پیشنهاد به دولت برای موضع فعال در سفر مدیرکل آژانس اتمی/ برخی از نظارت‌های آژانس را پیش چشم گروسی تعطیل کنید

ایران به جای موضع منفعلانه در مقابل آژانس انرژی اتمی، راه‌های فعالانه متعددی دارد. می‌توان برخی از نظارتهای آژانس را پیش چشم گروسی تعطیل و این هشدار را به طرف مقابل ارائه کرد که ایران در مقابل شیطنت‌ها و مکانیسم ماشه، گزینه‌های قانونی زیادی دارد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، «رافائل گروسی»، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی امروز برای اولین بار به ایران سفر می‌کند. سفر گروسی از این جهت حائز اهمیت است که شورای حکام آژانس در دوران مدیرکلی اون قطعنامه‌ای را علیه ایران در زمینه اعطای دسترسی به دو سایت به تصویب رسانده است. علاوه بر این آمریکا تلاش می‌کند در شورای امنیت سازمان ملل روند بازگشت تحریم‌های شورای امنیت را کلید زده و آن را به نتیجه مطلوب خود برساند. آقای گروسی همچنین چند روز گذشته و قبل از سفر به ایران با مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا دیدار و گفتگو کرد.

یکی از مهمترین مسائلی که در خصوص سفر مدیرکل آژانس به ایران مطرح است، حل اختلافات مربوط به دسترسی آژانس به دو سایت در ایران - یکی در شهرضای اصفهان و دیگری در اطراف تهران - است. تهران معتقد است که اساسا با شفافیت و دسترسی‌های آژانس مشکلی ندارد، اما در این مورد خاص مشکل اصلی شیوه و مبنای درخواست دسترسی به دو سایت مزبور است.

فضای ضدایرانی اخیر در آژانس اتمی در شرایطی است که بیش از 20 درصد کل بازرسی‌های آژانس فقط مربوط به کشور ایران است. به عبارتی ایران در اجازه دادن به آژانس برای بازرسی از برنامه هسته‌ای خود، در دنیا رکورد زده است. اما باز با این وجود، همچنان این نهاد فنی که تحت فشار سیاسی، همچنان از موضع طلبکار با ایران تعامل می‌کند.

طبیعی است که یکی از درخواست‌های آقای گروسی در سفر به تهران طرح موضوع دسترسی‌ها به آن دو سایت خواهد بود. با توجه به اینکه مبنای چنین درخواستی اطلاعات جاسوسی ارائه شده از سوی دشمنان قسم خورده ایران بوده است، بنابراین در ارائه دسترسی به آژانس در این زمینه باید کمی تامل و تجدید نظر کرد.

آمریکا و رژیم صهیونیستی به واسطه عدم حضور دیپلماتیک و نداشتن روابط رسمی، منابع موثقی را برای کسب اطلاعات ندارند، به همین دلیل با استفاده از ابزارهای سیاسی و امنیتی به دنبال جاسوسی و جمع آوری اطلاعات در ایران از طریق سازمان‌های بین‌المللی از جمله آژانس اتمی هستند.

دلایل مختلفی برای عدم ارائه دسترسی به آژانس وجود دارد. اول اینکه، چنین سازشی در قبال آژانس، بر اسناد جاسوسی و ادعاهای مطرح شده توسط طرف های ثالث غیرموجه مشروعیت‌بخشی می‌کند. این اقدام ایران می‌تواند زمینه را برای جدی‌تر تلقی شدن اسناد جاسوسی در آژانس فراهم کند و این نهاد فنی را محلی برای راستی‌آزمایی این اسناد بی‌پایه تبدیل کند.

آژانس اتمی معمولا اطلاعات خود درباره برنامه هسته‌ای کشورها را با استفاده از بازرسی‌های کارشناسان خود، یا اطلاعات ارائه شده توسط کشور دارنده برنامه هسته‌ای به دست می‌آورد. اما در برخی موارد منبع اطلاعات طرف‌های ثالث هستند. در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد، اما طرف‌های مختلف در نهایت به توافقی در این خصوص رسیده‌اند مبنی بر اینکه اطلاعات طرف ثالث باید مبنای منطقی و علمی باشد. اسناد جاسوسی طبیعتا شامل این دسته نمی‌شوند؛ چرا که مسیر راستی‌آزمایی آنها به واسطه محرمانگی و غیرقابل استناد بودن، اغلب پر پیج و خم است. ضمنا، اسناد جاسوسی به دلیل ماهیت محرمانه بودن، قابلیت جعل و حذف و اضافه کردن نیز دارند.

عقب‌نشینی در این زمینه می‌تواند راه را برای مشروعیت بخشی به اسناد جاسوسی در آینده مساعد می‌کند. تصور اینکه این موضوع چه تبعاتی داشته باشند، کار چندان سخت و پیچیده‌ای نیست. ضمن اینکه تجربه‌‌ای که ایران از آژانس دارد هم مسئله پیچیده‌ای نیست!

