آزادی بیان؛ بهانۀ تمدّن غرب برای توهین به مقدّسات

تمدن غرب اگر می‌تواند و اهل تفکر و مطالعه‌ است، به جای توهین به پیامبر اکرم(ص)، بر مبانی قوی و محکم اسلام اشکال و نادرستی این آیین مبین را اثبات کنند. توهین و تمسخر با آزادی بیان بسیار متفاوت است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، خداوند متعال برای هدایت انسان‌ها و تعلیم راه و روش درست زیستن به آنان، در همه دوران سفیرانی را از جانب خویش فرستاد، تا بشریت را از گمراهی نجات دهند و به سعادت و خوشبختی برسانند. در میان آنان نیز برخی پیامبران بر دیگران برتری داشتند و به پیامبران «اولوالعزم» معروف شدند. آنان در هر دوره دین و شریعتی جدید آورده و بندگان خدا را با دستورات جدید آشنا کردند.

حضرت عیسی علیه‌السلام به دنیا آمد و دین مسیحیت بر مردم عرضه شد؛ در آن زمان همه مردم دنیا موظّف بودند به این آیین گرویده و دستورات آن را نصب‌العین قرار دهند اما پس از مدت کوتاهی مسیحیانی که در رأس امور بودند این دین الهی را منحرف و از مسیر اصلی خود خارج کردند، از این‌رو دوران ظلمت و تاریکی و تباهی بر بشر آغاز شد و حدود نیم قرن ادامه داشت.

این دوران در لسان قرآن به «دوران فترت» معروف است و پس از آن، آخرین و برترین سفیر خود را برای هدایت بشریت فرستاد و در این رابطه فرمود: «قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلى‏ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشِیرٍ وَ لا نَذِیر[مائده/19] رسول ما آمد تا براى شما حقایق دین را در فاصله زمانی‌ که رسولان نبودند بیان کند، تا نگویید که براى ما بشارت‌دهنده و انذار کننده‌‏اى نیامد.»

آری بعد از گذشت حدود 600 سال گمراهی و ضلالت، خداوند متعال بر بشریت منت نهاد و آخرین سفیر و اشرف مخلوفات خود حضرت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله را برای هدایت و نجات بشریت از گمراهی و اوهام و خرافات، فرستاد تا به وسیله او کامل‌ترین دین و عالی‌ترین دین خود را به بشر عرضه کند.

پیامبری از جنس خود بشر، اما عالی‌تر از هر مَلَکی آمد تا به وسیله او، انسان بتواند پرواز کند و مسیر هدایت و سعادت را در پیش گیرد و از اوهام و خرافات و تباهی‌ها نجات یابد، پیامبری که در فضایل اخلاقی سرآمد تمام خلایق بود و بزرگی او به حدی بود که مورد تمجید قرآن قرار گرفت و خداوند متعال در مورد او فرمود: «وَ إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِیمٍ [قلم/4] و تو اخلاق عظیم و برجسته‌‏اى دارى».

معنویت او به حدی بود که به معراج رفت و نزدیک‌ترین قرب معنوی را به دست آورد، قرآن در این رابطه نیز می‌فرماید: «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى، فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى‏، فَأَوْحى‏ إِلى‏ عَبْدِهِ ما أَوْحى‏ [نجم/8-10] سپس نزدیک و نزدیک‌‌تر شد، تا آن‌که فاصله او به اندازه دو کمان یا کمتر بود، در این‌جا خداوند آنچه را وحى کردنى بود به بنده‌‏اش وحى کرد». این تعبیر راجع به هیچ پیامبری وجود ندارد و مختص به مقام شامخ پیامبر عظیم‌الشأن اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله است.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز مانند پدری دلسوز و مهربان به هدایت و تربیت انسان‌ها پرداخت و در این راه چنان تلاش می‌کرد که هیچ پدری برای فرزند خود چنین تلاشی نمی‌کند، این دلسوزی‌ها آنقدر زیاد بود که خداوند متعال از او دلجویی کرده و فرمود: «فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً [کهف/6] گویى می‌خواهى خود را از غم و اندوه به خاطر اعمال آنها هلاک کنى، اگر آنها به این گفتار ایمان نیاورند».

کتب تاریخی می‌نویسند در پیامبر اکرم مکارم اخلاقی آنقدر دیده می‌شد که سال‌ها قبل از بعثت به «امین» معروف شده بود و به ایشان «محمد امین» می‌گفتند؛ امین در مقابل خائن بود، یعنی کسی که در هیچ زمینه‌ای خیانت نخواهد کرد. دشمنان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز به امین بودن ایشان معترف بودند و داستان‌هایی از اعتراف ابوجهل بر این مسأله در تاریخ گزارش شده است. همچنین نقل شده زمانی‌که حضرت از سفر تجاری برگشت و نزد حضرت خدیجه رفت، خدیجه در رابطه با او گفت: «ای پسر عمو؛ من به خاطر شرافت نسب، قرابت، راستگویی، اخلاق پسندیده و امانت‌داری تو در بین مردم، به قوم خود افتخار می‌کنم» پس از آن بود که حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها به پیامبر پیشنهاد ازدواج داد.

مردم مکه نیز این ویژگی مهم پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را به خوبی می‌دانستند و اموال مهم و گرانبهای خود را در نزد ایشان به امانت می‌گذاشتند؛ لذا نقل شده وقتی پیامبر مجبور به ترک مکه و هجرت مخفیانه به مدینه شد، به امیرالمؤمنین علیه‌السلام سفارش کرد تنها زمانی از مکه به مدینه هجرت کند که امانت‌هایی را که مردم نزد حضرت گذاشته بودند به صاحبان‌شان باز گرداند.[1]

همچنین تاریخ گواه است که ایشان بعد از به قدرت رسیدن و فتح مکه بدون جنگ و خونریزی، تمام اهل مکه را عفو کردند و فرمودند: «امروز روز مرحمت و مهربانی است.» اهل مکه همان کسانی بودند که 13 سال از هیچ جنایت و اذیت و آزاری نسبت به حضرت دریغ نکردند، مسلمانان را شکنجه و بسیار آزار می‌دادند، جنگ‌های متعددی با مسلمانان داشتند و نزدیکان پیامبر از جمله حضرت حمزه را به شهادت رسانده بودند؛ اما پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در عملی باور نکردنی - حتی برای خود مسلمانان- عفو عمومی اعلام کرد و از همه گناهان آنان گذشت.[2]

اما امروزه جهان غرب برای مقابله با این آیین عزیز، به جای بحث منطقی و پاسخ به براهین و استدلال‌های قوی آن، به توهین و تمسخر روی آورده و در حرکتی ناجوانمردانه به طراحی کاریکاتورهایی از این انسان برگزیده پرداخته است. این کار نه تنها قلب مسلمانان اروپا را به درد آورد، بلکه قلب تمام مسلمانان دنیا را جریحه‌دار کرد و غم بزرگی بر دل آنان قرار داد.

این روزها نیز برخی از رسانه‌ها این موضوع خبر می‌دهند که دولت هلند قصد دارد مجدداً مسابقه کاریکاتور پیامبر عظیم‌الشأن اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله را برگزار کند و مجدداً قلب و جان و روح مسلمانان را به درد آورد.[3]

توهین و تمسخر نسبت به هیچ آیین و هیچ کسی پسندیده نیست و عملی غیر اخلاقی محسوب می‌شود که با فطرت آدمی سازگاری ندارد؛ لذا در هر کجای عالم صورت گیرد، محکوم است و هر چه شخصی که مورد توهین قرار گرفته، بزرگ‌تر و عالی‌مقام‌تر باشد، این عمل زشت‌تر و دردآورتر خواهد بود.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز اشرف مخلوقات و بزرگ‌ترین شخصیت تاریخ است و از جمیع انبیاء و جمیع مخلوقات برتر و بالاتر، از این‌رو توهین به ایشان نیز بدترین توهین و زشت‌ترین توهین است و به هیچ وجه قابل قبول نیست.

ممکن است غرب با بهانه آزادی اندیشه و بیان، این کار را کرده باشد؛ اما باید بداند توهین و تمسخر با نقد و آزادی بیان فرق دارد، ما به هیچ وجه با نقد و سخن و مباحث علمی مخالف نیستیم و دانشمندان اسلامی همیشه از بحث و گفت‌وگو با مخالف استقبال کرده‌اند و با روی باز به سخنان آنان پاسخ داده‌اند. پیامبر اکرم و ائمه اطهار صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین نیز همیشه با مخالفان خود به بحث و گفت‌وگو پرداخته‌اند و نقدهای آنان را پاسخ داده‌اند.[4]

بنابراین توهین و تمسخر با آزادی بیان بسیار متفاوت است، آزادی بیان یعنی نقد عالمانه و استدلال و برهان بر اعتقاد خود، اما در توهین و تمسخر، سخن و نقدی در کار نیست و تنها شخصیت شخص مقابل را مورد هجوم قرار داده و به سخره می‌گیرند و این نهایت تلاش جاهلان و نادانان است. تمدن غرب و به خصوص دانشمندان دانمارک اگر می‌توانند و اهل تفکر و مطالعه هستند، به جای توهین و تمسخر و کاریکاتور پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، بر مبانی قوی و محکم اسلام اشکال و نادرستی این آیین مبین را اثبات کنند تا با این کار از نشر اسلام در اروپا جلوگیری کنند.
* حجت‌الاسلام محمد فرضی‌پوریان استاد حوزه علمیه قم
__________________
پی‌نوشت:
[1]. ویکی شیعه
[2]. برای مطالعه بیشتر به این مطلب مراجعه کنید: https://btid.org/fa/news/121252
[3]. شبکه العالم
[4]. برای مطالعه این مناظرات به کتاب «احتجاجات» از مرحوم طبرسی مراجعه کنید.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط