بررسی شبهه‌های بی‌اساس درباره زندگی پیامبر(ص)/ دلیل رواج جنگ‌ها در دوران صدر اسلام چه بود؟

پیامبر(ص) در شرایطی به پاکدامنی، پاکیزگی، امانتداری و خوش‌خلقی مشهور بودند که مردم زندگی بدوی و ظالمانه‌ای در پیش گرفته بودند و خشونت‌ میان آن‌ها رواج داشت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شبهات و ابهامات بی‌اساسی که توسط دشمنان اسلام ساخته و پرداخته می‌شود، یکی از برنامه‌هایی است که هر از گاهی صورت می‌پذیرد تا به اعتقادات مسلمانان ضربه وارد و آن‌ها را از صراط مستقیم منحرف کند. هتک حرمت‌هایی که نسبت به ساحت مقدس حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم صورت می‌گیرد، یکی از این برنامه‌های ضداسلامی است تا با خشن نشان دادن چهره اسلام، ایمان مسلمانان را سست کنند، در این شرایط، میلاد نبی مکرم اسلام فرصتی بسیار مغتنم است تا از طریق پرداختن به این گونه شبهات و هتک حرمت‌ها، سیره نبوی را مرور کنیم.

خبرگزاری تسنیم در گفت‌وگویی که با دکتر فاطمه محبی، کارشناس دینی و استاد حوزه و دانشگاه کرده به بررسی بخشی از سؤالات درباره سبک زندگی نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله پرداخته است. آن‌طور که این محقق اسلامی توضیح می‌دهد، در با مرور تاریخ اسلام مشاهده می‌کنیم که اعراب دوران قبل از اسلام با وجود این که به پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله اهانت می‌کردند و با گفتار و رفتار خود ایشان را آزار می‌دادند، اما باز هم به علم و درایت و درستکاری ایشان اعتقاد داشتند و خودشان به آن اذعان می‌کردند، حتی بارها در تاریخ روایت شده است که وقتی برای آن‌ها گرفتاری و مشکلی به‌وجود می‌آمد، به آن بزرگوار مراجعه می‌کردند و پاسخ شبهات و راه‌حل گرفتاری و اختلاف نظرهای خود را از ایشان می‌پرسیدند، چون نحوه برخورد آن حضرت با مردم، شیوه فرماندهی نظامی، سخن گفتن و تعاملات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایشان به‌نحوی بود که همه به هوش سرشار و کمال درایتشان پی می‌بردند، تا جایی که عقلایی که در شبه‌جزیره عربستان زندگی می‌کردند، به دین آن حضرت ایمان آوردند و امروز هم هر کسی که با شیوه زندگی و دین بحق ایشان آشنا شود، بدون تردید اسلام را خواهد پذیرفت. اگر ما هم در دوران خودمان این گونه موارد را میان مردم انتشار بدهیم و فضایل و کمالات آن حضرت را از طریق رسانه‌ها بازگو کنیم، بسیاری از شبهات و ابهاماتی که توسط دشمنان اسلام میان مردم رواج پیدا می‌کند، پاسخ داده خواهد شد.

دین حنیف در دوران قبل از اسلام

یکی از ابهاماتی که درباره دوران زندگی نبی مکرم اسلام وجود دارد، این است که دین آن حضرت قبل از نزول قرآن کریم و مبعوث شدن ایشان به رسالت چه بود؟

در این مورد باید بدانیم که پیغمبر اسلام صلّی الله علیه و آله قبل از مبعوث شدن به رسالت، مانند اجداد بزرگوار خود بر آیین حنیف بودند، یعنی همان دینی که حضرت ابراهیم علیه السلام ترویج فرمودند نسل به نسل به ایشان منتقل شد. این مطلب در بسیاری از منابع معتبر شیعه و سنی نوشته شده است که آن حضرت قبل از بعثت، حنفی و یکتاپرست بودند.

البته در این منابع نقل شده است که در آن دوران تنها 17 نفر مشرک نبودند و خدای یکتا را پرستش می‌کردند. این افراد در عین حال کعبه را به‌عنوان بیت الله الحرام طواف می‌کردند و از هر نوع عمل خلاف عقل و دین پرهیز داشتند.

این افراد به‌طور کلی میان اعراب آن زمان به احناف و یا حنفاء مشهور بودند که حضرت محمد صلّی الله علیه و آله نیز یکی از این افراد بودند. نکته قابل توجه این است که در منابع تاریخی معتبر هم می‌خوانیم که تأکید شده است که آن حضرت پیش از اینکه به مقام رسالت مبعوث شوند، در هیچ‌کدام از مراسم آیینی مشرکان شرکت نمی‌کردند و به هیچ وجه بت را پرستش نمی‌کردند.

