گزارش|تکرار جنایت رضاشاه توسط فرزند در حمله به حرم رضوی/ فاجعهای که «شریعتمداری» شاه را از آن تبرئه کرد
در بحبوحه حوادث انقلاب اسلامی، حمله عوامل رژیم پهلوی به زائران و حرم رضوی، جنایت رضاشاه در حمله به مسجد گوهرشاد در جریان کشف حجاب را در یادها زنده کرد و شاهی که تلاش داشت چهره ضددینی خود را در پسپرده نگهدارد، آشکار کرد.
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم ــ در روزهای پایانی آبان و روزهای نخست آذر ماه سال 57، جنایت و اتفاقاتی در مشهد مقدس روی داد که هرچند در کتابها و گزارشهای تاریخی کمتر به آن توجه شده است، اما منشأ اتفاقات مهمی در تاریخ انقلاب شد و چهره عنادی رژیم پهلوی با مقدسات اسلامی به نمایش گذاشته شد.
محمدرضا پهلوی تلاش داشت با دوری جستن از اقدامات خشن و ضددینی پدرش، چهرهای متفاوت از خود به نمایش بگذارد، اما با حمله به زائران و حرم رضوی نشان داد که او فرزند همان کسی است که با حمله به مسجد گوهرشاد، علاوه بر هتک حرکت مقدسات، زائران حرم رضوی را به خاک و خون کشید.
این حادثه دلخراش در روز 29 آبان 1357 خورشیدی در جریان انقلاب اسلامی در حرم مطهر امام رضا(ع) پیش آمد. در آن روزها که رژیم پهلوی دانسته بود مردم انقلابی ایران دیگر نمیتوانند به آنها اعتماد کنند به مأموران سازمان امنیت و اطلاعات (ساواک) دستور داد میان مردم قرار گیرند و اینگونه مراقب زُوار باشند و لحظه به لحظه اوضاع را گزارش کنند.
نتیجه این محاصره به زدوخورد و دستگیری عوامل رژیم انجامید، اما یک تن از آنان که مجهز به سلاح کمری بود فرار کرد و ماجرا را گزارش داد. مأموران مسلح که هضم این موضوع برایشان سنگین بود بهسرعت وارد صحن شدند تا دستگیرشدگان را از دست مردم نجات دهند، مردم به مقابله با آنان پرداختند.
چند تن از مبارزان که مورد تعقیب مأموران قرار داشتند به داخل حرم فرار کردند و مأموران ضمن تعقیب آنها به تیراندازی پرداختند، بهطوری که چند نقطه از در و دیوارهای حرم بر اثر اصابت گلوله آسیب دید. با ازدحام زائران و فریاد اعتراض مردم، مأموران فرار کردند.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
** شلیک به ایوانطلا/ تیراندازی در داخل رواقها
غلامرضا جلالی پژوهشگر تاریخ معاصر که یکی از شاهدان عینی آن واقعه بوده است، ماجرای حمله دژخیمان پهلوی به حرم مطهر رضوی در روز 29 آبان سال 1357 را اینگونه بیان میکند: «در آن روزها منزل ما در ابتدای بازار فرش و نزدیک مسجد ملاحیدر بود و فاصلهای با حرم مطهر نداشت. آن روز در خانه بودم که ناگهان صدای گلوله و هیاهوی مردم را شنیدم، از خانه بیرون آمدم و دیدم مردم از حرم بیرون میدوند و میگویند "سربازها به حرم مطهر امام رضا(ع) حمله کردهاند."، با سرعت خودم را به حرم رساندم.
وقتی وارد حرم شدم، ظاهراً ماجرا خاتمه یافته و صحن عتیق خالی از جمعیت بود اما کف صحن پر بود از چادر، چارقد و کفش، قدری که نزدیکتر شدم دیدم که به ایوان طلا هم شلیک کردهاند و کمانه این تیرها باعث ریختن برخی تزئینات شده است.
آثار زیاد گلوله روی مرمرها نیز خبر از شدت حمله عوامل رژیم به مردم میداد. وقتی وارد حرم شدم، زیر گنبد حاتم خانی و در چندقدمی ضریح مطهر امام رضا(ع)، جایی که اکنون محل زیارت خواهران است، روی دیوار و سقف تعداد زیادی جای گلوله وجود داشت و نشان میداد که سربازان رژیم تا داخل رواقهای حرم هم آمده و تیراندازی کردهاند. تعداد اندکی از خادمان مشغول تمیز کردن کف حرم بودند، کاملاً شوکه شده بودم.
اصلاً به ذهن کسی نمیرسید که چنین بیحرمتی نسبت به حرم مطهر امام هشتم(ع) انجام شده باشد. یکی از دوستان من، بهنام آقای خوشبخت که در همان واقعه بهشدت مجروح شده بود، تعریف میکرد که در این جریان، مأموران، مردم را با تیر مستقیم هدف قرار داده بودند.»
فاطمه زوارزاده استاد تاریخ اسلام نیز یکی دیگر از شاهدان این واقعه بوده است. او با بیان خاطرهای از آن روز میگوید: «جمعی از مردم در این مراسم شرکت میکنند و چون مأموران مانع از شعار دادن مردم میشوند ناچار محل را ترک و برای ادامه برنامه بهسمت مدرسه عباسقلیخان میروند. مردم و روحانیون از مدرسه عباسقلیخان راهپیمایی میکنند و بهسمت فلکه آب میروند که نیروهای ساواک با پرتاب گاز اشکآور و تیراندازی هوایی آنها را متفرق میکنند. مردم بهطور پراکنده وارد صحن انقلاب حرم مطهر میشوند و با اجتماع شروع به شعار دادن میکنند که با تیراندازی مأموران ساواکی مواجه میشوند که قصد بر هم زدن مراسم را داشتند.»
در 5 آذر 1357 بهمناسبت هفتمین روز حادثه از جانب علمای مشهد عزای عمومی اعلام و تعطیل شد و در مشهد و سراسر کشور راهپیماییهای بزرگی بهراه افتاد.
** واکنش امام به حمله پهلوی: شاه غاصب کمر به هَدْم مقدسات اسلام بسته است
در روز سوم آذر امام خمینی(ره) که در پاریس بهسر میبردند، اعلام فرمودند: «جنایات رژیم منحط شاه روز به روز پراوجتر میگردد... ضایعات این چند هفتۀ اخیر، سرتاسر ایران را به سوگ نشانده است و قدرت تفکر را از شاه سلب کرده است. دولت یاغی نظامی، به امر شاه، تر و خشک را به آتش کشیده و یکی از بزرگترین ضربههای این جنایتکار به اسلام، به مسلسل بستن بارگاه قدس حضرت علیبن موسی الرضا ــ صلوات الله علیه ــ است. این بارگاه مقدس در زمان رضاخان به مسلسل بسته شد و قتلعام مسجد گوهرشاد به وجود آمد، و در زمان محمدرضاخان آن جنایت تجدید و دژخیمان شاه در صحن و حریم آن حضرت ریخته و کشتار کردند. ملت مسلمان باید از این شاه و دولت یاغی غاصب تبرّی کنند و مخالفت با آن لازم است.
تمام اقشار ملت، خصوصاً اهالی قرا و قصبات، باید بدانند که شاه غاصب و دولت یاغی او کمر به هَدْم مقدسات اسلام بستهاند، و اگر مهلت پیدا کنند به محو آثار شریعت برمیخیزند. بر تمام طبقات ملت لازم است، با هر وسیلۀ ممکن، به سقوط این دستگاه جبار قیام کنند. اطاعتِ این دستگاه، اطاعت طاغوت و حرام است. خداوندْ مسلمین را از شرّ آنان حفظ فرماید، در این عزای بزرگ و جسارت به مقام امام امت، روز یکشنبه 25 ذیالحجه عزای عمومی اعلام میشود، انّا للّه و انّا الیه راجعون.»
ایشان همچنین در جمع دانشجویان و محصلان خارج کشور در محل اقامتشان در نوفللوشاتو با اشاره به این حادثه فرمودند: «دو ــ سه روز پیش از این در مشهد، مشهد مقدس، در معبد مسلمین، در حرم حضرت رضا ــ سلاماللّه علیه ــ با تانک رفتند تا تویِ ــ اینطور که [گزارش] شده است گفتهاند ــ با تانک رفتند تا توی صحن؛ و به دیوارهای صحن و به دیوارهای ایوان میگویند که آثار گلوله هست، این چندمین بار است که این سلسلۀ پهلوی به معابد ما اینطور میکند، به همان معبد حضرت رضا...»
مردم انقلابی ایران به همین مناسبت در 5 آذر 1357 خورشیدی بهمناسبت هفتمین روز حادثه از جانب علمای مشهد عزای عمومی اعلام و تعطیل شد و در مشهد و سراسر کشور راهپیماییهای بزرگی بهراه افتاد. «روز همه شیعیان، شام غریبان شده قبر امام هشتم گلوله باران شده» شعاری بود که مردم در آن راهپیمایی بزرگ سر دادند و نفرت و انزجارشان نسبت به رژیم پهلوی بیشتر شد و همین عامل عزم آنان را نسبت به ادامه قیام تا پیروزی انقلاب اسلامی بیش از پیش راسختر کرد.
در جریان حمله مأموران رضاشاه به مسجد گوهرشاد در عرض چند ساعت کشتار بیرحمانه و عظیمی صورت گرفت و مسجد از اجساد کشتهشدگان و زخمیها پر و آسیبهایی نیز به مسجد وارد شد.
** جنایتی که یادآور حمله به مسجد گوهرشاد بود
جنایتی که رژیم پهلوی انجام داد، یادآور جنایت رضاشاه در حمله به مسجد گوهرشاد بود. سفر رضاشاه در سال 1314 به ترکیه تمایل وی به دینزدایی را افزایش میداد. از جمله اقدامات اول رضاشاه دستور تغییر لباس و جایگزین کردن و اجباری کردن «کلاه پهلوی» بهجای کلاه شاپو بود و بخشنامه اجرای آن به فتحالله پاکروان استاندار خراسان ابلاغ شد.
علمای مشهد، جلساتی برای بحث و گفتوگو در مورد این بخشنامه برپا کردند. در یکی از این جلسات که در منزل «سید یونس اردبیلی» تشکیل شده بود، پیشنهاد شد آیتالله حسین قمی به تهران برود و با رضاخان در مورد توقف اجرای بخشنامه یادشده و تغییر لباس مذاکره کند. وی در هشتم یا نهم تیرماه به تهران آمد و پس از ورود به باغ سراجالملک، محل اقامت وی توسط نیروهای دولتی به محاصره درآمد و تحت کنترل مأموران قرار گرفته ممنوع الملاقات شد. روحانیون مشهد در اطلاعیههایی از مردم خواستند که با اعتراض به سیاست مذهبی و اجتماعی رضاخان و محدودیتی که برای آیتالله قمی بهوجود آورده است، دست به اعتصاب و تحصن بزنند.
گزارش بستنشینی مردم در حرم امام رضا(ع) به رضاشاه رسید و وی نیز به مأموران نظامی مشهد دستور صریح داد که "اگر تا فردا صبح مردم بستنشسته را پراکنده نکنند، به بالاترین مجازات نظامی گرفتار خواهند شد."، در نتیجه درگیری اولیه بین سربازها و کسانی که میخواستند از اطراف به صحن و حرم و مسجد بیایند، عدهای کشته و یا زخمی شدند.
روز بعد بین 15 تا 20 هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند و بهخلاف شبهای قبل، هر لحظه بر جمعیت افزوده میشد. پس از فرارسیدن نیمههای شب و عدم پراکنده شدن مردم، تمام درها و راههای ورود و خروج به مسجد گوهرشاد و حرم بسته شد، در این حال، مردم با کلنگ شروع به شکستن درها و اقدام به خروج از آن کردند، در این لحظه بود که دستور شلیک و کشتار مردم صادر شد و مردم بیدفاع و بدون سلاح، درون و بیرون مسجد آماج گلوله نظامیان قرار گرفتند. در عرض چند ساعت، کشتار بیرحمانه و عظیمی صورت گرفت و مسجد از اجساد کشتهشدگان و زخمیها پر و آسیبهایی نیز به مسجد وارد شد، از این طریق قیام مسجد گوهرشاد سرکوب شد و بسیاری از کشتهشدگان و حتی برخی مجروحین را در گودالی که به همین منظور کنده بودند، انداختند.
آیتالله شریعتمداری پس از این جنایت نهتنها با سران رژیم قطع رابطه نکرد بلکه در مجالس خصوصی، محمدرضا پهلوی را از چنین جنایاتی مبرا کرد.
** ابراز ارادت آیتالله شریعتمداری به شاه پس از هتک حرمت
بر اساس اسناد تاریخی آیتالله شریعتمداری پس از این جنایت نهتنها با سران رژیم قطع رابطه نکرد بلکه در مجالس خصوصی، محمدرضا پهلوی را از چنین جنایاتی مبرا کرد. در سندی که از اداره دوم اطلاعات و ضداطلاعات ستاد ارتشتاران به محمدرضا پهلوی ارسال شده آمده است: «بهطوریکه قبلاً به استحضار مبارک شاهانه رسیده است، اداره دوم... دو نفر از مأمورین خود را بهمنظور کسب اطلاع از آخرین وضعیت شهرستان قم و نفوذ در منزل آقای شریعتمداری با پوششی مناسب به آن شهرستان اعزام نمود... مأمورین مورد نظر با جلب اعتماد مباشر و رئیس دفتر آقای شریعتمداری توانستهاند همکاری او را جلب کنند و لذا این شخص که نفوذ قابلتوجهی در آیتالله شریعتمداری دارد به تهران دعوت و فرمانده ضداطلاعات اداره دوم با او مصاحبهای معمول داشته است...، خلاصهای از اظهارات و پیشنهادات وی ذیلاً به عرض مبارک میرسد:
نامبرده ضمن اشاره به سوابق میهنپرستی و شاهدوستی آقای شریعتمداری و خدمات وی... اظهار نمود در جریان واقعه پانزده خرداد آقای شریعتمداری به خمینی اظهار کرد که تندروی نکند لکن ایشان آنموقع... به حرف شریعتمداری نیز توجهی نکرد. در جریانات اخیر هم نظر آقای شریعتمداری این است که شاهنشاهی کوتاهی نفرمودهاند و فقط نمیبایستی به اشخاصی مانند هویدا و نصیریها این اندازه اعتماد میکردند که تا بدین حد به شاه و ملت ظلم کنند...
به هر حال وضع فعلی آقای شریعتمداری چنان است که شدیداً تحت فشار طرفداران خمینی واقع شده و در قم هیچکس توجهی به ایشان ندارد.»، نکته عجیب اینجاست که جناب شریعتمداری در مجالس خصوصی با واسطه به شخص شاه ابراز ارادت میکند و البته پانزده روز بعد در پس فشار مردم انقلابی با صدور اعلامیه چهلمین روز حادثه اهانت به حرم مطهر رضوی را عزای عمومی اعلام میکند.
انتهای پیام/+