نکاتی جالب از پیشینه تجاوز عراق به ایران/ اشغال «غرب کرخه» در هجوم سراسری چگونه اتفاق افتاد؟

عراق در طول ماه های پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا آغاز رسمی جنگ، بارها اقدام به پخش سلاح، تجهیزات خرابکارانه، بمب‌گذاری و تجاوزات متعدد و مکرر به نقاط مرزی و پاسگاه ها می‌کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، به مناسبت هفته دفاع مقدس و آغاز حمله سراسری رژیم بعث عراق به خاک کشورمان به موضوع «چگونگی حمله و اشغال غرب کرخه» پرداخته ایم و در این یادداشت دلایل حمله به دروازه خوزستان را یادآور شده ایم:
 

عراق و پیشینه تجاوز در غرب کرخه

 از منظر راهبردی، غرب کرخه به عنوان گلوگاه خوزستان شناخته می‌شود و محدوده عملیاتی آن  مثلث فرضی است که  یک ضلع‌اش شهر مهم دزفول و ضلع دیگر آن شهر دهلران  و ضلع سوم در  چزابه  قرار دارد و حدود 320 کیلومتر است که 20 درصد مرز ایران با عراق را در برمی گیرد.

عراق در طول ماه‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا آغاز رسمی جنگ بارها در این منطقه اقدام به پخش سلاح و تجهیزات خرابکارانه و بمب‌گذاری و تجاوزات متعدد و مکرر به نقاط مرزی و پاسگاه ها می‌کرد.

دره بجلیه در ارتفاعات جبال حمرین مرکز توزیع سلاح و تجهیزات خرابکاران  توسط استخبارات عراق بود؛ بدین ترتیب که عموم بمب‌گذاران پس از آموزش در قلعه صالح و عماره تجهیز می‌شدند و سپس از منطقه ی بجلیه وارد خاک ایران شده و اقدام به خرابکاری می‌کردند.

عراق می کوشید عشایر منطقه غرب دزفول را اجیر کرده و توزیع سلاح و خرابکاری را به آنها واگذار کند، اما با به نتیجه نرسیدن این طرح،  سلاح های دریافتی به سپاه دزفول تحویل داده می شد.

مقابله سپاه پاسداران با خرابکاران   

به منظور مقابله با اقدامات خرابکاران رژیم بعثی در اوایل سال 1358 سپاه دزفول با هماهنگی ارتش جمهوری اسلامی ایران در پادگان پای پل کرخه مستقر و با برقراری گشت شبانه‌روزی، رصد و کنترل  فعالیت‌های  مرزی را تحت نظر قرارداد و تا آغاز رسمی  جنگ تحمیلی  نقش اساسی در مقابله با  خرابکاری ضدانقلاب منطقه و تجاوزات مرزی عراق ایفا کرد. سپاه دزفول در چند مرحله علیه نیروهای مزدور عراق وارد عمل شده و ضرباتی به آنها وارد کرد.

در روزهای قبل از جنگ به منظور  تامین منطقه و تقویت پاسگاه‌های مرزی غرب کرخه از مجموع سپاه‌های شوش، دزفول، اندیمشک، شوشتر و بهبهان نیرویی به استعداد حدود دو گردان و هر گردان به استعداد 150 تن در کنار دو گروهان نیروهای ژامدارمری در منطقه از فکه تا طلاییه واز چیلات تا سیمده را پوشش می‌دادند. همچنین سپاه پاسداران دزفول در هنگامه هجوم سراسری دشمن به غرب کرخه دو گردان نیروی 300 نفره عملیاتی با پشتیبانی هر گردان 200 نفر در کنار نیروهای تیپ 2 دزفول در عین خوش  و تیپ 37 شیراز در دوسلک، و یک گردان در پادگان پای پل نیز به عنوان احتیاط مستقر کرده بود که با آغاز هجوم سراسری علی‌رغم نداشتن هیچگونه مسئولیت رسمی و سازمانی، در کنار قوای ارتش  و با سلاح های سبک به مقابله با مهاجمین پرداختند.

ماموریت ارتش جمهوری اسلامی

برابر طرح دفاعی ابوذر نیروی زمینی ارتش که قبل از انقلاب برای مقابله با تهاجم احتمالی عراق به خاک ایران تهیه شده بود، ماموریت  پدافند استان خوزستان، برعهده لشکر 92 زرهی اهواز  بود. این یگان وظیفه داشت هرگونه حمله و پیشروی متجاوزین به خوزستان را سد کرده و تا زمانی که لشکر 16 قزوین به خوزستان رسیده  و با کمک این یگان تعرض متقابل کرده متجاوزین را از مرز عقب رانده و بنا به دستور وارد خاک عراق شوند؛ منطقه کلی تحت مسئولیت  پدافند لشکر 92 از سد گنجان چم در ایلام آغاز و تا دهانه فاو در خلیج فارس گسترش می یافت و منطقه غرب کرخه از رودخانه دوییرج تا پای پل کرخه به تیپ دو دزفول از لشکر 92 زرهی واگذار شده بود، با هجوم سراسری دشمن  و به منظور کمک به مقابله تیپ دو با قوای مهاجم  یک گروه رزمی از تیپ 37 شیراز به همراه گروه رزمی  138 پیاده و گروه رزمی 141 پیاده از لشکر 21 حمزه به کمک  تیپ دو در غرب کرخه حضور یافتند.

تقویت یگان‌های ارتش در غرب کرخه

دو لشکر پیاده گارد شاهنشاهی و لشکر گارد جاویدان از 18 روز قبل از آغاز جنگ در 12 شهریور 1359 شروع به ادغام کردند و لشکر 21 حمزه را با 4 تیپ تشکیل دادند. دو تیپ از لشکر 21 حمزه در روز 13 مهر ماه سال 1359، یعنی دو هفته پس از آغاز جنگ، وارد منطقة دزفول شد. به علت کافی نبودن وسایل حمل‌ونقل و محدود بودن امکانات راه‌آهن، مجموعاً 4 ماه طول کشید تا کل امکانات لشکر 21 در منطقة عملیاتی دزفول مستقر شود.

نخستین واحدهای لشکر 16 زرهی قزوین هم 16 روز پس از آغاز جنگ، وارد منطقة سبزآب دزفول شد. دلیل این تأخیر عبارت بود از بمباران دشمن و قطع راه‌آهن سراسری در دوکوهه، 2 تیپ از این لشکر در اواخر آذرماه 1359، یعنی 3 ماه پس از شروع جنگ، خود را به منطقة اهواز رساندند؛ کمبود امکانات ترابری از جمله قطار، همچنین ظرفیت محدود راه‌آهن (در حد ترابری روزانه تنها 10 دستگاه تانک) و نیز درگیر بودن بخشی از استعداد این لشکر در کردستان، موجب کندی حرکت واحدهای آن به جبهه بود.

ایران از روز اول مهر ماه 1359، به منظور جبران کمبود نیروی انسانی در ارتش، سربازان منقضی خدمت سال 1356 را به خدمت فراخواند. به این ترتیب حدود 85 هزار سرباز به ارتش پیوست و کمبود یگان‌‌های نیروی زمینی ارتش را تا حدود زیادی برطرف کرد.

سازمان دفاعی  ارتش

 سازمان تقویت شده  پدافندی ارتش در غرب کرخه در  هنگام هجوم سراسری ارتش عراق شامل یگان‌های زیر بود.

