فرزندانی که مانع عذاب جهنم می‌شوند/ شرح حدیث از رهبر انقلاب

رهبر انقلاب فرمودند: طبعاً فرزندی را انسان می‌تواند به حساب خدای بگذارد که او تربیت الهی پیدا کرده باشد و اهل فسق و فجور نباشد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، وقتی به آمارهای ازدواج رجوع می‌کنیم، جامعه ایران اسلامی را در وضع مطلوبی نمی‌بینیم. آمارها نشان می‌دهند که روز به روز از تعداد ازدواج‌ها در جامعه کاسته می‌شود و با ادامه یافتن این روند باید منتظر افزایش معضلات دیگری از قبیل همباشی‌های غیرقانونی و غیرشرعی، روابط نامشروع، اختلالات روانی و ... باشیم. «آمارهای ارائه شده نشان می‌دهد آمار ازدواج در سال 1397 نسبت به سال 1387 حدود 37/6 درصد تغییر منفی داشته است؛ این در حالی است که جمعیت افراد در سن ازدواج در کشور بیشتر شده‌اند در حالی که در همین زمان آمار طلاق 58/32 درصد تغییر مثبت داشته است که نشان از روند کاهشی ازدواج و افزایشی طلاق در کشور و بسیار هم نگران‌کننده است؛ همچنین یافته‌های آماری نشان می‌دهد نسبت طلاق به ازدواج درسال 1387 از 12/5 به 77/31 در سال 1397 افزایش یافته که نشانه بدتر شدن این شاخص در کشور است.»[1]

در بیان این مسأله که کاهش آمار ازدواج چه اثرات مخربی را بر جامعه می‌گذارد مطالب زیادی بیان شده که این کوتاه نوشته قصد مطرح کردن آن را ندارد اما در مقام علت‌شناسی نیز می‌توان به مباحثی حیاتی اشاره کرد. به طور کلی می‌توان در مقام علت‌شناسیِ کاهش و حتی تأخیر در ازدواج، به مواردی از قبیل: کم‌کاری‌های حاکمیت خصوصاً در بعد اقتصادی، ضعف‌ها و خلأهای قانونی، نفوذ فرهنگ غربی و ضعف در تربیت خانوادگی اشاره کرد که هر کدام به نوبه خود سهمی از این ماجرا را به عهده گرفته‌اند، که یا می‌توان تأثیر آنها را جدا جدا در نظر گرفت و یا به صورت تقدمی و تأخری آنها را به هم مربوط دانست به این بیان که نفوذ فرهنگ غرب هم در کم‌کاری‌های حاکمیت و هم در ضعف‌های تربیتی فرزندان توسط والدین تأثیرگذار بوده است.

در میان این چهار موردی که بدان پرداختیم مسأله تربیت خانوادگی اهمیت ویژه‌ای دارد؛ چراکه از آن بخش از علت‌ها به شمار می‌رود که تغییر، مدیریت و کنترل آن در دست افراد خانواده است؛ به خلاف آن سه‌تای دیگر که تغییر، مدیریت و کنترل آن از دست خانواده‌ها به صورت کلی خارج است و فقط می‌توانند رفع آنها را به صورت یک مطالبه عمومی دنبال کنند.

تربیت خانوادگی اگر به صورت عزتمندانه باشد به نحوی که فرزندان در سنین ازدواج به پختگی و خودساختگی نسبی رسیده باشند مسیر رسیدن آنها به ازدواج ولو به اینکه دیگر موانع و علل سه‌گانه‌ای که بدان اشاره کردیم (کم‌کاری‌های حاکمیت خصوصا در بعد اقتصادی، ضعف‌ها و خلأهای قانونی و تهاجم و نفوذ فرهنگی)، برطرف نشده باشد، باز هم هموار خواهد بود. برخی خانواده‌ها هستند که از تمکن مالی خوبی برخوردارند اما ازدواج را برای فرزند خود زود می‌پندارند و به صراحت آن را بیان می‌کنند که فرزند ما اگرچه سنش به سن ازدواج رسیده اما او توانایی و پختگی لازم برای اداره یک زندگی را ندارد.

تربیت‌های متوقعانه با آزادی‌های بی‌حد و حصر، در فضایی نازپرورده، باعث شده میان آنچه فرزندانمان هستند و آنچه می‌خواهند باشند و آنچه باید باشند، فاصله و تفاوت زیادی ایجاد شود. وقتی به سن ازدواج می‌رسند در بسیاری مواقع رفتارهای آنها هنوز ناپخته و بچه‌گانه است و وقتی از انتظارات و خواسته‌هایشان برای تشکیل یک زندگی مشترک سؤال می‌شود انتظاراتی در حد یک رؤیا و خیال‌پردازی غیر واقعی در سر می‌پرورانند و وقتی از حقیقت زندگی مشترک سخن به میان می‌آید، فرسنگ‌ها با آن حقیقت فاصله دارند.

اینکه فرزند من بخواهد در زمان ازدواج همه‌چیز برایش فراهم شود ممکن است ناشی از نحوه رفتار خانواده با او باشد که او را در فضایی واقع‌بینانه بزرگ نکرده است؛ یا همه‌چیز را برای او فراهم کرده و به قولی نگذاشته است آب در دلش تکان بخورد و یا با کلمات، رفتارها و مقایسه‌های نادرستش، حسرت نداشتن‌ها را در دل او پرورش داده است.

برای اینکه تربیت درستی را نسبت به فرزندمان داشته باشیم تا در آینده او را برای تشکیل زندگی مشترک مهیا و برای پذیرش پستی‌ها و بلندی‌های زندگی مقاوم کرده باشیم، لازم است تربیت عزت‌مندانه با تمامی مؤلفه‌های آن را در دستور کار خود قرار دهیم. در حدیث شریفی از امام باقر علیه‌السلام داریم که می‌فرمایند: «مَن قَدَّمَ اَولَاداً یَحتَسِبُهُم عِندَالله حَجَبُوهُ مِنَ النَّارِ بِإِذنِ الله عَزَّوَجَل.[2] هر کس فرزندانی را تربیت کند که آنها را برای خدا به حساب بیاورد، این فرزندان، به إذن خداوند، او را از عذاب آتش مانع می‌شوند.»

در شرح این حدیث شریف مقام معظم رهبری می‌فرمایند: «یعنی جوری این فرزندان را، این اولاد را بار بیاورد که بتواند آنها را به حساب خدا بگذارد. طبعاً فرزندی را انسان می‌تواند به حساب خدا بگذارد که او تربیت الهی پیدا کرده باشد؛ متدیّن باشد؛ اهل فسق و فجور و تضییع اوقات و اینها نباشد. این [فرزند] را انسان می‌تواند به حساب خدا بگذارد و الّا اگر یک فرزندی بود که انسان یا او را بد تربیت کرد کما اینکه بعضی‌ها فرزندان خودشان را بد تربیت می‌کنند؛ از اوّل این بچّه را اهل دنیا و اهل اشرافیگری و اهل شهوات و اینها بار می‌آورند ... اینها را نمی‌شود انسان به حساب خدا بگذارد؛ یعنی بگوید خدایا این بچّه را من تربیت کردم برای تو، در حساب تو؛ نمی‌شود.»[3]
لذا با تربیت‌هایی که رنگ و بوی خدایی ندارد و عزت‌مندانه نیست، امیدی به تشکیل خانواده از جانب فرزندان که موجب حفظ و حراست از دین او و گام مؤثری برای رسیدن به خدا باشد، اتفاق نمی‌افتد؛ پس باید در نحوه تربیت‌ها تأمّل بیشتری داشت.
*حجت‌الاسلام مصطفی راهی استاد حوزه علمیه قم
==================
پی‌نوشت:
1. خبرگزاری تسنیم: اعلام "وضعیت قرمز" ازدواج و طلاق در کشور + جداول آماری، 25 خرداد 1398، https://tasnimnews.com/2031804
2. من لا یحضره الفقیه، این بابویه قمی، جلد1، ص274، ترجمه محمد جواد غفاری، انتشارات صدوق، تهران، 1367.
3. بیانات مقام معظم رهبری در ابتدای جلسه‌ی درس روز دوشنبه 95/9/15.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط