میزگرد جنبش دانشجویی و عدالت|جنبش دانشجویی در عدالت درگیر حواشی و عمل گرایی شده است/ جریان دانشجویی امروز دغدغه مند اما تاثیرگذار نیست
میزگرد جنبش دانشجویی و عدالت با حضور نمایندگان تشکل های دانشجویی در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، همزمان با سالروز 16 آذر روز دانشجو نشستی با موضوع "جنبش دانشجویی و عدالت" با حضور چند تن از نمایندگان اتحادیه های دانشجویی کشور برگزار شد.
این نشست با حضور، رضا قلعه نویی، قائم مقام اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، محسن نراقی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، علی بزرگخو، مسئول واحد سیاسی دفتر تحکیم وحدت، معین رضیئی، دبیر واحد سیاسی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل به صورت حضوری و متین فارابی، عضو شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی به صورت غیر حضوری برگزار شد.
دانشجویان در بخش ابتدایی این نشست به نقش جنبش دانشجویی در تحقق عدالت پرداختند و با ارزیابی این مسئله به برخی از کم کاری های صورت گرفته در حوزه گفتمان سازی و تبیین این مفهوم اشاره کردند. همچنین با بررسی آسیب های این کم کاری خلاها و پارادوکس های موجود در این بخش را برشمردند.
این دانشجویان در ادامه نشست خود ضمن بررسی وضعیت امروز تشکل های دانشجویی حاضر در جامعه، اقتضائات جنبش دانشجویی تاثیرگذار را مطرح و برخی از جنبه های رفتاری و عملکردی این گروه را مورد نقد قرار دادند.
در بخش پایانی این نشست نیز دانشجویان به تحلیل مفاهیم عدالت، توسعه و آزادی پرداخته و به اهمیت این مسائل از نگاه جنبش دانشجویی اشاره کردند.
مشروح این میزگرد را در ادامه می خوانید:
تسنیم: با توجه به اینکه خیلی از دهه چهارم انقلاب فاصله نگرفتیم، وضعیت مسئله عدالت را در این دهه در کشور و نقش جنبش دانشجویی را در تحقق این گفتمان چگونه ارزیابی می کنید؟
قلعه نویی: یکی از رسالت های اصلی و عنصر ضروری فعالیت تشکل های دانشجویی موضوع عدالت خواهی و عدالت طلبی است. قبل از هر چیز باید تعریف درستی از عدالت داشت و این مسئله نیازمند روشن شدن مبانی عدالت است. اگر کسی تعریف درستی از عدالت و مبانی آن نداشته باشد، دچار برخی پارادوکس ها و خلاها می شود.
بعضا مشاهده شده متاسفانه برخی از جریان های منتسب به عدالت خواهی خواه یا نا خواه عدالت خواهی را مقابل ولایت فقیه قرار می دهند و آن را منشا اختلاف در عدالت خواهی تبیین می کنند. تقابل ولایت و عدالت خواهی درست نیست. هیچ گاه عدالت بر ولایت تقدم ندارد. این دو مسئله همیشه در کنار همدیگر هستند نه در تقابل همدیگر.
** دانشجو نباید در دام های سیاسی و جناحی با چهره عدالت خواهی بیفتد
رهبر انقلاب بارها تاکید کردند اگر می خواهید در این حوزه ورود کنید باید اطراف مسئله ای را که مورد توجه قرار دادی را خوب بررسی و تامل کنید. بعد کامل و دقیق ورود کنید. این رویکرد نباید باعث شود تشکل های دانشجویی در دام های سیاسی و جناحی که با چهره عدالت خواهی مطرح می شود، بیفتد.
یکی از انحرافاتی که در عدالت خواهی ایجاد شده و آن را به حاشیه می کشاند، عدالت خواهی تهی از معنویت است که ناشی از عدم تقواست. برخی از افراد و حامیان عدالت خواهی بر اساس ظن و گمان غیر محکمه پسند است و برای تسویه حساب سیاسی خود به مسئله ای ورود می کنند. لذا دانشجویان بیشتر باید به بسط گفتمان عدالت خواهی بپردازند تا اینکه بخواهند در دام گمانه ها، بازی های سیاسی و پروپاگاندای رسانه ای بیفتند.
**دانشجویان باید به بسط گفتمان عدالت خواهی بپردازند
تشکل های دانشجویی بیشتر باید به مبانی، را ه حل ها و ریشه هایی که هست بپردازند و عملکرد خوب و منطقی در این زمینه داشته باشند تا به تعریف درستی از عدالت خواهی و عدالت طلبی دست یافت و تعاریف ناصواب عدالت خواهی را به انزوا نکشاند.
در این زمینه می توان اشاره کرد به برخی افشاگری های بی سند و مدرک و بازی هایی که در فضای مجازی بعضا مطرح می شود. برخی رفتارهایی که از سوی سلبریتی ها با ژست عدالت خواهی دیده می شود از این دست رفتارهاست.
این مسائل باعث می شود به اصل عدالت خواهی که ریشه در انقلاب ما دارد ضربه وارد شود. در گام دوم انقلاب باید بازبینی و تعریف اصلی و درستی از عدالت خواهی داشته باشیم. عدالت طلبی صحیح و ساختارمند باعث می شود، عدالت طلبی به عدالت خواری تبدیل نشود.
تسنیم: اقدامات جامعه اسلامی دانشجویان برای تبیین این گفتمان چه بوده است؟
قلعه نویی: اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان طرح "اسفار" که بیشتر حول محول عدالت طلبی و مبانی آن بود را برگزار کرد. بررسی آینده انقلاب اسلامی در حوزه عدالت طلبی، ادبیات و الهیاتی که در این حوزه وجود دارد در این دوره تبیین می شود. تا کنون دو جلسه از این سلسله جلسات برگزار شده است.
در مباحث عینی نیز دفترعلوم پزشکی اراک این اتحادیه در زمینه کارخانه هپکو اراک ورود ساختارمند و هوشمندانه ای داشت که به نتیجه رسید. دفتر همدان حول محور واگذاری شرکت غله همدان ورود ساختارمندی داشت که به نتیجه رسید. دفتر قزوین نیز به مواردی ورود کردند که به نتیجه رسیده است.
نراقی: دهه چهارم انقلاب دهه عدالت و پیشرفت نامگذاری شد و در سخنان رهبر انقلاب نیز این نکته همواره مورد تاکید قرار گرفته است. نقش جنبش دانشجویی در این زمینه به نظر من در دو بخش قابل بررسی است.
یک نقش آفرینی مستقیم است که اقداماتی از جمله اردوهای جهادی و امدادرسانی هایی که در حوادث طبیعی و غیر طبیعی صورت می گیرد یا فعالیت های جهادی، فرهنگی و خدمت رسانی که از سوی جنبش دانشجویی برگزار شده و عمدتا موفق بوده است در این بخش دیده می شود.
در نقش افرینی غیر مستقیم که می شود به آن مطالبه گری در تحقق عدالت اطلاق کرد؛ موارد متعددی رخ داده است. ار بحث کارتن خوابی هایی که اتفاق داد که شاید شروعی برای مطالبه گری جنبش دانشجویی در این حوزه بود تا موضوع استات اویل و مباحث مربوط به خصوصی سازی که با پیگیری حقوق مستضعفین رخ می دهد، ورود غیر مستقیم جنبش دانشجویی در تحقق عدالت به شمار می آید. در این لایه جنبش دانشجویی مطالبه گر بوده است نه عمل کنند.
اگر در جریان این مطالبه گری مطالبات موجود محقق نشده بخش عمده ای از آن به دلیل همراه نبودن دولت ودستگاههای متولی است که به این مطالبات توجه ای نکرده اند. البته تعدادی از این موارد به نتیجه رسیده است که ماحصل فعالیت جنبش دانشجویی است.
** هژمونی رسانه ای صدای جنبش دانشجویی را به مردم نمی رساند
مسئله دیگر رساندن پیام جنبش دانشجویی در این روند به جامعه است. متاسفانه این شرایط امروز سخت تر از قبل است. دلیل آن هژمونی رسانه ای که است که در حال حاضر در جامعه به وجود آمده و تشکل های دانشجویی متاسفانه در زمینه ارتباط با مردم و شکستن این گسل بین خودشان و جامعه ضعیف عمل کردند.
مثلا اگر در سال 84 یا 85 یا حتی 86 تشکل های دانشجویی اقدامی را صورت می دادند به واسطه فضای رسانه ای موجود این شکاف بین بدنه مردم، حاکمیت و تشکل های دانشجویی نبود شاید این مسئله خیلی راحت تر به مردم می رسید.
اما الان به دلیل وجود رسانه های متعدد و اینکه مردم عمدتا اخبار خود را از رسانه هایی دریافت می کنند که این رسانه ها خیلی اخبار و اقدامات جنبش دانشجویی را مورد توجه قرار نمی دهند، این صدا آن طوری که باید، به مردم نمی رسد. راه حل این است در زمینه رسانه کار جدی صورت گیرد.
نکته دیگر علاوه بر این کارهای مثبت ضعف هایی هم بوده است. رهبرانقلاب به نقل از امیر المومنین می گویند "عدالت ساده ترین چیز در تعریف و سخت ترین مسئله در عمل است" حضرت آقا این مطالبه را دارند که برای تحقق عدالت و این ایده حکمرانی در جامعه، ایده بیاوریم که جنبش دانشجویی در این زمینه کار جدی انجام نداده است. آن طور که باید به مسئله تعریف عدالت نپرداخته ایم و شاید بیشتر درگیر حواشی بوده که تقدم عدالت بر ولایت چیست یا برعکس و نسبت این دو با هم چیست؟
** جنبش دانشجویی در عدالت درگیر حواشی شده است
شاید اگر کمی زودتر به این مفاهیم می رسیدیم الان خیلی درگیر این حواشی نمی شدیم. این جزو ضعفهایی است که داریم. در مجموع به نظر من تشکل های دانشجویی در زمنیه تحقق عدالت ضعیف عمل نکرده اند و عملکردشان قابل دفاع است. مخصوصا با اتفاقاتی که در سالهای اخیر رخ داده این عملکرد قابل قبول است.
** جنبش دانشجویی در عدالت طلبی از جریان های سیاسی موفق تر بوده است
شاید ضعف هایی هم داشته است اما نسبت به سایر جریان های سیاسی کشور که اینقدر درگیر مسائل سیاسی و جناح بازی های سیاسی هستند و به این مسئله توجه نمی کنند جنبش دانشجویی به واسطه حریت و عدم وابستگی که دارد توانسته به این بحثها بپردازد. در برخی جاها هم موفق بوده و در برخی هم به نتیجه نرسیده است که نیازمند پیگیری های جدی تر است.
تسنیم: نمونه هایی را داشته اید که برای تحقق عدالت ورود کردید و به نتیجه رسید؟
اقداماتی شده است، این اقدامات صرفا از سوی بسیج دانشجویی شاید نبوده، به عنوان تشکل دانشجویی می گویم با تعامل همه تشکل ها اقداماتی صورت گرفته است. این انسجام بین تشکل ها لازم است اما کارهایی که در زمینه خصوصی سازی صورت گرفته و بالاخص هفت تپه که با پیگیری های قوه قضائیه و مجلس به جاهایی رسید و دیگری بحث هپکو، ده ونک که سال گذشته رخ داد و الان دوباره مطرح شد، بحث خانه شهروند بی سرپرست هرمزگانی از جمله این موارد است.
پیگیری هایی برای تحقق عدالت آموزشی از وزارت ارتباطات و آموزش و پرورش صورت گرفته است و اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است. این اول کار است. به نتیجه رساندن آنها مهم است که نیازمند پیگیری جنبش دانشجویی و همکاری دولت و دستگاههای اجرایی است.
بزرگخو: من احساس می کنم در رابطه با بحث عدالت و کلا مبانی گفتمانی که جنبش دانشجوی با آن روبرو است باید کارهای اساسی صورت داد. انقلاب اسلامی سه آرمان اصلی؛ استقلال، آزادی و عدالت دارد، ذیل این آرمان ها و در جهت تحقق آنها کلید واژه های زیادی تولید شده، نگاه ما نیز باید به گونه ای باشد که بدانیم چطور می توان این آرمان ها را محقق کرد.
**جنبش دانشجویی در تبیین عدالت باید اقدام اساسی انجام دهد
در بحث های آرمان خواهانه برای اینکه بتوانیم مبانی را با واقعیتها منطبق کنیم و آرمان خواهی حین واقع بینی داشته باشم باید عنصری به عنوان کارامدی را تعریف کنیم که می گوید درصد اهداف محقق شده نسبت به کل اهداف چه بوده است.اینجا این سوال پیش می آید که آرمان ها چه می شود?
جواب آن این است که در اهداف نیز آرمان خواهی تعریف و دیده می شود. یعنی اهداف شما به (GDP) یا چند مسئله دیگر تقلیل پیدا نمی کند.یعنی اگر اهمیت (GDP) کشور به اندازه ضریب جینی است همان قدر که تولید ناخالص داخلی کشور باید بالا رود همان قدر هم باید عدالت وجود داشته باشه و ضریب جینی پایین بیاید. در واقع بحث هایی به این شکل را در درون خود داشته باشد. نقطه ای که جمع آرمان خواهی و واقع بینی با هم است. چون بحث عدالت، آرمان انقلاب و جمهوری اسلامی است، من از این دریچه وارد مسئله می شوم.
**نقش جنبش دانشجویی در بسط گفتمان عدالت
درباره عدالت، جنبش دانشجویی چند کار را باید انجام دهد و دفاتر تحکیم مصادیقی را دنبال کرده است اما بسط گفتمان عدالت به چه معناست؟ رهبر انقلاب می گویند در عدالت کم کاری کردیم. باید بیشتر روی آن کار کنیم و بیشتر به مبانی بپردازیم. این گفتمان را بیشتر در جامعه جا بندازیم و تلاش کنیم در اذهان معنی عدالت پررنگ شود.
یعنی در انتخابات به جای اینکه از کسی در خیابان بپرسیم نظرش درباره مذاکره چیست یا کدام کاندیدا بهترمذاکره می کند، دنبال تحقق عدالت از سوی کاندیداها به عنوان یک مسئله تعیین کننده باشیم. این مسئله فقط یک روش دارد و آن بسط گفتمان عدالت از طریق عدالت با مسائل و مصادیق مختلف است. مثلا در اقتصاد، عدالت چگونه محقق می شود و عدالت در زمینه مسائل آموزشی، اجتماعی و فرهنگی و ... چیست؟ عدالت که فقط به پول و ضریب جینی خلاصه نمی شود، گرچه یکی از مظاهرش آن است اما بسط گفتمان عدالت به فقط و فقط از مسیر برخورد آن با موارد مختلف است.
**در مباحث عدالت خواهانه دچار بحران مبنا و بی مبنایی هستیم
دیگر اینکه ما در کشور خیلی دچار بحران مبنایی می شویم. در مباحث عدالت خواهانه دچار بحران مبنا و بی مبنایی هستیم. اینکه مسئله ای را مطالبه می کنیم ولی وقتی به عقب تر برمی گردیم که ببنیم مبنا چه بوده است، کسی نمی داند مبنای این مطالبه چیست؟ یعنی مطالبه ما ناشی از احساس بوده است. وقتی بحث های این شکلی ایجاد می شود، مباحث حاشیه ای نیز ایجاد می شود، لذا مباحث مبنایی باید بسیار مورد توجه قرار گیرد.
جمهوری اسلامی را نظام مقدس اسلامی می گوییم برای اینکه هر لحظه می تواند در درون خودش، بدون هزینه تغیراتی ایجاد کند.یعنی نرم افزار جمهوری اسلامی ایران، این را پذیرفته است که به سادگی درون خودش تغییراتی ایجاد کند و این هزینه آن قدر کم باشد که خیلی ساده یکسری مصلح در کنار هم اصلاحات را ایجاد کنند و حاکمیت هم لبیک گوید.
**تبیین مبنا در عدالت از دعواهای حاشیه ای جلوگیری می کند
در مبنا باید به درجه ای برسیم که بدانیم مبنای ما برای تحقق عدالت چیست. وقتی با مبنا حرکت کنیم، مواضع قبلی ما بیشتر پایه و مبنایی برای موضوعات بعدی می شود. مثلا ما در ماجرایی یک موضعی داشتیم اما در موضوع دیگری می بینیم همان فردی که ما با او هم عقیده بودیم حرف دیگری می زند و مخالف آن می شویم در حالیکه مخالفت ما با او ممکن است از نظر گفتمانی، مبنایی نداشته باشد؛ لذا تبیین مبنا از دعواهای حاشیه ای جلوگیری می کند.
مسئله بعدی، تبدیل گفتمان عدالت از یک گفتمان سلبی به یک گفتمانی ایجابی است. ما یک سیر گفتمانی داشتیم و به قول معروف توانستیم از ابتدای انقلاب با گفتمان های مختلف پیش بیاییم. از اصل گفتمان انقلاب اسلامی کمی گذر کردیم، بحث گفتمان توسعه، آزادی و بعد هم گفتمان عدالت مطرح شد. امروز نمی دانیم چه گفتمانی به عنوان گفتمان هژمون در جامعه مطرح است و مردم چه می خواهند. چون نظام و دولت حاکم فقط و فقط در زمینه سیاست خارجی دکترین دارد.
یعنی اساسا کسی نمی داند نظام حاکم در زمینه سیاست داخلی به چه سمتی حرکت می کند و تکنوکرات به معنای واقعی است. زمانی ما به دولت آقای هاشمی می گفتیم دولت تکنوکراتی اما ایشان حداقل توسعه را به عنوان یک دکترین حرکت به سمت نظام مطلوب داشت اما در فضای فعلی تکنوکراسی به معنای واقعی کلمه نمود پیدا می کند. امروز می بینیم 7 سال بعد از اینکه گفتمان عدالت خواهی حاکم بوده است ما در بدترین وضعیت عدالت پس از انقلاب اسلامی قرار داریم.
**بی گفتمانی امروز جامعه عدالت خواهی را به مبارزه با فساد تقلیل داد
در پاسخ به اینکه چرا چنین پسرفتی داشتیم؟ باید بگوییم ما به شرایطی رسیدیم که شاهد بی گفتمانی در جامعه هستیم. وقتی جامعه ای بی گفتمان شود حتی هدفش را هم نمی شناسد چه برسد به اینکه به کدام سمت حرکت می کند.طبیعی است وقتی گفتمان ایجابی در جامعه نداشته باشیم، جامعه خود نسبت به این قضیه پاسخ دهد؛ یعنی وقتی گفتمان غالبی در جامعه وجود نداشته باشد، جامعه به تولید گفتمان های کوچک سلبی در گوشه گوشه جامعه می پردازد که گفتمان عدالت را هم ذیل همان می شود، دید.
فضای سلب و نفی موجود امروز جامعه ناشی از همین است که نتواستیم به لحاظ ایجابی به سمت عدالت حرکت کنیم. لاجرم جامعه به سمت گفتمان سلبی عدالت رفته و به همین دلیل عدالت و عدالتخواهی به معنای واقعی کلمه دیده نمی شود، بلکه مسئله ای با عنوان مبارزه با فساد دیده می شود و بحث مبارزاتی قضیه مطرح می شود. ما باید از این پیچ تاریخی گذر کنیم برسیم به جایی که عدالت به عنوان یک گفتمان واقعی کلمه تبدیل شود و برای ان حرف داشته باشیم.
اقدامات دفتر تحکیم در زمنیه احقاق عدالت، در زمینه های مختلف یکی ساخت مستند بی بحران است که در رابطه با آب شهر بیرم و منطقه بیرم در استان فارس توسط دفتر تحکیم تولید و به وزارت نیرو و دیگر نهادهای متولی ارسال و در حال پیگیری است. دیگری اقدامات انجمن هرمزگان در ماجرای بندرعباس و مستند انجمن همدان در پروژه اسکای مال این استان است. در بحث عدالت آموزشی چند دفتر در حال انجام کارهای گفتمانی هستند.
تقسیم کاری در این زمینه صورت گرفته است. اتحادیه تحکیم وحدت در زمینه اقتصاد و عدالت و رویکرد موجود در زمینه کارهای گفتمانی فعالیت می کند. در مقوله اقتصاد و عدالت به اقتصاد مردمی رسیدیم و واحد جنگ اقتصادی این بحث را پیش می برد. در زمنیه عدالت اجتماعی و فرهنگی به کلید واژه مسئولیت اجتماعی و در زمینه عدالت سیاسی به مبارزه با انحصار سیاسی رسیدیم که بسط گفتمان جمهوریت را نیز در این لایه دنبال می کنیم.
اخیرا هم در بیانیه ای مخالفت این اتحادیه با قانون انتخابات ریاست جمهوری که معتقدیم دست شواری نگهبان و نهادهای ناظر در انتخابات را در این بخش خیلی باز می گذارد و مردسالاری و جمهوریت نظام را زیر سوال می برد، رسانه ای شده است.
رضیئی: در اهمیت مسئله عدالت فقط به این نکته اکتفا می کنم، رهبر انقلاب در سال 82 زمانی که هنوز مسئله عدالت در کشور ما جدی و به عنوان یک مطالبه عمومی تبدیل نشده بود و وضعیت بهتری را در جامعه مشاهده می کردیم به صراحت فرمودند "مشروعیت کارگزاران نظام اسلامی به پیاده کردن مسئله عدالت است و من طلبه ای که در این مقام قرار گرفتم برای این است که عدالت را استقرار کنم." حتی بالاتر می گویند " مصلحت نظام نباید در برابر عدالت قرار گیرد."
**در مقوله عدالت دچار خلا گفتمانی هستیم
ما در این زمینه در جمهوری اسلامی خلا گفتمانی داریم. حتی فقهای شیعه هم به نظر من در تبیین عدالت دارای خلا گفتمانی بسیار جدی هستند. مدتی است به حسب دغدغه در این زمینه مطالعاتی داشتیم تا به چارچوبی برسیم. از راسل و مارکس و غیره در مورد عدالت خواندیم اما هر چه جستجو کردیم که ببنیم در بین فقها و متفکران اسلامی کدام در مسئله عدالت کار کردند غیر از آقای حکیمی، فرد دیگری نیست. ایشان هم آرمان شهری را توصیف می کنید که جز در جامعه ظهور و مهدوی امکان پذیر نیست و با واقعیت خیلی دور است.
در مسئله عدالت دچار خلا گفتمانی هستیم و باید این مسئله برطرف شود. همین باعث شده جنبش دانشجویی در این حوزه وارد عمل گرایی صرف شود. مثال هایی که دوستان زدند و متاسفانه در برخی جاها وارد انحرافاتی شدیم که مثال مشخص آن را اقای قلعه نویی زدند، افشاگری های رسانه ای که انحراف از عدالت است.
** جنبش دانشجویی در عدالت وارد عمل گرایی شده است
نهایت این عمل گرایی، مجلس دوازدهم است که نمایندگان قبل از تشکیل مجلس انواع شعارها را در بعد عدالت و شفافیت می دانند اما بعد از 5 یا 6 ماه و موضوعات و مصوبات مختلف که نیاز به بحث های تخصصی شورای نگهبان دارد، مسئله شفافیت را که نه شورای نگهبان جلوی آن را گرفته و نه دولت و نه نیاز به کارهای عجیب و غریبی دارد، هنوز در حد شعار نگه داشته و اقدام عملیاتی نداشته است. این حاصل همان فضای شعار زده است.
اینکه باید چه کاری انجام داد تا در این شرایط عمل گرایی صرف باقی نمانیم. به نظرم اول باید به قانون اساسی برگردیم. اصل 30 و 31 و 27 اصل اعتراض به بحث عدالت به خوبی پرداخته است. در اصل 30 و 31 حق مسکن رایگان، بهداشت و درمان رایگان و اموزش رایگان را داریم.
اما اینکه جنبش دانشجویی در دهه چهارم پیشرفت و عدالت چقدر توانسته گفتمان سازی پیشگیرانه انجام دهد، یعنی قبل از اینکه یک اتفاق و بحرانی ایجاد شود به ارائه راهکارهایی برای پیاده شدن این اصول قانون اساسی کمک کرده باشد، را باید پاسخ داد.
اینکه بنده به عنوان یک عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل برای معضلاتی که ممکن است آینده در کشور شکاف ایجاد کند چه برنامه عملیاتی داشته ایم. مثلا اگر گفتند دولت دست شماست و چه پیشنهادی برای تحقق عدالت آموزشی و مسئله مسکن و غیره ... دارید، چه خواهیم گفت.
**جنبش دانشجویی در عدالت خواهی تبدیل به منتقد صرف شده است
به نظرم جنبش دانشجویی در این مسائل تبدیل به منتقد صرف بدون ارائه اراهکار شده و از طرفی در همین نقد هم نتوانسته گفتمان سازی را به طور مشخص و درست انجام دهد. تبعیض مسئله ای است که از هر کسی بپرسیم آن را حس می کند.
وقتی ما گفتمان سازی نکنیم و گفتنمان درست و راه حل درست ارائه ندهیم، طرف مقابل برای جامعه ما گفتمان تولید می کند، خیلی ساده است. در سال 92 اقای روحانی گفت مشکل اقتصادی داریم و باید با مذاکره آن را حل کنیم. در همین خط گفتمانی، اقتصاد، معیشت و همه چیز مردم را گروگان گرفت و هنوز بعد از گذشت 7 سال نتوانستیم تجربه بگیریم و گفتمان سازی کنیم.
هنوز در ذهن مردم نیز این است که اگر قرار است مشکلات ما حل شود باید مشکل مان را در سیاست خارجه حل کنیم تا این مسائل حل شود.بخشی از این مسئله به ما بر می گردد که نتوانستیم این گفتمان را ایجاد کنیم که راهکار از بین رفتن تبعیض، لزوما با سیاست خارجی حل نمی شود. 10 و 12 پارامتر داخلی داریم که با کمک آنها بدون اینکه بخواهد کار عجیب وغریبی رخ دهد می توانیم، مشکلات را حل کنیم.
**کم کاری جنبش دانشجویی در تولید گفتمان غالب
اساسا نتوانستیم آلترناتیو مشخصی در این مسئله در برابر گفتمان هایی که ایجاد می شود، ایجاد کنیم. متاسفانه خیلی راحت مطالبات عمومی مردم در حوزه عدالت و تبعیض دزدیده می شود. در نهایت همان گفتمانی که معیشت و اقتصاد مردم را گروگان می گیرند وقتی کار را به بحران می رساند، ماجرای هفت تپه و هپکو و... ایجاد می کند، تازه جنبش دانشجویی یادش می افتد که به ماجرا ورود کند و از ایجاد مشکلات بیشتر جلوگیری کند.
** جنبش دانشجویی با گفتمان سازی باید از تکرار هپکو و هفت تپه جلوگیری کند
این ورود البته مورد تایید رهبر انقلاب هم هست اما ما در جنبش دانشجویی باید کاری کنیم که از تکرار هپکو و هفت تپه ها و شکاف هایی که احتمالا در آینده هم می تواند ایجاد بحران کند، جلوگیری کنیم. این گونه می توانیم، موفق باشیم.
فارابی: جنبش دانشجویی نهادی است تقریبا مدنی که از استقلال کافی هم برخوردار است. با توجه به موقعیت، دانشجو این دامنه، اختیار و امکان را دارد که در عرصه های مختلف نقش آفرینی کند. با توجه به حریت و استقلال دانشجو و عدم وابستگی های شغلی و مالی می تواند به صورت مستقلانه مطالبه گری کند.
از همین جهت جنبش دانشجویی مخصوصاً جنبش عدالتخواه در 10 سال اخیر به مطالبات تخصصی تر ورود کرد. در سالهای اول محوریت شعارها و مطالبات به نوعی کلی بود مثلا مقابله با کاخ نشینی مسئولین و مبارزه با فساد و این بحث ها که بیشتر در حالت شعار بود و زیاد وارد جزئیات مسئله نمی شدند. هر چقدر که جلوتر آمدیم گفتمان مطالبه گری تخصصی تر شد و این بستری برای ورود دانشجویان به مقوله عدالت و مطالبه آن شد.
** گفتمان مطالبه گری دانشجویان به مرور زمان تخصصی تر شد
در شش، هفت سال اخیر این اتفاق به خوبی افتاد و تا حدی نهادینه شده است. دانشجویان در حوزه های مختلف سعی کردند با ورود تخصصی به موضوعات، عدالت را محقق کنند. در حال حاضر یک خلأ جدی وجود دارد و آن این است که یک ایده کلان و حرف واحد اساسی که مطالبات مختلف حول آن شکل بگیرد بین دانشجویان عدالتخواه و جبهه عدالتخواهی ایران وجود ندارد.
** درباره عدالت ایده کلان بین جریان دانشجویی وجود ندارد
یعنی ما از یک طرف بحث مالیات را پیگیری می کنیم، از یک طرف بحث ماده 100 را پیگیری می کنیم و از یک طرف بحث های مربوط به سینما را دنبال می کنیم اما اینکه نهایتاً بگوییم ایده کلی ما در این مقوله چیست، وجود ندارد.
به طور کلی دانشجویان در 10 سال گذشته توانستند برای تحقق عدالت گام های خوبی بردارند ولی متأسفانه در چند سال اخیر تعداد زیاد مطالبات به سرانجام نرسیده دانشجویی انفعالی را در بدنه دانشجویی ایجاد کرده است که واقعاً خطرناک است.
مسئله اصلی در این حوزه به شرایط فعلی دولت برمی گردد. رکورد و خستگی که در دولت وجود دارد در بقیه دستگاه ها هم رخنه کرده و دانشجویان را نیز به نوعی از مطالبه گری خسته می کند.
**رکود و خستگی دولت به سایر بخش ها سرایت کرده است
قصد داشتیم در مقوله بودجه ورود کنیم و نظرات چند تن از کارشناسانی را که همه ساله در بحث بودجه نظر می دهند را استخراج کردیم اما خود کارشناسان نیز می گفتند این اقدامات فایده ای ندارد و ما هرچه بگوییم تغییری اتفاق نمی افتد. یعنی مسئله ناامیدی و انفعال نه فقط در لایه دانشجویی بلکه در لایه کارشناسی کشور هم اتفاق افتاده است.
تسنیم: با توجه به فعالیت ها و اقداماتی که در تشکل های دانشجویی شما و فعالیت جامعه دانشجویی کشور می بینید، فعالیت تشکل های دانشجویی امروز را می توان جنبش نامید؟
رضیئی: به نظرم فعالیت دانشجویان را در دهه اول انقلاب به طور مشخص می شد جنبش نامید اما در حال حاضر نه. چون دانشجویان در آن دوره می توانستند در جامعه تاثیرگذار باشند و حرکت مثبتی ایجاد کنند.
**تاثیرگذاری جریان دانشجویی از دولت احمدی نژاد به بعد کم شد
دفتر تحکیم وحدت سابق در این دوره برای موضوعاتی مانند انتخابات مجلس لیست انتخاباتی می داد، نکات موثر می نوشت و تاثیرگذار هم بود اما به طور مشخص حداقل در10 یا 15 سال گذشته بعد از روی کار آمدن دولت اقای احمدی نژاد، تاثیرگذاری جنبش دانشجویی در بدنه مردم و بدنه اجتماع کم شد. شاید در خیلی از موارد که می توانست مردم را با خود همراه کند آن همکاری لازم را ایجاد نکرد.
البته در بعضی مسائل کارهای موفقی صورت گرفت به طور مشخص در زمینه ( fatf) یکی از مواردی که بازدارنده بود و باعث شد به نتیجه نرسد حضور به موقع جنبش دانشجویی در این قضیه بود اما در خیلی از اتفاقاتی که می افتاد آن همراهی مردمی وجود نداشت.
