گزارشی از عملکرد پهلوی اول و ارتش رضاخانی در جریان اشغال ایران/ پس املاک ما چه می‌شود؟

گزارشی از عملکرد پهلوی اول و ارتش رضاخانی در جریان اشغال ایران/ پس املاک ما چه می‌شود؟

در طی این بحران، ارتشی که طی سال‌ها حدود نیمی از بودجه کشور را به خود اختصاص داده بود در کمتر از سه روز فروپاشید.

خبرگزاری تسنیم- معصومه سجادیان؛

پایان حکومت رضاشاه به اشغال ایران در جنگ جهانی دوم گره خورد. هرچند ایران اعلام بی طرفی کرده بود ولی اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیا به بهانۀ واهی عدم اخراج اتباع آلمانی هجوم سراسری خود را به ایران در 3 شهریور 1320 آغاز کرد. در واقع علت اصلی اشغال استفاده از راه آهن برای کمک رسانی به شوروی و همچنین تامین مایحتاج سربازان بود و حضور آلمانی‌ها در ایران کوچک‌ترین اهمیتی برای متفقین نداشت. در 4 شهریور شهرها  بمباران شد. در همان روز رضاشاه  دست به دامان محمدعلی فروغی شد و به خانه اش رفت و از او راه نجات خواست. فروغی از  چهره های صاحب نفوذ و وابسته به انگلیس بود که در به قدرت رسیدن رضاشاه نیز نقش مهمی داشت و واسطه او با انگلیس بود. فروغی توصیه کرد که فوراً دستور آتش بس بدهد. از منظر او هیچ راهی برای حفظ پادشاهی رضاشاه نبود و او باید خاک ایران را ترک می کرد. فروغی تنها قول تلاش برای تداوم سلسله پهلوی به واسطه جانشینی ولیعهد را داد. در 9 شهریور رضاشاه استعفایی را که فروغی تنظیم کرده بود امضا و سلطنت را به محمدرضا واگذار کرد.

 در طی این بحران، ارتشی که طی سال‌ها حدود نیمی از بودجه کشور را به خود اختصاص داده بود در کمتر از سه روز فروپاشید. فرماندهان و به تبع آن سربازان بدون هیچ مقاومتی گریختند و حتی تفنگ ها را به زمین انداختند تا سبک بارتر شوند. این فرار تا به حدی بود که بعضی از واحدهای لشکر خراسان تا بندرعباس رسیدند. در گزارشی گفته شده است ارتش شوروی در تمام مسیر خود از شمال ترکمن صحرا تا گرمسار فقط با یک افسر برخورد کردند و آن هم رئیس شهربانی شاهرود بود که یک روز تمام از او بازجویی می کردند که علت فرار نکردن او چیست؟! گزارش سرتیب میرحسین یکرنگیان می تواند وضعیت اسفبار ارتش را تاحدودی ترسیم کند. «در بعضی لشگرها سهمیه فشنگ هر نفر اعم از افسر، درجه دار و سرباز 36 فشنگ بود. مسلسل ها هم فقط برای نیم ساعت تیراندازی فشنگ داشتند. وسایل نقلیه در لشگرها تقریبا هیچ بود. لشگرها حتی برای یک هفته خوار و بار نداشتند و روزانه از انبار غله آرد دریافت می کردند...سازمان لشگرها حتی برای زمان صلح نیز به طور صحیح سازماندهی و طراحی نشده بودند و به جای آنکه لشگرهای مرزی کشور تقویت شوند، لشگرهای 1 و 2 مرکز را تقویت می کردند. لشگرهای 1 و 2 از هر نظر مجهز بودند...در حالی که مهم ترین لشگرهای مرزی اصلا نمی دانستند که زرهپوش و تانک چه شکلی هستند و از آن ها چه کاری ساخته است.»  

از همین تقسیم بندی تجهیزات و نیروهای ارتش کاملا مشخص است که قسمت اعظم قوای ارتش رضاشاه برای سرکوب های داخلی سازماندهی شده بود. دو لشگر قوی و مجهز در مرکز برای سرکوب اعتراضات مردمی و یا کودتای احتمالی بوده است. حفظ تمامیت ارضی در مقابل بیگانگان هیچ گاه هدف رضاشاه نبود زیرا  او به دست همین بیگانه و با کودتا به قدرت رسید و ترس این را داشت که با کودتای دیگری کنار گذاشته شود. تمام نیروی ارتش در سالهای پهلوی اول با شعار ایجاد امنیت صرف سرکوب و ارعاب مردم شد. مردم از غارت و اخاذی ارتشیان در امان نبودند و به گفته نائب کنسول آمریکا در بوشهر ارتشی ها قدم به قدم در شهر می گشتند و هر کسی را می دیدند می گرفتند و وادار به بیگاری در زیر آفتاب می کردند. در جای دیگر وابسته نظامی انگلیس در تهران گفته است «از تمام منابع گزارش می رسید که در سرتاسر کشور تقریبا با تنفر از رضاشاه یاد می کردند  این اساسا به خاطر سوءاستفاده امرای ارشد ارتش بود». یکی از مهم ترین اقدامات ارتش رضاشاهی، تضعیف و نابودی عشایر و ایلات بود. عشایر همواره از اصلی ترین پایه های اقتصادی و نظامی کشور بودند. آن ها علاوه بر تامین نیازمندی های خود محصولات را به شهرها می فرستادند و حتی گوسفند و اسب به خارج از کشور صادر می کردند که نشانه خود کفایی ایران بود. از سوی دیگر آن ها همواره از مرزها در مقابل بیگانگان دفاع کردند. رضاشاه با خلع سلاح و یکجانشین کردن عشایر کمر به نابودنی یکی از ارکان قدرت کشور بست. زیرا یکجانشینی و به اصطلاح تخته قاپو کردن یک ایل در قدیم به منزله کیفری بسیار سخت بود چون در این صورت احشام ایل از بین می رود. این در حالی بود که همین عشایر در جنگ جهانی اول بسیار دلاورانه تر و افتخارآمیزتر از ارتش رضاشاهی نمایان شدند.

در طی جنگ جهانی دوم راه آهن و تمام تجهیزات و امکانات ایران به خدمت شوروی و انگلیس درآمد. ورود متفقین مانند جنگ جهانی اول غارت اموال و غلات مردم را در پی داشت و .با این که هیچ مقاومت و جنگی صورت نگرفت 4 میلیون نفر از مردم بی پناه ایران به دلیل قحطی و بیماری از دنیا رفتند. این در حالی است که در طی 8 سال دفاع مقدس حدود 200 هزار نفر در مقاومتی افتخارآمیز به شهادت رسیدند و  نگذاشتند که حتی یک وجب از خاک ایران جدا شود. علی رغم نمونه های بسیار دیگر، تنها همین تجربه شهریور 1320 و مقایسه آن با دفاع مقدس کافی است که نشان دهنده نتیجه شوم تسیلم در برابر بیگانه باشد. البته در دوره رضاشاه علاوه بر اینکه  ایران به طور کامل در زمان جنگ اشغال شد، در زمان صلح هم خاک کشور در امان نماند و به خوشایند بیگانه جدا شد. برای نمونه در پیمان سعدآباد 800 کیلومترمربع اراضی مرغوب شامل کوه آرارات کوچک و دامنه‌ها و اراضی اطراف آن به ترکیه واگذار شد. همچنین در مذاکرات بر سر رود هیرمند با حکمیت انگلیسی ها، میزان سهم آب ایران از رود هیرمند به یک‌سوم تقلیل پیدا کرد و منطقه چکاب و مناطق نمک خیز مرز، به افغانستان رسید. بر اساس پیمان آخال که بین ایران و شوروی بسته شد، دهکده ای به نام فیروزه که بر اساس تقسیم بندی جزو ایران بود، به دست شوروی افتاد. از آنجا که رضاشاه عنصری وابسته انگلیس بود جای تعجب ندارد که در ایام صلح و جنگ در خدمت آن ها باشد و تنها نگرانی اش قدرت و اموال شخصی باشد. چنانکه  هنگام ارائه گزارش های اشغال مناطق شمال و جنوب غرب کشور، یک مرتبه رضاشاه بی شرمانه گفت: «پس املاک ما چه می شود؟ این نقاط که تمام املاک ما است!»

ارتش ,

نکته ای که در اشغال ایران در شهریور 1320 جلب توجه می کند، نبودن مقاومت های مردمی برخلاف جنگ جهانی اول است. در جنگ اول مبارزات مردمی به دنبال فتوای جهاد علما صورت گرفت. برای نمونه در شمال کشور نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان در مقابل شوروی به راه افتاد و در جنوب شاهد مبارزه دلاورانه رئیسعلی دلواری و نیروهایش هستیم. ولی در جنگ دوم علاوه بر گریختن ارتش پوشالی، مقاومت مردمی نیز تشکیل نشد. در واقع بعد از دیکتاتوری 20 ساله، حکومت پهلوی دیگر پشتوانه مردمی نداشت. در این سال ها علما که در جنگ جهانی اول با فتواهای جهاد، مردم را تشویق به مقاومت می کردند، تضعیف شدند. عشایر خلع سلاح و پراکنده شده بودند. خفقان و ظلم مردم را تا به حدی از  حکومت بیزار کرده بود که علی رغم اوضاع اسفبار اشغال کشور و قحطی، از پایان دیکتاتوری رضاشاه خوشحال بودند. تلخی دوران رضاشاه باعث شده بود که مردم قحطی و هجوم بیگانه را به آن ترجیح دهند و این از منظر حامیان و کسانی که او را روی کار آورده بودند پنهان نبود. چنانکه سفیر انگلیس می گوید «ایرانیان انتظار داشتند که ما در مقابل اشغال کشور حداقل آنان را از دست شاه مستبد نجات دهیم»  و در گزارشی، وابسته مطبوعاتی انگلیس در تهران چنین می نویسد: «اکثریت مردم از شاه متنفرند و از هرگونه تغییری استقبال خواهند کرد. به نظر می رسید که این مردم حتی گسترش جنگ در ایران را به بقای رژیم حاضر ترجیح خواهند داد.» برکناری رضاشاه در واقع خواسته مردم ایران بود و اگر حفظ او ممکن بود به هیچ وجه از قدرت کنار گذاشته نمی شد. انگلیس پس از مشورت با فروغی که از  روسای لژ فراماسونری بود، محمدرضا را بر سر کار آورد. با این حال سفیر انگلیس با حسرت از رضاشاه و اقدامات او یاد می کند: «فروغی گر چه می دانست که یافتن جانشینی برای رضاشاه که به همان شکل اعمال قدرت کند غیر ممکن است، سرانجام به این نتیجه رسید که آن اصلاحات را با وجود رضاشاه نمی توان حفظ کرد.» انگلیس که بقای رضاشاه را ممکن نمی دید، موجی از انتقادات رسانه ای را علیه او آغاز کرد. رادیو بی بی سی شروع به پخش برنامه های فارسی از پیش آماده شده کرد و با آب و تاب از سوء اداره، حرص و بی رحمی های رضاشاه حکایت کرد. هم چنین در بین مردم پوسترهایی با عناوینی چون «دیکتاتورها شکست خواهند خورد» پخش کردند و وعده رفاه اقتصادی به مردم دادند! وعده ای که با به تاراج بردن ذخایر نفتی، غارت غلات، ایجاد قحطی و مرگ 4 میلیون ایرانی عملی شد.

ارتش ,

شهریور 1320 نمایانگر ذلت وابستگی به انگلیس و هر قدرت دیگری همچون انگلیس است. رضاشاهی که از لحظه اول با تکیه به بریتانیا کودتا کرد و قدم به قدم اعمال خود را در راستای اهداف آن ها قرار داد و از هیچ ظلم و قساوتی بر مردمش در این راه کوتاهی نکرد، عاقبت به دلیل تمام شدن تاریخ مصرفش به دست همان انگلیس کنار گذاشته شد. با این حال رضاشاه در مقابل اربابش تا آخرین لحظه زبون بود و مراتب خدمتگزاری خود را یادآور شد. چنانکه در خاطرات سر اسکراین مامور تبعید رضاشاه آمده است که تنها اعتراض رضاشاه در برابر اشغال و برکناری اش این بود که گفت «آخر چرا انگلیسی ها نگفتند که به کمک من احتیاج دارند؟ من می توانستم تمام راه آهن سراسری ایران را در اختیارتان بگذارم.»

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران