مجید حسینی: نیازمند انقلاب آموزشی در کشور هستیم/فاصله طبقاتی در دولت روحانی ۱۷ برابر شد/ یکسوم رتبههای زیر هزار کنکور از منطقه ۱ تهران بودند
مجید حسینی پژوهشگر حوزه عدالت آموزشی گفت: در ابتدای دولت آقای روحانی تفاوت هزینه سرانه بلوچستان و تهران ۴۰ برابر بوده و در سال ۹۷ و ۹۸ به ۵۷ برابر رسیده یعنی در دولت آقای روحانی ۱۷ برابر افزایش فاصله طبقاتی داشتهایم.
روز گذشته خبرگزاری تسنیم در لایو صفحه اینستاگرامی خود میزبان سید مجید حسینی هیئت علمی دانشگاه تهران و پژوهشگر حوزه عدالت آموزشی بود و در این گفتوگو به مساله عدالت آموزشی در ایران و ابعاد و چالشهای آن پرداختیم که در ادامه متن این گفتوگوی اینستاگرامی را میخوانید:
تسنیم: با توجه به اینکه در اصول متعدد قانون اساسی ما از جمله اصل سوم و سی ام مسئله عدالت آموزشی درنظر گرفته شده الان وضعیت عدالت آموزشی در کشور چگونه است و به لحاظ آماری در زمینه خصوصی سازی آموزش چقدر پیش رفتیم و در مقایسه با دیگر کشورها در چه جایگاهی قرار داریم؟
حسینی: ما از زاویه عدالت آموزشی اگر تفاوت بچه سیستان و بلوچستان را با بچه زعفرانیه مبنا بگیریم در ابتدای دولت آقای روحانی تفاوت هزینه سرانه بلوچستان و تهران 40 برابر بوده و در سال 97 و 98 به 57 برابر رسیده یعنی در دولت آقای روحانی 17 برابر افزایش فاصله طبقاتی داشتهایم، همچنین هزینهکرد مردم در سال گذشته برای آموزش مساوی هزینه کرد دولت بوده یعنی مردم ایران تقریبا 50 هزار میلیارد تومان هزینه آموزش کردهاند که به عقیده من و بسیاری از حقوقدانان کشور این مخالف متن صریح قانون اساسی ایران است.
** در دوره اخیر به اوج تبعیض آموزشی پس از انقلاب رسیدهایم
در کنار این مسائل نرمافزار شاد نابرابری آموزشی را تعمیق داده و همچنین خصوصی سازی نیروی کار آموزشی اعم از معلمین خرید خدمت و مدارس غیرانتفاعی با قراردادهای موقت، موجب افزایش این نابرابری شدهاند. به نظر میرسد تبعیض آموزشی در این دوره طی 40 سال پس از انقلاب بی سابقه بوده است و ما به اوج این تبعیض رسیدهایم.
لحظهای که رئیس جمهور گفت دانش آموز برای دولت 4 میلیون تومان تمام میشود و برای بخش خصوصی یک میلیون تومان، نشان داد رئیس جمهور دوست دارد به دانش آموز مثل کالا نگاه کند و کالایی کردن آموزش مهمترین رمز نئولیبرالیسم است.
تسنیم: این نابرابری در تناقض با قانون اساسی و آرمانهای انقلاب است. این ریشه از کجا نشأت گرفته؟ و ما از چه زمانی شاهد این روند رو به رشد خصوصی سازی آموزش بودیم؟
حسینی: ریشه این نابرابری لحظهای آغاز شد که آقای رفسنجانی در زمان ریاست جمهوری خود پشت تریبون نماز جمعه یک جمله کلیدی گفت و آن این بود که "پولدار که برای بچهاش معلم خصوصی میگیرد پس چرا ما اجازه ندهیم مدرسه پولی و خصوصی داشته باشد؟" منظور او از این حرف این بود که طبقه برنده که برنده است پس چرا دولت در خدمت او نباشد و از آن استفاده نکند؟ این آغاز ریل گذاری بود که توسط محمدعلی نجفی در آموزش و پرورش و وزیر وقت علوم و آقای هاشمی در دانشگاه آزاد همگی موجب یک روند عظیم خصوصی سازی آموزش شدند که حتی در آمریکا هم با این سرعت رخ نداده است. دلیل هم این است که در ایران بسیاری از وزیران و مدیران کل و ... خودشان مدرسه غیرانتفاعی دارند و از منافع این نابرابری آموزشی استفاده می کنند. به همین خاطر روند خصوصی سازی آموزش در ایران خیلی عمیق تر از امریکاست.
** مدارس غیرانتفاعی دانش آموز مصرفگرای نئولیبرال تربیت میکند
تسنیم: شاهد هستیم که برخی از مدیران حوزههای مهمی مثل اقتصاد را رها کرده و روی آموزش تمرکز کردهاند. به نظر می رسد اهداف دیگر سیاسی و فرهنگی نیز شامل این تمرکز میشود و تاسیس مدرسه برای این سیاستمداران منافع غیراقتصادی هم دارد.
حسینی: خصوصی سازی آموزش، دانش آموز مصرف گرا و پول پرست برای ما میسازد. وقتی دانش آموز میفهمد درصورتی که پول داشته باشد برنده و نداشته باشد بازنده است در واقع ما یک فرد نئولیبرال مصرفگرا تولید کردهایم. حال فرقی نمیکند که اسم مدرسه اش مذهبی باشد یا غیرمذهبی. این سوژه یک سوژه غیرانقلابی است و معتقد است با پول میشود زندگی را پیش برد و برنده بود و دقیقاً ما به صورت کاملا ساختاری توسط مدارس غیرانتفاعی این را به بچهها آموزش میدهیم.
** امسال یک سوم رتبههای زیر 1500 کنکور از منطقه یک تهران بودند
این پول پرستی همان دارویی است که نئولیرالیزم به آن نیاز دارد. شما به بورس نگاه بیندازید ما یک مشت گرگ وال استریت شدیم که میخواهیم همه طی یک روز پولدار شویم. این روحیه کجا ساخته شده؟ کسانی که این طرز فکر را پیدا میکنند در ساختاری ساخته می شوند که به آنها گفته میشود پول برنده است و به تبع آن مدرسه غیرانتفاعی یعنی پول برنده است. خیلی عجیب بود که امسال از رتبههای زیر 1500 کنکور بیش از 300 نفر یعنی یک سوم رتبههای زیر هزار کنکور فقط برای منطقه یک تهران بودند نه حتی منطقه دو و سه. یعنی بچهای که ولنجک و زعفرانیه درس خوانده قبول شده اما آن بچهای که سعادت آباد خوانده نه. این هزار نفر اول کنکور دیگر برای پولدارها نیست بلکه برای فوقپولدارهاست!
بعد ما شکایت میکنیم از اینکه چرا جامعه گرگ و منفعت طلب شده است؟ ببخشید این آدمها را تو ساختی. این آدمهایی که حاضرند به خاطر پول همدیگر را بدرند را تو ساختی و همه این کارها را لحظهای کردی که به آنها یاد دادی همه چیز در پول است. واقعیت این است که خودمان مردم را تبدیل به منفعت طلبان کرده بعد از آنها انتقاد میکنیم. شما الان اگر کرونا بگیرید بخواهید در یک بیمارستان خصوصی بستری شوید 40 میلیون تومان باید پول بدهید، بخواهی بچهات را در مدرسه دولتی ثبت نام کنید به تعبیر رهبری بچه احساس بی پناهی می کند خلاصه هرجا می روی باید مثل گرگ والاستریت رقابت کنی.
تسنیم: این بیعدالتی در آموزش چقدر می تواند تاثیرگذار باشد و زندگی و آینده کسی که از این امکانات آموزشی برخوردار نیست تاچه حد تحت تاثیر این شرایط است؟
حسینی: ناعدالتی آموزشی پایه همه ناعدالتی هاست اگر تو بچه کارگری و مدرسه غیرانتفاعی بروی و هیچ وقت نتوانی از بچه کارگر بودن ارتقا بیابی یعنی در ایران ارتقای طبقاتی ممنوع شده و ما تبدیل به ساختار آموزشی ساسانیان شدهایم که معتقد بودند کسانی که پول دار و اشراف هستند بچه هایشان میتوانند به مدرسه بروند و کسی که پول ندارد نمیتواند.
** اگر آموزش عادلانه نشود هیچ بخشی در کشور عادلانه نخواهد بود
این یعنی کارگر باید کارگرزاده شود، مهندس مهندس زاده و پزشک پزشک زاده و این یعنی کسی که پولدار است رتبه زیر هزار می آورد به دانشگاه شریف میرود و میتواند برای کالیفرنیا اپلای کند؛ اما کسی که پول ندارد در کنکور قبول نمیشود به دانشگاه شریف نمیرود و باید لای هوتک های آب سیستان غرق شود. این وضعیتی است که حاصل ناعدالتی آموزشی است و اگر آموزش عادلانه نشود امکان عادلانه شدن هیچ یک از بخشهای دیگر کشور وجود نخواهد داشت.
تسنیم: شما چند سال است که در عرصه فضای مجازی این مشکلات را فریاد میزنید حال خودتان مشخصا چه ایده ای برای بهبود این نابرابری ها دارید؟
** ما به یک انقلاب آموزشی نیاز داریم/پولهای کسب شده از خصوصی سازی باید به آموزش ملی برگردد
حسینی: یک ایده بیشتر وجود ندارد و من آن را امروز برای اولین بار در مصاحبهام با تسنیم عنوان میکنم. ما نیاز به یک انقلاب آموزشی داریم انقلابی با هدف ملی کردن آموزش چرا که امروز آموزش ما ملی نیست و در اختیار منفعت طلبانی است که در ایران پول درمیآورند و در آلمان سرمایه گذاری میکنند. آموزش ایران باید طبق قانون اساسی ملی شود و تمام کسانی که در نابرابری آموزشی هرچیزی به دست آورده اند باید به آموزش ملی کشور بازگردانند. همه کسانی که از بنیادها و مجموعه های دولتی زمین گرفتند و آن را تبدیل به سود خصوصی کردند، همه کسانی که در موسسات کنکور دلار ساختند و به آلمان و کانادا فرستادند، همه اینها باید ملی سازی شوند و آموزش دوباره به ملت ایران بازگردد.
ما هیچ راهی نداریم جز اینکه آموزش ملی شود وگرنه آموزش غیرملی و غیرعمومی و خصوصی و سرمایه دارانه آینده ایران را به خطر خواهند انداخت. این آموزشی که در تهران داده میشود باید در هرمزگان، بلوچستان، مسجدسلیمان و ... هم داده شود و تنها راه این ملی سازی این است که منفعت طلبان از آموزش خارج شوند و همه آنهایی که آموزش را تبدیل به محلی برای رانتخواری کردهاند اخراج شده و همه آنچه از این راه به دست آوردهاند به ملت ایران بازگردانند. ما جز ملی و تعاونی کردن آموزش برای عدالت و برابری راهی نخواهیم داشت.
تسنیم: بعضی از آنهایی که در این وضعیت خصوصی سازی آموزشی حضور دارند استدلالهایی مطرح میکنند. مثلاً مدعی هستند ما از این هزینهها در سیستان و بلوچستان مدرسه ساختهایم و دانش آموزان بیبضاعت را در این مدارس تحت پوشش قرار دادیم و کارهای خیریه انجام دادیم.
حسینی: وقتی آموزش ملی نیست مثل این میماند که بروی از کسی دزدی کنی بعد بیایی بخشی از این دزدی را به آن برگردانی و بگویی خمس و زکات این دزدی را پرداخت کردم. شما با ناعدالتی آموزشی داری فقر تولید میکنی بعد میآیی به این فقرا خمس و زکات می دهی؟ مگر دزدی با این چیزها تطهیر می شود؟ پول حرام حرام است. فروختن دانش در اسلام حرام است و شما از محل حرام منابعتان را تامین میکنید. من به شما بگویم این دعوای فروختن آموزش از اول تاریخ وجود داشته است. برای اثبات آن محاکمه سقراط را بخوانید. اتهام اصلی او این بود که چرا گفته بود از جوانان برای آموزش پول نگیرید! درواقع اتهام سقراط انحراف جوانان بوده چون گفته بود آموزش باید رایگان باشد.
** کاری که روحانی با آموزش ملی کشور کرد در تاریخ بی سابقه است
در اسلام آمده است وقتی علمی داری باید زکات آن را با در اختیار گذاشتن علمت پرداخت کنی نه با فروش آن. کسانی که در کشور ما مدرسه غیرانتفاعی زدند در واقع مدارس و آموزش دولتی ما را ویران کردند. الان در سیستان و بلوچستان 18 هزار کلاس کم است. باید از همه مدعیان پرسید چند کلاس آنجا ساختهاند؟ کاری که آقای روحانی با آموزش ملی کشور کرده است واقعاً در تاریخ کشور بیسابقه است. مردم 50 هزار میلیارد تومان به آموزش پرداخت میکنند آن وقت دولت می گوید مردم کم می دهند.
تسنیم: گویا حجم زیادی از بودجه آموزش و پرورش فقط صرف حقوق معلمان میشود. چه فکری باید برای این وضعیت کرد؟ بهرحال بخش آموزش بخشی است که فقط هزینهبر است نه درآمدزا!
حسینی: دولت لیبرال معتقد است آموزش هزینه است و درمان آن درآمدزا کردن آن. مسئله این است که ما دولت را برای آموزش و درمان و مسکن مردم و رسیدگی به این امور تشکیل دادهایم اما دولت حجم عظیمی از شرکتهای دولتی را تاسیس کرده آن وقت میگوید پول آموزش و درمان را ندارم و مردم خودشان باید بپردازند. به همین خاطر بودجه آموزش و پرورش بسیار اندک است.
در کشورهایی که تولید وجود دارد آموزش یک منبع درآمد محسوب می شود چون تولید را درست می کند اما وقتی شما آموزش را آنقدر پولی کنید که هر خنگی که پول داشته باشد هم بالا بیاید قضیه فرق میکند. به نظر شما چرا آمریکا به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان جهان آموزشش را کاملاً خصوصی نمیکند؟ چون میداند اگر خصوصی کند عملاً یک مشت خنگ وارد سیستم می شوند و گوگل، اپل و ماکروسافت از بین می روند اگر آموزش عمومی خود را خراب کند تولیدش را از دست می دهد. پس خرج کردن در آموزش یعنی شما بتوانید تولید را درست کنید و این عینی درآمد برای باکیفیت شدن تولید کشور.
در این آموزشگاههای کنکور افرادی ارتقا پیدا میکنند که نخبگانش را از طریق شریف به امریکا میفرستند و الباقی که پولدار بودند از طریق مدرسه غیرانتفاعی بالا آمدند و آنها لزوماً باهوش نیستند فقط پولدارند. دولت بسیار کم در حوزه آموزش هزینه می کند و به عقیده من دقیقا باید دو برابر بیشتر از چیزی که در آن هزینه می کند بدهد. دولت نئولیبرال می گوید من پول ندارم و با خصوصی سای قصد دارد این را نشان دهد.
** دولت پول دارد اما نمیخواهد خرج طبقهای کند که برایش نفعی ندارد
من از دولت محترم می پرسم آن 36 هزار میلیارد دلاری که هزینه کردید تا قیمت دلار را پایین نگه داشتید و آقای روحانی در دور دوم رای بیاورد آن را خرج آموزش میکردید. آن دلار 4 هزار تومانی که با آن غذای سگ وارد کشور کردید پول بچه های بلوچستان بود که باید برای آنها بیمارستان و مدرسه میساختید. اتفاقا دولت پول دارد اما نمیخواهد خرج طبقهای کند که برایش نفعی ندارد. دولت میخواهد پول و منابعش را خرج طبقه برنده کند به همین دلیل میگوید برای آموزش پول نداریم.
تسنیم: در بحث نابرابری آموزشی شاید کرونا هم خیلی بیشتر ضعفها در این زمینه را به رخ همه کشید. با بحث آموزش مجازی تازه فهمیدیم چقدر زیرساختهای ما در این زمینه ضعیف است. این نشان میدهد ما سیاست گذاری در بخش آموزش نداریم و شاید اگر کرونا پیش نمیآمد با همین سیستم گچ و تخته 50 سال دیگر هم در بخش دولتی ادامه میدادیم اما در بخش خصوصی و غیرانتفاعی با بهروزترین ابزار آموزشی پیش می رفتیم.
حسینی: به نظر من اتفاقا سیاست گذاری در این زمینه خیلی روشن و مشخص است و آن خصوصی سازی است. مهمترین ایده دولت این است که دانش آموز برای بخش خصوصی یک میلیون تمام میشود اما برای بخش دولتی 4 میلیون، پس دانش آموز را مثل یک کالا به بخش خصوصی بفروشیم. اتفاقا دولت خیلی کارآمد عمل کرده خصوصا در بخش خصوصی سازی هر روز بیشتر توانسته از مردم پول بگیرد و هر روز بیشتر توانسته مردم را فریب بدهد که موسسات کنکور زبان و ... پول بدهند.
انتهای پیام/