بزرگترین واقف علمی کشور از هیچ شروع کرد و با هیچ تمام کرد/ "حساب به دینار، بخشش به خروار"

برای برخی این توهم پیش آمده که من با نهادن همه هستی خود در بنیاد، دخترانم را از ارث محروم کردم اما من ارث با ارزش‌تری برایشان باقی گذاشتم؛ "دانش و انسانیت".

خبرگزاری تسینم، میلاد مرجانی: شاید تاریخ کمتر کسی را مثل مرحوم حسینعلی البرز به خود دیده باشد. مردی چند بعدی که شاید ساعت‌ها فیلم و سریال و مستند می‌توان درباره او ساخت. مرحوم "حسینعلی البرز" بنیانگذار وقف علمی کشور است. با وجود همه محسنات مرحوم البرز که شاید بسیاری از دانش‌آموزان، دانشجویان، نخبگان و طلاب علوم دینی نام او را با جایزه البرز می‌شناسند، اطلاعات دیگری درباره افکار و اعمال این مرد بزرگ ندارند.

واقعیت این است که وقف شاید به عنوان یکی از ابعاد زندگی او مطرح شده باشد اما مرحوم البرز از نظر اقتصادی و شخصیتی نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و از معدود افراد تأثیرگذار در دوارن حیاتش به شمار می‌رفته است. جالب است بدانید که خدمات شایسته مرحوم البرز علاوه بر اینکه مستقیماً در زندگی بسیاری از نخبگان تأثیرگذار بوده و شرایط معیشتی بسیاری از مردم را متحول کرده، در زمان حال نیز همچنان در جریان است.

به بهانه دهه وقف و بررسی ابعاد شخصیتی مرحوم حسینعلی البرز به سراغ مهندس "حیدر ارشدی" مدیرعامل بنیاد فرهنگی البرز رفتیم تا بیش از پیش با ویژگی‌های شخصیتی این واقف خوشنام آشنا شویم.

*مرحوم حسینعلی البرز در چه سالی متولد شد و زندگی‌اش را چگونه گذراند؟

ایشان در سال 1285 شمسی در محله جمهوری متولد می‌شود و مادرش را در سن دو سالگی از دست می‌دهد و این ضایعه، خلأ جدی در زندگی او به‌وجود می‌آورد. به پیشنهاد پدرش در مدرسه قزاقخانه روس‌ها که مدرسه رسمی آن زمان بود، تحصیل را ادامه می‌دهد اما با رضایت پدر برای مقطع دبیرستان تغییر رشته می‌دهد و به کالج البرز می‌رود و دوران دبیرستان را تا گرفتن مدرک دیپلم در مدرسه البرز فعلی به پایان می‌رساند.

*مدرسه فعلی البرز هم از موقوفات مرحوم حسینعلی البرز است؟

نه، هیچ ارتباطی ندارد. تنها ارتباطش این است که خود حسینعلی البرز در آن مدرسه درس خوانده و نکته جالبش اینجا است که معلم خیلی تأثیرگذاری همچون دکتر ساموئل مارتین جردن که یک لوسیونر آمریکایی بود در آنجا تدریس می‌کرد و مرحوم البرز از او به‌عنوان یک استاد که زندگی‌اش را متحول کرده به نیکی یاد می‌کند. حتی مرحوم البرز یک کتابخانه‌ای را به نام کتابخانه جردن برای تکریم مقام علمی او تأسیس می‌کند.

مرحوم البرز بعد از اینکه دیپلمش را در سال 1304 می‌گیرد به دلیل تسلطی که به زبان انگلیسی داشت، به‌عنوان مترجم در وزارت مالیه یا همان وزارت دارایی وقت مشغول می‌شود. مدتی را به خاطر مشکل بیماری برونشیت و بنا بر پیشنهاد اطرافیانش به خوزستان مأمور می‌شود و در آنجا به دلیل فساد حاکم بر نوع فعالیت‌های وقت و پیشنهادهای مختلف رشوه و موارد دیگر به تهران برمی‌گردد و کار را رها می‌کند. مدتی در خانه می‌ماند و مجدد به پیشنهاد یکی از دوستان پدرش به وزارت عدلیه می‌رود و به‌عنوان منشی در عدلیه مشغول به کار می‌شود. آنجا هم خیلی از این شرایط فساد حاکم بر بروکراسی در امان نمی‌ماند.