  1. تیپ 2 زرهی یشکر 92
  2. گردان 283 سوارزرهی لشکر 92 زرهی
  3. گروه رزمی 37 زرهی از تیپ 37 زرهی
  4. گروه رزمی 138 پیاده لشکر 21 حمزه ( لشکر 2 مرکز)
  5. گروه رزمی 141 پیاده لشکر 21 حمزه ( لشکر 2 مرکز)

تهاجم به غرب کرخه

از جمله اهداف مهم ارتش عراق برای تسلط کامل بر خوزستان، تصرف زمین وسیع و گسترده غرب رود کرخه در منطقه شوش و دزفول بود. به دلیل گستردگی زمین و عمق اهداف،‌ دو لشکر 1 مکانیزه و 10 زرهی ارتش عراق مأموریت داشتند تا با استفاده از معابر وصولی منطقه، شامل دو معبر فکه ـ چنانه ـ غرب شوش و شرهانی ـ عین‌خوش ـ پل نادری و با عبور از رود کرخه و قطع جاده اندیمشک ـ اهواز، دروازه شمالی استان خوزستان  را مسدود و ارتباط خوزستان با سایر نقاط کشور را  قطع کند.

بر این اساس، از بعدازظهر 31 شهریور 59 پس از بمباران مراکز نظامی از جمله پایگاه چهارم هوایی دزفول و پادگان کرخه (محل استقرار تیپ 2 زرهی لشکر 92 زرهی اهواز) نیروهای زرهی و مکانیزه ارتش عراق به پاسگاه‌های مرزی ایران  از چیلات تا صفریه  را مورد هجوم قرار دادند.

محور فکه

ارتش عراق  ماموریت حمله  در این جبهه  را به لشکر 1 مکانیزه واگذار کرده بود؛ خط حد این لشکر از پاسگاه صفریه تا فکه و مانور پیشروی آن  از مسیر حلفائیه  مرز فکه - ارتفاعات برقازه و دوسلک- چنانه- ارتفاعات ابوصلیبی خات، به رودخانه کرخه در غرب شهر شوش می  رساند.

اقدامات قبل از حمله دشمن

در روزهای 29 شهریور 59  قوای دشمن با 50 دستگاه تانک در غرب پاسگاه های سمیده، فکه و صدام  استقرار و ابتدا به پاسگاه دویرج حمله و ارتباط زمینی فکه و سمیده را قطع کرد  اما با از دست دادن 26 دستگاه تانک عقب نشینی کرد  صبح روز 31 شهریور اما دشمن با اجرای آتش تهیه سنگین و هجوم 38 تانک در ساعت 4 صبح  ابتدا پاسگاه فکه را اشغال کرد اما با هجوم مجدد مدافعین و انهدام 8 تانک پاسگاه ویران شده آزاد شد؛ در ادامه با تهاجم  قوای دشمن پاسگاه دویرج ابتدا محاصره و در بعد از ظهر 31 شهریور سقوط کرد.

شرح حمله

 در سپیده دم  روز اول مهرماه 59 تیپ 27 از لشکر یک مکانیزه سپاه سوم با یورش به پاسگاه های فکه تا صفریه پیشروی خود را آغاز کردند؛ در این محور که  فرماندهی پدافند آن را  تیپ 37 زرهی شیراز برعهده داشت در کنار نیروهایی از سپاه دزفول و ژاندارمری با آمادگی قبلی  به مقابله دشمن پرداختند. نبرد در ساعت 14 به اوج خود رسید تعداد 10 دستگاه تانک‌های دشمن منهدم شد و تا پایان روز 3 بار به پاسگاه فکه حمله کرد اما با مقاومت مدافعان مجبور به عقب‌نشینی شد.

دوم مهرماه سال 59 عدم موفقیت دشمن در دو روز گذشته برای اشغال پاسگاه فکه باعث شد سپاه یکم  با تجدید قوا و با توان مضاعف سحرگاه دوم مهر هجوم بی امان خود را  با پشتیبانی  هوایی و آتش سنگین توپخانه آغاز کند. با مجروح شدن فرمانده تیپ 37 در پایان روز دوم و کمبود مهمات و آذوقه و تلفات وارده، باعث  شکسته  شدن مقاومت شد و مدافعان به‌ناچار با انجام عملیات تاخیری،  عقب نشینی کرده و در اولین مواضع تاخیری در تنگه رقابیه و تپه‌های  برقازه و دوسلک به تحکیم مواضع پرداختند. با عقب‌نشینی مدافعان  قوای دشمن  نیز به پیشروی ادامه داده تا نزدیکی تپه برقازه، پیش آمدند.

سوم مهرماه سال 59  با شروع روز سوم مهر مدافعان که در مواضع تاخیری محور برقازه  حالت دفاعی گرفته بودند،  مورد هجوم واحد‌های  لشکر 10 قرار گرفتند.  تبادل آتش و درگیری ساعاتی ادامه یافت، لیکن  مهاجمین موفق نشدند در مواضع خودی  رخنه کنند. در  این روز همچنین  موقعیت قوای خودی با حضور گردان 138 و 141  از تیپهای 1و2 لشکر 21 حمزه تقویت شده بود.

چهارم مهرماه سال 59 در روز پنجم در محور برقازه،‌ لشکر 1 عراق مواضع رزمندگان تیپ 37 شیراز و گردان 138 را زیر آتش شدید گرفت و کوشید که هرچه سریعتر آنها را عقب بزند و خود را به تپه‌های ابوصلیبی خات، که دارای اهمیت نظامی است و بر بخش بزرگی از منطقه تسلط دارد برساند، لیکن مدافعان خودی از دستیابی دشمن به مواضع برقازه جلوگیری کردند.  

پنجم مهرماه سال 59 در این روز قوای دشمن تلاش کرد تا با دور زدن مواضع مدافعین در برقازه به انهدام آنها بپردازد، لذا با اگاهی رزمندگان خودی از این تلاش دشمن در ساعت 22  با عقب نشینی در  مواضع ابوصلیبی خات مستقر شده و به همراه یک آتش بار 130 میلی متری که از اصفهان وارد منطقه شده بود به تحکیم مواضع پرداختند.

ششم مهرماه سال 59  در این  روز در حالی که محور جاده عین‌خوش تا 4 کیلومتری پل نادری در اشغال دشمن بود، نیروهای تیپ 37 زرهی شیراز و گردان‌های 138 و 141 پیاده ارتش که در محور جنوبی در مواضع دوسلک مقاومت می‌کردند، مورد هجوم دشمن واقع شدند بدلیل مسدود شدن عقبه  و قطع خطوط تدارکاتی علارغم ایجاد استحکامات دفاعی محکم و مقاومت جانانه در مقابل دشمن اما ناگزیر به عقب نشینی شدند. در این عقب‌نشینی چون سه‌راهی قهوه‌خانه در تصرف عراقی‌ها بود، آنها ناچار با به جای گذاشتن وسایل و تجهیزات خود، از گدارهای در حد فاصل شوش و عبدالخان از کرخه عبور کردند که متأسفانه عده‌ای از سربازان در این رودخانه غرق شدند. بدین ترتیب دشمن در روز هفتم جنگ موفق شد از تپه های برقازه تا هاشیه غرب کرخه را بدون هرگونه مقاومت طی کرده و در پشت رودخانه مستقر شود.

همچنین در روز 6 مهرماه 1359  لشکر 1 مکانیزه در ادامه پیشروی خود، پایگاه راداری نیروی هوایی ارتش در ابوصلیبی خات را که اهمیت زیادی برای کنترل هوایی منطقه داشت، تصرف و اکثر افراد آن را که حدود 200 نفر بوده‌اند با خود به اسارت برد. از این پایگاه تنها 40 نفر موفق شدند تا خود را به عقب برسانند. نیروی هوایی دو سایت موشکی هاگ به نام‌های سایت های4 و 5 در دو طرف پایگاه رادار احداث کرده بود که آنها نیز به دست ارتش عراق افتاد.

توقف ارتش عراق

لشکرهای 1 و 10 عراق که از نوار مرزی تا کرخه را ظرف یک هفته به اشغال خود در آورده بودند، در غرب این رودخانه به عنوان مانعی طبیعی توقف کردند و به انتظار نشستند تا یگان‌های مأمور به سمت اهواز (لشکرهای 9 زرهی و 5 مکانیزه) پیشروی کنند. شایان ذکر است که سپاه سوم ارتش عراق مأموریت داشت لشکرهایش را به‌طور هماهنگ به اهداف موردنظر برساند.

مقاومت تیپ 37 شیراز

در 3 روز اول تهاجم ارتش عراق، در محور فکه که گروه رزمی زرهی 37 شیراز به فرماندهی سرگرد رامین، آرایش گرفته بود، مقاومت خوبی صورت گرفت. این گروه رزمی با استعدادی در حدود 2 گردان در شیخ قندی واقع در غرب تپه‌های برقازه به اتفاق گروه‌های رزمی 138 و 141 پیاده اعزامی از لشکر 21 حمزه تا روز پنجم مهر ماه 1359 حضور داشتند ولی پس از عقب‌نشینی تیپ 2 لشکر 92 زرهی ارتش که موجب بسته شدن مسیر تدارکاتی و عقبه‌اش در سه راهی قهوه خانه شد، تانک‌ها، نفربرها، سلاح‌ها و تجهیزات خود را بر جای گذاشت و عقب‌نشینی کرد. باقیمانده گروه رزمی 37 در روز 6 مهر ماه در شرق رودخانه کرخه مستقر شدند.

سر لشکر وقیق السامرایی در باره ناکامی عراق در  عبور از کرخه می‌گوید:

 لشکر 10 زرهی به فرماندهی سرتیپ ستاد هشام صباح الفخری نتوانست دشت نادری را برای عبور از کرخه  به تصرف خود در آورد و زمینه قطع راه ارتباطی اهواز – تهران و اشغال دزفول  و پایگاه هوایی آن را فراهم کند. علت شکست این عملیات ناکافی بودن نیروهای مهاجم، استقرار یک نیروی قدرتمند و پر تعداد ایرانی در برابر نیروهای عراقی و مساعد بودن زمین برای دفاع از دزفول بود و لشکر یک نیز در عبور از رودخانه کرخه در منطقه شوش ناکام ماند و تلاش کرد تا از منطقه شاخه های متعدد رودخانه عبور کند اما یگان‌هایی از لشکر 21 پیاده ایران شدیداً در برابر عبور نیروهای عراقی از رودخانه مقاومت کردند.

محور شرهانی

در این محور، لشکر 10 زرهی تحت امر سپاه سوم  ارتش عراق،  ماموریت داشت از محور عملیاتی علی غربی-  پل رمیله برروی رودخانه طیب حمرین- روبوط- رودخانه میمه  موسیان-  عین‌خوش و دشت عباس  با 13 گردان مانوری که دارای 280 دستگاه تانک و 90 عراده توپ صحرایی پشتیبانی می‌شدوارد عمل شده با رساندن خود به پل نادری از رودخانه کرخه عبور کرده و با قطع راه ارتباطی اهواز ـ تهران، پایگاه هوایی دزفول را به تصرف درآورده و شهرهای اندیمشک و دزفول را اشغال کند. خط حد این یگان از پاسگاه سمیده تا چیلات بود در این محور ، تیپ 2 زرهی دزفول  به فرماندهی سرهنگ امرالله شهبازی آرایش گرفته بود.

اقدامات قبل ازحمله ارتش عراق

در روزهای 18 و 19 شهریور قوای عراقی  قصد تصرف پاسگاه سمیده را داشتند که با مقاومت یگان‌های خودی حمله آنها دفع شد. در روز 23 شهریور به منظور تقویت غرب کرخه 650 نیروی گروه رزمی 138 به عنوان احتیاط  وارد منطقه شدند. در روز 25 شهریور 59 پاسگاه‌های سوبله و رشیده و 26 شهریور 59 پاسگاه  بیات با قوای مهاجم عراقی درگیر بودند. در روزهای 27 تا 29 شهریورماه پاسگاه سمیده در زیر آتش دشمن بوده و بارها درگیری نزدیک به وقوع پیوسته و قوای دشمن تا رودخانه دویرج پیشروی می‌کند و حدود 200 دستگاه تانک دشمن در عرض 20 کیلومتر از نهر عنبر تا ربوط مستقر می شوند.

شرح حمله  سراسری

 ساعت 6 صبح روز اول مهرماه سال 59 تیپ 17 زرهی از لشکر 10 با عبور از مرز و حمله به پاسگاه های ایران از شمال پاسگاه جم سری تا سمیده را به اشغال خود در آورد و با 10 کیلومتر پیش روی در عمق تا ساحل غربی رودخانه دویرج هدف مرحله اول عملیات را تامین می‌کند. با سقوط پاسگاه ربوط لشکر 10 سپس یک واحد خود را به سمت موسیان گسیل کرده  و با زیر آتش قراردادن جاده عین‌خوش ـ دهلران، جناح چپ خود را تأمین کرد. اگرچه دشمن در پیشروی خود با مقاومت چندانی روبرو نشد ولی عوارض طبیعی زمین  و عدم شناخت دشمن از جغرافیای منطقه  تا حدودی  پیشروی دشمن را کند و در نتیجه پس از 22 ساعت از آغاز حمله به ساحل غربی دویرج رسید و مختل کرد. با دستیابی عراقی‌ها به پل جم سری که تنها پل خودی بود نیروهای مدافع در جنوب این پل محاصره شدند و ارتش عراق ضمن اشغال پاسگاه‌های مرزی تاسیسات نفتی عین خوش را نیز در مسیر حرکت خود تصرف کردند.

 دوم مهرماه، روز توقف دشمن

در این روز  دو تیپ 17 و42  لشکر 10 عراق به طرف عین‌خوش، که نیروهای تیپ 2 زرهی و گردان 283 سوار زرهی از لشکر 92 اهواز و 60 تن از پاسداران دزفول در آنجا مستقر بودند، حرکت کرد و پس از عبور از رودخانه دویرج، در شرق این رودخانه تا نزدیکی عین‌خوش پیشروی کرد. با نزدیک شدن دشمن به عین خوش مقاومت مدافعان  شدت یافت ومانورهای قوای دشمن نتوانست سد مدافعان را بشکند و با انهدام 12 تانک و غنیمت یک تانک و با وجود ادامه نبرد تا پایان روز اما بدون اینکه دشمن به  اهدافش برسد، متوقف شدند.

سوم مهرماه، روز سقوط عین خوش

ساعت 4/15 دقیقه بامداد لشکر 10 حمله به مواضع مدافعان از دوجناح  آغاز کردند و تا ساعت 8 صبح عین خوش را به محاصره کامل در آوردند؛  این در حالی بود که یگان‌های مدافع قبل از آن عین خوش را ترک کرده و به عمق 90 کیلومتر عقب نشینی کرده بودند؛  متعاقب این وضعیت  ارتش عراق دو فلش  انتخاب کرد یک فلش به استعداد یک گردان به سمت موسیان تغییر جهت داد و آن  شهر را اشغال کرد، فلش دیگر با دو گردان  به سوی امام زاده عباس پیشروی کرد.

چهارم مهرماه، روز اشغال دشت عباس

در ضمن عقب نشینی از عین خوش سازمان تیپ 2 لشکر 21 حمزه از هم پاشید اما  با تلاش تعدادی از فرماندهان حاضر در منطقه، تیپ 2 دزفول مجدداً‌ با مختصر سازماندهی  و به همراه 150 تن از پاسداران  بر روی تپه علی گره‌زد و تپه های شمال دشت عباس موضع گرفتند. همزمان نیروهای  تیپ 42 از لشکر 10 عراق نیز از صبح روز پنجم  به پیشروی خود در محور عین‌خوش، در شمال و جنوب جاده گسترش یافت و با خنثی کردن مقاومت‌های پراکنده، به طرف دشت‌عباس پیشروی کرد و در این منطقه مستقر شدند.

تسلط دشمن برعلی گره زد

 پنجم مهرماه سال 59با آغاز روز ششم دو تیپ 42 و 24 لشکر 10 عراق از دو جناح  و با پشتیبانی هوایی و آتش سنگین توپخانه حمله خود را به ارتفاعات علی گره زد و شاوریه آغاز کردند. نیروهای تازه نفس و  آتش سنگین و متمرکز عراقی‌ها مواضع و عقبه‌های مدافعان باعث قطع هرگونه پشتیبانی شد.  نبرد نابرابر تا بعدازظهر  به شدت تمام ادامه یافت.  قوای خودی به تدریج با دادن تلفات و عدم جایگزین نیرو و تجهیزات، توان رزمی خود را از دست می دادند تا اینکه در ساعت 16و30 ارتفاعات منطقه سقوط و دشمن راه سه راه قهوه خانه را در پیش گرفت.

سقوط سه راه قهوه خانه

 ششم مهرماه سال 59 مقاومت چشمگیر رزمندگان در ارتفاعات گره زد باعث شد دشمن با تغییر تاکتیک  به منظور دستیابی به کرانه  غربی کرخه به عملیات شبانه متوسل شود لذا به سرعت با طراحی تک شبانه  واحدهای تیپ های  24 و 17 با پشتیبانی تیپ زرهی 42 وارد عمل شده و با اندک مقاومت رزمندگان خودی تا قبل از ساعت 9 صبح به سه راه قهوه‌خانه دست یافتند و با ادامه نبرد در روز هفتم  و در یک درگیری سنگین خود را به کرانه غربی کرخه رساندند.

آخرین تلاش دشمن

در روز هفتم پس از هجوم،  لشکر 10 عراق برای تصرف ساحل غربی رود کرخه و عبور از این رودخانه به جلو حرکت کرد و در منطقه پل نادری و روستاهای سرخه صالح، سرخه فلیح و سرخه نادری با رزمندگان ایران درگیر شد ولی با ادامه مقاومت سرسختانه مدافعان، نتوانستند خود را به پل نادری برسانند. در نتیجه قوای عراقی که از نوار مرزی تا کرخه را ظرف یک هفته به اشغال خود در آورده بودند، در 4 کیلومتری پل  نادری بال اجبار زمین‌گیر شدند و موضع دفاعی گرفتند و نیروهای خودی هم در حدود 2 کیلومتری آنها مستقر شدند.

تهدید جاده اندیمشک- اهواز

 اگر دشمن موفق به تسلط برپل کرخه می شد، تمامی نیروهای مستقر در غرب کرخه یا باید تسلیم می‌شدند یا برای نجات خود به رودخانه می‌زدندکه این عمل احتمال غرق شدن آنها را درپی داشت. دشمن نیز با استفاده از این پل می‌توانست سریعاً به جاده اندیمشک ـ اهواز برسد و ارتباط خوزستان با مرکز کشور را قطع کند. وضعیت شدیداً بحرانی بود. از یک طرف برای جلوگیری از استفاده دشمن، این پل می‌بایست تخریب می‌شد و از طرف دیگر، اگر چنین می‌شد، نیروهای مدافع مستقر در غرب رودخانه راهی برای عقب‌نشینی نداشتند. مسئولان نظامی و غیرنظامی منطقه نیز در باره دستیابی دشمن به مراکز مهم نظامی همچون پایگاه هوایی دزفول، پادگان کرخه و پادگان دوکوهه و قطع جاده ارتباطی اندیمشک ـ اهواز هشدار می‌دادند.

با توقف پیشروی نیروهای عراقی در دو محور شوش و پل نادری،  فشار از سرفرماندهی ارتش عراق به یگان‌های درگیر در غرب کرخه  برای ادامه  پیشروی تا رسیدن به اهداف نهایی ادامه یافت اما با  رسیدن سیل مدافعان از سراسر کشور و سازماندهی و بکارگیری آنها توسط سپاه دزفول و ایجاد موانع و استحکامات در مقابل قوای دشمن و  حملات صاعقه‌وار نیروی هوایی و شکار دسته جمعی تانک ها و ادوات مهاجمین و بازسازی و عملیاتی شدن گروه‌های رزمی نیروی زمینی ارتش ، باعث شد یگان‌های سرمست و قدرتمند سپاه سوم در در غرب کرخه برای حفظ جانشان به لاک دفاعی فرو روند.    

مقابله نیروی هوایی با تهاچم دشمن در غرب کرخه

 یکی از عوامل ناکامی دشمن در تامین اهدافش در غرب کرخه نقش حماسی خلبانان شجاع  پایگاه چهارم شکاری نیروی هوایی در دزفول بود که از همان ساعات اولیه تجاوز دشمن  با قدرت به مقابله با قوای دشمن در منطقه درگیری و عقبه‌های آنها در شهرهای مرزی پرداختند و تعداد 5 فروند هواپیمای F-5 سقوط  و پنج خلبان آنها نیز شهید شدند.

پیشنهاد آتش‌بس عراق

عراق در روز هفتم جنگ، پیشنهاد آتش‌بس سازمان ملل را پذیرفت تا مانع از امکان سازماندهی ایران برای برنامه‌‌ریزی بیرون راندن ارتش متجاوز شود. از سوی دیگر عدم پیشروی سریع در خاک ایران، بیانگر شکست ارتش عراق در رسیدن به اهداف خود بود.

نتایج تهاجم دشمن به خوزستان

عراق بنا داشت تمام خوزستان به مساحت 64236 کیلومتر مربع را اشغال کند، اما تنها حدود یک‌چهارم از این استان به اشغال آنان درآمد در خوزستان تا نزدیکی‌‌های اهواز پیش آمد و علاوه بر اشغال خرمشهر و محاصره آبادان، جاده اهواز ـ ‌خرمشهر را تصرف کرد. بخشی از جاده آبادان ـ ‌اهواز را نیز به کنترل خود درآورد. همچنین جاده اندیمشک‌ ـ ‌اهواز را زیر آتش توپخانه قرار داد. برخی مخازن و مراکز نفتی و خطوط انتقال نفت را در جنوب خوزستان را تصرف کرد یا به آنها آسیب رساند.

صدها هزار نفر از مردم آبادان و خرمشهر را آواره کرد و پالایشگاه آبادان را از کار انداخت. در چنین شرایطی دولت عراق انتظار داشت که ایران برای جلوگیری از ادامه پیشروی ارتش عراق، درخواست آتش‌بس کند تا عراق با در اختیار داشتن سرزمین‌هایی که تصرف کرده بود، از موضع قدرت وارد مذاکره شود و شرایط خود را بر ایران تحمیل کند. حال آنکه مقاومت‌‌ مردم و نیروهای مسلح ایران ارتش متجاوز را زمین‌گیر کرد و عراق نتوانست همه اهدافش را تأمین کند ارتش بعثی توانست بخش بزرگی از غرب خوزستان را اشغال کند، ولی نتوانست شهرهای مهمی مانند آبادان، دزفول، شوش و اهواز را به تصرف درآورد و لذا وصول به اهدافش ناتمام ماند.

نویسنده: نادر زارع زاده

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط