گزارش| «تروریسم سفید» و چالش «سفیدبرترپنداری» برای امنیت داخلی آمریکا
تروریسم سفیدپوستان در آمریکا و افزایش خشونتهای آنها انعکاسی از تنشها و تفرقههای نژادیای در این کشور است که هر لحظه ممکن است دچار انفجار شود و ناقوس جنگ داخلی را به صدا درآورد.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- در ایالات متحده آمریکا، خشونتها علیه سیاهپوستان که عمدتاً توسط پلیسهای سفیدپوست انجام میشوند بار دیگر بحثهای درباره نژادپرستی و خصوصاً نقش طرفداران اطرافی برتری سفیدپوستان یا سفیدبرترانگارها را بر سر زبان انداخته است.
در تازهترین اتفاق، نیروهای پلیس آمریکا در ایالت ویسکانسین، به سمت یک فرد سیاهپوست غیرمسلح شلیک کرده و وی را به قتل رساندند. این اتفاق چند روز بعد از آن اتفاق میافتاد که پلیس یک مرد سیاهپوست را به ضرب 10 گلوله از پای درآورد.
آنچه شمای کاملتری از وضعیت تفرقههای نژادی در آمریکا به تصویر میکشد خشونتهای سفیدبرترپندارها در برابر تظاهراتکنندگانی است که برای اعتراض به این رفتارهای نژادپرستانه به خیابانها آمدهاند.چندی پیش پایگاه «اوپن دموکراسی» گزارش داده بود یکی از دلایل وقوع خشونتها علیه سیاهپوستها این است که شمار زیادی از اعضای پلیس آمریکا، خود سفیدبرترانگار هستند.
آمارهای مربوط به خشونتهای اخیر گروههای نژادپرست موسوم به «سفیدبرترانگارها»، تاریخچه فعالیت این گروهها در آمریکا و حتی انتخاب شدن یکی از این افراد همین جریان به ریاستجمهوری آمریکا در سال 2016، همگی گزارههایی هستند که تفرقههای نژادی این روزها در آمریکا را در امتداد تاریخچه بسیار طولانی از خشونت توسط نژادپرستان آمریکا و سفیدپوستها قرار میدهند.
در سالهای بعد از جنگ داخلی آمریکا، گروههایی مانند «کوکلاکسکلانها» و سایر گروههای معتقد به برتری نژادی سفیدپوستها موجی از کشتارها را با هدف ایجاد ارعاب در میان بردههای تازهآزادشده سیاهپوست و بازگرداندن آمریکا به نظم پیش از دوران جنگ آغاز کردند. حوالی همان دوره، افزایش مهاجرت از آسیای شرقی و مکزیک در اواخر قرنهای نوزدهم و اوایل بیستم به ایجاد پدیدههایی مانند زجرکش کردن مهاجران مکزیکی و شکنجههای گسترده گروههای غیرسفیدپوست در لسآنجلس در سال 1871 و الپاسو در سال 1916 منجر شد.
در مقاطع مختلف قرن بیستم، ادامه مهاجرت اقلیتهای قومی و مذهبی به آمریکا واکنشهای خشونتآمیز گروههای سفیدبرترانگار را در پی داشت که تلاش میکردند جنبشهای حامی حقوق سیاهپوستان را سرکوب کنند. این گروه از نژادپرستها در سال 1963 «مادگار ایورس»، رهبر جنبش ملی حامیان حقوق رنگینپوستان را اعدام کرده و در یک بمبگذاری تروریستی چهار دختر سیاهپوست را در کلیسایی در شهر «بیرمنگام» در ایالت «آلاباما» به قتل رساندند.
حمله سال 1394 (2015 میلادی) به کلیسایی در «چارلستون»، حمله مرگبار نژادپرستان سفیدپوست با خودرو به جمعیت تجمعکنندگان سیاهپوست در سال 1396 (2017 میلادی)، تیراندازی سال 1397 (2018) در شهر پیتسبورگ، تیراندازی اخیر در الپاسو با آنکه در دوران جدید توسط تروریستهای سفیدپوست اتفاق افتادهاند، ضمیمه تاریخی همان تفکرات نژادپرستانه قدیمی هستند.
با آنکه در قوانین داخلی آمریکا تلاش می شود این نوع جنایتهای گروههای نژادپرست ذیل عنوان «تروریسم» قرار نگیرند با این حال شکل جنایات این گروهها به بهترین وجه با تعریف کتابی تروریسم به عنوان استفاده عامدانه از خشونت توسط کنشگران غیردولتی برای دست یافتن به اهداف سیاسی یا ایجاد تأثیرات روانشناختی مطابقت دارد.
در این گزارش به بررسی ابعاد تروریسم سفیدپوستان در آمریکا و خشونتهای آنها پرداختهایم.
تحلیل اندیشکده مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی نشان میدهد ظرف 5 سال گذشته گروههای سفیدبرترپندار افراد را به دلیل زمینههای نژادی، قومی یا مذهبیشان هدف حملات تروریستی قرار دادهاند. آنها در اکثر حملات خودشان از سلاحهای گرم که در آمریکا به وفور یافت میشود استفاده کردهاند.
آمارها نشان میدهند این گروهها بین سالهای 1994 تا سال جاری میلادی مرتکب 411 حمله تروریستی شدهاند. مراکز مذهبی مانند کنیسه، مساجد و کلیسا و اماکن مرتبط با نژاد و قومیت جزو اصلیترین اماکنی بوده که مورد حمله این گروه قرار گرفتهاند.
مرکز مطالعات بینالمللی و راهبردی نوشته در سالهای خیلی قبلتر گروههای سفیدبرترپندار علاوه بر انگیزههای نژادپرستانه حملاتی با انگیزههای دیگر مثلاً مبارزه با سقط جنین هم انجام میدادند با این حال، در سالهای جدیدتر بخش عمده تروریسم آنها نژادپرستانه و مذهبستیزانه بوده است. مطابق آمارهای بین سالهای 2015 تا 2020 بیشترین حملات آنها علیه گروههای نژادی و گروههای مذهبی انجام شده است.
در بازه زمانی فوقالذکر 42 درصد حملات تروریستی این گروهها متوجه آمریکاییهای آفریقاییتبار و آمریکاییهای لاتین تبار بوده. به عنوان مثال، شهریورماه سال گذشته فردی به نام «پاتریک کروسیوس» به یک فروشگاه والمارت در تگزاس حمله کرد و نزدیک به 20 نفر را به قتل رساند. کروسیوس درباره انگیزهاش از انجام این تیراندازی گفته بود که سردمداران آمریکا قصد دارند خارجیها را جایگزین جمعیت سفیدپوستها کنند.
اماکن مذهبی دومین هدف اصلی این گروهها بوده و 32 درصد حملات آنها را در برگرفته است. البته انتظار میرود حملات این گروهها آمار بسیار بالاتری از این میزان داشته باشد، زیرا همانطور که روزنامه گاردین در گزارشی نوشته بسیاری از جنایتهای گروههای سفیدبرترپندار اصلا در آمار قرار نمیگیرند و تروریسم در نظر گرفته نمیشوند.
جدول زیر تغییر اماکنی که تروریستهای سفیدپوست را در گذر زمان (از سال 1994 تا 2020) مورد حمله قرار دادهاند نشان میدهد. بخش قرمز هر میله در نمودار مربوط به یک سال، اماکن مذهبی است و رنگهای دیگر هر کدام اهداف و اماکن دیگر را نشان میدهند.
باورهای تروریستها سفیدپوست
باورهای ایدئولوژیک و مغزشویی نقش زیادی در رواج تروریسم سفیدپوستان دارد و نوع این باورها و روشهای مغزشویی سردمداران این گروهها به تروریستهای سَلَفی مانند داعش شباهت زیادی دارد.
هم تروریسم سفید آمریکا و هم تروریسم داعش هر دو برای جذب نیرو اینطور تبلیغ می کنند که قرار است یک جنگ تمدنی میان باورهای آنها و مخالفان آنها دربگیرد و خشونتی که آنها مرتکب می شوند در واقع به فرارسیدن آن جنگ نهایی کمک می کنند.
از نظر طرفداران برتری نژادی سفیدپوستان، دنیا در حال حرکت به سمت جنگی نهایی میان سفیدپوستها و غیرسفیدپوستها است. رمان «اردوگاه قدیسان» که در سال 1973 توسط نویسنده فرانسوی «ژان راسپای» به رشته تحریر درآمد مرامنامه بسیاری از راستگرایان نژادپرست تبدیل شده است. راسپای در آن کتاب روایتی از چنین جنگی ارایه کرده و تلاش میکند درباره نابودی سفیدپوستان به دست مهاجرانی از منطقه غرب آسیا هشدار دهد.
روشهای اعمال خشونت
تروریستهای سفیدپوست هم همانند داعش برای تحریک هواداران به ارتکاب خشونت، روش «گرگ تنها» را تبلیع میکنند. گرگ تنها روشی است که در آن یک فرد به تنهایی، بدون گرفتن فرمان از یک واحد سازمانی و بدون آنکه منتظر کمک از سمت فرد دیگری باشد خودش اقدام به حمله میکند.
گروه های تروریستی تکفیری و برتری پنداران سفیدپوست با توجه به اهمیت محوری که برای خشونت در ماندگاری مکتب خودشان قایل هستند از هوادارن خودشان می خواهند که برای جلب توجه دیگران به تفکرات آنها در هرجا میتوانند به تنهایی دست به حملات بزنند.
بسیاری از حملات داعش با همین روش گرگ تنها انجام می شوند. این روش برای ترویج ایدههای برتریطلبان سفیدپوست هم نقش محوری دارد. این گروهها از اوان شکلگیری و در دوران معاصر در سایتهای مانند 8chan خشونتگرایان هوادار خودشان را به عنوان قهرمان ستوده و از دیگران هم می خواهند حملات مشابهی انجام دهند.
در حال حاضر ایالات متحده به عنوان صادرکننده ایدئولوژی برتری سفیدپوستان و تروریسم آمریکا دیده میشود، اما هنوز هیچ قانونی برای مبارزه با این پدیده مخرب ندارد. با این حال، تروریسم سفیدپوستان که روز به روز به میزان خشونت آن افزوده میشود انعکاسی از تنشها و تفرقههای نژادیای است که هر لحظه ممکن است دچار انفجار شود و آنطور که تحلیلگران از پیش هشدار دادهاند ناقوس جنگ داخلی در این کشور را به صدا درآورد.
انتهای پیام/