«معجزه آبخیزداری»|ضرورت پیوند اخلاق و آبخیزداری/ راز حکمرانی خوب در مدیریت آب کشور چیست؟
یک پژوهشگر سیاستگذاری آب با تاکید بر ضرورت ورود اخلاق به حوزه حکمرانی آب گفت: ریشه بسیاری از چالش های آبی کشور، عدم توجه به اخلاق و نادیده گرفتن اجتماع است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ حکمرانی آب از مسائل بسیار مهم و کاربردی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به منظور تبیین نقش و جایگاه آبخیزداری در حکمرانی آب، نمونه های موفق آبخیزداری در تاریخ و تمدن ایرانی و اسلامی و همچنین تبیین حدود و ثغور دخالت انسان در طبیعت، گفتگوی تفصیلی با دکتر مهدی فصیحی هرندی «دکترای سیاستگذاری تکنولوژی از دانشگاه دلفت هلند و پژوهشگر حکمرانی آب» در خبرگزاری تسنیم انجام دادیم. مهمترین مسائلی که دکتر فصیحی در این مصاحبه بدان اشاره داشتند عبارت است از:
- حکمرانی آب یک عمل اجتماعی(social practice) است و حکمرانی دستوری و به مفهوم بالا به پایین نیست.
- وضعیت مطلوب حکمرانی آب در کشور آن است که دولت (state) تسهیل گر باشد و وظیفه کنترل و نظارت داشته باشد.
- برای مقابله با چالش های آب کشور، باید نظام حساس به ارزش (Value sensitive design) در مدیریت منابع آبی و آبخیزداری طراحی کنیم.
- آبخیزداری در حکمرانی مطلوب آب باید منطبق با ارزش ها، فضیلت ها و نظامات محلی باشد.
- ورود اخلاق حکمرانی آب از جمله مسائل بسیار مهم و کاربردی است که باید در حکمرانی آب و آبخیزداری مورد توجه واقع شود و دانشگاه ها به این مساله توجه جدی داشته باشد.
- طومار شیخ بهایی و طاق عباسی نمونه های بسیار موفق حکمرانی خوب آب هستند که منطبق با فضیلت ها و ارزش ها بوده است.
- صلح و آشتی بین مردم، قناعت و توجه به نیازهای اجتماع از جمله فضیلت ها و ارزش هایی است که باید در اجرای طرح های آبی مورد توجه قرار گیرد.
در اینجا نظر مخاطبان را گفتگو با دکتر مهدی فصیحی هرندی جلب می نماییم:
تسنیم: یکی از مباحث مهم در موضوع آبخیزداری، مباحث حکمرانی آب است که کمتر بدان توجه شده است. به عنوان سوال اول بفرمایید تعریف جنابعالی از حکمرانی آب چیست و آبخیزداری دارای چه جایگاهی در حکمرانی آب است؟
فصیحی: یکی از موضوعات بسیار مهم و چالش برانگیز در مباحث حکمرانی آب، آبخیزداری است. آبخیزداری در یک تعریف ساده به معنای جلوگیری از سیل و خیزش آب است. همانطور که از تعریف آبخیزداری پیداست هدف غایی از آبخیزداری، جلوگیری از فرسایش خاک و وقوع سیلاب است. دو نوع آبخیزداری داریم: اول آبخیزداری در دشت و سطح زمین و دیگری در ارتفاعات و در کوه ها که این دومی مکمل نوع اول آبخیزداری است. از حکمرانی نیز تعاریف مختلف شده است. تعریفی که بنده از حکمرانی دارم و تعریف رایجی نیز نیست آن است که حکمرانی یک عمل اجتماعی(social practice) است و حکمرانی به مفهوم بالا به پایین و دستوری نیست؛ یعنی اینکه تصمیمی از بالا گرفته شود و به پایین ابلاغ شود غلط است. مثلا به لحاظ حکمرانی آب و خاک، اینکه درباره الگوی کشت تصمیمی در جلسه ای گرفته بشود و به کشاورزان ابلاغ شود، به لحاظ مدیریتی و حکمرانی صحیح نیست، زیرا که ارزش ها و اجتماع در این نوع حکمرانی نادیده گرفته شده است. البته ملاحظه شدن اجتماع در حکمرانی آب نباید این گونه تعبیر شود که دولت باید فرمان مدیریت آب کشور را به اجتماع بدهد، بلکه مراد این است که اجتماع و مردم باید در تصمیم سازی های آب حضور داشته باشند. اگر مردم در تصمیم سازی های آب حضور نداشته باشند، نتیجه اش می شود همین مشکلاتی که مشاهده می کنید. این مشکلات از دهه 70 در مدیریت آب کشور به وجود آمد و کشاورزان هم در شرایط خشکسالی و هم در ترسالی به وضعیت آب ناراضی اند و از وضعیت موجود گلایه مندهستند.
تسنیم: وضعیت مطلوب حکمرانی آب و آبخیزداری را چگونه ترسیم می کنید؟
فصیحی: وضعیت مطلوب حکمرانی آب در کشور آن است که دولت (state) باید تسهیل گر باشد و وظیفه کنترل و نظارت داشته باشد. در حال حاضر در بحث مدیریت آب، دولت همه کاره است؛ تصمیم سازی، تصمیم گیری، اجرا، نظارت، کنترل و غیره همه چیز در دست دولت است و مردم نقش و جایگاهی در حکمرانی آب و آبخیزداری ندارند. مشارکت اجتماع در پروژه های آبی حتی در پروژه های آبخیزداری نیز مشارکت پیمانکاری تعریف کرده ایم و می گوییم مردم بیایند کمک کنند تا تصمیمی که از بالا گرفته شده است، اجرا شود. این در حالی است که ممکن است این تصمیمی که از بالا گرفته شده است، هیچ سنخیتی با اجتماع نداشته باشد. مثلا همان الگوی کشت که مثال آورده شد.
تسنیم: آیا در تاریخ و تمدن اسلامی نمونه ای موفق از حکمرانی آب و نقش موثر مردم و اجتماع وجود دارد؟
فصیحی: بله، این نمونه ها زیاد است و در اینجا می توانیم نظام میراب را مثال بزنیم. در این نظام، میراب از درون خود مردم انتخاب می شد و عهده دار مدیریت آب منطقه بود. میراب از دولت پول نمی گرفت و مردم و بهره برداران، حقوق میراب را پرداخت می کردند و همین مساله باعث می شد کنترل و نظارت مردمی بر میراب اعمال شود. لذا مشاهده می شود میراب هایی که توسط خود مردم بخاطر اینکه به وظایف خود به خوبی عمل نکرده بودند، برکنار شدند.
تسنیم: آیا می توان نظامات قدیم و سنتی آب مثل نظام میرابی را دوباره احیاء و زنده کرد؟
فصیحی: به نظر نمی رسد بخاطر شرایط بروکراسی موجود بتوان آن نظامات را دوباره زنده کرد ولی می توان ارزش ها و فضیلت های این نظامات را شناخت و برای آنها شبیه سازی کرد. مثلا می توان هیئت مدیره آب منطقه ای را طوری سازماندهی کرد که نماینده آب بران و بهره برداران در هیئت مدیره حضور داشته باشد و نقش تصمیم سازی داشته باشد.
تسنیم: در حال حاضر وضعیت موجود آبخیزداری را در حکمرانی آب و خاک چگونه ارزیابی می کنید؟
فصیحی: الان آبخیزداری ما به جای این که بیشتر در دشت ها و در سطح زمین فعالیت کند، تمرکزش بیشتر در مناطق بالادست و کوه ها و ساختن سازه های مکانیکی است. این مساله دلایل مختلفی دارد. به لحاظ حکمرانی یکی از دلایل تمرکز بیشتر آبخیزداری در دره ها و ارتفاعات، تضادهای بین بخشی وزارت جهاد کشاورزی است. بعد از ادغام جهاد سازندگی در جهاد کشاورزی در اوایل دهه 80 ، آبخیزداری در سازمان جنگل ها و مراتع کشور ادغام شد. این ادغام در حالی صورت گرفت که به لحاظ ساختاری، اهداف آبخیزداری و سازمان جنگل ها و مراتع با هم تضاد داشتند و این دو ساختار باهم می جنگیدند. وظیفه سازمان جنگل ها و مراتع به لحاظ ساختاری این بود که از عرصه های منابع طبیعی و مراتع محافظت کند تا منابع طبیعی دستکاری نشود و تخریب نشود. این در حالی بود که هدف آبخیزداری این بود که با انجام عملیات چهارگانه آبخیزداری مثل عملیات مکانیکی، بیومکانیکی، بیولوژی و مدیریتی، منابع طبیعی کشور را محافظت کند و این چیزی نبود که خوشایند سازمان جنگل ها و مراتع باشد. پس در اینجا هدف آبخیزداری محقق نشد. جای دیگری که آبخیزداری می توانست موثر واقع شود، در دشت ها و اراضی کشاورزی بود. آبخیزداری در این عرصه نیز با مشکلات مواجه شد؛ زیرا که انجام عملیات آبخیزداری در دشت ها و اراضی کشاورزی مستلزم این بود که آبخیزداری وارد اراضی کشاورزی مردم بشود و این نیز قانون اجازه نمی داد و بخش های دیگر وزارت کشاورزی مثل معاونت باغبانی نیز اجازه ورود آبخیزداری به اراضی کشاورزی را نمی دادند. به دلیل این موانع، آبخیزداری به جای اینکه فعالیت خود را در دشت ها متمرکز کند، فعالیت خود را به دره کوه ها برد. پیشران سیاست نیز مساله مزید علت شد تا عمده فعالیت آبخیزداری در بالادست و در مناطق کوهستانی انجام شود. در نتیجه آبخیزداری که باید اجتماع محور می شد و در دشت ها و اراضی کشاورزی انجام می شد، عملا صرفا به سازه های مکانیکی مثل سد کوتاه در دره کوه ها محدود شد که به لحاظ عملکردی می توان گفت سدهای کوچک با سدهای بزرگ عملکردش یکی است ولی رقم و عدد آن کوچک و بزرگ بود.
تسنیم: آقای دکتر در اینجا سوال مهم و مبنایی وجود دارد که میزان دخالت انسان در طبیعت باید چه اندازه باشد؟ و آیا ما اجازه داریم با عنوان آبخیزداری در طبیعت دخالت کنیم و آن را هر گونه خواستیم تغییر بدهیم حال چه با ساخت سدهای کوچک یا سدهای بزرگ؟ به طور کلی معیار و شاخص دخالت انسان در طبیعت چیست؟
فصیحی: در پاسخ به این سوال مهم و مبنایی باید گفت معیار و شاخص میزان دخالت انسان در طبیعت، شناخت هدف غایی است. اگر هدف غایی سود و منفعت و خوشحالی عده ای مرفه نشین تهرانی باشد باعث می شود حکمران آب، خاک، جنگل و غیره را تخریب کند تا اتوبان تهران شمال ساخته شود و مسیر تهران شمال کوتاه شود. یا اینکه سود و منفعت عده ای خاص باعث می شود فلان سد بزرگ یا کوچک ساخته شود بدون اینکه ناظر به مسائل اجتماع باشد. یا اینکه ممکن است هدف غایی ارضای تکنیکی است. مثلا براون که معاون هیتلر بود مهندس بود و معتقد بود کاری ندارم که هیتلر چه کار می کند، می گفت من باید موشک و بمب بخوبی بسازم. در مباحث حکمرانی آب نیز همین صادق است عده ای می گویند ما باید به لحاظ فنی مهندسی باید سد خوب و زیبایی بسازیم و کاری نداریم این سد برای اجتماع مفید است یا نه؟ و اینکه چه عواقبی به دنبال دارد.
به طور کلی در حکمرانی آب و در مباحث آبخیزداری، باید به هدف غایی توجه شود. هدف غایی نیز مبتنی بر ارزش ها است. اگر ارزش ها و فضیلت ها در هر موضوعی وارد شود، به طور طبیعی اهداف نیز متناسب با آن تغییر می کند. به لحاظ فلسفی چهار رده ارزشی را می توان در حکمرانی آب و خاک می توان ترسیم کرد: اول فضیلت ها (Virtue) است که همیشه ثابت است و قابل تغییر نیست مثلا اینکه دروغگویی که همیشه و در همه مکان ها و زمان ها زشت و قبیح است؛ دوم ارزش ها(Value) که به ندرت تغییر می کند؛ سوم نرم ها و چهارم استانداردهای فنی مهندس. پایین ترین و نازل ترین رده ارزشی، نرم ها و استانداردها هستند که قابل تغییر و تحول هستند. برای نمونه استانداردهای مهندسی زلزله بعد از زلزله بم تغییرات اساسی پیدا کرد.
چنانچه فضیلت ها و ارزش ها در حکمرانی آب رعایت شود، نتیجه اش می شود طاق عباسی که در منطقه طبس واقع است. طاق عباسی در واقع هم سد است و هم سد نیست. سد است زیرا که هنگام سیل، جلوی خیز آب را می گیرد و هم سد نیست زیرا که زیر سد خالی است و مردم بالادست و پایین دست به راحتی عبور و مرور می کند و نه به منطقه بالادست و نه به مناطق پایین دست آسیبی وارد ساخته و موجب نابودی و تخریب طبیعت شده است.نمونه دیگر حفظ این ارزش ها در نظام حکمرانی آب ایرانیان قنات است؛ آیا ایرانیان نمی توانستند کف قنات را عایق کنند تا آب بیشتری به دست بیاورند. قطعا می توانستند ولی آنها می دانستند که آب باید به داخل زمین نفوذ کند.
مثال دیگر خارج کشور در رعایت فضیلت ها و ارزش ها در حکمرانی آب، نروژ است؛ نروژ کشوری است که بیش از 2 هزار رودخانه دارد و 130 درصد برق نروژ، برقابی است و سدهای زیادی در این کشور وجود دارد. با وجودی که سدهای زیادی در این کشور وجود دارد، ولی این سدها کمترین میزان آسیب و تخریب به طبیعت و محیط زیست وارد می سازند. حفظ طبیعت و محیط زیست بر جنبه زیباشناسانه و مهندسی سدها مقدم است و در حقیقت این سدها به نوعی در طبیعت گم است و جنبه های زیباشناسانه سدها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. چنانچه یکی از مسئولان سدها برای بنده تعریف می کرد که برای اینکه ارزش بصری و کارکردی آبشار حفظ شود، ظرفیت تأمین برق سد را محدود تعریف کردیم تا نیاز به تخریب و دستکاری در آبشار را نداشته باشیم. پس به طور کلی آن دسته ای دخالت ها و دستکاری های در طبیعت می تواند مفید و موثر باشد که منطبق با فضیلت ها و ارزش های اخلاقی جامعه باشد و چنانچه این اصل رعایت نشود، حکمرانی آب مختل خواهد شد.
تسنیم: به بحث فضیلت ها و ارزش ها در حکمرانی آب و آبخیزداری اشاره کردید. چه نوع فضیلت هایی و ارزش هایی در این باره وجود دارد؟
فصیحی: فضیلت ها و ارزش های متعددی در حکمرانی آب وجود دارد که باید در آبخیزداری بدان توجه شود. یکی از این ارزش ها و فضیلت ها، آشتی دادن و حل اختلاف بین مومنان است که در آموزه های دینی بسیار بدان سفارش شده است. ما مشاهده می کنیم در طومار شیخ بهایی، این مساله بخوبی رعایت شده است و شیخ بهایی به نحوی آب زاینده رود را مدیریت کرد که در تخصیص آب به روستاهای اصفهان، نزاع و درگیری بوجود نیاید و در صورت بروز اختلاف، این اختلاف حل شود. فضیلت دیگری که در این باره می توان اشاره کرد قناعت است. درنظر گرفتن فضیلت قناعت در مدیریت آبی ایرانیان، موجب ساخت قنات هایی شده است که توانسته است در طول هزاران سال دوام بیاورد و آب شرب و کشاورزی ایران در طول قرن ها از طریق قنات تامین شود.
تسنیم: پس به نظر می رسد از مباحثی که در فضای حکمرانی آب کنونی مورد غفلت قرار گرفته است، ورود اخلاق فناوری و تکنولوژی است و این مساله ای است که باید مدنظر نظام آموزشی به خصوص در دانشگاه ها واقع شود.
فصیحی: بله کاملا صحیح است؛ اگر مسائل اخلاقی در مباحث حکمرانی آب در نظر گرفته نشود و صرفا نرم ها و استانداردهای مهندسی مدنظر واقع شود، نتیجه آن می شود همین مشکلاتی که مدیریت آب کشور بدان درگیر است. مثلا سدی را می سازیم و یک یا چند روستا را نابود می کنیم و همین خودش باعث معضلات اجتماعی می شود. یا اینکه سد گتوندی می سازیم که آب پشت آن شور است و کشاورزی منطقه را تهدید می کند. ما باید بتوانیم اخلاق حکمرانی را وارد مباحث مدیریتی و حکمرانی آب کنیم. این مسائل کاملا کاربردی و اساسی است که باید در دانشگاه ها و مراکز علمی پژوهشی مدنظر واقع شود. الان دنیا به این نتیجه است که باید اخلاق را با علم و دانش فنی مقرون سازد. آنها بر این باورند که انسان ها برای استفاده از علم و دانش مثلا در هوش مصنوعی، مبسوط الید نیستند و حق ندارند که از فناوری و تکنولوژی به هر گونه ای که دلشان بخواهد استفاده کنند.
تسنیم: راهکار شما برای حل مسائل و تضادهای آبخیزداری در کشور چیست؟
فصیحی: راهکار مهم برای حل مسائل و تضادهای در مباحث حکمرانی آب و آبخیزداری آن است که باید آبخیزداری را در سطح و دشت ها گسترش دهیم. از راهکارهای دیگر باید نظام حساس به ارزش (Value sensitive design) در مدیریت منابع آبی و آبخیزداری طراحی کنیم. همچنین باید اجتماع و مشارکت عمومی مردم را به نحو واقعی در آبخیزداری وارد کنیم؛ زیرا چنانچه اجتماع وارد طرح های آبخیزداری شود، آنگاه سیاست را نیز خود به خود همراه می سازد. سیاستمدار مجبور است برای اینکه مثلا در انتخابات رای بیاورد، به نظر اجتماع احترام بگذارد و مطالبات مردم را بشنود و آن را پیگیری کند تا به سرانجام برساند. متاسفانه در حال حاضر مشاهده می شود در طرح های بزرگ مرتبط با آب و کشاورزی، نقش اجتماع و مردم نادیده گرفته می شود و طرح های بزرگی مثل طرح 46 هزار هکتاری استان سیستان و بلوچستان و 550 هزار هکتاری استان خوزستان انجام می شود گرچه اصل موضوع بسیار خوب و ضروری است ولی به دلیل اینکه نقش مردم، اجتماع و نظامات محلی نادیده گرفته می شود، این طرح ها با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد. چنانچه همین طرح ها مبتنی بر ارزش طراحی شوند حتما نتایج بهتر و پایداری به دنبال خواهد داشت.
از همین پرونده بیشتر بخوانید:
انتهای پیام/