نام نیک؛ ارثی که از پدرش برد/ فخرالزمان، همسری دل‌سوز و مهربان

*مرحوم البرز در دوران جوانی از ثروت پدرش بهره‌مند بود؟

نه؛ پدرش در آن موقع صرفاً یک کارمند معمولی بود و زندگی معمولی داشت و اصلاً دارایی هم نداشت. او صراحتاً عنوان می‌کند که تنها ارثی که از پدرش برده، نام نیکی است که از او به یادگار دارد. پدرش به تعبیر امروزی‌ها، رابط مالیاتی و مسئول جمع‌آوری مالیات و مورد وثوق حاکمیت بود اما از جایی که هیچ سوء استفاده‌ای از مقام و جایگاهش نمی‌کرد، به‌عنوان یک کارمند ساده، زندگی ساده‌ای هم داشت و جزء خانواده‌های متمول به حساب نمی‌آمد.

حسینعلی البرز با اصرار پدرش در سال 1310 با خانمی که مرحوم البرز از او به‌عنوان بانویی فهمیده و خدا‌شناس یاد می‌کند، ازدواج و با او زندگی مشترکی را آغاز می‌کند. مرحوم البرز نقش فخرالزمان را در زندگی‌اش پر‌رنگ می‌داند. تقریباً یکی-دو سال بعد از ازدواج، پدرش فوت می‌کند و سرپرستی خانواده را با حضور خواهر و برادرها و همسری که اختیار کرده و کنیزی که در آن خانه از بچگی زندگی می‌کرد به دوش می‌کشد. آنچه در تاریخچه زندگی این فرد نوشته‌اند، از قضا افراد دیگری هم همراهشان زندگی می‌کردند همچون نوه عمه‌اش که ظاهراً کر و لال بود. با این وجود یقیناً ماهیت کمک و خیراندیشی از بچگی در وجود این انسان اوج گرفته است.

* بعد از اینکه از وزارت عدلیه بیرون می‌آید کجا مشغول کار می‌شود؟

فساد حاکم بر بروکراسی دولتی و هم تأمین معاش خانواده‌ای به این جمعیت، با کارِ کارمندی سالم حاصل نمی‌شود و اینجاست که تصمیم می‌گیرد از کار دولتی کناره‌گیری کند و از سال 1312 یعنی دو سال بعد از ازدواج و همچنین فوت پدرش در اولین اقدام اقتصادی، در مناقصه ساخت زنجیرهای محوطه بیرونی اولین بانک ملی ایران که در حال حاضر به موزه بانک ملی تبدیل شده با مشورت یکی از دوستانش به نام "آرشاک" که خوش‌فکر هم بوده شرکت می‌کند و برنده می‌شود.

از هیچ شروع کرد و با هیچ تمام کرد

مرحوم البرز از پولی که از آن مناقصه به‌دست می‌آورد، یک باب مغازه در خیابان فردوسی خریداری می‌کند و در مدت 3 سال کارِ شبانه‌روزی و تمام وقت موفق می‌شود که نمایندگی 11 شرکت و کارخانه معتبر اروپایی را در صنعت دوچرخه، موتور، رادیو و وسایل صوتی و ماشین چاپ در تهران بگیرد و در واقع از این فرصت استفاده می‌کند و اموال خیلی خوبی هم به‌دست می‌آورد و با تلاش شبانه‌روزی و تکیه به توان و تعهد شخصی‌اش می‌تواند به‌عنوان یکی از کارآفرینان سده اخیر ایران، نامش را ثبت کند.

او در تحقیقی که اخیراً به چاپ رسیده است، جزو 50 نفر اول از کنشگران و فعالان برتر اقتصادی 150 سال اخیر ایران معرفی شده است. این یعنی فارغ از اقدامی که حسینعلی البرز در بنیاد فرهنگی البرز به ارمغان آورده، به تنهایی به‌عنوان یک نخبه و کارآفرین اقتصادی مطرح است که توانسته در بازه زمانی کوتاه با یک فکر اقتصادی درست، کار ارزشمندی را در حوزه اقتصاد کشور انجام دهد. این مسائل تازه بخشی از زندگی مرحوم البرز است که نشان می‌دهد ایشان از به اصطلاح "هیچ" شروع کرده و آن جمله معروفی را که گفته "من از هیچ شروع کردم و با هیچ هم می‌خواهم تمام کنم" به عینیت رسانده است. مرحوم البرز فردی نبوده که که ارث بادآورده‌ای به دستش رسیده باشد و بگوید می‌خواهم این را وقف کنم؛ نه، خودش برای قِران‌قِرانش زحمت کشیده است.

"دانش و انسانیت" ارثی که برای فرزندانش باقی گذاشت

* وقف به‌عنوان مهم‌ترین شاخصه مرحوم البرز به شمار می‌رود. کمی درباره تاریخچه تأسیس بنیاد فرهنگی البرز توضیح دهید.

مرحوم البرز در 24 اسفند سال 1342 بنیاد فرهنگی البرز را با هدف‌‌‌ اشاعه فرهنگ کشور تأسیس کرد؛ بنیادی که به گفته خود نه برای 10 یا 100 سال بلکه تا زمانی که کشور و دین و اخلاق در این مرز و بوم باقی است وقف خدمت به جوانان این مملکت شده است.

او که دارایی‌ها و املاکش را وقف راه‌اندازی این بنیاد، اعطای وام دانشجویی و اهدای جوایزی با عنوان "جوایز حسن تحصیل" به دانش‌آموزان و دانشجویان ممتاز کرده بود در جایی گفته است: «برای برخی این توهم پیش آمده که من با نهادن همه هستی خود در بنیاد فرهنگی، دخترانم را از ارث محروم کردم اما من ارث با ارزش‌تری برای آنان باقی گذاشتم؛ "دانش و انسانیت". تصمیم گرفتم این ثروت را به جای آنکه در اختیار بازماندگانم قرار دهم تماماً در اختیار فرزندان وطن که آنان را نیز فرزندان خود می‌دانم قرار دهم تا به نحو شایسته‌تری به مصرف برسد.»

پیکرم را هم وقف کردم!

* مرحوم البرز با همه دارایی و وقفیاتش، چیزی برای خود و فرزندانش نگذاشتند؟

حاصل ازدواج مرحوم البرز با همسرش، سه فرزند دختر به نام‌های ودیعه، طلیعه و منیژه می‌شود که البته هر سه دختر، خَیّر و نخبه‌ شدند و هر سه هم به کارهای علمی و خیرخواهانه شهرت دارند.  شاید اقدامی که نام مرحوم البرز را ماندگار کرده، تأسیس بنیاد فرهنگی البزر  است. ایشان تصمیم می‌گیرد که اقدامات خیرخواهانه متعدد و متمرکزش را تجمیع کند. او اقدام ماندگارش را با تأسیس بنیاد البرز از طریق وقف تمام اموال خودش انجام می‌دهد که نکته اصلی همین است که ایشان چیزی را برای خودش نمی‌گذارد.

مرحوم البرز سهم ارث دخترانش را می‌دهد تا متهم نشود که چرا برای سهم دخترانتان تصمیم‌گیری کرده‌اید. مشخصاً هتل لوزان "ایرانشهر فعلی" و همه مغازه‌های زیر مجموعه آن را به دختران خودش می‌بخشد و جالب اینجاست که دخترها هم که سر سفره چنین پدر و مادری بزرگ شده‌اند، این هتل را به مجموع دارایی‌های بنیاد اضافه می‌کنند و با پدر، هم‌مسیر می‌شوند. پدر که این را می‌بیند تصمیم می‌گیرد خانه شخصی خودش را هم که در محله فلسطین و در جای مناسبی قرار داشته بفروشد و در یکی از اتاق‌های همان هتل لوزان سکونت کند. آن خانه را هم می‌فروشد و اموالش را به دارایی‌های بنیاد اضافه می‌کند. مرحوم البرز حتی خودش را مطابق با اساسنامه بنیاد از دریافت هرگونه حقوق و پاداش محروم می‌کند.

او کل دارایی‌اش را وقف می‌کند. حتی شنیده‌ام که ایشان هزینه چای و غذا و غیره را از دارایی و اموال بنیاد نمی‌دادند. ایشان نه تنها همه اموال را وقف می‌کند بلکه وجودش را هم وقف می‌کند و در وصیتنامه‌اش اینگونه می‌نویسد که بعد از  مرگم هم پیکرم، وقف دانشکده علوم پزشکی تهران شود. شاید از تشریح بدنم، چیزی به داشته‌های کشورم اضافه شود.

آیت‌الله سلیمانی امام جمعه وقت زاهدان که اخیراً به حکم رهبر انقلاب امام جمعه کاشان شده‌اند، در یکی از همایش‌های جایزه بنیاد البرز گفته‌اند: از دیشب تا حالا که زندگی این آدم را خوانده‌ام، از خدا احساس خجالت و شرم می‌کنم که من به‌عنوان یک روحانی شاید نتوانم یک عبای خودم را به هم‌لباس خودم بدهم. این آدم تا چقدر توانسته از خودش، وجودش و جسمش بگذرد.

* مرحوم البرز جایزه بنیاد البرز را هم همان سال‌ها راه‌اندازی کرد؟ ماهیت برگزاری جایزه بنیاد البرز چه بود؟ کمی درباره آن توضیح دهید.

آن زمانی که مرحوم البرز مدیریت بنیاد را برعهده داشتند، اولویت‌هایی را در دستور کار قرار می‌دهند که یکی از آنها جایزه بنیاد البرز است. بنیاد فرهنگی البرز با هدف کمک به اشاعه فرهنگ کشور و تجلیل از مقام علمی دانشمندان، مخترعان، دانشجویان و دانش‌آموزان برتر کشور  تأسیس شد و ماهیت این تقدیر هم از طریق بنیاد البرز توسط مرحوم حسینعلی البرز به‌وجود آمد. مؤسس بنیاد فرهنگی البرز بیش از نیم قرن از عمر خود را صرف  اهدای جایزه به نفرات برتر کشور کرد و هزاران نفر از برترین‌های کشور را تحت حمایت خودش قرار داد که برخی از آنها در حال حاضر در مقامات دولتی و حاکمیتی دارای مسئولیت‌اند.

مرحوم البرز برای حمایت از نخبگان کشور و برای اینکه آنها به جامعه معرفی شوند و جامعه بداند چنین آدم‌هایی در کشور هستند این حرکت ارزشمند را آغاز کرد. جوایزی هم که وقتی سال‌های آغازینش را در نظر  می‌گیرید، به لحاظ ریالی و اعتباری جایزه معتبری بود مثلاً جایزه یک دانش‌آموز نخبه در همان دهه 1350 یک چک 5 هزار تومانی بود. به دانشمندان و دانشجویان نخبه، 50 هزار تومان پرداخت می‌کردند و واقعاً زندگی افراد با آن جایزه متحول می‌شد.

آیت‌الله صادق آملی لاریجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از دانش‌آموزان منتخب دهه 50 جایزه بنیاد البرز بود که از شهر قم به بنیاد معرفی شده بود. مرحوم البرز جدا از اینکه سعی ‌می‌کرد جوایز در شأن برگزیدگان باشد، تلاش هم داشت تا کرامت برگزیدگان حفظ شود یعنی مراسم را در تالار آیینه آموزش و پرورش می‌گرفت تا آنها جوایزشان را از دست وزیر آموش و پرورش بگیرند یا مثلاً مخترعان را به نزد نخست وزیر وقت می‌برد تا جایزه‌شان را از بالاترین مقام کشوری بگیرند، یا با روزنامه کیهان هماهنگ می‌کرد تا اسامی این نفرات را در روزنامه درج کنند.

وام شرافتی به دانشجویان و بازپرداخت 5 ساله

* فعالیت بنیاد البرز به اهدای جایزه به نخبگان ختم می‌شود؟

مرحوم البرز مبتکر وام شرافتی است.در دوره پهلوی تحصیلات آکادمیک در ایران پولی بود و خیلی از دانش‌آموزان خوش‌فکر و مستعد به‌دلیل ناتوانی در پرداخت هزینه‌ها به ناچار، ادامه تحصیل را رها می‌کردند و طبیعتاً اجازه ورود به دانشگاه را هم نداشتند. مرحوم البرز نه تنها مقدمات حضور دانش‌آموزان را به دانشگاه فراهم می‌کرد بلکه به دانشجویان نخبه نیز با ارائه کارت دانشجویی و بدون هیچ‌گونه ضامن و چک و سفته، وام قرض‌الحسنه پرداخت می‌کرد. بازپرداخت وام را هم به بعد از فارغ‌التحصیلی موکول می‌کرد. مهندس محلوجی که وزیر صنعت معدن و تجارت بود و آقای عبدالله جاسبی رئیس سابق دانشگاه آزاد اسلامی از جمله کسانی بودند که از همین وام و تسهیلات بنیاد البرز به مدارج علمی راه یافتند. آقای جاسبی نقل می‌کند که اگر این وام نبود من اصلاً نمی‌توانستم به دانشگاه بروم و نمی‌توانستم فارغ‌التحصیل شوم و دکترا بگیرم و فارغ‌التحصیل شوم.

در اوایل دهه 1350 و با تغییر فرآیند تحصیلات دانشگاهی، یک سلسله تغییراتی در کشور به‌وجود می‌آید از جمله اینکه تحصیلات آکادمیک رایگان می‌شود و این خلأ که دانشجویان درگیرش بودند، رفع می‌شود. مرحوم البرز باز فکر می‌کند خلأ جامعه آن روز را پیدا می‌کند و متوجه می‌شود که دانشجویان فارغ‌التحصیل، پول ندارند که کارِ مرتبط با رشته خود راه بیندازند. آن دوره اغلب دانشجویان فارغ‌التحصیل یا مهاجرت می‌کردند یا کار دیگری راه می‌انداختند که مرتبط با رشته تحصیلی‌شان نبود.

مرحوم حسینعلی البرز وقتی می‌بیند مشکل اصلی دانشجویان، کار است به این فکر می‌افتد که وام اشتغال بدهد، یعنی به‌عنوان اولین مجموعه در کشور می‌گوید: هر دانشجو که فارغ‌التحصیل شد می‌تواند از بنیاد وام بگیرد و بازپرداختش هم پنج سال بعد از راه‌اندازی کسب و کار آغاز می‌شود. باز هم در دست‌نوشته‌هایش است که می‌گوید: هدف من از پرداخت این پول  با‌عنوان "وام" برای حفظ کرامت دانشجویان است، وگرنه دنبال بازپرداختش نیستم. او معتقد بود که اگر به دانشجویان در ابتدا بگوید این پول بلاعوض است، شاید به کرامت‌ و غرورشان بربخورد به همین دلیل هم می‌گفت بعد از پنج سال وام را پس دهید اما نگاهش همان موقع هم نگاه حمایتی بود.

از وقف ژنراتور برای اتاق عمل تا ساخت سالن انتظار بیمارستان

* آیا مجموعه اقدامات خیرخواهانه مرحوم البرز منتهی به موقوفات علمی و مشخصاً تأسیس بنیاد فرهنگی البرز می‌شود؟

 اقدامات خیرخواهانه مرحوم البرز به دو بخش تقسیم می‌شود. یک بخش قبل از سال 1342 یعنی قبل از تأسیس بنیاد و بخش دیگر به اقداماتی او بعد از تأسیس بنیاد تعلق می‌گیرد. قبل از تأسیس این بنیاد که شاید چیزی حدود 25 سال یعنی از حدود سال‌های 1317 تا 1342 باشد، اقداماتی را مرحوم البرز انجام داده است که اگر خیلی گذرا بخواهیم مرور کنیم به اهدای دستگاه‌های مولد برق و ژنراتور به بیمارستان‌ها از جمله بیمارستان امیر اعلم برای استقرار در اتاق‌های عمل که در آن دوره به‌دلیل کمبود امکانات و قطع برق مشکلاتی را بری بیماران به‌وجود می‌آورد تا ساخت سالن انتظار برای همراهان بیماران در بیمارستان امام خمینی(ره) فعلی می‌توان اشاره کرد.

او دغدغه‌ای از جنس مردم داشت و به سوی نیازهای مردم جامعه گام برمی‌داشت. خرید و اهدای تجهیزات جراحی فک و صورت به یکی از بیمارستان‌های تهران و یا اهدای پتو و کمک نقدی و خرید لباس دانش‌آموزان بی‌بضاعت و ساخت مدرسه و آب‌انبار در منطقه سوهانک از جمله اقدامات خیرخواهانه مرحوم البرز است. هرکجا که احساس می‌کرد مردم منطقه‌ای از نعمت آب بی‌بهره‌اند، آنجا چاهی را احداث می‌کرد.

غیر از کت و شلوارم چیزی برای خودم ندارم!

*بارها شنیده‌ایم که امام حسن مجتبی (ع) در طول عمر خود دوبار تمام اموال و دارائی خود را در راه خدا خرج کرده‌اند. از مرحوم البرز نیز به‌عنوان فردی خیّر یاد می‌شود که همه اموالش را وقف کرده و همواره در بحران‌های مالی از هیچ کمکی دریغ نکرده است. در این‌باره برایمان بگویید.

بله، کاملاً این‌طور است. ایشان یک جمله‌ای دارند که "من به غیر از کت و شلوارم و ماشینی که بنا به توصیه پزشکان برای رفت و آمدم باید داشته باشم، هیچ‌چیز برای خودم ندارم و هر چیزی که دارم برای مردم کشورم است" و واقعاً ایشان خودش را به این مرحله رسانده بود. مرحوم البرز حتی  با بخشی از دارایی‌اش املاک و ساختمان می‌خرد تا بتواند برایش سند بگیرد و وقف کند. ابتدای آن وقتی که بنیاد را تأسیس می‌کند، ساختمان شماره یک بنیاد را که در تقاطع خیابان‌های لاله‌زار و تقوی است و به‌عنوان بلندترین ساختمان تهران در آن دوران شهرت پیدا می‌کند را می‌خرد. این ساختمان را با بیش از 100 مغازه و واحد تجاری و اداری به دارایی بنیاد اضافه می‌کند. باز هم در همان خیابان لاله‌زار یک ساختمان دیگر می‌سازد و اجاره‌های آن را خرج بنیاد می‌کند. هتل لوزان را هم که از پیش از تأسیس داشته است جزء دارایی‌های بنیاد ثبت می‌کند.

* با توجه به اینکه بنیاد در دوران رژیم شاهنشاهی تأسیس شده است. آیا فعالیت‌های بنیاد البرز با دخالت‌های حکومت وقت همراه بود؟

مرحوم البرز بارها  از سوی ساواک مورد اذیت قرار گرفته بود. مثلاً در حسابرسی‌ها و مالیات و غیره بی‌دلیل به سراغ بنیاد آمده بودند که مثلاً این پول‌ها از کجا آمده‌ است و خرج چه موضوعی می‌شود. حتی در یک برهه‌ای پیغام‌های متعدد می‌دادند که چرا با بنیاد پهلوی هماهنگ نمی‌شوید که ایشان به لطائف‌الحیلی از کنار قصه عبور می‌کردند تا این همکاری شکل نگیرد و استقلال بنیاد حفظ شود.

* مرحوم البرز در چه سالی تولیت بنیاد را به امام خمینی (ره) واگذار می‌کند؟

مرحوم البرز از سال 1342 که بنیاد را تأسیس می‌کند تا آبان‌ماه سال 1357 امور بنیاد را به‌عنوان مؤسس و مدیرعامل در دست می‌گیرد و سالانه هم به هیئت‌امناء گزارش می‌دهد اما به‌دلیل بیماری برنشیت و ناتوانی در اداره بنیاد در سال 1357 مجبور می‌شود برای عمل جراحی به خارج کشور برود. در اسفند‌ماه 1357 عمل می‌کند و بعد از عمل جراحی، پزشکان توصیه می‌کنند که دیگر هرگونه فعالیت کاری و اقتصادی را کنار بگذارد. ایشان که می‌بیند در این شرایط عملاً نمی‌تواند کاری انجام دهد، یک نامه دو صفحه‌ای خدمت حضرت امام (ره) در فرودین‌ماه 1358 می‌نویسد و ضمن تبریک پیروزی انقلاب و هم اظهار تأسف از اینکه به‌دلیل بیماری نتوانسته در این ایام در کشورش باشد، می‌گوید با توجه به توصیه پزشکان نمی‌توانم اداره این مجموعه را داشته باشم و تولیت بنیاد را به ایشان واگذار می‌کند.

در بخشی از این نامه آمده است: «در این دوران سالخوردگی، دیگر از اینجانب سعادت ادامه اداره امور بنیاد برنخواهد آمد. بدینوسیله تولیت موقوفات را از منقول و غیر‌منقول و وجوه نقدینه به‌عهده مقام منیع آن حضرت واگذار می‌کند که به هر نحو صلاح بدانند با در نظر گرفتن مواد اساسنامه و وقفنامه اقدام لازم را معمول فرمایند و یقین حاصل است که این اقدام خیر در درگاه احدیت بی‌اجر نخواهد ماند.»

حضرت امام(ره) نیز در نامه مرحوم البرز مرقوم فرمودند: «حضرات آقایان هیئت امنای اوقاف؛ هیئتی برای رسیدگی و عمل به مندرجات وقفنامه مذکور در این ورقه تعیین نمایید. معلوم است این هیئت مرکب از امناء و معتمدان و یک نفر روحانی مورد اعتماد خواهد بود.»

اکنون بنیاد فرهنگی البرز از درآمدهای حاصل از اجاره واحدهای تجاری‌اش، دو همایش ملی در سطح دانش‌آموزی و نخبگان برگزار می‌کند و طی مراسمی ویژه، جوایزی به دانش‌آموزان و دانشجویان ممتاز در مقاطع مختلف تحصیلی اهدا می‌کند. اعطای جایزه بنیاد البرز به مخترعان و دانشمندان نیز به‌عنوان بخشی از خدمات یادگار مرحوم حسینعلی البرز است.

مال غیر وارد بنیاد نشود!

* آیا بنیاد البرز در حال حاضر از تسهیلات و حمایت‌های دولتی برای پیشبرد مأموریت‌هایش بهره‌مند می‌شود؟

مرحوم البرز وقتی این بنیاد را تأسیس می‌کند، همان موقع اعلام می‌کند که این بنیاد تا اَبد از دریافت هرگونه کمک از اشخاص حقیقی و حقوقی منع می‌شود یعنی از همان زمان باب هرگونه کمک و ارتباط‌گیری و تعامل در قبال هر چیزی را می‌بندد؛ به همین دلیل مکاتباتی که فرح با این بنیاد به عنوان رئیس بنیاد پهلوی داشته را رد می‌کند. شاید توجه و تأکید مرحوم البرز بر این باشد که مال غیر وارد این بنیاد نشود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تاکنون همین روال ادامه داشته است. بنیاد هیچ کمکی را از هیچ دستگاهی نمی‌گیرد و هیچ کمکی نیز به غیر از آنچه در اساسنامه آمده، پرداخت نمی‌کند. هرچه میزان درآمدی بنیاد از موقوفاتش باشد عیناً در مسیر جاری‌اش هزینه می‌شود.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط