اندیشکده| آمریکا در میانه انقلاب دیگری است
«لی ادواردز» از اعضای اندیشکده آمریکایی بنیاد هریتیج، در مقاله ای با اشاره به تحولات سیاسی اخیر در آمریکا و بخصوص اعتراضات ضد تبعیض در این کشور، نوشت: ما در میانه انقلاب دیگری هستیم که بر هر نهادی اثر خواهد گذاشت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ادواردز در این مقاله که در وبسایت این اندیشکده منتشر شده، نوشت: انقلاب فرانسه به نام آزادی، فرهنگ و سیاست رژیم قبلی را زدود اما به گیوتین ختم شد. انقلاب آمریکا نیز نظم سیاسی جدیدی ایجاد کرد که حرف آن این بود که «ما مردم» باید حکومت کنیم و انقلابیون این کار را تحت قانون اساسی آمریکا انجام دادند و انقلاب بولشویکی نیز منجر به مارکسیسم و لنینیسم و در نهایت مرگ بیش از 100 میلیون انسان شد. ما اکنون در میانه انقلاب دیگری هستیم که بر هر نهادی از سیاسی و اقتصادی گرفته تا فرهنگی و از کاخ کنگره گرفته تا وال استریت و هالیوود تاثیر خواهد گذاشت.
نویسنده در ادامه با طرح این سوال که کدام انقلاب میتواند هدایتگر آمریکا به سمت ارایه پاسخ به چالش نژادپرستی سیستمی باشد و از مهمترین رکن جمهوریت آمریکا یعنی آزادی حمایت کند؟ پیشنهاد میکند که باید میان انقلاب فرانسه و انقلاب آمریکایی یکی را انتخاب کرد.
در این مقاله آمده است: سمبلها و نشانهها در هر انقلابی مهم هستند و آنها هیچ گاه به اندازه عصر شبکههای اجتماعی اهمیت نداشتهاند. اما چه سمبلی میتواند نشانه این انقلاب باشد. گیوتین یا قانون اساسی؟ یا کدام گزاره میتواند شعار انقلاب باشد؟ جان سیاهان مهم است یا شعار «یکی از میان همه» (شعار پیشنهادی جان آدامز، بنجامین فرانکلین و توماس جفرسون در 1776)؟
ادواردز میافزاید: آمریکاییها کجا باید اختلافات را حل کنند در کنگره یا کف خیابانهای سیاتل، مینیاپولیس و دیگر شهرها؟ میرات این کار چه خواهد بود. آزادی یا ستم؟ در این بحرانها سمبلها میتوانند متحدکننده و امیدبخش باشند و در عین حال میتوانند به خشم و تفرقه کمک کنند.
در ادامه این گزارش با طرح این سوال که در هفتههای گذشته کدام سمبلها مطرح بودهاند، آمده است: یک پلیس سفیدپوست یک مرد سیاهپوسیت را با گذاشتن زانو بر گردن خفه کرده و از پای درآورد و معترضان در واکنش به این امر یک کلیسای قدیمی آن سوی کاخ سفید را به آتش کشیده و تخریب کردند و یا با رنگ به مجسمه یادبود لینکلن پاشیدند و تلاشهایی نیز در دیگر شهرها از جمله سیاتل در این راستا صورت گرفت.
این گزارش در ادامه به ذکر مواردی مشابه از اعتراضاتی پرداخت که در چند هفته گذشته در سراسر آمریکا از دانشگاهها یا مراکز علمی یا حتی هالیوود در قبال این تبعیض نژادی صورت گرفتنداز جمله حمله به مجسمهها، حذف فیلم بربادرفته از آرشیو شرکت اچبیاو. نویسنده همچنین این سوال را مطرح می کند که آیا این موارد به صورتی موردی بودهاند یا این که به یک الگو بدل شدهاند؟ آیا هدف معترضین پایان دادن به نژادپرستی در آمریکا بوده یا این اقدامات پایانی بر آزادی نهادینه شده و یا کثرتگرایی سیاسی در آمریکا بود؟
در این مقاله همچنین با پیشنهاد راهکارهایی برای پایان دادن به خشونت و حفاظت از آزادی در آمریکا، آمده است: آنچه که ما باید انجام دهیم این است که آزادانه اعتراف کنیم که نژادپرستی واقعی در آمریکا حکفرما است و این نه تنها یک نژادپرستی سیستمی بلکه یک نژادپرستی نظاممند است.
از دیگر اقداماتی که نویسنده این مقاله در این راستا پیشنهاد میکند: حمایت از گردهمایی ملی درباره نژادپرستی است که در آن همه آمریکاییها از هر نژاد، فرقه و یا سبقه اقتصادی و اجتماعی حضور داشته باشند. همچنین باید از گفتوگوی بزرگ ملی درباره نژادپرستی در آمریکا حمایت کرد.
وی میافزاید: حمایت از تدوین قانونی که مانع از استفاده بیشاز حد از زور توسط پلیس شده یا مانع از تفتیش منازل بدون حکم شود و همچنین مانع از استفاده زودهنگام از گاز اشک آور در مقابله با اجتماعات مردمی و همچنین تخریب یادمانها در پایتخت یا دیگر شهرها شود، اهمیت دارد.
در انتهای این مقاله نویسنده به آمریکاییها توصیه میکند که در الگوگیری در انقلاب خود از روش خود انقلاب آمریکا و نه انقلاب فرانسه بهرهگیری کنند.
انتهای پیام