نابودی روستاها و کشاورزی ایران با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲


ابراهیم رزاقی معتقد است تخریب منابع آبی، نابودی روستاها و رواج فرهنگ سرمایه داری از تبعات سنگین کودتای ۲۸ مرداد و اصلاحات ارضی در ایران بوده است.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، کودتای 28 مرداد 1332 علاوه بر آثار ناگوار سیاسی و اجتماعی آن بر جامعه ایران، تبعات اقتصادی بسیار سنگین و جبران ناپذیری بر اقتصاد ایران به خصوص بخش آبخیزداری، کشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست بر جای گذاشت. به بهانه سالروز  کودتای 28 مرداد و در راستای ریشه شناسی نقش آمریکایی ها در نابودی دانش آبخیزداری ایران (مدیریت یکپارچه منابع طبیعی شامل آب، خاک، کشاورزی، زمین، تنوع زیستی و) که میراث درخشان و مترقی گذشتگان بوده است، نظر مخاطبان را به یادداشتی از دکتر ابراهیم رزاقی «استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی رشته اقتصاد دانشگاه تهران» در این باره جلب می نماییم:

شاید مهمترین تغییر در اقتصاد ایران با اصلاحات ارضی آمریکایی شاه که پس از کودتای 28 مرداد 1332 در سالهای 1341-1348 انجام شد، صورت گرفته باشد. اصلاحات ارضی با هدفهای اعلام شده یعنی: بالابردن سطح تولید کشاورزی، افزایش قدرت خرید دهقانان، افزایش درآمد ملی، تأمین عدالت اجتماعی از طریق توزیع عادلانه درآمد و نابودی بزرگ مالکی به عنوان طبقه پرنفوذ و حاکم بر دیگر طبقات اجتماعی و مانع پیشرفت اقتصادی، در سه مرحله به گونه­ ای اجرا شد که به حذف نظام بهره­ برداری ارباب رعیتی در ایران انجامید و نظام سرمایه داری بی اخلاق را با تقدس مالکیت خصوصی پدید آورد.

هدف اصلی اصلاحات ارضی نابودی بزرگ مالکی بود که حکومت آن را مانع پیشرفت اقتصادی قلمداد می­ کرد، در حالی که مهمترین مانع توسعه اقتصادی کشور، وجود دولت کودتا و برنامه­ های آن برای وابسته کردن بیشتر اقتصاد ایران به واردات کالاهای مصرفی و صدور نفت خام بود. ارزیابی اصلاحات ارضی، همانند هر مقوله دیگر اقتصادی و اجتماعی، بر اساس هدف آن که بر پایه جهان بینی­ ها و باورها و اعتقادات تعیین می­ شود صورت می­ گیرد. تجربه سرمایه داری بر پایه جهان بینی آن، هر نیروی اجتماعی در خور توجهی را که مانع از تسلط سرمایه داری بر جامعه شود نابود می­ کند.

نابودی روحانیت و دین زدایی در اروپا و نابودی نظام ارباب رعیتی و رواج فرهنگ فردگرای سودپرست سرمایه سالاری، از جمله این اصلاحات برای تسلط این نظام بر مردم اروپا بوده است (که دقیقا این مساله در ایران نیز توسط عمال امریکایی انجام شد). در این که نظام ارباب رعیتی دچار نارسایی هایی بوده و می بایست اصلاح می شده، بحثی نیست ولی چگونگی اصلاحات و نتایج آن مهم است نه صرفا نابودی آن.

در مناسبات ارباب رعیتی، در صورت وجود فرهنگ و اخلاق دینی در اربابان و در شرایط نیرومندی اعتقادات دینی و نفوذ روحانی­ون و شبکه روحانیت، بهره کشی از رعیتها عموما محدودیتهایی دارد. افزون بر این با وجود مالکیت خصوصی ارباب بر روستا، کار از طریق سازماندهی جمعی صورت می گرفت (بنه و صحرا و دیگر سازمانهای جمعی کار کشاورزی از چند هزار سال پیش تا اصلاحات ارضی امریکایی محمدرضاشاه در روستاهای ایران وجود داشته است.) ارباب مدافع استقلال نسبی روستا در برابر شهرها و دولتها بود؛ تولید در درجه نخست برای رفع نیازهای جمعیت روستایی صورت می گرفت و بهای فروش محصولات کشاورزی و صنایع دستی روستاییان (به دلیل دخالت ارباب برای کسب منافع خود) نمی توانسته بسیار پایین شود و زندگی روستاییان به خطر اندازد.

پس از اصلاحات ارضی میلیونها نفر از روستاییان، به ویژه خوش نشینهای که بی زمین شده بودند و بر اثر اصلاحات ارضی زمینی به آنان تعلق نگرفت و به دلیل تغییر روابط تولید، دیگر نمی توانستند در روستاها باقی بمانند، از شدت فقر و بیکاری به شهرها کوچ کردند و در سالهای بعد میلیونها نفر دیگر از روستاییان به دلیل کوچک بودن زمینهایشان و نبود تعاونی ها و تسلط واسطه ها که پس از اصلاحات ارضی بر روستاها مسلط شدند، ناچار از مهاجرت از زادگاهشان شدند.

در پی اصلاحات ارضی آمریکایی محمدرضاشاه تا پیش از انقلاب اسلامی حدود 25 هزار ده از جمعیت خالی شد و پس از انقلاب تاکنون  نیز بیش از 15 هزار روستای دیگربه این روستاها افزوده شد. در حالی که 22 هزار روستای ایران زیر 20 خانوار جمعیت دارند و محکوم به خالی شدن از جمعیت هستند. یکی از دلایل این امر دادن یارانه به دلار از سوی دولتها برای وارادت محصولات کشاورزی است، آن هم در شرایط نیرومندی واسطه­ ها.

از همین پرونده بیشتر بخوانید:

با اصلاحات ارضی و رواج فردگرایی سودپرستانه، دو سوم کاریزها ویران شدند و جای آنها را چاههای عمیق خصوصی در هر ملک شخصی گرفت که به دلیل استفاده خودخواهانه، هر سال به دلیل کاهش سطح آبهای زیرزمینی بر عمق چاهها اضافه می­ شود و وابستگی به موتورپمپهای آب عموما واردات را شدت می بخشند.  با خدشه­ دار شدن فرهنگ جمع گرایی و تعاونی های سنتی روستایی که از هزاران سال پیش بخشی تعیین کننده از زندگی روستایی بودند انواع واسطه ها عموما زرپرستان بی اخلاق با استفاده از سیاستهای دولتها در واردات محصوات کشاورزی با دلار ارزان، به تهاجمی بنیان کن در روستاها و علیه روستاییان دست زدند که هیچ تهاجمی در تاریخ ایران چنین موفقیتی را به دست نیاورده است.

در واقع می توان گفت اصلاحات ارضی شاهانه اصلاح نبود، بلکه موجب نابودی کشاورزی ایران و رواج فرهنگ سرمایه داری وخودخواه سودپرست و فرهنگ زدایی ملی بود. اگر در درازای هزاران ساله با همه تلخی­ های هجومهای نظامی به ایران زمین روستاهای کشاورزی و صنعتی استوار باقی ماندند، بر اثر اصلاحات ارضی که با تهاجم نرم ده سال پیش از تهاجم امریکایی سخت و کودتای نظام محمدرضاشاه صورت گرفته بود، همه چیز به نابودی کشیده شد. حال این سوال مطرح می­شود که اصلاحات ارضی شاهانه امریکایی که هدف اصلی اش نابودی قدرت اجتماعی و سیاسی اربابان بود، نمی توانست به گونه­ ای دیگر انجام شود و چنین فاجعه انسانی و زیست محیطی را برای ایران به بار نیاورد؟

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط