گزارش| لیست‌هایی که "خبرنگار" نیست / ‌پیگیری مطالبات مردم با بولتن‌های خبری میسر نمی‌شود‌


گروه استان‌ها- تهیه بانک اطلاعاتی از خبرنگاران استان گلستان کمترین کاری است که فرهنگ و ارشاد باید به عنوان وظیفه ذاتی خود انجام دهد اما سال‎ها می‎گذرد و خبری از اسامی اهالی رسانه نیست.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از گرگان ، معلوم نیست کدام عدد را باید قبول کرد، 300، 400 یا حتی 600! تعداد کسانی است که در سال‌های اخیر در فهرست بی‌سرو سامان ارشاد به عنوان خبرنگار از آنان نام برده شده و می‌شود. تعداد زیادی از آنان را نه کسی می‌شناسد و نه محتوایی ولو در حد یک خبر از آنان دیده، شنیده یا خوانده است. آخرین به روز رسانی سایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخش رسانه‌های دارای مجوز سهم هر استان را در این شاخص نشان می‌دهد. استان کمتربرخوردار گلستان 136 رسانه دارای مجوز دارد حتی بیشتر از استان‌هایی مانند سمنان، زنجان و قزوین. از تعداد فعالان رسانه‌ای استان هم که هیچگاه لیست دقیقی منتشر نمی‌شود، گاهی اوقات از 600 نفر صحبت می‌شود و گاهی از 300 نفر. سامانه خانه مطبوعات استان به عنوان تنها تشکل قانونی در حوزه رسانه هم اسامی 176 نفر را به عنوان فعال رسانه‌ای ثبت کرده است. جدا از تفاوت‌های آماری که مشخص نیست چه دستگاه و کسانی باید آن را برطرف کند اما موضوع کیفیت و جایگاه رسانه‌ها در پیشرفت استان مقوله‌ای بس فراتر و مهم‌تر از کمیت است.

فراوانی رسانه‌های استان را هفته‌نامه‌ها و پایگاه‌های خبری تشکیل می‌دهند که بود و نبود خیلی از آنها تأثیر چندانی در رفع معضلات و پیشرفت استان ندارد. بسیاری از رسانه‌های استان در تولید محتوا ضعف شدیدی دارند، بسیاری از رسانه‌های چاپی تبدیل به آگهی‌نامه شده‌اند و برخی از پایگاه‌های خبری که هرساله یارانه دریافت می‌کنند هم آخرین به‌روز رسانی‌هایشان برای سال قبل است.

در چنین شرایطی آیا می‌توان انتظار داشت رسانه‌ها در پیشرفت، عمران و آبادانی استان نقش‌آفرینی کنند؟ پاسخ این پرسش را ایرج رمضانی، کارشناس حوزه رسانه و ارتباطات اینگونه می‌دهد " جایگاه رسانه‌های استان متاسفانه خیلی قابل قبول نیست و اگر نگوییم رتبه آخر اما در رده‌های پایانی جدول قرار داریم. معیار اندازه‌گیری بسیار ساده است؛ نگاهی گذرا به نشریات مکتوب و پایگاه‌های خبری که اغلب کپی‌برداری از اخبار روابط عمومی دستگاه‌های دولتی است حکایت از آن دارد که خبرنگاران خیلی به خود زحمت نمی‌دهند و به قدر همان آگهی دولتی قانع هستند".

او معتقد است " زبان بسیاری از رسانه‌های استان در قبال دریافت آگهی بسته شده است" ادامه می‌دهد: " متاسفانه کوچکترین نقدی نسبت به مدیران در این رسانه‌ها دیده نمی‌شود. برخی رسانه‌ها به اندازه‌ای وابسته و تمجیدگوی ادارات شده‌اند که گویی کارمند آن اداره‌اند. با این رفتارها برخی روزنامه‌نگاران آنقدر شان خود را اجل می‌دانند که حتی در جلسات هم شرکت نمی‌کنند و ناگزیر به کانال‌های تلگرامی پناه برده‌اند یا از حوزه مطبوعات فاصله گرفته‌اند به امید آینده‌ای که سخت نامعلوم است".

این کارشناس حوزه رسانه می‌گوید: " رسانه‌هایی که در راستای اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری فعالیت می‌کنند به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. به جرات می‌توان گفت اگر مطالب خبرگزاری‌ها را از برخی رسانه‌ها برداریم بدون کوچکترین  اغراقی « هیچ» باقی می‌ماند. با این اوصاف این مسیری که حوزه اطلاع‌رسانی در پیش گرفته است هیچگاه سبب رشد، توسعه و آگاهی نخواهد شد".

تولید محتوای رسانه‌های استان بسیار محدود و منحصر به چند خبرگزاری، پایگاه خبری و نشریه مکتوب است که شاید تعداد آنها به تعداد انگشتان دو دست هم نرسد؛ در این شرایط برخی فعالان و پیشکسوتان رسانه‌ای استان آن را متوجه ضعف و ناکارآمدی متولی قانونی یا همان فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌دانند.

غلامرضا رجایی که سال‌هاست مسئولیت خبرگزاری فارس را در استان گلستان برعهده دارد معتقد است هیچ کدام از دستگاه‌های اجرایی استان برای تحقق اهداف سازمانی خود، پیوست رسانه‌ای ندارند که این موضوع جای تأسف دارد.

او در پاسخ به اینکه آیا رسانه‌ها جایگاهی در پیشرفت استان دارند یا نه؟ اینگونه پاسخ می‌دهد " رسانه‌ها کم و بیش کار خود را انجام می‌دهند اما پس از سال‌ها کار کردن یکبار هم ندیدم دستگاهی از رسانه‌ها دعوت کند و بگوید قرار است کاری انجام دهد و نیاز به کمک رسانه دارد. یکی از دلایل این است که رسانه‌های استان گلستان متولی خاصی ندارند و این متولی قانونی تعطیل است برای همین نمی‌تواند از حق و حقوق آنها دفاع کند. در عین حال اگر تعداد محدودی از رسانه‌ها یا فعالان این عرصه مطالبه‌گری کردند برخی‌ها به جای اینکه پاسخ مردم یا رسانه‌ها را بدهند به اهرم قهریه متوسل شدند اما در مقابل، رسانه‌ها متولی نداشتند که از آنها دفاع کند".

رجایی نگاه کلی‌تری به این موضوع دارد و معتقد است به رغم وجود اسناد بالادستی و توسعه‌ای، چشم‌انداز رسانه‌ای استان مشخص نیست. برای مثال در سیل پارسال و حتی همین بیماری کرونا رسانه‌ها در کنار مدافعان سلامت در خط مقدم اطلاع‌رسانی قرار دارند اما کسی تا کنون به آنان یک خسته نباشید هم نگفته است.

او با بیان اینکه ارزش‌گذاری و درجه‌بندی بین رسانه‌های استان وجود ندارد، می‌گوید: " سال‌هاست که متولی قانونی حوزه رسانه اقدامی برای کیفی‌سازی و مطالبه‌گری انجام نداده است".

این پیشکسوت رسانه‌ای استان چندان به برطرف شدن مشکلات حوزه رسانه امیدوار نیست و می‌گوید: " باید دعا کنیم مدیری بیاید که بداند کارش در حوزه رسانه چیست. ما در ارشاد ضعف مدیریتی داریم؛ در این چندسال کسانی بر مسند این اداره کل نشستند که به درد هرجایی می‎‌خوردند الا فرهنگ و ارشاد. برخی استانداران در این چند سال توجه ویژه‌ای به رسانه‌ها داشتند اما قرار نیست که سیاستگذاری این حوزه را هم انجام دهند. آنها راه را نشان می‌دهند این دستگاه اجرایی متولی است که باید برنامه‌ریزی داشته باشد".

عبدالقیوم آق‌آتابای از فعالان رسانه‌ای شرق استان که اغلب در رسانه‌های مکتوب قلم می‌زند، نگاه دیگری به موضوع گزارش ما دارد. او یکی از مهم‌ترین دلایل اینکه رسانه‌ها به ویژه در بخش مکتوب نتوانسته‌اند به پیشرفت استان کمک کنند را " اقتصاد رسانه" می‌داند.

او معتقد است اگر رسانه انتقاد کند همان آب باریکه‌اش هم قطع می‌شود بنابراین مجبور است به جای پرداختن به مطالبات مردم به درج اخبار ادارات و روابط عمومی‌ها بسنده کنند.

روح‌الله کلانتری یکی از پیشکسوتان روزنامه‌نگاری استان به ساختار معیوب صدور مجوز تا عدم آموزش فعالان عرصه خبر اشاره می‌کند و معتقد است تا زمانی که شرط گرفتن مجوز یک رسانه داشتن مدرک کارشناسی حتی غیرمرتبط با فعالیت‌های فرهنگی است، همچنان باید شاهد حضور افراد بی‌ربط به این عرصه باشیم. از دیگر سو، عدم آموزش برای کسانی که قرار است کار تهیه خبر و گزارش را در یک رسانه انجام دهند نیز جزو آفات این حرفه است. به نظر می‌رسد باید دوره‌های آموزشی اجباری برای فعالان رسانه‌ای برگزار شود؛ کاری که تا کنون انجام نشده است.

او عدم تولید محتوا در رسانه‌های استان را مشکل بزرگ و اساسی در این حوزه می‌داند و می‌گوید: " اکثر رسانه‌های استان دچار مشکلات اساسی در آموزش و محتوا هستند. برخی نشریات هم البته دچار خودسانسوری هستند که باید آن را حل کرد. یکی از گرفتاری‌ها و مشکلات ما این است که اغلب افراد متخصص وارد رسانه‌ها نمی‌شوند؛ بخشنامه‌ای صادر شده و هرکسی مدرک لیسانس دارد می‌تواند مجوز بگیرد و نگاهش هم به رسانه مانند یک بنگاه اقتصادی است. برای همین است که برخی از رسانه‌های ما تابلوی روابط عمومی‌ها شده‌اند.

کلانتری با ابراز تعجب از آمارهای متفاوت و البته غیرواقعی درباره تعداد فعالان رسانه‌ای استان می‌گوید: " من هم از تعداد خبرنگارانی که ارشاد اعلام کرده تعجب می‌کنم چون در جلسات حداکثر 30 تا 40 نفر را می‌بینیم که می‌توانند خبر، گزارش یا مقاله بنویسند. شاید این افرادی که ارشاد از آنها صحبت می‌کند یک جایی فرم پر کرده باشند اما تعداد خبرنگاران استان به 40 تا 50 نفر هم نمی‌رسد".

امروز رسانه با زندگی روزمره همه مردم حتی در دورترین نقاط آمیخته شده و هرچه درباره اهمیت و نقش آن سخن گفته شود تکرار ملال‌آوری است. اما آنچه در این بین بیش از کمیت و تعدد رسانه‌ها اهمیت دارد، کیفیت آن است. محتوایی که رسانه موظف به تولید آن است تا به مردم اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی کند امروز در بسیاری از رسانه‌های استان گلستان نادیده گرفته می‌شود. آخرین آماری که از تعداد فعالان رسانه‌ای در استان ارائه شده مربوط به دو سه روز قبل است که مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در برنامه تلویزیونی تعداد آنان را 400 نفر اعلام کرد. 400 نفری که نه اسم‌شان مشخص است و نه رسانه‌ای که در آن قلم می‌زنند. نداشتن بانک اطلاعاتی از فعالان رسانه‌ای استان پس از اینهمه سال به یک آرزو تبدیل شده است.

از سوی دیگر تعداد زیادی از رسانه‌ها به بولتن‌های خبری ادارات تبدیل شده‌اند اما هر ساله چند ده میلیون یارانه دولتی می‌گیرند؛ گویا عزمی هم برای نظارت بر رسانه‌ها وجود ندارد. برآیند همه آنچه که در این سال‌ها در حوزه خبر و خبرنگاری اتفاق افتاده همین است که جلوی چشم همگان قرار دارد و چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا به آن نقد دارند. گزارشی که قرار بود درباره جایگاه رسانه‌های استان در اسناد و مسیر پیشرفت سخن بگوید به علت کارهای بر زمین مانده بسیار در این حوزه، صرفا به بدیهیاتی چون آموزش، عدم تخصص، ناکارآمدی ارشاد، فرار از پاسخگویی مدیران این حوزه و غیره پرداخته است.

انتهای پیام/582/س