تأثیر کتاب "نقاشی قهوهخانه" در اردوگاه ضدانقلاب
کتاب نقاشی قهوهخانه چه نقشی بر دیواره میکونوس ترسیم کرده و دستان آلودهای را رو کرده است؟ به راستی دلیل این همه عصبانیت واحد در جبهه ضدانقلاب چیست؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزرای تسنیم، از بهمن 1397 ( زمان نشر نقاشی قهوهخانه) تا کنون رسانه ضد انقلابی نیست که به این کتاب حمله نبرده و نتاخته باشد. کیهان لندن، بیبیسی فارسی، ایراناینترنشنال، صدای آمریکا، رادیو فردا، رادیو دویچهوله، رادیو زمانه، شبکه وهابی کلمه، شبکه هممیهن و شبکه آموزشکده توانا، پس از سالها در جبهه واحد ایستاده و موضع مشترکی علیه کتاب گرفتهاند. یکی آن را پروژهای امنیتی میخواند، و نویسنده آن را مزدور و جیره خوار قلمداد میکند، دیگری به جوایز ملی که کتاب اخذ کرده میتازد، آن دیگری عنوان کتاب را به زیر تیغ میگیرد، و یکی هم بس نگران است که در 50 سال آینده پژوهشگران و مردم برای دانستن حقیقت واقعه میکونوس به این کتاب مراجعه خواهند کرد.
به راستی دلیل این همه عصبانیت واحد در جبهه ضدانقلاب چیست؟ چه چیزی از این کتاب، آنها را به خشم درآورده است؟ کتاب نقاشی قهوهخانه چه نقش یا نقشهایی بر دیواره میکونوس ترسیم کرده و دستان آلودهای را رو کرده است؟
پرپیداست که این کتاب توسط آنها به دقت خوانده شده است، و بیم و هراس وجودشان را فراگرفته است. کتاب نقاشی قهوهخانه روایتهای کاسبان میکونوس را بر هم زده است، و روایتی دارد مستند و متقن که روایتهای پیشین سردمداران ضدانقلاب را به زیر سؤال برده است.
در 5 نوامبر امسال (2020) روزنامه دیتسایت (Die Zeit) به قلم آقای میشاییل تومن (Micheal Thumann) متنی را با عنوان «برلین 1992؛ ترور مخالفان در رستوران میکونوس؛ چه کسی لو داد؟!» منتشر کرد تا در نظر خوانندگان فردی بهنام «عزیز. غ» را جاسوس ایران جلوه دهد. کیهان لندن بلافاصله این متن را ترجمه و بارتاب داد و حدود یک هفته بعد مصاحبهای ویدئویی حدوداً یک ساعته با پرویز دستمالچی در موضوع مقاله تومن منتشر کرد.
متن تومن چند بخش دارد:
1- سابقه ای از ترور میکونوس در سپتامبر 1992
2- بیوگرافی مختصری از عزیز که به عنوان یک مبارز سیاسی قبل از انقلاب در دزفول فعالیت داشته است.
3- دادههای حاصل از فردی بهنام «عسل» (همسر جدا شدهی «عزیز. غ»)
4- بخشی کوتاه از متن بازپرسی «عزیز. غ»
5- پایانبندی مقاله با عنوان «واقعا او "آزاد" است؟!».
این متن نکته دیگری دارد و آن ارتباط دادن این فرد به آقای کاظم دارابی است، متهمی که پانزده سالونیم به اتهام مشارکت در ترور میکونوس به زندان افتاد.
مکان جنایت میکونوس
هرچند پیداست که منظور نویسنده مقاله از «عزیز. غ» کیست، اما پرویز دستمالچی در مصاحبه ویدئویی با کیهان لندن به صراحت از او یاد میکند: «عزیز غفاری».
میشاییل تومن برای ایجاد آمادگی پذیرش ذهنی خوانندگان نسبت به ادعایی که دارد، تلاش کرده است تا زندگی غفاری را پیش از رستورانداری و واقعه میکونوس تیرهوتار و سیاه جلوه دهد، و حتی وارد حیطههای بسیار شخصی و زناشویی او وارد شود. سپس در همین راستا ادامه زندگی وی پس از واقعه میکونوس را «شاهانه» نشان میدهد؛ و نسبت به توانایی او در خرید رستوران تشکیک میکند، و با انتشار بخشی بسیار کوتاه و گزینشی از متن بازپرسی با غفاری، از 5000 مارکی سخن میگوید که در بازرسی از رستوران او به دست آمده است. این جورچینی است برای اینکه بگوید غفاری با تروریستها همراه بوده است. اولین سؤال متبادر در ذهن این است که چطور چنین فردی، فهم درستی از پساترور نداشته و پول خونی را که گرفته در رستوران نگه داشته است تا به دست بازرسان بیافتد؟!
در تحلیل محتوای این مطلب بعید بهنظر میرسد که این نوشتار واقعا کار یک نویسنده حرفهای آلمانی باشد. ادبیات کثیف این متن که خصوصیترین روابط غفاری را هم افشا کرده و دموکراسیای آلمان را منحط میخواند، نمیتواند نوشته اصیل یک آلمانی باشد. این نوشته همتراز نوشتههای دستمالچی است. برای آشنایی با ادبیات گفتاری و نوشتاری او کافی است یک جستجوی ساده در گوگل صورت دهید.
دستمالچی در مصاحبهای که پس از انتشار این مقاله با کیهان لندن صورت داد، یک ساعت تلاش کرد که غفاری را جاسوس ایران، و از برنامهریزان و تدارککنندگان ترور معرفی کند. آش چنان شور شد که یکی دیگر از اعضای اپوزیسیون و بازمندگان میکونوس بهنام مسعود میرراشد در 14/11/2020 به ادعاهای دستمالچی در نوشتهای با عنوان «سخنی کوتاه دربارهی ستمی که کاسبان میکونوس بر عزیز غفاری روا میدارند» پاسخ داد. او با ارجاع به تحقیقات قضایی و آنچه در دادگاه میکونوس گذشت ادعای دستمالچی مبنی بر همکاری غفاری با تروریستها را رد کرد، و چنین پنداری را دروغ خواند.
سطر پایانی گزارش تومن راز مقاله او و دروغهای دستمالچی را افشا میکند: «دارابی خاطرات خود را درباره دوران زندانی بودنش و همچنین دمکراسی منحط آلمان منتشر کرد و کتابش برنده بهترین کتاب مستند سال 2019 شد. گفته میشود در مراسم اهدای این جایزه «عزیز» هم حضور داشته است. ولی راوی این موضوع نیز نمیتواند همه چیز را دقیق به خاطر بیاورد.» (ترجمه از کیهان لندن)
بهراستی دستمالچی که با شبکه وهابی کلمه، و شبکه جاسوسی آموزشکده توانا و رادیو پیام اسرائیل همکاری میکند، چرا پس از انتشار کتاب نقاشی قهوهخانه اینقدر عصبانی است؟! و مدام در حال فرافکنی و تنظیم سناریوهایی است تا دیگران را به دست داشتن در ترور میکونوس متهم کند. او که به طرز مشکوکی از این واقعه شوم جان سالم بهدر برده و حتی یک خراش کوچک برنداشته است، چرا واهمه دارد که کتاب نقاشی قهوهخانه خوانده شود؟ بهنظر میرسد که او با این اقدامات درصدد است تا کتاب را بیاعتبار کند تا در برابر بسیار پرسشهای خوانندگان آن مصونیت یابد.
اما با توجه به روند اقبال و خوانش این کتاب بهنظر میرسد خوانندگان و افکار عمومی پی به نقش دستمالچی در ترور میکونوس خواهند برد. نیز دور از انتظار نیست که در صورت ترجمه کتابهای نقاشی قهوهخانه و شبح میکونوس به زبان آلمانی، آقای تومن از آقای دستمالچی فاصله گرفته و نسبت به متنی که منتشر کرده است، عذرخواهی کند.
برای اطلاع از نقش دستمالچی در ترور میکونوس مطالعه فقط یک بخش از کتاب ارزشمند نقاشی قهوهخانه با عنوان «دستهای کثیف و پنهان» (صص 178-183) مفید است.
انتهای پیام/