حالا با کمی یا زیادی پارهای از مسائل از میدان به در رویم و صحنه را ترک گوییم. مرد تلاش کسی است که در کورانهای سیاسی به قیام و تلاش بپردازد و اگر این فراز و نشیبهای اجتماعی نبود هرگز تفاوت حجر و کمیل با ابوموسی و خواجه ربیع در صحنة تاریخ روشن نمیشد.
چهار آفت بزرگ ما را تهدید میکند: عدم تدوین ایدئولوژی، عدم توجه به مسائل سیاسی و امنیتی، عدم توجه به کادرسازی و عدم توجه به مسائل برنامهریزی. پس جمع خود را حفظ نمایید و پیوندهای اعتقادی، قلبی و عاطفی را بین همدیگر تقویت سازید.
انتهای پیام/164/ت