قاجاریان چه نگاهی به ادبیات و کتاب کودک و نوجوان داشتند؟
گرچه در دوره قاجار هیچ کتاب و مقاله مستقلی درباره مباحث نظری ادبیات کودک وجود نداشت، اما دیدگاه آنها به ادبیات کودک و کتاب کودک را میتوان جستوجو کرد.
خبرگزاری تسنیم، سیدعلی کاشفیخوانساری ـ باید و نبایدهای کتاب کودک از نگاه قاجاریان
گرچه اشاراتی به ویژگیهای یک خواندنی مناسب کودکان در رسالهها و متون فارسی برجای مانده از دوران پیشامدرن فراوان است، دغدغهها و نوشتههای روشنفکران دوره قاجار در این خصوص کم و بیش از جنس متفاوت و دیگری است. مواجهه عینی ایرانیان با تحولات جهانی و باور به عقب ماندگی از قافله تمدن در زمینههای علمی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی سبب شد که بخش عظیمی از تحصیلکردگان و دردمندان ایرانی در جستجوی علت و چاره این موضوع برآیند.
اینان محدود به یک قشر یا طبقه اجتماعی خاص نبودند و در میانشان میتوان نمونههای فراوانی از شاهزادگان، درباریان، روحانیون، تجار روزنامهنگاران، ادیبان، مهاجران به اروپا، کارمندان و ... را یافت. با این حال یک باور مشترک در نوشتهها و اقدامات همه آنها مشترک است. آنان مهمترین راه اصلاح و پیشرفت را تعلیم و تربیت کودکان یافته بودند. پیشنهادهایی چون تغییر حاکمان یا نوع حکومت و کشورداری، اصلاح نظام اداری یا قضایی، نوزایی در کشاورزی و صنعت، تغییر دین و آیین و یا هر پیشنهاد قابل تصور دیگری، در مقایسه بسیار کمتر از دیدگاههای فرهنگی در نوشتههای قاجاریان به چشم میخورد.
این گروهها در مجموع نسبت به تمدن غرب و جلوات آن بسیار خوشبین و نسبت به سنن و فرهنگ بومی معترض و بدبین هستند. ایشان مهمترین علت پیشرفت غرب را علمآموزی و مهمترین دلیل عقبماندگی خود را نظام آموزشی بومی میدانند.
عمده ایشان درد و درمان مملکت را در عرصه فرهنگ و آموزش تشخیص دادهاند و مباحث رایج درباره اصلاح یا تغییر خط فارسی، بحثهای داغ درباره نقد ادبی، مضامین ادبی، قالبهای نوشتاری و ...، دیدگاههای مرتبط با وحدت جهان اسلام، دیدگاههای باستانگرایانه و ناسیونالیستی، نوشتههای مربوط به نقد خرافات و آداب قدیمی، و بسیاری از موضوعات پر چالش و پرطرفدار آن دوره همگی ماهیتی فرهنگی دارند.
اوج باور به نقش آموزش در توسعه و مطالبه تحول آموزشی در دوره مظفرالدین شاه تجلی یافته است. در آن دوره تقریباً همه از لزوم ایجاد مدارس جدید، روشهای آموزشی نو و خواندنیهای نو این سخن میگویند.
گرچه در دوره قاجار هیچ کتاب و شاید هیچ مقاله مستقلی درباره مباحث نظری ادبیات کودک و ویژگیهای خواندنیهای کودکان نیابیم، با این حال از دل نوشتههای آن دوره میتوان چنین دیدگاههای عمومی را شناسایی و تدوین کرد.
این نوشتهها نشان میدهد روشنفکران آن دوره درباره خواندنیهای کودکان چه نگرانیهایی داشته اند، چه خواندنیهایی را مناسب و کدامها را نامناسب میدانستهاند و دلایل ضعف و قوت یک کتاب کودک از نظر ایشان چه بوده است. مقالات مطبوعاتی قطعاً مهمترین منبع برای چنین جستجویی است با این حال نباید از اخبار، آگهیها، مقدمه پاورقیها و نامههای مندرج در مطبوعات هم غافل شد. چرا که اطلاعات مهمی را در خود دارند. همینطور مقدمههای کتابهای داستان، مقدمهها و موخرههای کتابهای کودکان و کتابهای ویژه آموزگاران و روش تدریس.
مرور چنین منابعی برخی باورهای مشترک و پرتکرار درباره کتاب کودک در روزگار قاجاریان را روشن میسازد. این باورها که میتوان مجموع آنها را مسامحتاً نظریه ادبیات کودک در دوره قاجار نامید، عبارتند از:
1. خواندنیهای کودکان تاثیر بزرگ و قطعی در شخصیت و تربیت ایشان دارد. تاثیر خواندنیها از هر عامل مفروض دیگر (وراثت، خانواده، محیط و ...) پر رنگتر است.
2. خواندنیهای کودکان مقولهای بسیار جدی است. چه کودکان و چه اولیای ایشان باید به این کتابها و نشریات نگاهی کاملاً جدی داشته باشند و آن را موضوعی تفننی، حاشیهای و کم ارزش (شبیه بازی و سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت) تلقی نکنند.
3. مهمترین هدف، رسالت و کارکرد خواندنیهای کودکانه دو چیز است: اخلاق آموزی و علم آموزی.
4. عمده ادبیات عامیانه برای کودکان نامناسب است، چراکه خرافی، غیرعلمی و غیر اخلاقی هستند. به منظور تربیت صحیح کودکان باید از نقل این آثار برای آنها خودداری کرد تا اخلاق ایشان سالم بماند و به موهومات دچار نشوند.
5. بخش زیادی از ادبیات کلاسیک هم برای کودکان نامناسب است است، چرا که اولاً مشحون از میگساری و شاهدبازی و وصف معشوق و آغوش و ... است. دیگر آن که برخی از آنها کودکان را به کارهای غیراخلاقی چون دزدی، طراری، قمار، دروغ و نیرنگ تشویق میکنند. سه آن که با جن و پری و دیو و غول کودکان را میترسانند و آنها را خرافی بار میآورند و آخر هم آنکه زبان آنها ثقیل و دور از فهم کودکان است. در این میان به ندرت متونی همچون کلیله و دمنه و برخی حکایات گلستان و بوستان مورد تایید ایشان بوده است.
6. طرح مسائل عشقی و مقولات عرفانی که مضامین عمده ادبیات فارسی است نه برای کودکان مناسب است و نه قابل درک.
7. بازنویسی حکایات کهن برای کودکان مناسب است؛ به شرط آنکه درس و پیام اخلاقی هر حکایت صریح و مستقیم در پایان نقل و به کودکان تفهیم شود.
8. از میان قالبهای کهن رایج در ادبیات فارسی و خواندنیهای کودکانه، پندنامه ها و حکایات کوتاه مناسبترین قالبها بر اساس رویکرد جدید به ادبیات کودک است.
9. در کتابهای کودکان باید به خوشایندی مخاطبان توجه کرد. حکایات حیوانات بیشترین خوشایندی را برای مخاطبان به همراه دارد.
10. سادهنویسی یک تخصص و ارزش است. کسانی که برای کودکان مینویسند باید از مهارت ساده سخن گفتن و ساده نوشتن برخوردار باشند.
11. آثار غیرادبی جایگاه مهمی در خواندنیهای کودکان دارند. عمدهای از خواندنیهای کودکانه میتواند در قالبهایی چون مطالب علمی، مقاله، گزارش و سایر قالبهای مطبوعاتی، متنهای گفتوگو محور (شبیه نمایشنامه)، سفرنامه، کلمات قصار و ... ارائه گردد. این آثار چه بسا ارزش و تاثیرگذاری بیشتری نسبت به قالبهای ادبی دارند.
12. تفکیک و مرز مشخصی بین مطالب کودکانه و بزرگسالانه وجود ندارد. اصل تمایز میان کهنه و سنتی بودن و یا نو و امروزی بودن است. برای همین روزنامههای خبری و سیاسی، رمانهای تالیف و ترجمه و یا رسالههای انتقادی و اجتماعی بزرگسالانه به دلیل نوگرایانه بودنشان مناسب مطالعه کودکان و نوجوانان هستند.
13. تعریف، نقش و کارکرد مجزایی برای خواندنیهای درسی و غیر درسی کودکان وجود ندارد. کتب ادبی، روزنامهها و ... میتوانند همزمان هم بهعنوان خواندنی آزاد و هم متن درسی و رسمی کودکانه مورد استفاده قرار گیرند.
14. تصویر نقش بسیار مهمی در ایجاد جذابیت و انتقال معنی به کودکان دارد. وجود تصویر ملاکی مهم در تفکیک کتابهای خوب و بد کودک و نوجوان است. با این حال سختگیری چندانی در خصوص مناسب بودن و کیفیت تصاویر مشاهده نمیشود و میتوان برداشت کرد تصاویر کتابهای کودکان در مقایسه با کتب بزرگسال نیازمند ارزشهای هنری کمتر و کودکان دارای درک بصری پایینتری هستند.
15. باید در کتاب کودک از کاتب، کاغذ، جلد، صحافی و ... مناسب استفاده کرد (برخلاف کتابهای بچهخوانی نیمه اول قاجار که جلد نداشتند و کاتبان آن کم سواد بودند و کاغذشان نامناسب بود). چنین نکانی در مناسب بودن یک کتاب نقشی اساسی دارد.
16. خط آثار کودکانه باید ساده و مقروء باشد؛ به همین دلیل به باور ایشان، خط نستعلیق مناسبترین خط برای کتابهای کودک است.
انتهای پیام/