گزارش|خطرات نقش طریقتها در ساختار سیاسی ترکیه
تمایل طریقتها برای نفوذ در دولت و ارگانهای حساس، موضوعی است که با توجه به تجربه پیامدهای قدرت گرفتن باند گولن و کودتای نافرجام ۲۰۱۶ میلادی، آگاهان سیاسی ترکیه را نگران میکند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، سخنان سران یکی از طریقتهای عرفانی ترکیه و ابراز تمایل او به نفوذ دراویش این طریقت در ساختار دولت و نهادهای حکومتی، نکتهای بود که در رسانه و فضای مجازی، بازتاب گستردهای پیدا کرد.
«شیخ ایوب فاتح نورالله» در یک مصاحبه تلویزیونی گفته است:«اگر ورود به ساختار دولت و انجام وظایف دولتی، نیاز به کنار نهادن جبه و دستار داشته باشد، هیچ اشکالی ندارد. چرا که اگر ما وارد این ارگانها نشویم، کسانی میآیند که معلوم نیست از کجا آمدهاند. وقت برای جبه و دستار زیاد است. بگذارید دولت اسلامی بنا شود، زیباترین جبهها را ما بر شانههایمان خواهیم انداخت و زیباترین دستارها را ما خواهیم بست.»
اهمیت این موضوع زمانی آشکار میشود که به خاطر بیاوریم در ترکیه، بخشنامه دولتی رسمی در مورد پوشش کارمندان دولت وجود دارد که برای مردان، عبارت از کت و شلوار و کراوات است.
ایوب فاتح نورالله در ادامه گفته است:«یادتان هست که ورود بانوان محجبه به مکان دولتی ممنوع بود؟ اما این ممنوعیت برداشته شد. یادتان هست طیب بیگ در مورد ایاصوفیه چه گفت؟ گفت: صبر کنید. صبر کردیم. وقتش فرا رسید و ایاصوفیه را بازگشایی کرد. در مورد جبه و دستار هم باید صبر کرد. روزش فرا خواهد رسید.»
این شیخ عشاق اسماعیلی که خود و دراویش او به سبک صوفیان اعصار گذشته لباس میپوشند، قبلاً و پس از شکست کودتای 2016 میلادی گفته بود:« دوران جمهوری اول ترکیه به پایان رسید. حالا دوران عثمانی دوم فرا رسیده و طیب بیگ نیز در چشم ما یک پادشاه است.»
این سخنان ایوب فاتح که واکنشهای منفی فراوانی به دنبال داشت، حاکی از دلخوریهای قدیمی دینداران و طریقتها نسبت به برچیده شدن تکایا و خانقاهها در دوران اقتدار مصطفی کمال و علاقه تاریخی آنان به پیوند پادشاهی و خلافت دارد.
چرا حرفهای شیخ ایوب، نگران کننده است؟
اظهارات رئیس طریقت موسوم به «عشاق اسماعیلی» توجه بسیاری از رسانههای ترکیه و به ویژه رسانههای جریانات کمالیستی و لاییستی را به سوی خود جلب کرد و موجب نگرانی آنها شد.
اگر چه برخی از این اظهار نگرانیها را میتوان به تداوم تنش دوقطبی بین دینداران و لاییکها ربط داد، اما در هر حال، چنین مسائلی، ابعاد سیاسی و امنیتی هم دارد.
تمایل طریقتها برای نفوذ در دولت و ارگانهای حساس، موضوعی است که با توجه تجربه پیامدهای قدرت گرفتن باند گولن و کودتای نافرجام 2016 میلادی، آگاهان سیاسی ترکیه را نگران میکند.
ترکیه، سرزمین طریقت و جماعت
ترکیه را میتوان سرزمین انواع و اقسام طریقتهای دینی و عرفانی دانست که از سدههای دور و از دوران سلجوقیان و عثمانیان تاکنون، همواره در این کشور و در بطن اجتماع به حیات خود ادامه داده و ریشه دواندهاند.
بخش قابل توجهی از طریقتهای صوفی و عرفانی، همانهایی هستند که در دوران خوارزمشاهیان و بعدها در دوران مغول از مناطق مختلفی در آسیای میانه و قفقاز مهاجر شده و به سرزمینی آمدند که امروزه آن را ترکیه مینامیم.
سلجوقیان، صوفیان را بر صدر نشاندند و عثمانیان نیز به آنها بها دادند. اما در دوران جمهوری و به ویژه اوج گرفتن تفکرات لاییسم و نژادپرستی افراطی ترکی، نه تنها تکایا و خانقاهها برچیده شدند، بلکه برگزاری کلاسهای قرآنی و تداوم فعالیت مدارس دینی هم، ناممکن بود.
30 شاخه، 400 جناح و 3 میلیون پیرو
پروفسور اثر بالجی استاد دانشگاه 9 ایلول ترکیه، استادی است که همراه با تیمی از دانشجویان خود، در مورد تاثیرگذاری طریقتها و تکایا بر ساختار آموزشی و فرهنگی ترکیه، تحقیق کرده است.
بر اساس نتایج تحقیقات این تیم، هم اکنون 30 شاخه طریقت عرفانی در ترکیه فعال است که البته قرائتها و جناحهای مختلفی در هر کدام از این مکاتب وجود دارد که تعداد آنها جمعاً به چهارصد گروه میرسد.
طریقتها در ترکیه نزدیک به 3 میلیون پیرو فعال دارند که همگی، نه تنها سبک زندگی خود را بر اساس مرام طریقت خود تنظیم می کنند، بلکه با ارئه کمکهای مالی و اعانه ثابت، دریایی از پول و درآمد میآفرینند که با صدها شرکت، دهها مدرسه و مرکز فرهنگی، یک ساختار بزرگ به وجود میآورد.
تحقیقات تیم پروفسور اثر بالجی نشان داد که تنها در استانبول، نزدیک به پانصد تکیه فعال هستند و پس از استانبول نیز، بیشترین شمار تکایا در استانهای کردنشین شرق و جنوب شرقی است.
از فواید تا آسیبها
تعداد قابل توجهی از طریقتهای دینی و عرفانی در ترکیه، در عمل، پایگاههای تربیتی، فرهنگی اجتماعی قدرتمندی هستند که شبکههای گستردهای برای حمایت از فقرا، مبارزه با فقر و فحشا، وعظ دینی و تربیتی، مبارزه با مشروبات الکلی، ترویج علوم دینی و قرآنی و دستگیری از بیماران و مستمندان به وجود آوردهاند.
به عبارتی دیگر، چنین نیست که همه گروههای طریقتی، آسیبزا باشند. اما در هر حال، در میان این شبکههای عظیم، گروههای فاسد و منحرفی همچون گروه عدنان اوکتار هم پیدا میشود که از ادعای پیامبری گرفته تا ایجاد شبکههای گسترده فساد و عیش و نوش در کارنامه او ثبت شده است.
برخی دیگر از گروهها نیز به شدت مشغول نشر خرافات هستند.
به عنوان مثال، از میان سران جماعات و طریقتها، افرادی پیدا میشوند که ادعا میکنند هر کسی دستان او را ببوسد، وارد بهشت میشود.
همین چند وقت پیش بود که فتحالله گولن مظنون و هدایت کننده اصلی کودتای نافرجام 2016 میلادی در اقامتگاه خود در پنسیلوانیا، جلو دوربین در حال چایی نوشیدن بود، که به ناگاه گفت:«بس است. همین نیمه استکان برای من کافی است. بقیه چایی را در یک بطری بریزید و برای اَنَس کانتر بفرستید.»
اَنَس کانتر یک بسکتبالیست مشهور لیگ برتر آمریکا، متولد زوریخ سوییس و اهل ترکیه است که در مدارس گولن پرورش یافته و بعدها آنقدر به گولن علاقه پیدا کرد که جدیداً اسم خود را از کانتر به گولن تغییر داد. او پس از دریافت چایی باقیمانده گولن، رسماً از او تشکر کرده و از کائنات خواست: صدای خواجه فتحالله را بشنود!
البته علاوه بر فساد اخلاقی و موضوعات مالی، بعضی از جماعات و طریقتها، از توان نفوذ و اقدام ضدامنیتی نیز برخوردارند. گروهی همچون فتحالله گولن نیز با در اختیار داشتن بزرگترین گروه دینی موسوم به جماعت، بیشترین آسیب را به ترکیه وارد کرد و حکومت و جامعه را تا لبه پرتگاه برد.
گلایه مخالفین و منتقدین از اردوغان
اردوغان در مورد گروه گولن، سخن مشهوری دارد که حالا در دست مخالفین و منتقدین، تبدیل به گرز شده است. او پیشتر و در آغاز دوران تنش بین جماعت گولن و دولت، گفته بود:«چرا با ما درافتادند؟ مگر چه چیزی خواستند و ما در اختیارشان نگذاشتیم؟»
منتقدین بر این باورند که اردوغان و حزب عدالت و توسعه، راه را برای ضربات بزرگ گروه گولن هموار کردند و حالا هم اگر با خواستههای تمامیتخواهانه گروه عشاق اسماعیلی و تمایل آنان به نفوذ در دولت، برخورد نکنند، باز هم ترکیه دچار مشکل خواهند شد.
انتهای پیام/