دلیل دوم هم این است که اعطای دسترسی به درخواست نامعقول آژانس، سنگ‌بنایی می‌شود برای درخواست‌های نامعقول آتی از ایران. معمولا در روابط بین الملل آن هم زمانی که بی قانونی یا قانون جنگل بر آن حاکم است، کوتاه آمدن در قبال درخواست‌های نامتعارف دشمنان و بدخواهان، باعث می‌شود که آنها 10 گام به پیش آیند. بنابراین، بحث دسترسی به دو سایت درخواستی را نه فقط به تنهایی دید، بلکه باید آن را در بستر و مقیاس بزرگتر دید. به عبارتی نباید جاده را برای دسترسی‌های گاه و بیگاه آن هم بر اساس دلایل غیرمنطقی، صاف کرد. کوتاه آمدن ایران از موضع منطقی و اصولی خود شبیه هول دادن اولین قطعه دومینو خواهد بود، که قطعات بعدی هم پس آن خواهند افتاد. این اتفاق هم تبعات امنیتی، سیاسی و حتی فنی برای ایران دارد.

هر چند که در مذاکرات برجامی بنا بر این بود که با همکاری ایران پرونده پی‌ام‌دی بسته شود. این اتفاق افتاد، اما با گذشت مدت زمان اندکی آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها با بهانه‌جویی‌های عجیب و غریب به دنبال گشودن این پرونده هستند. پذیرش شروط آنها، افتادن در دام آنها و بازی در زمین آمریکایی خواهد بود. نباید نقش دیدار پامپئو با گروسی، قبل از سفر وی به ایران را نادیده گرفت.

بازی منفعل ایران می‌تواند این سیگنال را به طرف مقابل بدهد که آنها می‌توانند هر چه بیشتر جلو بیایند. اما سوالی در اینجا مطرح می‌شود که چاره کار چیست؟ ایران پس از خروج آمریکا از برجام و بازاعمال تحریم‌ها، حدود یکسال صبوری کرد، اما روز به روز به فشارها افزوده شده و اتفاقی نیفتاد. اما با اتخاذ سیاست مقاومت فعال، بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به سمت تهران شتافتند تا برای ایجاد آرامش یا میانجیگری وارد عمل شوند. التماس مقامات کشورهای قدرتمند جهان از رئیس جمهور کشورمان برای دیدار با مقامات آمریکایی در نیویورک، نشان داد که مقاومت فعال چاره کار است. الان هم بهتر است که به جای موضع ضعف، از موضع فعالانه با آژانس وارد تعامل شد. تصور کنیم که ایران در جریان سفر آقای گروسی به تهران، بحث کاهش بازرسی‌ها و قطع دوربین‌های نظارتی را مطرح کند و برای آن اقدام کند. چه واکنشی را از سوی آژانس و کشورهای اروپایی و غربی می‌توان متصور شد؟ مطمئناً این بار به جای ایران، کشورهای دیگر برای حل هر چه سریعتر موضوعات بین ایران و آژانس به تکاپو خواهند افتاد.

آنچه مسلم است، این است که منفعل شدن در قبال درخواست نامعقول آژانس دریچه‌ای را برای سیاسی‌تر کردن این نهاد فنی باز خواهد کرد. اگر مقامات کشورمان واقعاً به دنبال این هستند که آژانس به وظیفه ذاتی و فنی خود عمل کند، نباید با انفعال و با تصور حل مسائل، به سیاسی‌تر شدن این نهاد و استفاده از آن به عنوان اهرم سیاسی علیه تهران کمک کنند.

عده‌ای برای توجیه ارائه دسترسی به آژانس، به بحث احتمال تاثیر آن بر روند مکانیزم ماشه و اقدامات آمریکا در شورای امنیت اشاره می‌کنند. این استدلال درستی نیست. اساسا آمریکا اقدامات خود را مستقل از آژانس و تحولات جاری دنبال می‌کند و آژانس صرفاً ابزاری برای فشارهای مکمل است. درباره مکانیزم ماشه هم باید گفت که آمریکایی‌ها تلاش خود را در کلید زدن فرآینده بازگشت تحریم‌‌های سازمان ملل عملا آغاز کرده‌اند و امر حادث شده است. بنابراین گمانه تاثیر حل موضوعات با آژانس و تاثیر آن بر فرآیند مکانیزم ماشه، پذیرفته نیست. اتفاقا آمریکایی‌ها به دنبال اهداف خود هستند و موضوعات آژانس را به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود می‌بینند. بنابراین، کمی ساده‌ اندیشی است که تصور کنیم ریشه مشکل آمریکا با ایران، موضوعات مطرح شده در آژانس است. حتی کسانی که قائل به ارائه دسترسی به آژانس هستند، بعید است که چنین گزاره‌ای را بپذیرند. دولت آمریکا شورای امنیت سازمان ملل، آژانس اتمی و همه نهادها و ظرفیت‌های بین‌المللی خود را در زمینه فشار حداکثری علیه ایران به کار گرفته است. پس، دست کم بخاطر عدم توفیق سیاست فشار حداکثری آمریکا نباید زیر فشارهای غیرمنطقی رفت.

 

انتهای پیام/.

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط