ترفندهای سه گانه آمریکا و اسرائیل در تحمیل روند سازش؛ اکنون نوبت پول است؟
آمریکاییها و صهیونیستها که در پیشبرد عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم اسرائیل به جز با برخی از سرسپردگان همیشگی ره به جایی نبردهاند از ترفند سه گانه پول، زور و سیاست بهره بردهاند و در مسئله فشار بر سودان در این ارتباط نوبت به پول رسیده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، یک روزنامه صهیونیستی چندی پیش در بررسی عملکرد کابینه رژیم صهیونیستی در پیشبرد عادی سازی مناسبات رژیمهای عربی با تلآویو نوشت که هر کشوری راهکاری مجزا در مذاکرات پشت پرده برای عادی سازی میطلبد.
واقعیت این است که رژیم صهیونیستی و آمریکا بستهای از ابتکار عملها و ترفندهای متنوع را در تعامل با کشورهای عربی منطقه در پیش گرفتهاند تا فراخور وضعیت و شرایط سیاسی اقتصادی و حتی نظامی و امنیتی کشورهای متعدد، آنها را به سازش با تلآویو مجبور کنند و از این میان منافع خود را تامین کنند.
نگاهی به مذاکرات صورت گرفته در خصوص سودان و جزئیاتی که از این مذاکرات تاکنون به رسانهها درز کرده، نشان دهنده استفاده آمریکا و رژیم صهیونیستی از مجموعهای از اهرمهای فشار است
توسل به زور
مهمترین رکن فشارهای سیاسی به کشورهای متعدد برای تسلیم شدن در برابر اسرائیل را میتوان استفاده از زور دانست. زور و فشارهای دیپلماتیک گاه به صورت مستقیم و از طریق آمریکا و رژیم صهیونیستی وارد میشود و گاه از طریق متحدان منطقهای آنها زمینه را برای سازش کشورهای منطقه با اسرائیل مهیا کند. نمونه واضح این رویکرد را میتوان در سازش بحرین با رژیم صهیونیستی دانست که تحت فشار مستقیم و دیکته سیاستهای ریاض صورت گرفته و بحرینیها به هیچ امتیاز قابل توجهی در ازای سازش با رژیم اسرائیل دست پیدا نکردند. رسوایی این سازش زمانی پررنگتر شد که گزارشهای رسانهای فاش کردند هیئت بحرینی تا آخرین لحظات امضای توافق سازش با اسرائیل از مفاد این توافق اطلاع نداشت. همین رویکرد در حال حاضر در مورد سودان نیز دنبال میشود.
عربستان سعودی یکی از مهمترین ابزارهای منطقهای آمریکا برای اعمال زور و فشار ضد متحدانش در جهت عادی سازی روابط با اسرائیل است. سیگنالهای متعدد نشان میدهد که سعودیها نیز خواستار سازش با رژیم صهیونیستی هستند و معتقدند که حضور کشورهای بیشتر در صف عادیسازی میتواند هزینههای ریاض برای تن دادن به این معامله را کاهش دهد، لذا از وزنه سیاسی، مذهبی و اقتصادی خود برای تسهیل در روند سازش با تلآویو بهره میگیرد. امارات متحده عربی به عنوان اولین دولت سازشکار با رژیم صهیونیستی طی سالهای اخیر را نیز میتوان یکی از ابزارهای منطقه ای پیشبرد سازش با اسرائیل دانست.
سیاست و فریب
تجربه تاریخی نشان داده که رژیم صهیونیستی هرگز به مفاد توافق نامههای متعدد خود با طرفهای عربی و اسلامی پایبند نبوده است. این موضوع را میتوان در توافقهای سازش کمپ دیوید و وادی عربه و مذاکرات متعدد گروههای سازشکار فلسطینی با رژیم صهیونیستی مشاهده کرد. صهیونیستها بارها حتی مفاد قطعنامههای سازمان ملل متحد و شورای امنیت را که خود را یکی از اعضای آن میداند، نقض کرده و همواره در این خصوص تحت فشار قابل توجهی قرار نگرفته است.
بررسی تعاملات دیپلماتیک رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی در دوره اخیر نشان میدهد که رویکرد فریب یکی از موفقیتآمیزترین حربههای رژیم صهیونیستی در قانع کردن کشورهای عربی عادیسازی با تلآویو است. به عنوان نمونه صهیونیستها و آمریکاییها گرچه در مذاکرات پشت پرده ای که با طرفهای اماراتی داشتند، قول فروش تجهیزات پیشرفته نظامی از جمله هواپیماهای جنگنده اف 35 را به این کشور دادند، اما بعد از گرفتن عکس یادگاری با نماینده امارات و امضای رسمی توافق سازش با این کشور، زیر قول خود زدند.
از سوی دیگر اسرائیل و آمریکا با فریب کشورهای عربی سعی دارند دشمنی این کشورها با رژیم صهیونیستی را کم اهمیت جلوه داده و ایران را به عنوان دشمن اصلی کشورهای عربی معرفی کند. در همین رابطه روند ایران هراسی طی سالهای گذشته گسترش قابل توجهی به خود گرفته و به یکی از مهمترین حربههای اسرائیل برای قانع کردن رژیمهای عربی به سازش با تلآویو تبدیل شده است.
صهیونیستها همچنین با وعدههای متعدد سعی دارند آرمان فلسطین را از برنامه کاری ملتهای منطقه حذف کنند. آنها اولویت فلسطین را در نزد حاکمان عرب کم اهمیت جلوه میدهند و آن را مغایر با منافع ملی کشورهای متعدد ارزیابی میکنند. این در حالی است که حمایت از فلسطین در درجه اول به نفع کشورهای عربی و اسلامی است و خط مقدم مبارزه با رویکردهای توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی را در فلسطین نگه میدارد.
پول و مشوقهای اقتصادی
وعدههای متعدد در زمینه حمایتهای اقتصادی و تسهیل در استقراض کشورهای مختلف از صندوق بینالمللی پول یکی از ابزارهای مهم آمریکا و رژیم صهیونیستی در مذاکره با کشورهای مختلف در خصوص سازش با اسرائیل بوده است. گزارشهای رسانهای و اظهارات سیاسی مقامات کنونی سودان نشان میدهد که آمریکاییها و صهیونیستها با تطمیع مالی سودان با حدود دو میلیارد دلار این کشور را وارد عرصه عادی سازی روابط کردهاند.
اینکه امروز کشورهای اسلامی و عربی با تطمیع مالی و فناوری به کرنش به سوی آمریکا مجاب می شوند، ریشه در عدم استقلال و توانمندی آنها دارد که به دلیل فقر مالی و فناوری مجبور به این کرنش شدهاند. این نیازمند بودن، زاییده طرح های استعماری غرب و آمریکا طی قرن های گذشته در منطقه و جهان اسلام است.
کشورهای غیردموکراتیک که از اعتبار مردمی قابل توجهی برخوردار نیستند، برای بقای حاکمیت خود نیازمند حمایتهای دیگران هستند. آمریکا و اسرائیل با درک این واقعیت از اهرم استمرار حمایتهای سیاسی و نظامی به عنوان یکی از موفقترین حربهها برای قانع کردن کشورهای عربی به تعامل با اسرائیل استفاده میکنند.
کشورهای مذکور گرچه همچنان از شوک ناشی از سازش با اسرائیل بر افکار عمومی خود میترسد، اما تصور میکنند اگر ضمانت آمریکا و اسرائیل را در اختیار داشته باشند، میتوانند سیاست سرکوب ضد شهروندان خود را تقویت کرده و آنها را به تسلیم شدن در برابر شرایط کنونی وادار کنند. کشورهای عربی منطقه که مرعوب سیاست ایران هراسی آمریکا شدهاند، با جلب توجه این کشور تلاش دارند روابط حسنهای را با تلآویو ایجاد کنند تا بتوانند بیش از پیش رضایت طرف آمریکایی را جلب کرده و کاخ سفید را به حمایت از خود وادار کنند. البته این کشورها تجربه سقوط حسنی مبارک رئیس جمهور مخلوع مصر را که کمتر از ده سال گذشته اتفاق افتاد و شانه خالی کردن ناگهانی آمریکا از حمایت وی را فراموش کردهاند.
البته نمونههایی که در موارد متعدد ذکر کردیم، منحصر به هر کدام از این کشورها نیست و ممکن است مجموعهای از این عوامل در مذاکرات عادی سازی روابط با کشورهای متعدد به کار رود. بررسی شرطهایی که در زمینه عادی سازی روابط سودان با رژیم صهیونیستی مطرح شده، نشان میدهد که محافل آمریکایی صهیونیستی از مجموعهای از این موارد برای قانع کردن مسئولان سودانی به عادی سازی استفاده میکنند. یکی از شرایطی که سودانی ها برای عادی سازی مطرح کردهاند، خارج کردن نام این کشور از لیست کشورهای تروریستی آمریکا است.
واقعیتهای موجود
با وجود اینکه آمریکا و اسرائیل به بهترین نحو تلاش دارند از ابزارهای موجود و شرایط منطقهای و بینالمللی کشورهای مختلف جهت تسلیم کردن آنها به عادیسازی روابط استفاده کنند و با وجود شتابی که در پیشبرد این طرح از سوی تصمیمسازان آمریکایی و اسرائیلی مشاهده میشود، اما به نظر میرسد این پروژه با توفیق چندانی همراه نبوده و نتوانسته اهداف مورد نظر آمریکا و غرب را تأمین کند. گزارشهای رسانهای و اظهارات شخصیت های متعدد سیاسی رژیم صهیونیستی و آمریکا نشان از آن داشت که کشورهای مختلفی در صف عادی سازی روابط با اسرائیل هستند، اما شرایط و تحولات موجود نشان می دهد که تلآویو و واشنگتن فشار زیادی را برای قانع کردن هر یک از حاکمیتهای عربی منطقه به روند عادی سازی متحمل میشوند.
روند پیچیده مذاکرات سه جانبه آمریکا، امارات متحده عربی و سودان نشان از آن دارد که حاکمیت های عربی از یک طرف نسبت به شوک شدید وارد شده بر افکار عمومی در صورت اعلام سازش با اسرائیل نگران هستند و از طرف دیگر به طرفهای آمریکایی و اسرائیلی اعتماد ندارند.
تلآویو و کاخ سفید در حالی از صف طولانی متشکل از عمان، عربستان، کویت و حتی عراق و لبنان برای عادی سازی با اسرائیل سخن میگویند که در حال حاضر تنها دو کشور که قبلا مناسبات پنهانی با آنها داشتهاند عادی سازی با تلآویو را از سرگرفتند.
رویکرد تبلیغاتی گسترده آمریکا و غرب و فشارهای سنگین دیپلماتیک ضد کشورهای هدف در شرایطی دنبال می شود که حاکمیت رژیم های عربی شرایط خود را برای پذیرش این دیکتهها مناسب نمیدانند. آنها که در رویکرد پارادوکسیکال تمایل ذاتی به سازش و فشارهای گسترده آمریکا از یک طرف و عدم بسترسازی مناسب و مخالفت گسترده افکار عمومی با رژیم صهیونیستی گرفتار شدهاند، مواضع ضد و نقیضی از خود نشان میدهند. در حالی که تعداد قابل توجهی از کشورهای مذکور به صراحت بر حمایت از آرمان فلسطین تاکید دارند، اما نمیتوانند سازش امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی را محکوم کنند. این موضوع را در مورد بحرین نیز شاهد بودیم که حتی تا یک هفته پیش از اعلام رسمی سازش با رژیم صهیونیستی از پایبندی به آرمان فلسطین و تشکیل دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس سخن می گفت.
در سودان گستره فشارهای وارد شده بر دولت این کشور از زمان اعلام سازش امارات با رژیم صهیونیستی مشخص است. در سلطان نشین عمان مفتی اعظم عمان و بخش قابل توجهی از افکار عمومی این کشور در فضای مجازی علیه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی موضع گرفتند، جامعه عمانی از راههای مختلف تلاش می کنند که مخالفت خود را با عادی سازی رابطه با رژیم صهیونیستی اعلام کنند. در مورد کویت گرچه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در جریان استقبال از شیخ ناصر صباح احمد صباح پسر بزرگ امیر کویت در کاخ سفید مدعی شد که ممکن است کویت هم خیلی سریع به جریان سازشکار در خاورمیانه ملحق شود، اما دولت کویت به شدت با هرگونه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی مخالف است 41 نماینده از مجموع 50 نماینده کویتی قاطعانه اعلام کردند که کشورشان همچنان به مساله فلسطین به عنوان مساله نخست امت اسلامی و عربی پایبند خواهد بود.معاون وزیر خارجه کویت اخیرا اعلام کرده که موضع کویت کاملا واضح و روشن است و هیچ اقدامی در راستای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی انجام نخواهد داد.
عربستان سعودی گرچه فشار زیادی را بر کشورهای متحد خود وارد میکند تا آنها را به سازش با رژیم صهیونیستی وادار کرده و زمینه را برای عادی سازی مناسبات خود با اسرائیل مهیا کند، اما شرایط داخلی و بین المللی خود را برای پیوستن به قطار سازش با اسرائیل مناسب نمی بیند. گزارش های رسانهای حاکی از آن است که ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان به شدت با علنی سازی مناسبات با اسرائیل مخالف است. علاوه بر این که محمد بن سلمان ولیعهد نیز ترجیح می دهد قبل از مشخص شدن تکلیف مستاجر بعدی کاخ سفید امتیازی را به طرف آمریکایی واگذار نکند تا بتواند در روند انتقال قدرت از این امتیازها به نفع خود استفاده کند. علاوه بر اینها افکار عمومی عربستان و جامعه وهابیت سعودی نیز هنوز مهیای پذیرش چنین شوکی نیست.
شتابزدگی در رونمایی از طرح ناپخته سازش با اسرائیل تا حدی است که حتی برخی رسانههای داخلی آمریکا و رژیم صهیونیستی به انتقاد از این روند پرداخته و اعلام کردند که مقایسه شرایط کنونی با دوره امضای کمپ دیوید، وادی عربه و اوسلو درست نیست. مجموعه سیگنالهای منطقه ای به ویژه در آسیای غربی و آفریقای شمالی نشان میدهد که طرح های دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو که در راستای اهداف تبلیغاتی و انتخاباتی آنها دنبال می شود، با شکست مواجه شده است. آنها که با شور و حماسه از پیوستن کشورهای متعدد به روند عادی سازی با اسرائیل سخن میگفتند، تنها موفق شدند دو کشور را با خود همراه کنند، کشورهایی که حتی خود نیز توجه ویژهای به این توافق نداشتند و این را میشد از سطح رسمی نمایندگان امارات و بحرین که در مراسم امضای قرارداد در واشنگتن شرکت کرده بودند، متوجه شد.
انتهای پیام/