حرف بایدن درمورد بازگشت به برجام چیست؟

اظهارات جدید جو بایدن درباره توافق هسته ای و ایران نشان می دهد که بازگشت او به برجام در پی احیا و احصای همان شروط دونالد ترامپ در قبال تهران است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، این روزها با تصویب طرح مجلس شورای اسلامی و تبدیل شدن آن به قانون، بحث ها درباره مذاکره و بازگشت به تعهدات برجامی دوباره داغ شده است. یکی از اضلاع مهم بحث مربوط به دولت آتی در کاخ سفید می شود. اینکه آیا با سر رسیدن 20 ژانویه، تاریخی که مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید در آمریکا برگزار شود، واشنگتن به بازگشت به برجام و رفع تحریم مبادرت خواهد کرد یا نه.

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در کانال اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

در اینجا باید تمایزی بین بازگشت اعلامی به برجام، با انجام واقعی و عملی تعهدات قائل شد. همانگونه که بارها اعلام شده و قانون جدید مجلس بر آن صحه می گذارد، هدف و ماهیت اصلی برجام از دیدگاه ایران، رفع تحریم های اقتصادی بوده است. اما مقامات دولت فعلی، در پی خلف وعده اعضای برجام از جمله آمریکا و اروپا، به جای مطالبه گری از طرف های مقابل، در واکنشی انفعالی، اهداف برجام را دستکاری و تحریف کرده اند؛ تا جایی که وزیر خارجه هدف توافق هسته ای را راهبردی و امنیتی خوانده است، و معاون اول رئیس جمهوری هم نسبت به تقویت چندجانبه گرایی از محل احیای برجام، ابراز امیدواری کرده است.

قطع نظر از اینکه هدف برجام چه باشد یا نباشد، اصل موضوع آن است که آیا دولت آتی آمریکا به دنبال رفع تحریم ها و ایجاد «گشایش» در تجارت خارجی ایران خواهد بود یا نه؛ البته مراد از این گشایش، تعریف ارائه شده توسط دولت نیست، بلکه اتفاقی است که بخشی از مشکلات اقتصادی را از طریق رفع تحریم ها حل کند.

جو بایدن پیش از برگزاری انتخابات در یادداشتی در سی ان ان به مواضع خود در قبال ایران و توافق هسته‌ای اشاره کرده بود. او هدف سیاست خود را «سخت‌گیری هوشمندانه تر» علیه ایران اعلام کرده است. بایدن در آن یادداشت به بازگشت متقابل به برجام اشاره کرده، اما هدف آن را ایجاد محدودیت و مهار ایران از جمله در برنامه هسته ای و سایر زمینه ها بیان کرده بود. او در آن یادداشت نه تنها به رفع تحریم ها اشاره نکرده بود، بلکه بر اعمال تحریم ها در زمینه های دیگر از جمله حقوق بشری بر ضد ایران تاکید کرده بود. این نکته نشان می دهد که دولت جدید آمریکا، نه رفع تحریم ها، بلکه افزایش محدودیت ها بر ضد ایران است.

اما طیفی در داخل کشور که نزدیک به دولت و اصلاح طلبان هستند، پس از پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، سعی کرده اند که بازگشت دولت دموکرات در آمریکا را یک فرصت طلایی و آن را منفذی برای خروج از فشار تحریم ها عنوان کنند. شهوت انتخابات 1400 باعث شده است که این طیف عامدانه چشمان خود را بر برخی از حقایق تاریخ نه چندان دور ببندد. کمپ اصلاح طلبان و دولتی ها، به ویژه در ایامی که بایدن و اعضای تیمش کمتر درباره ایران حرف زده اند، سعی کرده اند، درباره سیاست های دولتی آمریکا رمزگشایی کنند. اما این رمزگشایی بیش از آن که به دنبال گره گشایی از نقاط مبهم و کور ماجرا باشد، تمایل و تلاش به روش طالع بینی داشته است تا آنچه که خود می طلبد را بیان کند، نه آنکه آنچه نیت واقعی طرف مقابل است را تشریح کند.

 

اظهارات مقامات آمریکایی از جمله بایدن که هر از چند گاهی صورت می گیرند، معمولا مهر باطلی بر ادعاها و خوش خیالی های عده ای در داخل می زند.

در حالی که آقای اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور کشورمان درباره تقویت چندجانبه گرایی به موجب بازگشت به تعهدات برجامی ابراز خرسندی می کند، جو بایدن در مصاحبه ای با توماس فریدمن، ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز با اشاره به همگرایی آمریکا با متحدانش گفته است: «ما با مشورت متحدان و شریکانمان، وارد مذاکرات و توافقات متعاقبی برای محکم‌تر و طولانی‌تر کردن محدودیت‌های هسته‌ای ایران و پرداختن به برنامه موشکی این کشور خواهیم شد.»

فریدمن نوشته دیدگاه بایدن و تیم امنیت ملی او این است که بعد از آنکه برجام توسط هر دو طرف احیا شد بایستی در فاصله‌ای کوتاه مذاکراتی با هدف طولانی‌تر کردن محدودیت‌های ایران در زمینه تولید مواد هسته‌ای و همچنین پرداختن به مسئله نفوذ منطقه‌ای ایران برگزار شود. در حالت ایده‌آل، تیم بایدن امیدوار است در این مذاکرات علاوه بر طرف‌های اصلی توافق هسته‌ای کشورهای همسایه عربی ایران مانند عربستان سعودی و امارات نیز حضور داشته باشند.

بایدن در این مصاحبه به اظهارات قبلی آنتونی بلینکن، گزینه وزارت خارجه دولت آتی آمریکا مهر تایید زده و برجام را به عنوان سکویی برای مهار ایران و فشار بر آن در زمینه های دیگر می داند. بایدن برجام را بهترین چارچوب برای این کار عنوان می کند. او صراحتا به برنامه موشکی اشاره می کند و می گوید: «ببینید صحبت‌های زیادی درباره موشک‌های هدایت دقیق و همه مسائل دیگری که منطقه را بی‌ثبات می‌کنند مطرح می‌شود ولی بهترین راه برای ایجاد قدری ثبات در منطقه تعامل در چارچوب برجام است.»

درحالی که اشتهای دولت جدید دموکرات برای امتیازهای ریز و درشت در زمینه هسته ای، منطقه ای و موشکی بسیار بالاست، اما تمایل آن برای رفع موثر تحریم ها بسیار پایین است. بایدن حتی حرفی از لغو تحریم ها نمی زند، و بالعکس تاکید می کند که شمشیر تحریم ها همواره بالای سر ایران خواهد بود.  او می گوید: «گزینه بازگرداندن خودکار تحریم‌ها همیشه در اختیار آمریکا است و ایران به این مسئله واقف است.»

جمله فوق نشان می دهد که آمریکا حتی قبل از اینکه امتیازهای هنگفتی را از ایران در حوزه های راهبردی بگیرد، راه «دبه» را باز گذاشته و صراحتا به ادامه فشار حتی در صورتی که ایران در حوزه های منطقه ای و موشکی سازش کند، اعتراف می کند. به نظر می رسد این گزاره که «گزینه بازگرداندن خودکار تحریم‌ها همیشه در اختیار آمریکا است» از مهمترین و کلیدی ترین اظهارات بایدن است و به روشنی به ما می گوید که مسئله آمریکا نه فقط هسته ای، و نه حتی موشکی و منطقه ای، بلکه تسلیم کامل و تهی شدن تمامی ظرفیت های راهبردی ایران است.

با عطف به جملات فوق می توان دریافت که دولت های آمریکا در قبال ایران رهبرد مشابهی را دنبال کرده اند؛ جملگی دنبال تضعیف، مهار و براندازی در ایران بوده اند. حتی برخی از آنها سیاست تجزیه ایران را هم دنبال کرده اند. سیاست ایجاد اختلافات قومی و مذهبی در کشور، ریشه در چنین نگاهی دارد. اما در این مسیر هر دولت یا حزبی روش منحصر به فرد خود را داشته است. نباید این فریب را خورد که تفاوت در تاکتیک لزوما به مفهوم تنوع در راهبرد است. اگر دولت دونالد ترامپ سیاست فشار حداکثری را در قبال ایران دنبال کرد، دولت دموکرات باراک اوباما هم تحریم های خردکننده را بنا نهاده بود که بستری برای فشار حداکثری دولت ترامپ شد.

دولت اوباما تحریم های اولیه و هدفمند را به لحاظ کیفی به تحریم های ثانویه و فراگیر ارتقا داد. اقدامات تروریستی و حملات سایبری در دوران هر دو دولت جمهوریخواه و دموکرات علیه ایران پیگیری شد، چه بسا که تعداد آنها در دوران دولت دموکرات بیشتر بود. بنابراین استدلال تراشی برای تطهیر دولت بایدن نه عاقلانه به نظر می رسد، نه اصلا مبنایی در واقعیت دارد. اینگونه توجیه و خوش بینی کاذب، به جای اینکه فضای تعامل و مذاکره و کسب امتیاز را مساعد کند، بالعکس قاطعیت طرف مقابل برای سخت گیری در مذاکره یا تنظیم سیاست خود در قبال ایران را افزایش می دهد.

بایدن با شروط دائمی شدن محدودیتهای هسته ای، محصور و محدود کردن ایران در منطقه ای و مهار برنامه موشکی ایران، به زبان بی زبانی می گوید که همان راه ترامپ را در قبال ایران طی خواهد کرد. اما حالا او به جای خروج از برجام، قصد از طریق بازگشت به برجام و در چارچوب توافق هسته ای، اهرم فشار خود را به کار گیرد.

اما متاسفانه طیفی در داخل از همه آنچه بایدن می گوید فقط یک عبارت «بازگشت به برجام» را به صورت تقطیع شده می بیند، بدون آنکه مقدمه و موخره حرف های او را بخوانند و بگویند. این نوع تفسیر مواضع بایدن به احتمال کم ناشی از سهو خواندن یا به احتمال زیاد ناشی از برداشت التقاطی از مواضع تیم جدید در کاخ سفید است. آقایان یا انگلیسی شان نم کشیده است، یا اینکه رویای ورود به پاستور در 1400 چشمان آنها را کور کرده است.

انتهای پیام/.