یادداشت| عادی سازی رابطه سودان با رژیم صهیونیستی و احتمال شکل گیری جنبشهای سیاسی مخالف
اعلام عجولانه و ساختار شکنانه عادی سازی روابط خارطوم- تل آویو مسئلهای نیست که مردم ، احزاب و گروههای سودانی حتی شرکای نظامیان در شورای حاکمیتی بتوانند به راحتی آن را بپذیرند
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در برهه کنونی که سودان دوران گذار انتقالی برای نظامسازی سیاسی آینده خود را سپری میکند، طرحریزیهای پنهان مثلث آمریکا، رژیم صهیونیستی و ارتجاع عرب یکی پس از دیگری نمایان میشوند. این طرحریزیها به گونهای هوشمندانه صورت گرفتهاند که حتی گروههای مستقل حاضر در ائتلاف آزادی و تغییر تا قبل از اعلام توافق اخیرعادی سازی روابط با تل آویو، نا آگاهانه بر ریلگذاریهای این مثلث شیطانی حرکت کرده و در مواردی هم با حسن ظن نسبت به روند تحولات، مقاومت جدی از خود نشان ندادهاند.
طرحریزیهای صورت گرفته فوق درصدد خشکاندن زمینههای هویتی سودان در عرصههای سیاسی، امنیتی، نظامی و حتی فرهنگی- اجتماعی هستند، به گونهای که شکلگیری هر نوع جریان سیاسی مستقل و اسلامخواه در جامعه و حکومت سودان امری بعید و دشوار شود. چنانچه این مثلث شوم بتواند با طرحریزیهای خود از جمله پروژه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، نظام سیاسی مورد دلخواه خود را در خارطوم پیاده کند، ملت سودان، جامعه روشنفکری و علماء دینی و جریان تصوف برای تغییرات مورد نظر خود در آینده باید هزینههای هنگفتی بپردازند.
به هرحال، مردم و گروههای سیاسی و صنفی بلافاصله بعد از اعلام توافق عادیسازی روابط با تلآویو، اقدام به برپایی تظاهرات علیه این توافق در خارطوم کردند که تعدادی کشته و زخمی به همراه داشت.
ائتلاف آزادی و تغییر که شریک مهم دولت انتقالی خارطوم است، در اولین موضعگیری خود با رد این توافق اعلام کرد: جبهه مقاومت برای مقابله با عادی سازی روابط سودان با رژیم صهیونیستی تشکیل میدهد. بعضی احزاب و تشکلهای عضو این ائتلاف نیز جداگانه ضمن ابراز مخالفت با عادی سازی روابط خارطوم- تلآویو نهدید کردند: چناچه این توافق نهائی شود، ما رأی اعتماد خود را از دولت انتقالی پس میگیریم.
حزب امت به رهبری صادق المهدی، حزب بعث، ناصریها، کمونیستها و اتحادیه مشاغل از جمله احزاب و تشکلات درون ائتلاف آزادی و تغییر هستند که مخالفت خود را با عادی سازی روابط با تلآویو آشکار کردند. حزب اسلامگرای کنگره مردمی سودان نیز موضع مخالف خود را اعلام کرد. تمام این احزاب، عادی سازی روابط با تل آویو را مغایر شرف ملی و دینی مردم سودان دانستند.
صادق المهدی با اشاره به مخالفت بیشتر سودانیها با توافق عادی سازی روابط با تل آویو، گفت: این توافق زمینه جنگ در غرب آسیا را فراهم میکند. مسئله حمایت از فلسطین برای بسیاری از سودانیها موضوعی حیاتی و سرنوشت ساز است و حاضرند برای آن فداکاری کنند.
انتقاد شدیداللحن «عمار محمد آدم» روزنامهنگار سودانی نمونهای از احساسات شفاف سودانیها در این زمینه است. وی رو در رو خطاب به وزیر خارجه سودان گفت: «شما دستنشاندههایی هستید که در گذشته در آمریکا و اروپا حین خوش گذرانی تلاش کردید تا نام سودان در فهرست حامیان تروریسم قرار گیرد و اکنون هم به بهانه خروج از آن فهرست با آنان سازش کردید. شما مستحق آن مقام و منصب نیستید و شایستگی ملت بزرگ سودان را ندارید».
ملت و تمام احزاب سودان قبل و بعد از استقلال این کشور و از آغاز شکلگیری غده سرطانی رژیم صهیونیستی، حامی حقوق فلسطین و دشمن این رژیم بودهاند و به رغم تنگدستی و معیشت سخت هیچگاه از این موضع کوتاه نیآمدهاند.
سودانیها طی 30 سال حکومت عمرالبشیر تحت بدترین شرایط اقتصادی، با انگیزه اجرایی شدن آرمانهای دینی از جمله حمایت از ملت فلسطین و ابراز دشمنی با رژیم صهیونیستی، با حکومت او همراه بودند اما تمایل تدریجی برخی دولتمردان و نظامیان به اشرافگری با سرازیر شدن درآمدهای نفتی در اواخر دهه 90 میلادی، تلاش نکردن برای فعال سازی ظرفیتهای ملی، در کنار نشست و برخاست آنان با شاهزادگان سعودی و اماراتی، زمینه ساز شکلگیری شبکه نفوذ این دو کشور( با طرح و هدایت آمریکا) در همه ساختارهای نظام عمرالبشیر شد.
کاهش تدریجی حمایت و افزایش نارضایتی مردمی نسبت به حکومت، جدایی جنوب با یک سوم سرزمین و 75 درصد منابع نفتی، فاصله گرفتن حکومت از آرمانهای دینی و عدالتخواهی، نزدیکی خارطوم به امارات و عربستان، دور شدن از جمهوری اسلامی ایران، چشم امید داشتن به آمریکا برای برونرفت از بحرانهای امنیتی و اقتصادی بسترهای لازم را برای خیزش مردمی فراهم کرد و سرانجام نظام عمرالبشیر در فروردین 98 سقوط کرد.
امارات و عربستان به نیابت از آمریکا و مدیریت پنهان رژیم صهیونیستی با گذشت یک سال و نیم از سقوط نظام عمرالبشیر، با هدف فراهم کردن زمینههای سازش و تبعیت بیشتر دولت انتقالی، به هیچ یک از وعدههای کمک مالی خود به سودان عمل نکردند اما اکنون که دولت خارطوم عادی سازی روابط با اسرائیل و پرداخت غرامت کشته شدگان آمریکائی در سالهای 1998 و 2000 را پذیرفته است، امارات اعلام کرد که قرار است یک کمک 560 میلیون دلاری را به سودان ارائه کند.
آنچه در اخبار و گزارشهای منتشره آشکار شد، اعتراف بیشتر مسئولان نهادهای دولت انتقالی مبنی بر تحت فشار قرار گرفتن خارطوم برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی در قبال حذف نام سودان از فهرست حامیان تروریسم از سوی آمریکاست. این در حالی است که قبول این توافق با اسناد بالادستی در ساختار دوره انتقالی مغایرت دارد. به همین دلیل، مقامات مذاکره کننده در ابتداء از پذیرش آن خودداری کردند زیرا در زمان گفتوگوهای آشتی ملی بین ائتلاف آزادی و تغییر با شورای نظامی موقت، دو طرف قبول کردند که تصمیمات کلان و راهبردی به ویژه در عرصه خارجی به زمان تشکیل نهادهای نظام سیاسی رسمی و پایدار موکول شود.
شتابزدگی مقامات آمریکایی و رژیم صهیونیستی در مذاکره با مسئولان سودانی و انجام یک توافق نیمبند و اعلام آن تا قبل از انتخابات آمریکا، اظهارات مقامات سودانی را مبنی بر تحت فشار قرار گرفتن آنان برای این توافق تأیید میکند. بهعلاوه، آشفتگی در مواضع ضد و نقیض پارهای از مقامات سودانی نیز نشانگر حاکم بودن این شتابزدگی و عدم روند منطقی در فرایند تصمیم گیری نهادهای حکومتی در فضای مذاکرات است.
نصرالدین عبدالباری، وزیر دادگستری، ضمن تلاش برای توجیه حقوقی این تصمیم با بیان اینکه دولت «حمدوک» یک دولت تأسیسی است و نه انتقالی، اظهار داشت: در سودان چیزی به نام «اصول ثابت ملت» وجود ندارد و هر قانونی که با تصمیمات ما برای توافق با سایر کشورها مغایرت داشته باشد، باید تغییر کند !
وزیر خارجه سودان با ادبیاتی کاملا متفاوت با موضع وزیر دادگستری اعلام کرد: توافق با اسرائیل اولیه و شفاهی بوده و نیازمند تأیید تمام احزاب سیاسی متحد دولت انتقالی و مجلس قانونگذاری و سایر مؤسسات و نهادهای دموکراتیک خواهد بود. اما روزنامه الراکوبه به نقل از همین مسئول سودانی در موضعی متفاوت نوشت : مجلس قانونگذاری این توافق را رد یا قبول کند، ما توجهی به واکنش پارلمان نخواهیم داشت.
اعلام عجولانه، مغالطه آمیز و ساختار شکنانه این توافق از سوی دولت انتقالی مسئلهای نیست که مردم ، احزاب و گروههای سودانی حتی شرکای نظامیان در شورای حاکمیتی بتوانند به راحتی آن را بپذیرند. بهویژه که سه هفته قبل اعضای مجمع فقه اسلامی سودان فتوا دادند، عادی سازی روابط با اسرائیل در هر زمینهای حرام است لذا در صورت اصرار دولت بر این امر احتمال بروز انسداد در روند کار دولت انتقالی وجود دارد. یک راه برون رفت تشکیل مجلس قانونگذاری انتقالی است که خود امری بسیار پیچیده و چالش زا خواهد بود.
اهمیت عادی سازی برای واشنگتن و تلآویو
ملت و علماء دینی، طرق صوفیه، اکثریت قاطع احزاب و جامعه روشنفکری سودان در طول تاریخ خود به شریعت و ارزشهای معنوی اسلامی پایبند و دفاع از حقوق ملت و مبارزات گروههای جهادی فلسطینی را از نشانههای پایبندی خود به اصول و ارزشهای دینی میدانند و به تبع حکومتهای بعد از استقلال در این کشور نیز چنین رویکردی داشتهاند.
اولین پیام توافق عادیسازی روابط با تلآویو این است که رابطه یک کشور اسلامی مانند سودان با رژیم صهیونیستی، منافاتی با اعتقادات و ارزشهای اسلامی آن مردم ندارد و به نوعی از این رابطه قباحت زدائی میکند. از اینرو باید گفت، ماهیت عادی سازی سودان با رژیم صهیونیستی با آنچه که برای امارات اتفاق افتاده متفاوت است و آثار متمایزی برای دو طرف به همراه خواهد داشت.
دومین خصوصیت این توافق آن است که اگر در عمل رابطه رسمی رژیم صهیونیستی با سودان تحقق یابد، به معنی حضور بسیار وسیعتر این رژیم در دریای سرخ، در مرزهای جنوب مصر، اتصال و پیوستگی قلمرو نفوذ و حضور سرزمینی از طریق سودان جنوبی تا اتیوپی و منطقه دریاچههای بزرگ در شرق آفریقاست لذا توافق سودان و رژیم صهیونیستی، اگر تحقق خارجی پیدا کند، فراتر از جغرافیای سیاسی، آثاری در بعد جغرافیای راهبردی و به عبارت دیگر منطقه هارت لندی را برای این رژیم فراهم میکند.
بعد سومی که توافق مزبور برای آمریکا و رژیم صهیونیستی دارد، ظرفیتسازیهای متنوع و متعدد اقتصادی، تجاری و کشاورزی، هم در داخل سودان و هم از طریق آن با دسترسی آسانتر به مرکز و جنوب شرق آفریقا خواهد بود. به عبارت دیگر، این امر موجبات تجدید حیات اقتصاد آسیبپذیر و ضعیف رژیم صهیونیستی را فراهم خواهد کرد. بنابراین، اگر پای صهیونیستها رسماً به قلمرو سودان برسد، سرآغاز شکل گیری یک فضای جدید سیاسی امنیتی هم در آفریقا و هم در غرب آسیا خواهد بود.
در یک ارزیابی نهائی میتوان بیان داشت، عادی سازی روابط سودان و رژیم صهیونیستی امری سخت و دور از انتظار است اما چنانچه عملی شود؛ پاشنه آشیل دولت انتقالی خواهد شد؛ فراتر از آن به شکل گیری یک جنبش سیاسی اجتماعی جدیدی در جامعه سودان و نیز یک فضای جدید سیاسی امنیتی در آفریقا و غرب آسیا منجر میشود.
نویسنده: محمد منصوری منش- کارشناس تحولات سودان و آفریقا
انتهای پیام/