گزارش| عادیسازی رابطه اعراب با اسرائیل؛ آیا کارنامه موفقی برای ترامپ بوده است؟
ناپختگی طرح شتابزده سازش عربی با رژیم صهیونیستی و عدم تطابق این طرح با شرایط منطقهای و امتناع برخی از اعراب در همراهی با این طرح بر خلاف آنچه که نتانیاهو و ترامپ سعی دارندجلوه دهند، چالشی عمده برای موفقیت کارنامه رئیس جمهوری آمریکا در این امر است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، تلاش اخیر ترامپ برای همراه نشان دادن دیگر کشورهای عربی همچون کویت و دیگران با طرح علنیسازی رابطه با اسرائیل و سخنان سهشنبه وی در مجمع عمومی سازمان ملل که طی آن از این روند سازش به عنوان یکی از کارنامههای موفق خود یاد کرد، در تضاد با اختلافات جاری و مقاومتهای برخی از این کشورها با راهبرد فشار، تطمیع و ارعاب آمریکاییها برای کشاندن دیگر کشورها در این راه ننگین است.
رژیم صهیونیستی که نیم قرن اول موجودیت خود را با افزایش روز افزود قدرت در عصه منطقهای آغاز کرده بود تا قبل از هزاره سوم موفق شد دو کشور مصر و اردن و تشکیلات خودگردان فلسطین را به سازش با خود و امضای توافق سازش وادار کند، اما روندی که بعد از امضای توافق اول سازش با مصر در لبنان آغاز شده و نهال جنبش مقاومت مردمی در این کشور شکل گرفت، باعث گسترش مقاومت مردمی و جبهه بندی مسلحانه در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی شد. دو دهه بعد اولین میوههای این نهال نوپا ظاهر شد و رژیم صهیونیستی در سال 2000 مجبور به خروج ذلت بار از اراضی اشغال شده خود در جنوب لبنان شد.
6 سال بعد و در حالی که رژیم صهیونیستی جنگی تمام عیار را برای ریشهکن کردن حزب الله لبنان آغاز کرده بود، باز هم این مقاومت مردمی منطقه بود که توانست معادلههای خود را به طرف صهیونیستی تحمیل کرده و مانع از تحقق اهداف اسرائیل در این جنگ شود. اسرائیلیها که از بین بردن حزبالله لبنان را دستنیافتنی میدیدند، تلاش کردند این بار آزموده خود را در برابر گروههای مقاومت فلسطین بیازمایند. آنها طی یک دهه گذشته 3 جنگ فراگیر و چندین درگیری مقطعی در برابر گروههای مقاومت فلسطین آغاز کردند، اما در هیچ کدام از آنها نتوانستند اهداف راهبردی و حتی تاکتیکی خود را تامین کنند.
ضرب الاجل 3 ماهه برای عادی سازی حداکثری
با ضربات مقاومت لبنان و فلسطین، ناگفته پیدا بود که رژیمصهیونیستی که هزاره دوم را با روند رو به رشد قابل توجهی به پایان رسانده بود، سالهای آغازین هزاره سوم را در سراشیبی تند سقوط دنبال میکرد. در این میان بود که گفتمان سیاسی آمریکایی با فشارهای دیپلماتیک این کشور وارد عمل شد تا شکستهایی که در جبهه مردمی متوجه رژیم صهیونیستی شده است را در بُعد حاکمیتهای وابسته منطقهای جبران کند.
شرایط رژیمهای عربی منطقه طی یک دهه گذشته به گونهای رقم خورده بود که آنها نگرانی قابل توجهی از خیزشهای مردمی احساس می کردند. علاوه بر اینکه دستگاه تبلیغاتی وابسته به آمریکا و غرب رویکرد ایرانهراسی را در میان این کشورها تشدید کرده و آنها را به سمت عادی سازی تدریجی مناسبات با رژیم صهیونیستی در ابعاد سیاسی فرهنگی و ورزشی سوق داده بود. در این شرایط طبیعی بود که تعدادی از دولت های غیردموکراتیک منطقه روی اسب بازنده رژیم صهیونیستی قمار کنند.
آنها مواضع منفی خود در قبال رژیم صهیونیستی را کنار گذاشته و تلاش داشتند بیش از پیش خود را به اسرائیل نزدیک کنند تا هم بتواند توجه آمریکا را به خود جلب کرده و هم از حمایتهای جاسوسی و امنیتی رژیم صهیونیستی برخوردار باشند تا بتوانند منتقدان داخلی را بیش از پیش سرکوب کنند.
در طرف مقابل آمریکا و رژیم صهیونیستی طرح شتابزدهای را برای عادی سازی تعداد زیادی از کشورهای عربی آماده کرده بودند. سیگنالهای متعدد از جمله غیر نهایی بودن توافق سازش میان امارات متحده عربی و بحرین با رژیم صهیونیستی تا ساعات پایانی امضای این قرارداد و همچنین ترافیک دیپلماتیک فشرده مقامات آمریکایی در مسیر کشورهای عربی منطقه و رژیم صهیونیستی طی دو هفته منتهی به امضای توافق سازش، نشان از شتابزدگی در اجرای این طرح با مشارکت حداکثری کشورهای عربی می داد.
گویا کاخ سفید و کابینه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی نسبت به احتمال عدم راهیابی دونالد ترامپ در دوره آینده انتخابات ریاست جمهوری به کاخ سفید احساس خطر کرده و تلاش دارند تمامی برنامههای خود را طی سه ماه آینده اجرا کنند. در همین راستا آمریکا و اسرائیل بارها اعلام کردهاند که کشورهای دیگری نیز به این چرخه ملحق خواهند شد.
فشار سنگین تبلیغی به نفع ترامپ و واقعیت میدان
به همین علت رویکرد تبلیغاتی گستردهای همراه با فشارهای سنگین دیپلماتیک ضد کشورهای هدف کلید خورد. کشورهایی مانند عمان، سودان، مغرب ، کویت و عربستان سعودی و حتی دولتهایی مانند لبنان و عراق تحت فشار سنگین دیپلماتیک و تبلیغاتی آمریکا قرار گرفتند تا به این روند بپیوندند، اما به نظر می رسد حاکمیت رژیمهای عربی شرایط خود را برای پذیرش این دیکتهها مناسب نمیدانند.
موضع حکومتهای عربی منطقه خلیج فارس در این زمینه قابل توجه است، آنها که در رویکرد پارادوکسیکال تمایل ذاتی به سازش و فشارهای گسترده آمریکا از یک طرف و عدم بسترسازی مناسب و مخالفت گسترده افکار عمومی با رژیم صهیونیستی گرفتار شدهاند، مواضع ضد و نقیضی از خود نشان میدهند. در حالی که تعداد قابل توجهی از کشورهای مذکور به صراحت بر حمایت از آرمان فلسطین تاکید دارند، اما نمیتوانند سازش امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی را محکوم کنند. این موضوع را در مورد بحرین نیز شاهد بودیم که حتی تا یک هفته پیش از اعلام رسمی سازش با رژیم صهیونیستی از پایبندی به آرمان فلسطین و تشکیل دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس سخن می گفت.
سودان، اوج فشارهای چند وجهی
در سودان گستره فشارهای وارد شده بر دولت این کشور از زمان اعلام سازش امارات با رژیم صهیونیستی مشخص است. در همین رابطه سخنگوی وزارت خارجه این کشور از فشارهای گسترده آمریکا و رژیم صهیونیستی و حتی عربستان و امارات برای تشویق به سازش با اسرائیل پرده برداشته و بعد از افشاگریهایی که انجام داد از سمت خود برکنار شد. منابع دیپلماتیک سودانی اعلام کردند، امارات و عربستان فشار زیادی بر خارطوم برای پیوستن به قطار عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی به رغم مخالفت مردم سودان اعمال میکنند.
در همین راستا برخی شبکههای خبری با اشاره به میزبانی امارات از نشست سودان، امارات و آمریکا برای تحت فشار قرار دادن این کشور مدعی شدند که سودان در ازای مبالغ مالی حاضر است عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را بررسی کند.
این درحالی است که حزب الامه سودان به رهبری «الصادق المهدی» و هیأت علمای سودان به ریاست «محمد عثمان صالح» مخالفت خود را با هرگونه اقدام خارطوم مبنی بر عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی اعلام کردند.
حزب الامه اعلام کرد که سودان در دوره انتقالی به سر میبرد و باید بر سر مسائل ملی اخلاقی توافق حاصل شود. اسرائیل اراضی عربی را اشغال کرده و هرگونه رابطه با آن غیر قابل توجیه است. هیأت علمای سودان نیز اعلام کرد که حامی آرمان فلسطین بوده و با عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی مخالف است.
عمان در منگنه فشار درونی و بیرونی
در سلطان نشین عمان در حالی که دولت اعلام کرد از طرح بحرین در چارچوب حقوق حاکمیتی این کشور و اعلامیه سه جانبه در خصوص روابط با اسرائیل، استقبال میکند، مفتی اعظم عمان و بخش قابل توجهی از افکار عمومی این کشور در فضای مجازی علیه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی موضع گرفتند، جامعه عمانی از راههای مختلف تلاش میکنند که مخالفت خود را با عادی سازی رابطه با رژیم صهیونیستی اعلام کنند.
در فضای مجازی ویدئوهایی از عمانیها منتشر شده که مخالفت خود را با عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل اعلام کردند. آنها تاکید کردند که در هر شرایطی با هر شکلی از اشکال عادی سازی مخالفند و باید سرزمین فلسطین به صاحبان اصلی آن باز گردد.
احمد بن حمد الخلیلی مفتی عمان نیز در این رابطه با بیان اینکه اگر نمی توانید الاقصی را آزاد کنید بر سر آن سازش نکنید به توافق عادی ساز روابط بین امارات و اسرائیل واکنش نشان داد. وی آزای الاقصی و اماکن اطراف آن از هرگونه اشغال را وظیفه مقدس تمام امت مسلمان و دینی بر گردن آنان دانست و تاکید کرد: اگر شرایط به مسلمانان اجازه آزادی الاقصی را نمی دهد نباید به هیچ وجه بر سر آن سازش کنند بلکه باید این موضوع را به قضای الهی بسپارند تا خداوند کسی را به این مهم مفتخر سازد همانطور که در زمان های دور چنین اتفاقی رخ داد.
کویت و انکار مواضع ترامپ
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در جریان استقبال از شیخ ناصر صباح احمد صباح پسر بزرگ امیر کویت در کاخ سفید مدعی شد که کویتیها در قبال آنچه در خاورمیانه اتفاق افتاده است، شور و اشتیاق دارند. وی در این اظهارات اشاره تلویحی به این نکته کرد که ممکن است کویت هم خیلی سریع به جریان سازشکار در خاورمیانه ملحق شود، اما صراحتا از صلح با "اسرائیل" سخنی نگفت.
ادعا ترامپ در حالی مطرح شد که کویت به شدت با هرگونه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی مخالف است و اعلام کرده که بر موضع همیشگی خود در حمایت از مساله فلسطین ثابت است. محافل رسمی و مردمی کویت طی روزهای گذشته بارها مخالفت قاطع خود را با هرگونه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی اعلام کردهاند.
در همین راستا، شماری از اعضای پارلمان کویت از جمله مرزوق الغانم، رئیس پارلمان بر ضرورت تسریع در تصویب قوانینی در رابطه با تحریم رژیم صهیونیستی و هرگونه عادیسازی روابط با آن تاکید کردند.
همچنین 41 نماینده از مجموع 50 نماینده کویتی قاطعانه اعلام کردند که کشورشان همچنان به مساله فلسطین به عنوان مساله نخست امت اسلامی و عربی پایبند خواهد بود. معاون وزیر خارجه کویت اخیرا اعلام کرد که موضع کویت کاملا واضح و روشن است و هیچ اقدامی در راستای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی انجام نخواهد داد.
عربستان و سپر بلا کردن رژیمهای عربی
عربستان سعودی گرچه فشار زیادی را بر کشورهای متحد خود وارد میکند تا آنها را به سازش با رژیم صهیونیستی وادار کرده و زمینه را برای عادی سازی مناسبات خود با اسرائیل مهیا کند، اما شرایط داخلی و بین المللی خود را برای پیوستن به قطار سازش با اسرائیل مناسب نمیبیند. گزارشهای رسانهای حاکی از آن است که ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان به شدت با علنی سازی مناسبات با اسرائیل مخالف است. علاوه بر این که محمد بن سلمان ولیعهد نیز ترجیح میدهد قبل از مشخص شدن تکلیف مستاجر بعدی کاخ سفید امتیازی را به طرف آمریکایی واگذار نکند تا بتواند در روند انتقال قدرت از این امتیازها به نفع خود استفاده کند.
علاوه بر اینها افکار عمومی عربستان هنوز مهیای پذیرش چنین شوکی نیست. این در حالی است که ثبات داخلی عربستان در نتیجه نابسامانی اوضاع اقتصادی با شکنندگی مواجه شده و چند دستگی شاهزادههای سعودی نیز حاکمیت این کشور را تهدید می کند.
کارنامه مردود
شتابزدگی در رونمایی از طرح ناپخته سازش با اسرائیل تا حدی است که حتی برخی رسانههای داخلی آمریکا و رژیم صهیونیستی به انتقاد از این روند پرداخته و اعلام کردند که مقایسه شرایط کنونی با دوره امضای کمپ دیوید، وادی عربه و اوسلو درست نیست.
مجموعه سیگنالهای منطقهای به ویژه در آسیای غربی و آفریقای شمالی نشان میدهد که طرحهای دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو که در راستای اهداف تبلیغاتی و انتخاباتی آنها دنبال میشود، با شکست مواجه شده است. آنها که با شور و حماسه از پیوستن کشورهای متعدد به روند عادی سازی با اسرائیل سخن میگفتند، تنها موفق شدند دو کشور را با خود همراه کنند، کشورهایی که حتی خود نیز توجه ویژهای به این توافق نداشتند و این را میشد از سطح رسمی نمایندگان امارات و بحرین که در مراسم امضای قرارداد در واشنگتن شرکت کرده بودند، متوجه شد.
انتهای پیام/