۲۸ مرداد در گفتگو با مکّی: برنامهی کودتا علیه مصدق از ۱۳۳۰ کلید خورد/ آیا جریان مذهبی در کودتا نقش داشت؟
سیدامیر مکی پژوهشگر تاریخ معاصر و از بستگان سیدحسین مکی از رهبران نهضت ملی شدن صنعت نفت در گفتگو با خبرگزاری تسنیم به واکاوی ابعاد کودتای ۲۸ مرداد و نقش آمریکا و انگلیس در این کودتا پرداخت.
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم - محمدعلی سافلی: 67 سال از روزی میگذرد که رادیو تهران قطع شد و ناگهان شخصی پشت میکروفون فریاد زد "دولت مصدق سقوط کرد!" کودتایی که با برنامه آمریکا و انگلیس و برخی عوامل داخلی وابسته به دربار پهلوی شکل گرفته بود تا نتیجه سالها مبارزه ملتی مظلوم برای ملی کردن نفت را از بین ببرد.
هرچند در طول چند دهه گذشته، صحبتهای فراوانی درباره این کودتا شده است اما بررسی نقش عوامل خارجی یعنی آمریکا و انگلیس و چرایی و نقش اختلافات رهبران نهضت ملی شدن صنعت نفت نیازمند واکاوی است.
از این رو به گفتگو با سیدامیر مکی پژوهشگر تاریخ معاصر و برادرزاده سیدحسین مکی از رهبران نهضت ملی شدن نفت پرداختیم که در ادامه متن کامل آن را پس از تیترهای این مصاحبه را میخوانید:
** آمریکا خودش هم منکر نقش داشتن در کودتای 28 مرداد نیست
** کودتا از اردیبهشت 1330 و روی کارآمدن مصدق کلید خورد
** شاه مایل به ملی شدن نفت بود اما اعداد و ارقام فروش مخفی بماند
** آمریکا موافق ملیشدن نفت بود چون از دست انگلیسیها خارج میشد
** یکی از نفوذیهای کودتای 28 مرداد عموزاده مصدق بود
** ماجرای کودتای 25 مرداد چیست؟
** با ملی شدن صنعت نفت، حقوقبگیران خارجی از کشور اخراج شدند
** چه کسانی برای نخستین بار ملی شدن صنعت نفت را مطرح کردند؟
** یکی از دلایل موفقیت کودتا، جدایی رهبران نهضت بود
** مصدق به نامه هشدارآمیز کاشانی در خصوص کودتا توجه نکرد
** صحت نامه کاشانی و پاسخ مصدق توسط استاد سهیلی خطشناس تایید شده است
** مصدق اعتراف کرد در خصوص انحلال مجلس هفدهم اشتباه کرد
تسنیم: بسیار خوشحالیم که در خدمت شما هستیم تا درباره کودتای 28 مرداد 1332 گفتگویی داشته باشیم. 67 سال از این کودتا میگذرد و این واقعه یکی از صفحات تاریخ معاصر است که همچنان درباره آن سخنان بسیاری مطرح میشود. یکی از نکات مهم این کودتا دخالت خارجیها در ایران بود که به سرنگونی دولت دکتر مصدق و قدرت گرفتن مجدد محمدرضا شاه انجامید. در سالهای اخیر بهرغم اینکه نقش آمریکا در این کودتا یک امر واضح و مشخص بوده و مقامات آمریکایی نیز به آن اعتراف داشتهاند، باز هم میبینیم که تلاش میشود این موضوع کتمان شود. تا جایی که سال گذشته برایان هوک که مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا بود مدعی شد که آمریکا نقشی در کودتا نداشته است. لطفا بفرمایید که این دخالت خارجی در کودتای 28 مرداد 1332 چقدر تاثیر داشت و آمریکا چه نفعی از به راه انداختن یک کودتا در ایران میبرد؟
مکی: بسم الله الرحمن الرحیم؛ خیلی متشکرم از اینکه وقتی بهجهت بررسی موشکافانه و جزئیتر کودتا فراهم آوردید. حکومت اصلی و ساختار حکومت آمریکا منکر این قضیه نیست و بعضی اوقات نفرات مختلفی در وزارت خارجه و یا سایر وزارتحانههای آمریکا این را عنوان میکنند ولی تقریبا میتوان گفت اولین و مبرهنترین آشکارسازی و افشای دخالت آمریکا در این کودتا، توسط خانم مادلین آلبرایت در سال 2000 صورت گرفت که بعد از آن نیز، آمریکاییها این موضوع را بیان و عملاً معذرتخواهی کردند.
به زمان کودتا یعنی مرداد 1332 بازگردیم. باید به این بحث جزئیتر نگاه کرد. با توجه به اسنادی که دو سه ماه پس از کودتا منتشر شد و افشاگریهایی که صورت گرفت یعنی مطالبی که در روزنامههای کثیرالانتشار داخلی و خارجی منتشر شد و حتی نفراتی که از ساختار اصلی حکومت آمریکا جدا شدند و میخواستند با گفتن مطالبی به اصطلاح «زهر چشم» بگیرند، موضوعی به چشم میخورد.
** از زمان روی کارآمدن دولت مصدق در 1330 فکر کودتا کلید خورد
اگر به رویکار آمدن دولت دکتر مصدق توجه کنیم، میبینیم که از اردیبهشت سال 1330 که مصدق دولت را در دست گرفت و به عنوان نخست وزیر معرفی شد، بحث کودتا کلید خورد. با توجه به سابقه ذهنی و مبارزه خود دکتر مصدق که با دخالت اجنبی مخالفت میکرد. اینجا نکته بسیار مهمی وجود دارد که در تمام فصول و سالها میبینیم و برای خود من هم علامت سوال بزرگی است که چطور شد از کودتای 3 اسفند 1299 تا سال 1332، ما سه بار دگردیسی داشتیم؟ یکی از بین رفتن قاجاریه و رویکار آمدن پهلوی اول، دوم رویکار آمدن پهلوی دوم بعد از بیست سال و سوم بعد از 12 سال که به سال 1332 رسیدیم و مجددا از بین رفتن دولت ملی مصدق و رویکار آمدن مجدد پهلوی دوم است.
محمدرضا شاه در نطقهای اولیه بعد از کودتای سال 1332 میگوید من تا قبل از این پادشاه موروثی کشورم بودم ولی از این به بعد پادشاه برگزیده مردم کشورم خواهم بود؛ این نکته جای تعمق بسیار دارد. کودتا از ابتدای رویکار آمدن دولت دکتر مصدق که 28 ماه پابرجا بود کلید خورد؛ به این علت که بحث نفت و عوامل نفوذ انگلیس و آمریکا و حمایت مالی گسترده آمریکاییها از کودتا در ایران و استفادهی ابزاری از عوامل نفوذ انگلیسیها در بین دربار که عوامل نفوذ در آنجا بودند و در ساختارهای حکومتی و دولتی و وزارتخانههای مختلف از جمله وزارت نفت وجود داشت. شاید یکی از قدیمیترین و یا قویترین اختلافات بین جبهه ملی نیز همین انتصابات و نفوذیهایی بود که در ساختار حکومت وجود داشت.
کودتا کلید خورد و از همه مهمتر اینکه خارجیها به عناوین مختلف میگفتند میخواهیم یا با خود حکومت و یا با دولت مصدق به نحوی کنار بیاییم. آنها بحث کنسرسیوم را مطرح کردند و گفتند نفت را ملی نکنید و اگر هم نفت ملی میکنید بهصورت ظاهری باشد و ما کماکان قرادادهای کنسرسیوم را داشته باشیم. آنها از اینکه بتوانند با دولت مصدق کنار بیایند، دلسرد شده بودند.
روزولت زمانی که قبل از کودتا در تیرگی شب به کاخ محمدرضاشاه میرود، نقل میکند که الان احساس میکنم که هم نماینده آمریکا و هم نماینده انگلیس هستم. آنها این مسئله را کلید زدند و متاسفانه ساختار حکومتی شاهنشاهی آن روز هم به آنان گرا داده و به دلیل ناتوانی و عجز داخلی چراغ سبز نشان میدهد.
** شاه به ملی شدن نفت متمایل بود اما میخواست منافع دربار پنهان بماند
تسنیم: درباره عوامل نفوذی که در ساختار حکومت آن زمان بودند و به ویژه عوامل نفوذی انگلستان که بدان اشاره فرمودید، بفرمایید. خود دربار و شخص شاه در برابر بحث ملی شدن نفت از ابتدا چه رویکردی داشت؟ آیا به این کار متمایل بود؟ نقش نفوذیها در اینکه ملی شدن نفت در دولت مصدق را مانند هیولایی جلوه دهند چقدر تاثیر داشت؟ و اینکه شاه از ملی نشدن نفت چه نفعی میبرد؟
مکی: براساس دادههایی که طی این 67 سال به دست آمده است، نمیتوان گفت شاه تمایل صد درصدی بر این داشت که نفت ملی نشود. شاه تمایل به ملی شدن نفت داشت ولی این ملی شدن با اما و اگرهای خاص بود. تمایل او بر این بود که نفت ملی شود و میبینیم حتی خود شاه هم در بعضی از مقاطع تاریخی تمایل بر این داشت اما این ملی شدن نفت میبایست با رضایتخاطر دولتهای خارجی هم باشد. این رضایتخاطر دولتهای خارجی چه بود؟ مباحث مربوط به ایجاد پروتکلهای تولیدی و فروش نفت ایران بود که دولتهای خارجی میبایست در آن دخیل میبودند.
یکی از نکات بسیار مهمی که طبق اسناد خانه «سدان» -که آن زمان آقای سدان مدیرکل انتشارات شرکت نفت ایران و انگلیس بود و خانه او در بیمارستان شرکت نفت فعلی در خیابان سخایی است- زمانی که اسناد منتشر شد، تمایل خارجیها و حتی چراغسبزی که محمدرضا شاه هم به آنها نشان داده بود که فروش نفت با آنها باشد، یعنی اعداد و ارقام کماکان مخفی باشد و حتی اگر نفت هم ملی شده باشد ولی فروش کماکان با آنهاست و آنها با بازیکردن با اعداد و ارقام و حسابسازیها نفع مالی بیشتری را بگیرند، مشخص شد. دولت دکتر محمد مصدق و جبهه ملی و اعضای «خلع ید» این را به وضوح دیدند و مخالفت میکردند؛ اینان میگفتند فرآوری، پالایش، بستهبندی و فروش هم میبایست دست خود ایرانیها باشد، ما با حضور خارجی در شرکت نفتمان مخالفت نمیکنیم ولی آنها بیایند و در شرکت نفت ایران استخدام شوند.
تسنیم: در حقیقت میتوان اینطور برداشت کرد که مخفی بودن از این حیث بود که نفعی که دربار و یا شخص شاه از فروش نفت میبرد و سهمی که خاندان شاهنشاهی ایران در آن زمان میبردند، مخفی بماند؟
مکی: میتوان این را دقیقا دید، چون بالاخره بحث فروش مواد خام منایع طبیعی کل ملت ایران است و میتوان این را دید که با مخفی بودن، شاید عایدی ساختار حکومت هم بالاتر میرفت که مسلما این اتفاق میافتاد.
تسنیم: در مقطعی که نفت ملی شد، انگلستان ذینفع اصلی در بین خارجیان بر سر نفت ایران بود؛ قبل از ملی شدن صنعت نفت در 29 اسفند و بعد از کودتای 28 مرداد، انگلستان چقدر تلاش کرد که نفت ملی نشود و بعد از ملی شدن هم چقدر کوشید تا مسیر به سمت کودتا برود؟
مکی: تقریبا میتوان گفت انگلیس از ابتدای کار و کلید خوردن تفکر ملی شدن صنعت نفت، مخالفت خود را شروع کرد؛ زیرا تا آنزمان به طور صددرصد نمیتوان گفت ولی انگلستان 99 درصد ذینفع نفت ایران بود. اینجا نباید نگاه درست نداشت که بعد از اینکه ملی شدن صنعت نفت کلید خورد، آمریکا هم علاقمند به انجام اینکار بود؛ ساختار حکومت آمریکا علاقهمند به ملی شدن صنعت نفت بود زیرا اگر نفت ایران به طور کامل ملی میشد، نفت ایران از دست انگلیس بیرون میآمد و آمریکا هم با ایجاد کنسرسیوم سر نفت مینشست. این فکر را نمیکردند که اگر نفت بخواهد ملی شود، با دولت ملی آن زمان مقابله کنند، خیلیها میگفتند نفت به طور کامل ملی شود و از کنسرسیوم هم خبری نباشد.
آمریکا به این قضیه تمایل داشت ولی از زمانی که بحث مربوط به 29 اسفند پیش آمد و ملی شدن صنعت نفت در مجلس به تصویب رسید و بعد از آن هم در سنا تصویب شد، حتی محمدرضا پهلوی خیلی سریع توشیح این قضیه را انجام داد تا برای موارد مربوط به خلع ید و قانون 9 مادهای خلع ید برود. یعنی او تا اینجا جلو امد که همان اتفاق بیفتد و ملی شدن نفت انجام بگیرد و عایدی پنهان -و من تاکید میکنم که عایدی پنهان- نفت به سمت خود ساختار حکومتی آن زمان و ساختار دربار بیشتر شود. این مسئله بسیار حائز اهمیت بود اما انگلیس از همان اول مخالف بود، کما اینکه سفرا و در حد وزیران خارجه و حتی در ساختار اصلی نخستوزیر انگلیس و رئیسجمهور وقت آمریکا جلسات و مکاتبات زیادی داشتند و میگفتند حالا که ایرانیها نفت خود را ملی کردند، باید چه کاری انجام دهیم. آنها خواستند راههای مختلف نفوذ را انجام دهند و دیدند که امکان ندارد و دیدند پایشان از داخل ایران کوتاه میشود و تقریبا از همان ابتدا به فکر تغییر دولت افتادند. این تغییر دولت با توجه به پافشاریهایی که احزاب مختلف مردمی در ایران انجام دادند، به کودتا انجامید.
** معاون وزارت خارجه دولت مصدق جاسوس درباره بود!
تسنیم: به بحث نفوذیها اشاره کردید، اگر بخواهیم با مصداق به این نفوذیها بپردازیم که مخالف ملی شدن نفت بودند و عملا از سوی انگلیس خطدهی شدند، چه کسانی بیش از همه تاثیرگذار بودند؟
مکی: با توجه به اینکه در تاریخچه گذشته میخوانیم و میبینیم عده قلیلی در ساختار ارتش بودند که کماکان بهعنوان نفراتی بودند که در جریانسازی انگلیس و آمریکا حرکت میکردند؛ همچنین خبرچینهایی هم بودند مثلا آقای عبدالحسین مفتاح یکی از نفراتی است که معاون وزارت خارجه وقت دولت ملی و معاون دکتر فاطمی بود. یکی از نفراتی که بعد از کودتا توسط آقای زاهدی منصوب شد همین آقای مفتاح بود. آقای مکی از او سوال کرد که آقای مفتاح معاون وزارت خارجه دولت ملی بود و چطوری الان هم هنوز معاون است؟ زاهدی گفته بود کسی که اخبار مربوط به هیئت وزیران به ما میرساند آقای مفتاح بوده و کماکان سرکار خود ماند.
** عموزاده مصدق جزو نفوذیهای کودتای 28 مرداد بود
مثلا سرتیپ دفتری که عموزاده خود دکتر محمد مصدق هم بود در روزهای 22 و 23 مرداد 1332 از زاهدی در حالی که به سمت کودتای اول و یا کودتای 25 مرداد میرفتند، حکم ریاست شهربانی خود را از زاهدی گرفته بود. عموزاده همچنین 26 و 27 مرداد حکم ریاست شهربانی را از دکتر مصدق گرفت یعنی یک شخص دو حکم داشت و اینها نفراتی بودند که حتی عنوان کرده بودند اگر کودتای ضدحکومتی شاهنشاهی ایجاد شد، این قول را به دولتهای استعماری داده بودند که مقاومت ظاهری انجام میدهیم. نفوذیها در دربار هم که ارتباطات داشتند مثل برادران رشیدیان و آقایان ریپورترها.
خود اشرف پهلوی شخصی بود که بعد از اینکه دکتر مصدق مادر و خواهر شاه را از ایران اخراج کرد، در جلسه معروفی که در پایگاهی در آلپ سوییس با حضور نمایندههای آمریکا و انگلیس برگزار شد، به نتیجه اصلی الزام انجام کودتا رسیدند و با هم برنامهریزی کردند. اشرف پهلوی 3 مرداد سال 1332 بدون گذرنامه، روادید ورودی و مدارک شخصی وارد کشور شد و به محمدرضا شاه اعلام کرد که ما جلسات را گذاشتیم و خیالت راحت باشد که کودتا در راه است.
** کودتای 25 مرداد یک "شبهِ کودتا" بود
تسنیم: به بحث اخراج اشرف پهلوی از ایران اشاره کردید؛ درباره کودتای 28 مرداد زیاد گفته میشود و کمتر به کودتای 25 مرداد پرداخته میشود. این کودتا از کجا نشأت گرفت و چگونه خنثی شد؟ فرار محمدرضا شاه بر سر این کودتا به چه علت بود؟
مکی: الان آنچیزی که هرچه بیشتر در کُنه تاریخ میبینیم، دستنوشتههای خود نفرات و دستنوشته خود مرحوم مصدق در کتاب خاطرات و تألماتش که مرحوم غلامحسین مصدق که پسر اوست، این است که این کودتا را میتوان به دو گونه دید؛ یکی اینکه واقعا کودتا بود و کودتا شکست خورد یعنی با آمدن سرهنگ نصیری و نامه عزل مصدق که از محمدرضا پهلوی گرفته بودند، ساعت 2 نیمه شب به آقای مصدق دادند که شما عزل هستید و او هم گفته بود این چه مدل عزلی است؟ و باید در روز روشن باشد و نه با توپ و تانک و مصدق بازداشت میشود.
عدهای کماکان این را کودتای اول میبینند که به شکست انجامید؛ یعنی مرحوم مصدق هشیار شد و اعلام کردند که این اتفاق افتاده و سران کودتا را دستگیر کردهاند ولی امروز تحلیل دیگری بیان میشود که خود شما نکته مهمی را گفتید که در کودتای 25 مرداد چه شد که شاه فرار کرد؟ نکته مهم این است که آن کودتا به شکست انجامید و شاه دید وضعیت خراب شده و از همان شمال کشور راهی بغداد و رم شد و در هتلی در رم اقامت کرد. این فاز اول است و درباره فاز دوم میگویند این شبه کودتاست و این مهم است و من خودم با توجه به مدارک موجود میبینم که «پُر بیراه» نمیگویند و میتواند باشد. این شبه کودتا بوده که مصدق و دولت او از جمله دکتر فاطمی که با آن هیجان کاملی که داشت، «CIA» و «MI6» کودتایی را طرحریزی کرده بودند تا دکتر مصدق فکر کند کودتا کاملا تمام شده و آنها پاتک دوم و ضربه اصلی را بزنند.
به این علت که در دو سه نقطه، راویان تاریخ و از جمله خود محمدرضا شاه در کتاب پاسخ به تاریخ که در سال 1980 به چاپ رسید، بعد از خلعش و بیرون شدن از ایران ذکر کرده که پیش بینیهای ما انجام شده بود و طبق پیشبینی از ایران رفتیم که آقای مصدق خیالش راحت باشد و بگوید شاه رفته و ضربه بعدی زده شود.
چرا میگوییم امروز میتوانیم بر این قضیه به عنوان یک نکته پژوهشی دقت کنیم؟ چون بعد از شکست کودتای اول 25 مرداد، آقای هندرسون سفیر وقت آمریکا در ایران، 26 مرداد در پاکستان بوده و به ایران میآید و روز 27 مرداد ساعت 6 عصر از آقای مصدق وقت میگیرد و یک ساعت با او صحبت میکند. هندرسون ساعت 10 شب 27 مرداد گزارش 13مادهای خود را به وزارت خارجه آمریکا اطلاع میدهد و میگوید دیگر تمام موارد را تمامشده میبینیم و صبح روز 28 مرداد کودتای اصلی و نهایی انجام میگیرد.
در گفتار مرحوم غلامحسین مصدق فرزند دکتر مصدق است که میگوید خانه ما را تا ظهر غارت کردند و تمام غارتگران نیز افسران و امرای ارتش بودند؛ مردم نبودند و ریختند، زدند، گاوصندوق را باز کردند، بردند و اعلام کردند که دولت دیگر تمام شده و رادیو را هم گرفتند.
** چرا مردم در کودتای 28 مرداد به میدان نیامدند؟
تسنیم: تفکر مردم آن زمان نسبت به ملی شدن صنعت نفت چگونه بود و مردم چقدر درگیر این مسئله بودند؟ چرا 28 مرداد خبری از مردم در خیابانها نیست؟ مردمی که در 30 تیر آنطور جانفشانی کردند.
مکی: مردمی که در 30 تیر سال 1331 بعد از رویکار آمدن قوام و استعفای دکتر مصدق که البته دوستان جبهه ملی یکی از علل ضعف دکتر مصدق را در استعفای ایشان در سال 1331 میبینند و خود مصدق در کتابش اذعان میکند که شاید یکی از بزرگترین اشتباهات من استعفا در آن مقطع بود. اگر مردم نمیآمدند معلوم نبود چه به سر این کشور میآمد. این مسئله مهم است، بله، مردم در 30 تیر غوغا کردند ولی در 28 مرداد نبودند؛ به این دلیل که تقریبا امیدهای خود را ناامید دیدند و دخالت مستقیم دولتهای خارجی و همدستی نفرات و مزدوران داخلی را به وضوح میدیدند.
نکته مهم دیگر این بود که در 28 مرداد حتی تعداد کمی برای جلوگیری از کودتا، یعنی تقریبا مردم بسیار کمی میدیدیم؛ یکی ارعاب و ترساندن مردم دخیل بود و نکته دیگر نیز این بود که فشار اقتصادی به مردم بسیار زیاد بود. مردم از تهِ دل به ساختار حکومت دولت ملی علاقهمند بودند ولی با توجه به اتفاقاتی که در ابتدای مجلس هفدهم افتاد و عایدات نفتی کاملا صفر شده بود و به قول محمدرضا شاه که میگفت کسی حتی یک قطره نفتمان را الان از ما نمیخرد؛ وضعیت اقتصادی کشور به شدت بهم ریخته بود که حتی دولت ملی عنوان کرد اوراق قرضه ملی را بفروشیم.
من احساس میکنم مردم احساس ترس و ناامنی میکردند و به همین خاطر کودتایی صورت گرفت که شاید بتوان گفت در عرض حدود 15 ساعت تمام شد. دولت ملی کاملا ساقط و نخستوزیر مخفی شد و رویکار آمدن دولت زاهدی و از سوی دیگر نیز خوشحالی و شادمانی انگلیس و آمریکا از این اتفاق بود که این به وضوح دیده میشود.
** تفاوتهای قرارداد کنسرسیوم با ملی شدن صنعت نفت
تسنیم: بعد از کودتای 28 مرداد، قرارداد کنسرسیومی که نوشته شد و فضل الله زاهدی مجددا برای فروش نفت ایران اقدام کرد، چقدر با آرمانهای ملی شدن نفت تفاوت داشت و چقدر بیگانگان را در نفت ایران دخیل کرد؟ این قرارداد چقدر با قراردادهای قبل از ملی شدن نفت مشابه بود که نوعی خیانت به منابع ملی کشور بود؟
مکی: شباهتهای زیادی داشت و صورتمسئله تغییر کرد؛ ما در ملی شدن صنعت نفت بحث تنها ملی شدن نفت و تبدیل شرکت نفت ایران و انگلیس به شرکت ملی نفت ایران را نداشتیم بلکه قانون 9 مادهای خلع ید را هم داشتیم، قانون مربوط به خروج تمام مدیران عالیرتبه انگلیس از صنعت نفت ما مطرح بود. همچنین مباحث در دست گرفتن دولت وقت ایران برای فروش و بیرون آوردن و حتی بستهبندی و بشکهبندی آن بود. تمام اینها به هم خورد و کماکان، نهضت ملی بر آن بود که بیاید علاوهبر ملی کردن نفت، آنها را حقوقبگیر خود کند و دولتهای خارجی از جمله انگلیس حقوقبگیر ایران بشوند.
بعد از کودتا و شروع شدن کنسرسیوم، منافع آنها نهتنها حفظ نشد بلکه عایدیشان بیشتر هم شد. به این علت که با راهاندازی دفاتر خاص اداری، فنی و مالی و مخفی کردن برخی نقاط کلیدی شرکت نفت ما، نهتنها درصد بیش از آنچه خود نهضت ملی بر آن باور داشت به دست آوردند بلکه مجددا نفوذ قاطع خود را در فروش نفت دیدند.
** چهرههای موثر در ملی شدن صنعت نفت چه کسانی بودند؟
تسنیم: بخش دیگری از کودتای 28 مرداد که درباره آن صحبت میشود، تفرقهای است که بین رهبران نهضت پیش آمد و در شکست نهضت ملی شدن نفت تاثیرگذار بود؛ اندیشه ملی شدن نفت را چه کسی در بین سران نهضت مطرح کرد و جرقهای که ما نفت خودمان را ملی کنیم و دیگر آن قراردادهای استعماری را ننویسیم از کجا شکل گرفت؟
مکی: اگر میخواهیم ریشهیابی در بحث تفکر ملی شدن نفت انجام دهیم، از زمانی که اولین فواره نفت و پیدایش نفت ما در مسجدسلیمان اتفاق افتاد، مسلما افراد ملی و کسانی که قلبشان برای این کشور میتپد ملی شدن نفت به ذهنشان افتاد. آنچه در تاریخ ثبت شده و ما میخواهیم به سمت نهضت ملی نفت بیاوریم و بعد از شهریور 1320 اتفاقاتی که افتاده، تقریبا میتوان گفت اشخاصی که ملی شدن نفت را اعلام کردند، افرادی از جمله مرحوم اسکندری نماینده دوره چهاردهم و یا پانزدهم مجلس و همچنین مرحوم دکتر فاطمی بود و دیگران از جمله مرحوم حائری زاده، مرحوم مکی و خود شخص آقای بقایی و خود آقای دکتر محمد مصدق از نفراتی بودند که در دورههای قبل از چهاردهم و پانزدهم بهنوعی به این مسئله اشاره میکردند.
در هر صورت میبایست این را به صورت یک اجماع ببینیم، بهصورت اجماع که دیده شود، مسلما قدرت نهضت دیده میشود. من همیشه بر این باورم که ای کاش مرحوم مصدق پلههای نردبان قدرت خود را زمانی که بهعنوان نفر اول منطقه در بحث ملی شدن نفت مطرح شد و در زمانی که عکس او روی مجله «تایم» رفت، فراموش نمیکرد و میدانست که از طریق چه نردبان قدرتی بالا رفته است.
مسلماً حضور مرحوم آیتالله کاشانی بهعنوان رهبر مذهبی بسیار حائز اهمیت بود و این دو نفر بهعنوان دو رهبر اصلی نهضت توانستند کارها را پیش ببرند.
تسنیم: پیوند بین جناح مذهبی که رهبری آن را مرحوم آیتالله کاشانی بر عهده داشت و جبهه ملی که شخصیتهایی مانند دکتر مصدق و مرحوم مکی در رأس آن بودند، چه کسی برقرار کرد و آیا اندیشه ملی شدن رهبران را گرد هم آورد؟
مکی: اندیشه ملی شدن نفت نیاز به ابزار دارد. از این رو اشخاصی مانند اقلیت مجلس پانزدهم در گردآوری این مسئله که دو رهبر ملی و مذهبی که مرحوم مصدق و کاشانی بودند در کنار هم قرار بگیرند. این اجماع به طور کامل پیوسته بود و پیوستگی غیر مخربی ایجاد میکرد که متاسفانه با نگاه دقیقتر و موشکافانه میبینیم زمانی که نفرات نهضت به برخی نقاط کلیدی و خواستههای قلبی خود میرسیدند، نه با سوءنیت ولی متاسفانه کوتاهفکری اتفاق افتاد که نهضت بعد از قیام 30 تیر 1331 رفتهرفته از هم جدا شد و خود این مسئله باعث بهوجود آمدن زمینه مساعد برای تسریع در امر کودتا شد.
** چرا اتحاد کاشانی و مصدق شکسته شد؟
تسنیم: تا قیام 30 تیر همراهی آیت الله کاشانی با مصدق به وضوح دیده میشود و ایشان وارد میدان شدند و قوام برکنار شد و مصدق مجددا رویکار آمد، چه عواملی در فاصله حدود یک سال سعی در اختلاف بین سران نهضت داشتند و سران نهضت نیز نسبت به هم چه نگاهی پیدا کردند؟
مکی: دقیقا بعد از قیام 30 تیر اولین خواسته پلکان نردبان قدرت بحث مربوط به مجازات کردن عوامل 30 تیر بود که بسیار به وضوح در تاریخ هم آمده و یعنی عنوان کردند که قوام و ایادی آنها باید بازخواست شوند. متاسفانه دکتر محمد مصدق مخالفت کرد و دومین نکتهای که آقای کاشانی بسیار بر آن حساس شده بود، انتصابات مرحوم مصدق بود. آقای کاشانی انتصاب مجدد سرلشکر وثوق را عنوان کرد. او کسی بود که در 30 تیر و وقایع قبلی هزار و یک کار انجام داده و باید دنبال آن باشیم که نفراتی که دخیل در قیام 30 تیر و مقاومت در برابر مردم بودند را کمرنگ کنیم و اینها را بر سر کار نیاوریم. آقای مصدق هم گفت نه، برخی از اینها توبه کردند و برخی نیز گفتند دیگر اینکار را انجام نمیدهیم و نکته دیگر هم انتصاب افشارطوس بود.
ناهمگونی که بین خواستههای رهبران نهضت و اعضای نهضت اتفاق افتاد و استحکام پولادینی که مجلس شانزدهم را رقم زد و در همان مجلس هم آقای مصدق نفر اول تهران شد، متأسفانه با برخی ندانمکاریها و میتوان گفت افراد نفوذی که از طرف دولتهای خارجی، دربار و خود حکومت محمدرضا شاه به میان اعضای نهضت رسوخ کرده بودند، باعث شدند این اتحاد از بین برود.
** مصدق اعتراف میکند انحلال مجلس هفدهم اشتباه بود
تسنیم: پیش از کودتای 28 مرداد و پس از قیام مردم در روز 30 تیر، مصدق اقدام به انحلال مجلس هفدهم کرد. برخی عنوان میکنند که این اقدام قانونی بود و برخی نیز این اقدام مصدق را غیرقانونی میدانند. به نظر شما چرا مصدق که خود سابقاً عضو مجلس و برآمده از آن بود تصمیم به انحلال پارلمان گرفت؟
مکی: بله واقعاً جای سوال است که چرا فردی که خود برآمده از مجلس است، اقدام به انحلال مجلس کرد؟ البته دکتر مصدق بعدها اذعان کرد که انحلال مجلس کار اشتباهی بود که از سوی او صورت گرفت.
انحلال مجلس از سوی فردی که معتقد به دموکراسی و مجلس است، واقعاً جای تعجب دارد. مصدق پیش از قیام 30 تیر سال 1331 گفت که من میخواهم وزیر جنگ هم باشم که محمدرضا شاه با این موضوع مخالفت کرد و آن وقایع منجر به قیام 30 تیر شد. او پس از آن به دنبال افزایش اختیارات خود بود و در این راستا از مجلس درخواست ششماهه کرد. او به دنبال این بود که هم مجری قوانین و هم تولیدکننده قوانین باشد.
افرادی در مجلس همچون حائریزاده و مکی با این درخواست مخالفت کردند، البته مکی رأی سفید داد و از مجلس بیرون رفت. به هرحال مجلس با آن درخواست ششماهه موافقت کرد، اما مصدق پیش از پایان یافتن شش ماه، خواستار تمدید آن اختیارات به مدت یک سال شد. این درخواست به معنای کوتاه کردن دست مجلس و خلاف قانون بود.
برمبنای دموکراسی که مصدق از آن سخن میگفت و به نوعی به آن معتقد بود، مجلس هرچه قدر هم که ضعیف باشد، باید حفظ شود و همه موظف هستند که جایگاه آن را حفظ کنند. به هر حال نمایندگان مجلس این بار مخالفت کردند. نمایندگانی از جمله آیتالله کاشانی مخالف مصدق شدند و عنوان کردند که مصدق راه خود را از ما جدا کرده است. در خاطرات بزرگان نهضت از جمله مرحوم مکی نیز آمده است که عنوان میکند "من با مصدق که عقد اخوت نبسته بودم و به وضوح میگویم که مصدق از مسیر نهضت خارج شد."
نهضت ملی نفت بر مبنای وجود یک مجلس قوی و با اکثریت ملی - مذهبیها پایهگذاری شد، اما اقدامی که مصدق انجام داد، نهضت کمرنگ و منجر به از بین رفتن جایگاه مجلس شد. تعدادی از نمایندگان مجلس اعلام کردند که اگر مصدق این کار را بکند، به عزل خودش توسط محمدرضا شاه کمک خواهد کرد، که اینگونه هم شد.
تسنیم: در بین سران نهضت به خصوص آن کسانی که عضو جبهه ملی بودند، دو گرایش وجود داشت. گرایش نخست همراه با مصدق بود و در پایان از نهضت خارج شد. گرایش دوم نیز افرادی همچون مکی بودند که تذکرات و نقدهای دلسوزانه نسبت به مصدق و دولتش داشتند. اینان از آیتالله کاشانی هم به نیکی یاد میکنند. سوال این است که در آن زمان بین این دو طیف و یا گرایش و جریان چه ارتباطی وجود داشت و دکتر مصدق نسبت به نقدها و تذکرات گروه دوم چه واکنشهایی نشان میداد؟
مکی: همان طور که اشاره فرمودید برخی از افراد همچون مصدق عمل میکردند و پیش میرفتند که در نهایت استعفا دادند، اما مرحوم مکی و برخی دیگر مانند حائریزاده و بقایی استعفا ندادند و نمایندگان غیرمستعفی بودند.
افرادی هم همچون دکتر شایگان اعلام کردند که مصدق اشتباه کرد و نباید این کار را انجام میداد، این کار هزینه زیادی برای نهضت به بار آورد، اما ما کماکان با او هستیم.
نمایندگان غیر مستعفی که شاید دربارهشان بحث زیاد باشد و حتی برخی مدعی باشند که اینها در کودتای 28 مرداد هم نقش داشتند، ولی ما انزوای آنها را بعد از 28 مرداد میبینیم و از میدان سیاست کنار گذاشته شدند.
** مرحوم حسین مکی نامه معروف کاشانی به مصدق را تصدیق کرده بود
تسنیم: در خصوص کودتای 28 مرداد هر از چند گاهی ادعاهای جدیدی مطرح میشود و به برخی افراد به خصوص آیتالله کاشانی تهمتهایی زده میشود. BBC شبکه سلطنتی انگلیس که خودش در کودتا نقش داشت، اسنادی را منتشر کرد مبنی بر اینکه آیتالله کاشانی بابت کودتا از انگلیس پول دریافت کرده است، البته اردشیر زاهدی که سندی منسوب به او بود، این اسناد را تکذیب کرد و غیرواقعی دانست. به هر ترتیب، همواره شبهاتی اینچنینی در خصوص جریان مذهبی نهضت ملی میشود. سوال این است که جریان مذهبی نهضت و حتی منتقدین دولت یعنی مکی و... چه نقشی در سرنگونی دولت مصدق داشتند؟
مکی: این افراد و جریانها به صورت مستقیم نقش نداشتند، اما نکته مهم این است که افراد بعضی اوقات با سکوت خود و عکسالعملی که نشان نمیدهند، نقشآفرین میشوند. من مخالف این تفکر هستم که این افراد نقشی در کودتا نداشتند، البته آنان دلسرد شدند و کنار رفتند. در روز 27 مرداد طبق مدارک و گفتار ارائه شده مرحوم کاشانی در روز 27 مرداد به آقای مصدق نامه نوشت و آن نامه توسط حسن سالمی به مصدق داده شد؛ نشان به آن نشان که ساعت 6 عصر روز 27 مرداد که هندرسون وارد منزل دکتر مصدق میشود آقای سالمی قبل از ساعت 6 عصر میرسد و نامه آقای کاشانی را به مصدق میدهد و میگوید پدربزرگ این را نوشتند، مصدق نامه را میخواند و مینویسد که «من مستحضر به حمایت ملت هستم، والسلام».
آن نامه یکی از اسناد تاریخی است که آقای کاشانی، مصدق را از وقوع یک کودتا باخبر کرد. آقای سالمی میگوید وقتی داشتم از حیاط منزل مصدق خارج میشدم که جواب نامه را به آقای کاشانی برسانم، هندرسون را جلوی پلهها دیدم. چون برخی اوقات هندرسون جلساتی با آقای کاشانی داشت و صحبتی هم میکردند، من را شناخت و «سلام و علیکی» با من انجام داد.
برخی برای اینکه بر تفکر مرحوم کاشانی خدشه وارد کنند، میگویند این نامه جعلی بوده است. در آخرین کتابی که مرحوم مکی در سال 78 نوشت یعنی کتاب "رویدادهای 28 مرداد" که چهار روز بعد از فوتش منتشر شد، این نامه را میآورد و خود او متذکر میشود که من این نامه را به دلیل اینکه اعلام کنم منتسب به شخص آقای کاشانی است و جعل امضا نشده به استاد و کارشناس خط آن زمان یعنی آقای سهیلی خوانساری دادم. او نامه را تایید و اعلام کرد که خط مرحوم کاشانی است. مکی در این کتاب شهادت میدهد که دستخط کاشانی است. این سوال بسیاری از تاریخنگاران و سیاسیون است که چرا مصدق به این نامه توجه نکرد. خیلیها میگفتند نامه جعلی است، اما تقریبا همه متفق القول هستند که این نامه توسط کاشانی نوشته و جواب گرفته شده است. اما مصدق به دلیل نگاه دیگری که داشت و میخواست خودش در راس کار قرار بگیرد، توجهی به آن نامه نکرد و کودتای 28 مرداد رخ داد.
مکی نامهها و دستنوشتههای مصدق و پسرش را هم به استاد سهیلی خوانساری داده بود. سهیلی اصالت آن نامه مصدق را هم تایید کردند. مصدق در آن نامه به دلیل عجلهای که داشته، کلمه استظهار را به اشتباه مستحضر نوشته است. پایین نامه امضای مصدق هم هست.
تسنیم: به نظر شما دکتر فاطمی در این رابطه چه نقشی داشت؟
مکی: دکتر فاطمی انسان متشخص و خوبی بود ولی تندرویهایی داشت که نابجا بود، به همین دلیل هم در لیست سفارت بود. محمدرضا شاه گفت کسی که دستور داد مجسمههای پدر من تخریب شود، باید اعدام شود. مکی و فاطمی دو سید حسینی بودند و با هم رفاقت داشتند.
** علل شکست نهضت ملی شدن نفت از نگاه مرحوم حسین مکی
تسنیم: شما از خویشاوندان نزدیک مرحوم سید حسین مکی هستید. همانطور که خود هم اشاره فرمودید، ایشان از اولین نفراتی بود که ملی شدن نفت را در مجلس پانزدهم مطرح کرد و از رهبران نهضت بود. ایشان همچنین از آخرین رهبران نهضت بودند که در دهه هفتاد شمسی از دنیا رفتند. آیا ایشان نکته خاصی درباره کودتای 28 مرداد در ذهن داشت که کمتر بدان پرداخته شده است و اینکه مهمترین علت شکست نهضت را چه میدید و چه نگاهی به 28 مرداد داشت؟
مکی: مرحوم مکی در کتاب خود در رابطه با کودتای 28 مرداد، اصلیترین و مهمترین علت وقوع کودتا را اختلافات عمیق بین زعمای نهضت و رهبران نهضت دانسته است. کمااینکه خود ایشان یاد از این ماجرا یاد میکند و میگوید آنقدر اختلافات تفکری و نگاه کلی و جزئی بین مرحوم کاشانی و مرحوم مصدق زیاد شده بود که ما گفتیم یک جلسه آشتیکنان برگزار شود که آن جلسه به جلسه دزاشیب کاشانی و مصدق معروف است.
این دیدار در منزل یکی از آشنایان مرحوم مکی به نام آقای گلبرگی در منطقه دزاشیب انجام شد. آقای کاشانی خودش به آن جلسه رفت، اما مصدق با مکی به جلسه آمد. قرار بود در آن جلسه تفاهمنامه و یا اتحادنامهای تنظیم و امضا شود. مکی میگوید اما لبخندهای ظاهری این دو نفر ما را دلسرد کرد. از این رو چارهای نداشتیم تا مرامنامههایی که از قبل تهیه شده بود را مجدد نوشته و آن دو زیر آن امضا کردند. این کار حداقل یک دلگرمی برای جامعه ایجاد میکرد. اما این موضوع هم به شکست انجامید و راه دولت مصدق و شخص او از نهضت جدا شد.
تسنیم: در پایان از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، تشکر میکنیم.
مکی: من هم کمال تشکر را دارم.
انتهای پیام/