استاکسنت، ترور و نفوذ؛ جعبه پاندورای بازرسیهای آژانس در ایران
برای ایرانیها حضور بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی با خرابکاری در تأسیسات هستهای با بدافزار استاکسنت، ترور دانشمندان هسته ای ایران و تجربه نفوذ جاسوسان کشورهای مختلف در بازرسیها تداعی میشود.
گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم- اصطلاح «جعبه پاندورا» امروزه برای اشاره به وضعیت یا چیزی استفاده میشود که رفتن به سراغ آن سیلی از مصیبتها و بلاهای ناشناخته را به سمت انسان سرازیر میکند.
این اصطلاح، در واقع از افسانههای یونان بوستان برگرفته شده. پاندورا نخستین زن روی زمین بود که زئوس، جعبهای آکنده از تمام ناملایمات و بلایا به او هدیه داده و سفارش میکند که هرگز درب آن را باز نکند. او، اما بیتوجه به این هشدار، با گشودن جعبه کره خاک که تا آن زمان عاری از مشکل بود را به انوع آلام دنیایی گرفتار میکند. تنها امید در جعبه باقی میماند تا آرامبخش بشر باشد.
جعبه پاندورای آژانس در ایران
چند سال پیش در بحبوحه مذاکرات هستهای و زمانی که جنجالها بر سر بحث لزوم دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دانشمندان هستهای ایران (از جمله «محسن فخریزاده») داغ بود «فرانسوا نیکلاد»، سفیر اسبق فرانسه در تهران در یادداشتی برای توصیف نگرانیهای جمهوری اسلامی ایران از اینکه اعطای چنین دسترسیهایی ممکن است چه بلایایی برایش به بار بیاورد بیاورد از همین تعبیر «جعبه پاندورا» برای اشاره به بلایایی که حضور بازرسان آژانس ممکن است به پا کند استفاده کرده بود.
نیکلاد به درستی نوشته بود برای ایرانیها، «پروتکل الحاقی مضاعف» با حمله به تأسیسات هستهای ایران با بدافزار استاکسنت، ترور دانشمندان هسته ای ایران و تجربه نفوذ جاسوسان کشورهای مختلف در بازرسی های قبلی آژانس در کشورهای دیگر نظیر عراق تداعی میشود.
قبلتر از نیکلاد، «گرت پورتر»، محقق و تاریخدان آمریکایی در یادداشتی در کانترپانچ بر احتمال استفاده رژیم اسرائیل از اطلاعات مربوط به نهادهای بینالمللی از جمله آژانس اتمی برای ترور دانشمندان ایران صحه گذاشته و نوشته بود ایران برای باور به اینکه اسرائیل میتواند به اطلاعات گردآوریشده بر اساس مصاحبههای آژانس با دانشمندان ایران دسترسی پیدا کرده و برای ترورهای بیشتر برنامهریزی کند، دلایلی متقن در اختیاردارد.
استفاده از اطلاعات به دست آمده توسط بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای عملیاتهای خرابکارانه، ترور دانشمندان یا حتی حمله به کشورها چیزی نیست که تنها مستند به نظرات تحلیلگران و کارشناسان باشد، بلکه نمونههایی بسیار عینی و مصداقی دارد. تجربه بازرسیهای «آنسکام» در عراق یکی از آن موارد است.
«آنسکام» چه بود و چه سرانجامی داشت؟
منظور از برنامه «آنسکام» که سرواژهای متشکل از حروف اول «کمیسیون ویژه سازمان ملل» در زبان انگلیسی است، یک نظام بازرسی بود که سازمان ملل بین سالهای 1991 تا 1999 برای بازرسی از برنامه تسلیحات کشتار جمعی عراق به کار گرفت. مدیریت این برنامه را «رالف ایکائوس» و ریچارد بالتر» به عهده داشتند اما سیر بازرسیها بعداً به سمتی پیش رفت که نام فردی به نام «اسکات ریتر»، یکی از بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل بیش از هر فرد دیگر با این برنامه بازرسیهای بینالمللی تداعی شود.
نام «اسکات ریتر» زمانی با این بازرسیها بیشتر گره خورد که او دریافت جاسوسهای آمریکایی و اسرائیلی موفق شدهاند یک دستگاه شنود بزرگ و پیشرفته به نام «استفانی» را به بغداد قاچاق کرده و در گاو صندوقی در دفتر کارش نگهداری کنند.
اطلاعات آژانس در اختیار جاسوسان غرب و رژیم صهیونیستی
این بازرس سازمان ملل پس از افشای این ماجرا از سمتش استعفا و افشا کرد که واشنگتن مسئولیت هدایت کل این عملیات به نام «عملیات استفانی» را به عهده داشته است. ریتر همچنین افشا کرد حساسترین اطلاعات به دست آمده از عملیات استفانی به جای آنکه در برنامه «آنسکام» خرج شوند تحویل دستگاههای اطلاعاتی آمریکا میشدند و گاهی برای تحلیل به اسرئیل فرستاده میشدند.
«ریتر» فاش کرد که انگلیس و آمریکا از اطلاعات به دست آمده از این جاسوسیها برای انجام بمباران چهار روزه مواضع نظامی عراق در عملیات موسوم به «روباه صحرا» در دسامبر سال 1998 استفاده کردهاند.
رویه عمل آژانس اتمی در قبال ایران هم نشان میدهد که اطلاعات گردآوریشده توسط بازرسان آژانس در بسیاری از موارد از جاهایی که نباید سردر درمیآورند و در اختیار نهادهایی قرار میگیرند که عملا نقشی در مکانیسمهای مربوط به بازرسیهای آژانس ندارند.
«فریدون عباسی»، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی چند سال قبل دراینباره توضیح داده بود که در آژانس کارمندانی مشغول بهکار هستند که اساسا از آژانس حقوق نمیگیرند و حقوق خود را از کشور خودشان دریافت میکنند. به گفته عباسی، این اتفاق باعث میشود آنها اطلاعات به دست آمده در بازرسیها را در اختیار کشور خود و سرویسهای امنیتی قرار دهند؛ موضوعی که بهصورت ساختاری زمینه جاسوسی بازرسان آژانس را فراهم میآورد و آنطور که از موارد مشابه برمیآید گویا در عالم واقع هیچگونه تعهد حقوقیای نیز از سوی آژانس برای ممانعت از تکرار این موضوع وجود ندارد. این تازه بخش پنهان ماجراست.
ترور و تحریم بر اساس اطلاعات نهادهای بینالمللی
داستان آژانس و بازرسان نامحرمش پیش از این در خلال انتشار اطلاعات هستهای ایران در گزارشهای رسمی آژانس و رسانههای غربی نیز دردسرساز شده بود؛ موضوعی که حتی باعث قرار گرفتن اسامی دانشمندان و متخصصان ایرانی در فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمانملل شد و درنهایت به ترور تعدادی از آنها انجامید.
فریدون عباسی در همان روزها طی گفتوگویی اعلام کرد: «چهار روز بعد از اینکه کارشناسان آژانس نصب سانتریفیوژهای نسل جدید را به آژانس گزارش کردند، اطلاعات آنها در اختیار رسانههای غربی قرار گرفت و این رسانهها نیز منبع خود را یکی از کارشناسان آژانس نقل کرده بودند. این مساله دال بر این است که اطلاعات از آژانس بهراحتی درز میکند.»
انتهای پیام/