 

بیشتر بخوانید:

 

اجداد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله یکتاپرست بودند

آیا چنین آیینی در خانواده آن حضرت هم وجود داشت؟

بله. اجداد نبی مکرم اسلام همگی خدای واحد را پرستش می‌کردند و عبدالمطّلب، ابوطالب و عبدالله که پدربزرگ، عمو و پدر آن حضرت بودند، همگی یکتاپرست بودند. نکته مهم این است که مادر آن حضرت هم از خاندان مشهوری به‌نام بنی‌زهره بود که آن‌ها در اعتقادات خود مانند حنفاء بودند و از ارتکاب به هر نوع جرم و جنایت و عمل خلاف شرع و عقل پرهیز داشتند.

پاسخ به یک ابهام

یکی دیگر از ابهامات و شبهاتی که این روزها در دنیا رواج داده می‌شود، این است که مسلمانان خشونت‌طلب‌اند. دشمنان اسلام بی‌شرمی را به جایی رسانده‌اند که نسبت به ساحت مقدس نبی مکرم اسلام هم هتک حرمت می‌کنند و جنگ‌های صدر اسلام را به‌دلیل خشونت‌طلبی مسلمانان آن دوره می‌دانند، تاریخ صدر اسلام چه پاسخی برای این نوع ابهامات و هتک حرمت‌ها دارد؟

طبق اسناد معتبر تاریخی که هم شیعیان و هم برادران اهل‌سنت ما بر آن اذعان دارند، در هیچ‌یک از جنگ‌هایی که در صدر اسلام اتفاق افتاد، پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله آغازگر جنگ نبودند، همیشه این‌طور بود که جنگ از طرف دشمنان اسلام بر آن حضرت و مسلمانان تحمیل شد و ایشان چاره‌ای جز دفاع و جهاد نداشتند،

به‌عبارت دیگر از همان زمانی که نبی مکرم اسلام تبلیغ دین شریف اسلام را شروع کردند،کافران قریش با شیوه‌های مختلف دشمنی‌های خود را علیه اسلام ابراز می‌کردند و به راه انداختن جنگ هم یکی از این شیوه‌ها بود، چون آن‌ها می‌خواستند به این روش با ترویج و تبلیغ اسلام مقابله کنند. آن‌ها وقتی با دادن پیشنهاد‌های مالی نتوانستند مانع آن پیامبر  الهی شوند، دست به اسلحه بردند و جنگ را رقم زدند.

خشونت‌طلبی دشمنان اسلام

درواقع باید خشونت را به دشمنان اسلام منتسب بدانیم که از زمان صدر اسلام کینه‌ورزی‌های زیادی نسبت به مسلمانان داشتند. آن‌ها بودند که در نهایت ظلم و خشونت مسلمانان را مجبور کردند که به مدینه بروند و همه اموال آن‌ها را مصادره کردند،

به‌قدری که نبی مکرم اسلام و مسلمانان مکه بعدها به‌عنوان مهاجرین شناخته شدند و در حالی وارد مدینه شدند که دست‌هایشان خالی از هر نوع مال و دارایی بود تا بتوانند امور زندگی خود را بگذرانند. آن‌ها در مدینه به‌کمک انصار مدینه توانستند زندگی فقیرانه‌ای را شروع کنند و حتی پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله که در آن زمان خانه‌ای برای سکونت نداشتند به خانه فردی به‌نام ابوایوب انصاری رفتند و در آنجا ساکن شدند.

بنابراین ظلم و خشونت از طرف دشمنان اسلام اتفاق افتاد. در آن شرایط رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله برای مقابله با دشمنان تصمیم گرفتند اموالی را که کاروان قریش به مدینه می‌آوردند، به‌ازای اموال مصادره‌شده مسلمانان در مکه بگیرند اما در همین شرایط قریش جنگی راه انداخت تا حق مسلمانان را به آن‌ها ندهد.

تحمیل جنگ به مسلمانان

آیا چنین روندی در جنگ‌های دیگر هم ادامه داشت، یعنی در جنگ‌های دیگر هم مبارزه به نبی مکرم اسلام و مسلمانان تحمیل می‌شد؟

همین‌طور است، کافران قریش و سایر کافران و مشرکان در آن زمان شعار «الحرب سجال» را سر می‌دادند به این معنا که جنگیدن و مبارزه عامل فخر و بزرگی است، بر همین اساس بود که به‌طور مداوم آن‌ها در حال جنگ با دیگران بودند و قصد داشتند که هر بار خون را با خون بشویند!

نمونه این روند را در جنگ بدر می‌توانیم مشاهده کنیم، یعنی وقتی دشمنان اسلام در جنگ بدر شکست خوردند، مدتی بعد جنگ احد را راه انداختند تا انتقام کشته‌شده‌های بدر را بگیرند. جنگ‌های دیگری مانند جنگ خندق و خیبر هم از همین نوع بود و آن‌ها قصد داشتند در این مبارزات به‌ازای شکست خود و ریخته شدن خون همراهان خود انتقام بگیرند، مشخص است که در چنین اوضاع و در برابر چنین افرادی که به چیزی جز جنگیدن فکر نمی‌کردند، پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و مسلمانان راهکاری جز دفاع نداشتند.

پاسخ قرآن کریم به دشمنان اسلام

جهالت و گستاخی این افراد به‌قدری بود که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله را مجنون نامیدند و خدای تعالی هم در قرآن کریم پاسخ آن‌ها را داد.

درست است، اما باید بدانیم که عرب دوران جاهلیت به این دلیل به نبی مکرم اسلام چنین عنوانی داده بودند که به هیچ وجه با موضوع وحی آشنا نبودند و نمی‌دانستند این پیام‌های الهی چه مفهومی دارد. آن‌ها گمان می‌کردند که این‌ها ظهور جن در قالب انسان و یا الهام گرفتن و شعر سرودن است.

به‌دلیل چنین طرز تفکری بود که آن‌ها مفهوم وحی را درک نمی‌کردند و زمانی که آیات قرآن کریم توسط نبی مکرم اسلام برای ایشان خوانده می‌شد، بر اساس همان درک نادرست خود تصور می‌کردند این آیات به‌نوعی الهام گرفتن و یا شعرگونه است.

اما به‌هرحال پاسخ این شبهه در قرآن کریم وجود دارد.

همین طور است، در آیه 110 سوره کهف می‌خوانیم که خدای تعالی خطاب به نبی مکرم اسلام می‌فرماید: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکمْ یُوحَى إِلَیَّ؛ بگو من انسانی مانند شما هستم (ولی) به من وحی می‌شود». طبق این آیه شریفه مشخص می‌شود که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله مانند ما دارای خصلت و خصایص انسانی است با این تفاوت که بر آن حضرت وحی می‌شود.

پس ایشان هم مثل ما در این دنیا زندگی کردند و از نظر خصلت‌های انسانی تفاوتی با دیگران ندارند اما بخشی از تغییرات زندگی او بر اساس روش‌هایی است که خداوند متعال از طریق وحی به او آموزش داده است که جنبه‌های مافوق بشری دارد.

در عین حال آن حضرت همچون سایر انبیای الهی این مسئولیت را به‌عهده دارند که بعضی شیوه‌های زندگی را به ما، انسان‌ها، آموزش بدهند، چون خداوند متعال انبیای خود را در گروه انسان‌های برتر قرار داده است تا ظرفیت نبوت و تبلیغ دین خدا را داشته باشند.

شهرت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به امانتداری

با وجود چنین شرایطی بود که آن حضرت را در سنین جوانی ایشان، محمد امین می‌نامیدند و به امانتداری و درستکاری ایشان اذعان داشتند، چنین اعتقادی چگونه در آن‌ها به وجود آمده بود؟

این اتفاق هم بر اساس درستکاری آن حضرت بود، درواقع با مرور تاریخ اسلام مشاهده می‌کنیم که اعراب دوران صدر اسلام با وجود این‌که به پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله اهانت می‌کردند و با گفتار و رفتار خود ایشان را آزار می‌دادند، اما باز هم به علم و درایت و درستکاری ایشان اعتقاد داشتند و خودشان به آن اذعان می‌کردند.

حتی بارها در تاریخ روایت شده است که وقتی برای آن‌ها گرفتاری و مشکلی به وجود می‌آمد، به آن بزرگوار مراجعه می‌کردند و پاسخ شبهات و راه‌حل گرفتاری و اختلاف نظرهای خود را از ایشان می‌پرسیدند،

چون نحوه برخورد آن حضرت با مردم، شیوه فرماندهی نظامی، سخن گفتن و تعاملات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی‌شان به‌نحوی بود که همه به هوش سرشار و کمال درایتشان پی می‌بردند، تا جایی که عقلایی که در شبه‌جزیره عربستان زندگی می‌کردند، به دین آن حضرت ایمان آوردند و امروز هم هر کسی که با شیوه زندگی و دین بحق ایشان آشنا شود، بدون تردید اسلام را خواهد پذیرفت.

اگر ما هم در دوران خودمان این‌گونه موارد را میان مردم انتشار بدهیم و فضایل و کمالات آن حضرت را از طریق رسانه‌ها بازگو کنیم، بسیاری از شبهات و ابهاماتی که توسط دشمنان اسلام میان مردم رواج پیدا می‌کند، پاسخ داده خواهد شد.

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط