مختاری: نان سیدجواد ذاکر را میخورند و وارونه روایتش میکنند/ ماجرای بدگوییها از سید پیش حاجمنصور
سید جواد ذاکر عاشقی بود که غرق در معشوقش یعنی امام حسین بود اما حضرت آقا (مقام معظم رهبری) را هم دوست داشت. خیلیها امروز نانشان را به نام سیدجواد میخورند اما ایشان را نمیشناسند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، "مهدی مختاری" مداحی است که بسیاری از هیئتیها در دهه 70 و 80 با مداحیهایش خاطره دارند. از خاطرات دیدارش با حاج قاسم سیلمانی و فعالیتهای جهادی در منطقه آققلا تا روایتش از شخصیت و نگرشهای اعتقادی مرحوم سیدجواد ذاکر شنیدنی است.
بخش دوم گفتوگوی خبرگزاری تسنیم با "مهدی مختاری" مداح اهلبیت(ع) تهیه شده است که در ادامه فیلم آن را مشاهده میکنید و متن مصاحبه را میخوانید.
ماجرای دیدار با حاج قاسم سلیمانی
* برادر شما در جنگ هشت سال دفاع مقدس به فیض شهادت نائل آمدند. با وجود اینکه سن شما در زمان شهادت شهید مجید مختاری کم بود، آیا خاطراتی از برادر شهیدتان به یاد دارید؟
ایشان سال 1362 شهید شد، تقریباً من 4 سالم بود. 16 مردادماه سالگرد شهادتشان است و ما هر سال برایش سالگرد شهادت میگیریم، در واقع او 8 مرداد به شهادت رسید اما 16 مرداد مراسم تشییع و تدفین پیکرش برگزار شد. ما آن دوره، در مشهد زندگی میکردیم، وسایل ارتباطی مثل تلفن و غیره مثل امروز نبود و بهدست آوردن اطلاعات از جبههها بسیار دشوار بود. برادرم که هشتم مردادماه شهید میشود او را از مهران به تهران میآورند و از تهران به زاهدان. 7 و یا 8 روزی طول کشید تا به خانواده خبر دهند. وقتی خبر شهادت برادرم را به پدرم گفتند، خیلی حالوهوای خانه به هم ریخته بود. فرمانده گردان والعصر و یکی از اولین فرماندهان گردانهای حاج قاسم سلیمانی در سیستان و بلوچستان بود. حاج قاسم فرمانده لشکر 41 ثارالله بود و آن دوره، لشکر ثارالله سه استان کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان را در بر میگرفت.
خاطراتی که من و برادر دوقلویم از برادر شهیدمان داریم اغلب به دورانی ختم میشود که او با من و محسن بازی میکرد. یک نوار کاست بهیادگار از برادرم داریم که صدای ضبطشده مجید است. من و محسن این نوار را گاهی گوش میکنیم و خاطرههایمان زنده میشود.
زمانی که حاج قاسم فرمانده قدس شرق کشور بود، خدمتشان میرفتم، سال 75ــ76 بود و حدوداً آخرین سالهایی که در زاهدان زندگی میکردیم. کنار سپاه زاهدان، دفتری بود بهنام قرارگاه قدس که فعالیتهای برونمرزی انجام میدادند. خاطرم است که چندینبار خدمت حاج قاسم رسیدیم. یکمرتبهای آقا میثم مطیعی نیز همراه ما بود. ایشان در زاهدان زندگی میکرد و برادرش در جهاد سازندگی زاهدان فعالیت داشت، بههمراه همدیگر خدمت حاج قاسم رسیدیم.
هر وقت پیش حاج قاسم میرفتیم، آنقدر محور هیبت ایشان میشدیم که یادمان میرفت که قرار است سؤالاتی را از ایشان بپرسیم. در یکی از دیدارها به حاج قاسم گفتم که "من برادر مجیدم؛ شهید مجید مختاری". حاج قاسم سه مرتبه گفت "مجید، مجید، مجید". آنقدر ذوق کردم و بر خود بالیدم که برادر من رفیق حاج قاسم است.
* شهادت سردار سرفراز ایران اسلامی سپهبد شهید قاسم سلیمانی اندوه بزرگی را در دل همه مردم ایران و شیعیان و مظلومان جهان اسلام بهجای گذاشت، بهطوریکه همچنان قلبها در فراقش بیقرار و بیتاب است و یادش لحظهای از ذهن مردم فراموش نمیشود، حالتان در لحظهای که خبر شهادت حاج قاسم را شنیدید، چگونه بود؟
واقعاً تلخترین خاطره زندگیام شهادت حاج قاسم است، واقعاً خُرد شدم. مردم ایران ارتباط قلبی با حاج قاسم داشتند، نهتنها ایرانیان بلکه همه آزادیخواهان جهان بهروی او تعصب داشتند. برای اولینبار که خبر شهادتش را شنیدم، به پدرم تسلیت گفتم، چراکه حاج قاسم فرمانده برادرم بود. او برای خانواده شهدا حکم برادر و خانوادهشان را داشت و به پدرم تسلیت گفتم.
حسرت میخورم برای اینکه سال آخر عمر مبارکشان از بیت ایشان زنگ زدند و من را برای روضه فاطمیه دعوت کردند اما بهدلیل اینکه به جلسه دیگری قول داده بودم نتوانستم به منزل ایشان بروم و ایکاش که طوری میشد تا خدمت ایشان میرسیدم.
سبک "آقامون دلبره" را از آهنگ افتخاری گرفتم
*دو سبک از شما بهیادگار مانده است؛ یکی از آنها شعر و سبک "آقامون دلبره" و دیگری سبک "بوی سیب" است، درباره این دو اثر برایمان بگویید.
اولین کاری که خیلی گُل کرد، بوی سیب بود و اولین کاری که من نوشتم و خیلی شنیده شد "آقامون دلبره" است. "بوی سیب" کاری بود از مهدی اسماعیلی که از مداحان شهر مقدس قم است. من بخشی را به آن اضافه کردم و یکی از دوستان ما در بابل بهنام آقای ضیایی نیز قطعاتی را اضافه کرد. روحالله بهمنی این شعر را از من گرفت و بعد از من خواند و بعد محمدحسین حدادیان و دیگران خواندند که بهیادگار ماند و اما "آقامون دلبره" را من برای نیمه شعبان سال 1384 کار کرده بودم، مولودی بود و سبک آن را از یکی از آهنگهای آقای علیرضا افتخاری گرفتم.
همان سال، سیدمجید بنیفاطمه در جلسه گرگان میهمان ما بود و به من گفت که "حیف است این را برای مولودی استفاده کنی، این را برای سینهزنی بخوان"، و همان سال در سالروز شهادت جوادالائمه(ع) در مشهد خواندم و بعدش، آقایان رضا هلالی و حمید علیمی و غیره خواندند. لطف سیدالشهدا(ع) بود که این اشعار ماندگار شد.
بارها گفتهام که شاید فردی 70 سال برای امام حسین نوکری کند اما فقط یک کلامش ماندگار شود. مرحوم رضا انصاریان قرار است 60 سال بخواند و از دنیا برود اما صلوات خاصهاش باقی بماند. قرار است کریمخانی را تا 50سالگی نشناسند اما با قطعه "آمدهام ای شاه، پناهم بده" تا سالیان سال بر سر زبانها بیفتد.
سلیقه امام حسین(ع) با ما فرق میکند!
* چگونه یک بیت و یا یک مصرع شعر در ذهن باقی میماند و مردم آن را میفهمند و خاطراتشان را با آن مرور میکنند و نتیجتاً ماندگار میشود؟
دست ما نیست، سلیقه ما با سلیقه امام حسین فرق دارد. گاهی پای روضه پیرمردی نشستهایم که صدای خستهای هم دارد و خدایناکرده انتقادی هم بهش میکنیم و چهبسا امام حسین به این صدا بگوید "جانم!". سلیقه امام حسین با ما فرق میکند. امام حسین حالوهوا و دل و درونمان را میبیند و اخلاص را میسنجد، بنابراین امام حسین حال داده تا "آمدم ای شاه پناهم بده" خوب شود. قرار است این کاری را که 22 سال پیش، من نوشتهام مردم بشنوند و ببینند و این لطف سیدالشهدا است.
*امسال بهدلیل شیوع ویروس کرونا و دستورالعملهایی که وزارت بهداشت برای اجرای مراسم عزاداری محرم اعمال کرده است با محدودیتهایی نسبت به سالهای گذشته مواجه خواهیم بود، بهنظر شما وظیفه هیئتهای مذهبی و مداحان در برگزاری عزاداری سیدالشهدا(ع) در این شرایط چیست؟ (این مصاحبه پیش از ماه محرم انجام شده است)
کارشناسان و متولیان امر تصمیماتی را برای اجرای مراسم عزاداری گرفتهاند اما بهنظرم، امسال یکی از محرمهای باشکوهمان در این سالها را تجربه خواهیم کرد، به هر حال شرایط برای مداح و مستمع کمی سخت میشود، سخت از این جهت که اگر مداحی بخواهد پروتکلها را رعایت کند که باید رعایت کند احتمال دارد از آن حالوهوا و هیجان و شورِ جلسه کم شود اما ما میتوانیم شور را به جای دیگری اضافه کنیم. دوستان لطف داشتند و در دورهای عنوان بهترین واحدخوان را به من اطلاق میکردند. اعتقادم بر این است که امسال میتوانیم با استفاده از روش واحدخوانی، هیجان جلسه را تأمین کنیم. شما ملا باسم کربلایی را ببینید؛ هیجان و شور جلسهاش در واحدخواندنش است.
اعمال و رفتار ما بچههیئتیها در محرم امسال زیر ذرهبین است و ما اعتماد و اعتقاد داریم که مردم به دارالشفا میآیند و با مراعات کردن، محرم خوبی را پشتسر خواهیم گذاشت. برخیها هم بهدنبال ایجاد چالش در برگزاری عزاداری امام حسیناند که البته از زمانی که نام امام حسین بوده است این عده بودهاند، امسال کرونا را بهانه کردهاند و بر موج کرونا مانور میدهند. سالهای قبل به انواع دیگر این فتنهانگیزی و شبههانگیزی را داشتند و موضوعات دیگر را مطرح میکردند، مثلاً جریان نذری را مطرح میکردند و ظرفهای یکبارمصرف را بهمیان میآوردند.
* نکتهای که در این چند سال اخیر حاشیهساز شده است، نقطهنظرات مداحان درباره موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی و غیره است، بهنظر شما حد و مرزی برای اظهارنظر وجود دارد و بهنظر شما مداح باید تا چهاندازه به مسائل مختلف ورود کند؟
اعتقادم این است که هرکس در جایگاه خودش کارش را انجام بدهد، مثل اینکه یکوقتی روضه علیاکبر میخوانم اما نه فرزند بزرگی دارم و نه در جایگاهی قرار دارم که بخواهم به عمق مصائب بپردازم. حاج علی انسانی میگفتند "کی، کِی و کجا...، کی بگوید، کِی بگوید و کجا بگوید". اگر فردی در جایگاه مداح، نقد و نقطهنظراتی دارد، باید طبیعتاً علم آن موضوع و سواد تحلیل و تفسیرش را هم داشته باشد.
یکوقتی مهدی سلحشور نظر میدهد که درس خارج فقه و اصول خوانده است و گاهی مهدی رسولی در باب مسائل سیاسی صحبت میکند که دکترای علوم سیاسی دارد. بارها گفتهام من، مهدی رسولی را فردی میدانم که دکترای علوم سیاسی دارد و روضهخوان سیدالشهدا هم است. مداحی یک کسوت است که آن شخصی که در جایگاهش قرار میگیرد شاید عنوان شغلی دیگری مثل نجار، دکتر و اقتصاددان داشته باشد؛ پس بر اساس سواد و علمش میتواند صحبت کند. از سویی دیگر در باب تذکر و اظهارنظر میتوان اینگونه گفت که مداح بهعنوان نماینده طیفی از مردم که صدایشان به گوش مسئولان و جامعه نمیرسد، موظف است صدایشان را به گوش جامعه برساند، مثلاً در مواجهه با فقر و فحشا و یا بیعدالتی اجتماعی نمیتواند بیتفاوت باشد. نظرم این است و بزرگترها یادمان دادند که مداح بهعنوان نوکر حضرت سیدالشهدا، میکروفن در دست گرفته است تا صدای مظلومان را فریاد زند.
40 سال دعوایمان این است که هیئت سکولار نداریم. سکولار تنها این نیست که تماماً از شهدا و آرمانهای انقلاب نگوییم بلکه هیئت و مداحی که از شهدا بگوید و از اهداف شهدا نگوید هم سکولار است، مگر میشود که دَم از آقا بزنیم و از دغدغههای مقام معظم رهبری صحبت نکنیم؟.
*بالارفتن قیمت کالاها در چند ماه اخیر باعث بهوجودآمدن مشکلاتی برای مردم طبقه پایین جامعه شده است و قدرت خرید مردم را بهمیزانی قابلتوجه کاهش داده است. حضور جهادگران و هیئتهای مذهبی آنهم پس از فرمایش رهبر انقلاب در ماجرای رزمایش مواسات، اتفاقات خوبی را رقم زد، نظر شما در این باره چیست؟
دغدغه امروز ما جدا از مسائل اعتقادی که اتفاقاً دشمنان اسلام، دین و ایمان جوانانمان را هدف قرار دادهاند، بحث اقتصادی است. پیامبر میفرماید "مَن لامَعاشَ لَهُ لامَعادَ لَهُ؛ کسی که معاش ندارد، معاد را متوجه نمیشود". شرایط اقتصادی به ایمان و اعتقاد مردم لطمه میزند. هرچند مردم ما در این 40 سال نشان دادند که پای کار اعتقاداتشان ایستادهاند.
این را بهعنوان عضوی از جامعه مداحان کشور، با افتخار و اقتدار میگویم که بچههیئتیها از همه بیشتر پای کارند و امام حسینیها اولین مجموعهای بودند که حرف گوش کردند و مراسمهایشان را تعطیل و کار جهادی را شروع کردند. امسال ثابت خواهیم کرد آنقدری که برای ما روضه مهم است، سلامتی مردم هم مهم است.
* خود شما پای کار کارهای جهادی بودید و از سیل آققلا گرفته تا کمک به محرومان منطقه سیستان و بلوچستان فعالیت داشتید، از حالوهوای فعالیتهای جهادی و تأثیر آنها میان مردم آنهم در مناطق آسیبدیدهای که عموماً اهلسنت بودند برایمان بگویید.
وقوع سیلی که سال گذشته در اقصینقاط کشورمان از جمله منطقه آققلا زندگی بسیاری از مردم را مختل کرد، برای ما که در مناطق استانهای شمالی سکونت داریم، بسیار سخت بود اما همین بلا با همه مشکلاتی که بهوجود آورد، برکاتی را بهدنبال داشت که یکی از آنها، ایجاد محبت و برقراری ارتباط با دوستان اهلسنت بود، آنها آنقدر با بچههای بسیجی و رفقای هیئتی و امام حسینی ارتباط خوبی برقرار کردند و شیفته آنها شدند، این ثمره کار خوب جهادی است.
دوستی داریم بهنام آقای رجائی که در منطقهای از آققلا فعالیت میکرد، وقتی به منطقه سیلزده میآمد همه میگفتند "عمو جهادی آمد". کمک به همنوع برای جهادیها فرقی ندارد، آققلا و یا هرجای دیگری هم که باشد وظیفه جهادیها است که به کمکشان بروند. امسال بههمت بچهها برای بحث کرونا قرارگاهی زدهایم و فعالیتهای خیرخواهانه و جهادی را دنبال میکنیم.
خیلیها نانشان را امروز به نام سیدجواد ذاکر میخورند
* نام مرحوم سید جواد ذاکر در اواخر دهه هفتاد سر زبانها افتاد. سبک مداحی خاص و البته پرحاشیه، از او مداحی متفاوت ساخته بود. مرگ سید جواد ذاکر در جوانی آنهم براثر سرطان برای بسیاری از عاشقان اهلبیت(ع) جانسوز بود، فردی که هنوز هم پس از سالها و با وجود ظهور مداحان متعدد، بین جوانان هیئتی طرفدار دارد، شما در زمان حیات مرحوم سید جواد ذاکر، ارتباط نزدیکی با او داشتید، از شخصیت و دیدگاه اعتقادی او برایمان بگویید.
یکوقتی، طیفی درباره سیدجواد نظر میدهند که او را ندیدهاند و اگر در زمان ایشان بودند نیز هیچ ارتباطی با سیدجواد نداشتند اما بالأخره الآن مریدند و چون مریدند، توقع دارند هرچه آنها میخواهند درباره سیدجواد گفته شود، در صورتی که واقعیتهایی را که درباره سیدجواد ذاکر گفته میشود کسانی مثل مهدی اکبری، حمید علیمی و بنده که با ایشان از نزدیک ارتباط داشتیم میتوانیم روایت کنیم. خیلیها امروز، نانشان را به نام سیدجواد میخورند اما ایشان را نمیشناسند. بحث ولایتمداری و دیدگاه اعتقادی و سیاسیاش و تهمتهایی را که به او میزدند وارونه روایت میکنند، سید جواد ذاکر اینطور نبود، او عاشقی بود که غرق در معشوقش یعنی امام حسین بود اما حضرت آقا (مقام معظم رهبری) را هم دوست داشت.
تمام عمر مداحی سیدجواد به 5 سال ختم میشود، از 80 تا 85 اوج کارش بود. سیدجواد آن زمان خیلی در اوج بود. چند ماه آخر عمرش، هر چند وقت یکبار به قم میرفتم و با سیدجواد گپوگفتی داشتم. او میگفت "هر وقت توانستی بیا و با هم صحبت کنیم". کلیدیترین جملهاش زمانی که حس کرده بود که دیگر شیمیدرمانی جواب نمیدهد این بود که "تا به امروز هرکاری را بهجز امام حسین کردهام ضرر کردهام". او میگفت "حتی اگر به خانوادهام محبت کردهام برای این است که امام حسین دوست دارد". سیدجواد واقعاً امام حسینی، امام رضایی و حضرت زینبی بود. واقعاً سیدجواد قبل از اینکه اشعارش را برای مستمع بخواند اول خودش با اشعارش گریه میکرد، در خلوت صدبرابر برای روضه حضرت زینب(س) خودش را میزد.
علاقه سید جواد ذاکر به حاج منصور ارضی
* شنیدهام که شما خیلی تلاش کردید تا رابطه مرحوم ذاکر را با طیف مقابل او که انتقاداتی را به سبک مداحی و نگرشهایش داشتند، بهتر کنید.
در اوج حرفهایی که درباره سیدجواد میزدند تقریباً دو طیف با نگرشهای متفاوت وجود داشتند؛ آن دوره، آقای هلالی مداحی بود که طرفدارانی داشت و در مقابل سید جواد ذاکر نیز هوادارانی با تیپ و نگرش خاص داشت. مناسبتی در مشهد بود که تقریباً همه مداحان به مشهد آمده بودند؛ سیدجواد و حمید علیمی در خانه مهدی اکبری نشسته بودند که من عنوان کردم "آقایان روحالله بهمنی و احد قدمی و رضا هلالی هم بیایند". آنها آمدند و نشست خوبی بود. یکی از حرفهایی که سیدجواد میزد این بود که با لهجه ترکی میگفت "چرا بهاشتباه اخبار من را به حاج منصور ارضی میرسانند. من حاج منصور را خیلی دوست دارم و با روضههای او زندگی میکنم."
انتهای پیام/+