تسنیم: دلیل این مسئله را چه می دانید؟
رضیئی: چند دلیل دارد. برخی مسائل به اتفاقات بیرون از جامعه دانشجویی بر می گردد. یکی از این موضوعات مسئله ای است که آقای نراقی مثال زدند؛ بحث گسترش فضای مجازی است. ظهور گروه های اثرگذار مختلف با تغییر نسل ها است. البته بخشی از این مسئله به عملکرد خود جنبش دانشجویی نیز برمی گردد که خیلی از مواقع نتوانسته مسئله ای را که دارد به بدنه اجتماع منتقل کند و همراهی مردم را با خودش داشته باشد.
منظور از بدنه اجتماع، آن بدنه حزب اللهی که همیشه وضو گرفته به پای صندوق های رای می رود نیست. یک بدنه، عظیمی داریم که نتوانستیم با آنها وارد گفتگو و صحبت بشویم. از چپ های دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گرفته که در دانشگاه تحصیل می کنند تا همین ادمهایی که در جامعه ما، قشر متوسطه جامعه و سطح پایین تر محسوب می شوند و در کافه ها و جاهای مختلف هستند. بالاخره در جامعه ما وجود دارند و نمی توان موجودیت آنها را نفی کنیم.
همه این اقشار و آن کسی که در کف جامعه است، شعار عدالت می دهد اما ما نتوانستیم با آنها گفت وگو کنیم و ارتباط برقرارکنیم. با همین بدنه مذهبی و انقلابی هم نتوانستیم غیر از کارهای کلیشه ای که انجام می شود ارتباط لازم را برقرار کنیم.
شاهد بی گفتمانی در جامعه هستیم.. در مسائل مختلف دارای تکثر بسیار زیادی هستیم، نمی خواهم بگویم تکثر چیز بدی است ولی در راهکار و عملکرد نباید وجود داشته باشد.
یعنی ممکن است در مورد تعریف مان از عدالت یا مسائل گفتمانی اختلاف نظر داشته باشیم ولی به نظرم برای عدالت و تبعیض و گفتمان سازی در راهکار آن، تحکیم، مستقل، جنبش و بسیج باید با یک عملیات و راهکار جلو بریم و وحدت کلمه را حفظ کنیم تا به نتیجه برسیم.
**تکثر و عملکرد جدا در موضوعات مشترک جریان های دانشجویی را به رقابت کاذب کشانده است
اگر هر کدام حرف خودمان را بزنیم به نتیجه لازم نمی رسیم. یکی از مسائلی که باعث می شود جنبش دانشجویی نباشیم این است که هرکدام از مجموعه های دانشجویی انقلابی جدا ازیکدیگر عمل می کنند و این عملکرد جداگانه، متاسفانه مواقعی تبدیل به رقابت های کاذب شده است.
در مورد بحث انتخابات قرار است بیانیه ای منتشر کنیم با تشکلهای دیگر به طور مشخص با آقای شهبازی جنبش هم تماس و مشورت گرفتم. معتقدم در انتخابات سال آینده دو تقاطع گفتمانی ایجاد می شود، یک گفتمان می گوید من بروم، مذاکره کنم و مشکل کشور را حل کنم یک گفتمانی دیگر اینکه راهکار حل مشکلات کشور در داخل است.
**تا کید بر ضرورت نگاه مشترک جنبش دانشجویی در انتخابات آینده
به نظرم بهتر است همه با هم یکی شویم و گفتمان دوم را جلو ببریم و تبدیل به گفتمان اصلی کنیم. مثال مشخص من در مورد این سوال این است. در انتخابات 1400 اگر نتوانیم همین مسئله ساده را تبدیل به گفتمان کنیم و نتوانیم کمک کنیم دولتی با دیدگاه دوم روی کار آید، فارغ از اینکه در راس امور چه کسی باشد ولی شرایط فعلی ادامه یابد، در آذر 1400 تشکل های دانشجویی و همه افرادی که برای خود شانیتی قائل هستند حرفی برای گفتن ندارند.
زیرا جایی که باید کار می کردند را به دعواها و بازی های سیاسی گذراندند و سرگرم اختلاف نظرها شدند.لذا جنبش بودن تشکل های دانشجویی به این طریق رقم می خورد که در موضوعات اساسی وحدت کلمه داشته باشیم.
بزرگخو: در یک کلمه پاسخ این سوال خیر است. در واقع هنوز جنبش دانشجویی کشور به معنای جنبش نیست. به نظر بنده ما جمعی از دانشجویان هستیم که دوست داریم جنبش باشیم. جنبش یعنی اینکه جمعیتی از آحاد ملت که در آن از همه اقشار جامعه وجود داشته باشند که در کنار هم با یک گفتمان مشترک کار کنند به یک نظام مسائل مشترک دست یابند.
**جریان دانشجویی نتوانسته یک نظام مسائل مشترک ایجاد کند
واقعیت این است که نتوانستیم یک نظام مسائل مشترک ایجاد کنیم. البته نظام مسائل مشترک داریم منتها به آن پایبند نیستیم. از نظر من این پایبند بودن ناظر به زمان و شرایط نیست، البته دست هایی هستند تفرقه بیندازند ولی من بیشتر ناظر به نوع عملکرد می دانم.
به نظرم جایگاه دارد و می توانیم به آن مرحله برسیم و آن اینکه جنبش دانشجویی ارتباطش با بدنه مردم شکل بگیرد.با همه اقشار جامعه ارتباط داشته باشد چه با کارتن خواب، چه با سیاستمدار و چه افراد دیگر، یعنی بتوانیم با آحاد افراد جامعه ارتباط بگیریم و بتوانیم فکرمان را به آنها بگوییم، شاید اشتباه هم کنیم ولی قابلیت این را داشته باشیم که بتوانیم به افراد جامعه بگوییم که در ذهن ما چه می گذرد. آن موقع می توانیم اسم جنبش را روی جامعه دانشجویی بگذاریم.
قلعه نویی: باید اول به تعریفی در زمینه جنبش یا تشکیلات بپردازیم. تشکیلات به معنای لغوی مجموعه ای از افراد با عقاید، آرمان و اهدف مشترک که فعالیت می کنند، است. می شود، گفت تشکلات به معنی مجموعه ای منسجم که هدف خاصی دارد و قرار است به نتیجه خاصی یابد است.معنی لغوی جریان یا جنبش، موجی است که ایجاد می شود و ساختار مشخصی ندارد. حرکتی است که تشکلهای افراد در آن نقش ایفا می کند.
مهمترین تفاوت تشکل با جنبش در ساختار است، اگر هر فردی عضوی از جنبشی دانشجویی باشد و حرکت و کنش اجتماعی داشته جنبش است. خیلی از دانشجویان هستند که پیرامون موضوع خاصی حرکت می کنند و تمام می شود. ساختاری نیست که اینها در آن ساختار تشکیلاتی منسجم حضور داشته باشند می شود گفت افتراق جنبش و تشکیلات اینجاست.
اگر جدی تر به آن بپردازیم می شود گفت که ایا جنبش دانشجویی بودن افتخار است یا عضو تشکیلات دانشجویی بودن افتخار است؟ جنبشهای مختلفی در دانشگاه ها داریم مارکسیست ها در دانشگاه های مختلف فعالیت می کنند جلسات می گذارند و موجی هست و...
به نظرم ما تشکلهای دانشجویی مقداری بالاتر از این تعاریف هستیم. ما همه جزو جنبش دانشجویی مسلمان ایران هستیم و در این حوزه نقش ایفا می کنیم. اینگونه نیست هر تشکل دانشجویی خودش را سردمدار یا رئیس جنبش دانشجویی ایران اسلامی تلقی کند همه تشکلها در کنار همدیگر هستند و هدف خاصی دارند.
با این وجود جنبش دانشجویی، امروز کارکردی که در جریان انقلاب طی سالهای 56 و 57 یا دوران دفاع مقدس داشته را ندارد، یعنی امروز آن فراگیری را ندارد ولی این گونه هم نیست که در کنار مردم نباشد، در کف جامعه است. وقتی مسائل اف ای تی اف مطرح شد، بحث اخراج یا لغو پروتکل الحاقی، اقدامات جهادی به ویژه در دوران کرونا، می بینیم جنبش دانشجویی در خط مقدم است.
**جنبش دانشجویی امروز دغدغه مند ولی چندان اثرگذار نیست
می توان گفت جنبش دانشجویی امروز واسطه ای بین مردم و مسئولین است و نقش ایفا می کند ولی اینکه مانند جریان دانشجویی اوایل انقلاب به دغدغه های مردم سمت و سوق داد و بسیار اثرگذار و فراگیر بود، نه امروز اینطور نیست.
البته شرایط و اقتضائات امروز جامعه و نگاه دولت و نهادهای مختلف به جریان دانشجویی نیز در این بین بی تاثیر نیست. این نگاه به جنبش دانشجویی به عنوان دانشجویانی که درک درستی از جامعه ندارند نیز درست نیست، جنبش دانشجویی از دل مردم است و در بطن نظام مسائل کلان قرار دارد و از موضوعات اساسی کشور آگاه است.
به عنوان مثال زمانی که کد بورسی مسئله مهم و عمده کشور می شود ما با انجام کار تخصصی این مسئله را پیگیری کردیم. بالای 50 تا 60 میلیون کد بورسی صادر شده که تهدیدهایی را که ایجاد می کند بیش از ده ونک و هفت تپه و ... است.
نراقی: به نظر من جنبش پدیده ای است که در ابعاد مختلف به تغییر و تحولات و ترکیب بندی های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می پردازد و دنبال تغییر در این بخش ها است.
تعریف دانشجویی تر آن به نظر من، گروهی نسبتا منظم و با دوام است که برای رسیدن به هدف اجتماعی معین تلاش می کنند. آن هدف می تواند اصلاحات یا انقلابی و تغییر باشد. به نظر من جنبش سه کارکرد دارد؛ کارکرد اول رابط و میانجی بین افراد و ساختارهای اجتماعی، کارکرد دوم ایجاد و بالابردن فهم سیاسی و آگاهی جمعی مردم و کارکرد سوم که مهمترین هدفش است و بیشتر به آن می پردازد؛ ایجاد فشار بر نخبگان کشور که نهادهای تصمیم گیر هستند، است.
جنبش دانشجویی رابط بین مردم و مسئولین است. نمی شود گفت اهدافی که پیگیری می کنند فقط اهداف کلان، انقلابی و اصلاحاتی است نه، جنبشهایی داریم که مسائل خیلی خردی را پیگیری می کنند ولی با این تفاسیر می شود آنها را نیز جنبش تعریف کرد.
با این تفسیر، من تشکل های دانشجویی را یک جریان تعریف نمی کنم بلکه جنبش های دانشجویی تعریف می کنم که اقدامات و کارهای متفاوتی انجام می دهند و در برهه های مختلف رسالتها و محل فعالیت اصلی شان متفاوت بوده است.در دهه 70 به مسئله ای می پرداختند و در حال حاضر به مسئله دیگری می پردازد. جنبش دانشجویی در حوزه های مختلف کار می کند در برخی زمینه ها کم کاری دارد، ولی عملا کاری که باید انجام بدهد را به روشی انجام می دهد، ممکن است ایده آل نباشد ولی نمی توان آن را به یک جریان صرف تقلیل داد.
**جنبش دانشجویی هنوز موثر است و نمی توان آن را جریان تقلیل داد
در فضای جامعه موثر است. اقدامات جنبش دانشجویی در زمینه اقدام اخیر مجلس را مشاهده کردیم. در چند روز گذشته تجمع هایی را مقابل، مجلس، شورای عالی امنیت ملی و ستاد کل توسط چند گروه انجام شد. تجمع مقابل مجلس تاثیرگذار بود، برخی معتقدند خیلی مصوبه انقلابی نبود ولی شاید اگر این اتفاقات هم نبود این تغییرات کوچک هم رخ نمی داد.
رخوتی در جنبش دانشجویی پیش آمده که بخش عمده ای از آن به مسائل بیرونی نیز بر می گردد. یک دلیل آن بی توجهی به فضای دانشگاه است، مسئولین دولتی و دانشگاها آن طور که باید به دانشگاه نمی پرازند و مسئله بعدی هم نگاه های بعضا شاید امنیتی که در سالهای قبل نسبت به فعالیتهای دانشجویی بوجود آمده و همه اینها باعث رخوت در جنبش دانشجویی شده است.
** رخوت جنبش دانشجویی به مسائل بیرونی و نگاه های امنیتی برمی گردد
نمی شود گفت عمدی یا غیرعمدی است آنها هم رسالت و وظایفی دارند و متناسب با ظایف خودشان کار می کنند. اساساً اگر یک اتفاق غلطی می افتد آن اتفاق بُعد امنیتی دارد نه مطالبه برخورد با عوامل آن.
اگر خانه خانم بندرعباسی را خراب می کنند آن اتفاق به ما هو اتفاق فضای کشور را آلوده می کند و مطالبه ما کار غلطی نیست. اگر با این دوربین نگاه کنیم باید با افراد خاطی برخورد شود نه با دانشجویانی که تجمع می کنند. البته همکاری هایی هم صورت می گیرد و این مسئله را هم به کل حاکمیت تعمیم نمی دهیم. شاید برخی در جایگاهی که قرار دارند تصمیم شان از نظر خودشان درست است ولی با این دوربین که نگاه کنیم کار غلطی است.
تسنیم: به نظر شما مفاهیمی مثل عدالت، آزادی یا توسعه تا چه حد در جنبش دانشجویی امروز اهمیت دارد؟ چقدر به آن اهمیت دادند نگاه جنبش دانشجویی به این سه مقوله چیست؟
نراقی: درباره عدالت صحبت شد. در زمینه واژه توسعه ترجیح می دهم از واژه پیشرفت استفاده کنم معمولا رهبر انقلاب هم از واژه پیشرفت استفاده می کنند. در نگاه جنبش دانشجویی عدالت و پیشرفت تقریبا در یک جایگاه قرار دارند و متناسب با زمینه های تخصصی دانشجویان فضایی که وجود دارد، متفاوت است. دانشجویان علوم انسانی به مقوله عدالت بیشتر توجه می کنند و دانشجویان فنی و علوم پایه احتمالا به خاطر رشته ای که دارند به مفهوم پیشرفت بیشتر می پردازند.
پیرامون پیشرفت در چند سال اخیر کارهای خوبی انجام شده و پرداختن به آن هم توسط تشکلهای دانشجویی خوب بوده است. در این مسئله هم نقش دانشجویان، مانند عدالت دارای دو بعد مستقیم و غیرمستقیم است. بعد مستقیم همین فعالیتهایی است که در چند سال اخیر شروع شد، ادبیات مسئله محوری و هسته های مسئله محور که حضرت آقا هم تایید کردند در چند سال گذشته تشکل های دانشجویی به ویژه مشخصا بسیج دانشجویی بیشتر به این مسئله پرداختند.
**حرکت هسته های مسئله محور در راستای توسعه است
هسته ها و گروه های مسئله محوری که تشکیل شده و روی مسائل تخصصی کشور کار می کنند و همه تشکلها با توجه به فرمایشات رهبر انقلاب به این سمت رفتند. این بعد از فعالیته های مستقیم دانشجویان در این زمنیه است که بعضا به نتیجه هم می رسد.
اتفاقاتی که در بحث گمرک از سوی دانشجویان هرمزگانی صورت گرفت. مسائلی که در خصوص مسائل پزشکی و کرونا از سوی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی صورت گرفت. یک بعد هم نقش غیر مستقیم جنبش دانشجویی است که بیشتر نقش مطالبه گری دارد و عمدتا در دو زمینه پیگیری و مطالبه از سایر ارگان ها مانند وزارت ارتباطات که دوستان دانشگاه تهران در زمینه شبکه ملی اطلاعات نشستی را با قائم مقام وزیر برگزار کردند، دیده می شود. یک زمینه هم مربوط به مسائل دانشگاه و دغدغه مندی آن در این حوزه است، کارهایی انجام شده ولی ایده آل نیست.
در زمینه آزادی که گفتمان انقلاب اسلامی است، جنبش دانشجویی در سالهای قبل به این مسئله نپرداخته و این نظریه را جلو نبرده است. راه حل آن پرداختن به کرسی های آزاداندیشی و جلسات گفت و گو پیرامون مسائل مختلف است. بحث های آن هم متنوع است، ضعفها و چالش هایی هم وجود دارد. از قبیل نحوه اعتراضات در نظام حاکمیت جمهوری اسلامی که این اعتراضها اولا چطور می تواند اثربخش باشد و ثانیا قانون مند باشد و با مصالح کشور تطابق داشته باشد.
الان تنها مدلی را که درباره اعتراضات مردمی می توانیم بگوییم شاید کارهایی است که جنبش دانشجویی می تواند انجام دهد که هم اثربخشی داشته باشد و هم قانونمند باشد. بحث های متنوعی در این خصوص وجود دارد که جنبش دانشجویی به آن نپرداخته، شاید اهمیتش برای آن کمتر از مسائل دیگر بوده و یا شاید هم به واسطه نکات دیگری به این مسئله چندان نپرداخته است.
قلعه نویی: این مفاهیم ریشه در جهان بینی و مبانی فکری افراد دارد لذا در افراد مختلف متفاوت است. می توان گفت جنبش دانشجویی از بدو شکل گیری، نگاه یکسانی به این موضوعات نداشته و گروه های مختلف تعریف یکسانی از این مفاهیم ندارند.
عدالت در نگاه تشکل های دانشجویی که دیدگاهشان به تفکرات مارکسیستی نزدیک است بیشتر برابری است. انهایی که تفکراتشان نزدیک به امپریالیسم است، بیشتر به آزادی بها می دهند و اساسا به عدالت قائل نیستند و می گویند وقتی آزادی محقق شد عدالت نیز محقق می شود.
در مقابل همه اینها، دغدغه جنبش دانشجویی مسلمان ایران از بدو شکل گیری پیشرفت و آزادی نبود چون همه اینها در مکتب انقلاب و اسلام تعریف خاص خودش را دارد. اگر بخواهیم گفتمان انقلاب اسلامی را باز کنیم همه این مفاهیم؛ آزادی، عدالت یا پیشرفت از تعاریف یکسانی در این گفتمان برخودار هستند.
مفهوم عدالت از دیدگاه انقلاب اسلامی این نیست که در مکاتب مارکسیست و لیبرال وجود دارد، عدالت در گفتمان انقلاب اسلامی قائل به این است که همه افراد براساس جایگاهی که دارند باید از منابع استفاده کنند نه عدالت مارکسیست که بیشتر روی برابری افراد تاکید دارد.
مقام معظم رهبری در سال 82 و 83 در دیداری که با هیئت دولت داشتند، مطرح می کنند که ما در گفتمان انقلاب اسلامی عدالت و توسعه را در کنار همدیگر می خواهیم. نه مثل غرب که نگاهش بیشتر بر توسعه مادی گرایی است.
نگاه و سیاست های رایج در غرب درباره توسعه بیشتر نگاه مادی صرف و رشد و ثروت تلقی می شود اما انقلاب اسلامی عدالت را در کنار توسعه می خواهد، لذا نگاه جنبش دانشجویی درباره توسعه بر همین مبناست و پیشرفت تعاریف خاصی در 4 مولفه فکری، زندگی، علمی و معنی دارد. این پیشرفت و توسعه ای که در کنار عدالت باشد نافی عدالت نخواهد بود. پیشرفت و عدالت در کنار یکدیگر کمک می کند به هدف اصلی که همان جامعه ایده آل است برسیم.
**برخی جریان های دانشجویی به شاخه دانشجویی جنبش دانشجویی تبدیل شدند
درباره بحث عدالت یک مسئله دیگر را در جنبش دانشجویی مطرح می کنم متاسفانه امروزه بعضی تحرکات از برخی جریان های دانشجویی به شاخه دانشجویی جنبش کارگری تبدیل شدند. به نظرم این نگاه عدالت طلبی اصلا صحیح نیست. جنبش دانشجویی به این مقوله نگاه فراتری دارد و دغدغه ها و نظام مسائلش فرق می کند با بعضی از این رفتارها و کنشگری هایی که الان مشاهده می کنیم.
بزرگخو: من احساس می کنم جنبش دانشجویی در یک مرحله گذار است. تصورم این است امروز فضای دانشجویی از یک فضای آرمان گرایی صرف به مقوله کارآمدی که نقطه اتصال واقع بینی و آرمان گرایی است رسیده است.
سوال اصلی امروز این نیست که آرمانهای ما چیست؟ ما به این سوال پاسخ دادیم و می دانیم امروز آرمانمان عدالت، آزادی و استقلال است کما اینکه وقتی استقلال ما در مقوله برجام لگدمال می شود جنبش دانشجویی می داند موضعش نسبت به قضیه چیست، حالا شاید نسبت به روش نظرات مختلف باشد. فرض بفرمایید یک نفر می گوید طرح سه فوریتی می خواهد یا یک نفر می گوید طرح دو فوریتی می خواهد اما به هر حال جنبش دانشجویی می داند چه می خواهد. یا اینکه جنبش دانشجویی در قبال طرح شهرستانی استانی شدن انتخابات می داند موضع اش چیست شاید یک تشکلی بیشتر یا یک تشکلی کمتر به آن بپردازد ولی همه می دانند موضعشان چیست.
**جنبش دانشجویی در حال گذر از آرمان ها به روش هاست
الان ما در مرحله گذار از آرمانها به روشها هستیم. مدل ورود امروز دانشجوها به مقوله آرمان گرایی از دریچه کارآمدی است. یعنی اینکه با چه روشی به آرمانها نگاه کنیم و بپردازیم که کارآمد تر و با درصد بیشتری از کارامدی این مرحله را گذر کنیم. در این زمینه نیازمند یک نرم افزاری هستیم تا آرمانهایمان را تحت لوای آن نرم افزار محقق کنیم و این نرم افزار خیلی می تواند کمک کند.
ما در دفتر تحکیم 5 سال است روی قضیه جمهوریت و مردم سالاری دینی کار می کنیم بررسی کردیم که نظام مسائل سیاسی حضرت آقا و امام (ره) چیست؟ 100 مقاله از شهید بهشتی و حضرت آقا را بررسی کرده و به کلیدواژه مردم سالاری دینی رسیدیم. معتقدیم امروز در جامعه نیازمند یک نظام مسائل کلان هستیم که بتوانیم به همه مسائل از آن دریچه نگاه کنیم. از مردم سالاری به عدالت، آزادی، استقلال، پیشرفت، رفاه و مواردی از این دست برسیم.
در تعاریف مان از این مفاهیم باید بتوانیم همزمان یک نگاه نئولیبرالیستی یا فردگرایی و یک نگاه سوسیالیستی یا جامع گرایی داشته باشیم و تلاش کنیم فردگرایی در کنار جامعه گرایی تحقق پیدا می کند. یعنی مفاهیمی مثل آزادی، رفاه و امنیت بتوانند در کنار مفاهیم جامعه گرا مثل عدالت جمع شود. مادامی که نتوانیم این نرم افزار و دریچه را برای خود مشخص نکنیم، نمی توانیم جمعی بین مفاهیم فردگرا و جمع گرا ایجاد کنیم.
به نظر من چالش اصلی دانشجویان و جنبش دانشجویی امروز، روش پرداختن به این مسئله است. نمی دانم دوستان تصدیق می کنند یا نه این نکته را که در رابطه با اهداف مشترک، روشهای پرداختن به اهداف بیشتر برای ما سوال است اینکه کدام روش ما را بیشتر به اهداف مان می رساند.
در خصوص مفهوم آزادی یک نکته بگویم اینکه ما مبانی گفتمانی را به خوبی تعریف و تبیین نکردیم و این موضوع را عقب نگه داشتیم. یعنی ما به مردم هیچ آموزشهایی در قبال این مفاهیم ندادیم تا زمانی که به بحران رسیدیم و مجبور شویم به آن بپردازیم.
**قانون امنیت را ضامن آزادی می داند نه عنصری در مقابل آزادی
در این سالها مباحث اعتراضات آبان ماه 98 و دی ماه مطرح شد. قانون اساسی مسیر را برای این گونه موارد مشخص کرده و بر تامین امنیت اعتراضات تاکید می کند یعنی اینکه اینکه آزادی اعتراضات در حیطه شما نیست و دیگر اینکه اعتراضی که در آن اسلحه نباشد باید امنیتش را تامین کنید اینکه می گویند، اسلحه آوردند و باید جمع می شد، حرف درستی است لاکن وظیفه ما به عنوان حاکمیت این است که امنیت اعتراض را تامین کنیم. برخی واقعا اعتراض داشتند و آن کسی که به خیابان می آید و اعتراض می کند، نباید دلهره این را داشته باشد که یک منافق یا مجاهد خلقی با اسلحه کشته سازی کند.
اتفاقا قانون مسیر را برای ما مشخص کرده که امنیت باید بوجود بیاید. به نظر من قانون ما امنیت را ضامن آزادی می داند نه عنصری در مقابل آزادی.
رضیئی: مسئله مهمی که باید به آن بپردازیم آسیب شناسی 40 سال گذشته نظام سیاسی به ویژه در سه دهه گذشته است. ما با برگزاری نزدیک به 37 بار انتخابات، فرآیند مردم سالاری را که به نظر من با دموکراسی متفاوت است را در جمهوری اسلامی تثبیت کردیم اما نتوانستیم ثمره مردم سالاری را به طور کامل به مردم نشان بدهیم. یعنی اینکه مردم بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه از انقلاب اسلامی به این نتیجه نرسیدند که رفت و آمد گفتمان های مختلف مثل توسعه، عدالت و آزادی در آینده آنها تاثیر گذاشته است.
**نتوانستیم ثمره مردم سالاری را به طور کامل به مردم نشان دهیم
نتیجه اش به چه شکلی می شود به این شکل که یک دولت با گفتمان توسعه روی کار بیاید و بعد از 8 سال نه تنها گفتمان توسعه تقویت نمی شود، بلکه آلترناتیو گفتمانی همان دولت روی کار می آید. یا دولتی با گفتمان آزادی روی کار می آید و بعد از 8 سال همین گفتمان را به محاق می برد و به لجن می کشد و بعد از 8 سال دولتی با گفتمان عدالت روی کار می آید.
دوباره پس از اینکه دولتی با گفتمان عدالت 8 سال روی کار است آلترناتیو بعدی می شود دولتی که با شعار توسعه خارجی روی کار می آید. آسیب شناسی باید شکل بگیرد که چرا نتوانستیم در سالهای گذشته دولتی را روی کار بیاوریم که گفتمانی جامع داشته باشد و همزمان در گفتمان خودش به توسعه، آزادی و عدالت یعنی به جمیع موارد اهمیت دهد و برای هر کدام ارزش قائل بشود.
**نیازمند آسیب شناسی درباره عدم روی کار آمدن دولتی با گفتمان جامع هستیم
در جنبش دانشجویی هم به نظرم این اتفاق تا حدی در حال وقوع است، منتها تفاوتی که در جنبش دانشجویی وجود دارد این است که در مورد برخی نظام مسائل و گفتمان ها ورود لازمه را نداشته، در مورد عدالت خیلی کار شده و ورود، مصداقی بوده اما در مورد آزادی و مسئله توسعه نه البته باید بینیم تعریف ما از توسعه به چه شکلی است.
اگر توسعه، توسعه مد نظر اعتدالگرایان و کارگزاران باشد که ما این توسعه را اصلا قبول نداریم چون مبتنی بر نگاه خارجی است. اول باید تعریفمان از توسعه مشخص شود اما خود جنبش دانشجویی راجع به این مسائل دچار انفعال بوده و من خیلی کم دیدم مطالعاتی در بحث آزادی های اجتماعی داشته باشیم و این موارد نیز بیشتر ذیل حق اعتراضات خلاصه کردیم که حق اعتراضات یکی از شئون آزادی های اجتماعی است و حتی بالعکس درباره همین ازادی های اجتماعی هم حاضر به هزینه دادن نشدیم.
** جنبش دانشجویی درباره توسعه و آزادی منفعل بوده است
زمانی یک تفکر و رویکردی مانند دوره آقای خاتمی روی کار می آید و مطبوعات زنجیره ای راه می افتد، در این مطبوعات مسئله آزادی مفهوم خودش را از دست می دهد و انواع و اقسام اتفاقات پیش می آید. در این دوره دیدیم برای جلوگیری از مطبوعات زنجیره ای هیچ کدام از تشکلهای دانشجویی حاضر به هزینه دادن برای وزیر نمی شدند که در نهایت کار به حکم حکومتی رهبر انقلاب ختم شد.
انقدر این انفعال در مسئله آزادی زیاد است که یک موضوع دست چندم مقوله آزادی، مثل بحث برگزاری کنسرت ها را که آقای روحانی در سال 92 و 96 مطرح می کند تبدیل به مطالبه اصلی مردم در مقوله آزادی می شود تا با رای دادن به روحانی به این مطالبه برسیم که مثلا شجریان در داخل کشور کنسرت بگذارد یا در فلان شهر کنسرت داشته باشیم.
به نظر من به مفهوم آزادی بیش از سایر مفاهیم طی این سالها از دو منظر و دو جنبه ظلم شده است. یک منظر و جنبه انفعالی است که به جنبش دانشجویی و نهادهایی که نام انقلابی را یدک می کشند و دیگری از منظر افرادی است که خودشان را متولی آزادی می دانند. از دوم خرداد سال 76 به بعد آزادی را به نوعی تفسیر و تعبیر کردند که داخل آن هرج و مرج، ولنگاری و حتی استبداد رای هم دیده می شود.
هیچ کس فراموش نمی کند کلماتی را که آقای خاتمی در 16 آذر سال 83 در دانشگاه تهران در تقابل با دانشجویان به کار می بردند. هیچ کس فراموش نمی کند برخورد دولت آقای روحانی با منتقدین دولت، منتقدین برجام، برخوردی که با یک روزنامه نگار ساده صورت گرفت و حتی حکم حبس برای آن صادر شد. کسی که در ایام انتخابات به طرح آزادی پرداخت اما در عمل به مستند ساز فیلم انتخاباتی خود هم رحم نکرد و از او شکایت کرد.
در مورد مسئله توسعه باید ببینیم تعریف مان از توسعه به چه شکلی است و بعد برداشتی که از این موضوع دارم را می گوییم. در توسعه هم نیامدیم کارهای مثبتی که به ویژه در تبلیغ اندیشه جمهوری اسلامی صورت گرفته را به خوبی تبیین کنیم.
**اقدامات مثبت ایران در تبلیغ و توسعه اندیشه انقلاب اسلامی را تبیین نکردیم
یک مثال ساده می زنم وقتی انقلاب اسلامی ما در سال 57 به پیروزی رسید هیچ دولتی و ملتی در خاورمیانه نبود که بتواند شعار مرگ بر امریکا را به عنوان یک مطالبه عمومی مطرح کند. اما امروز بعد از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی می بینیم این شعار، گفتمان تولیدی استکبارستیزی جمهوری اسلامی ایران از مرزهای داخلی کشور عبور کرده و عملا معادلات خاورمیانه را تغییر داده است.
سال 2003 پس از وقایع 11 سپتامبر، وقتی آمریکا حمله خودش را به عراق آغاز کرد و طرح خاورمیانه جدید را مطرح کرد، در این طرح به دنبال این بودند که تمام دولتهای منطقه یکدست و در خط مشی و خط فکری آمریکا قرار گیرند تا امنیت رژیم صهیونیستی را تامین کنند.
با گذشت دو دهه اگر بررسی کنیم وضعیت ملتها و دولتهایی مانند سوریه، یمن و حتی بحرین و کشورهایی که سرمایه گذاری روی آنها صورت گرفت متاسفانه با انفعال نخبگان سیاسی حوزوی این کشورها دولتهای مقاومت چندان حمایت نشدند و عمرشان پایان یافت اما در مورد ملتها چه در داخل عراق، سوریه، یمن، بحرین و حتی در بخشی از عربستان سعودی می بینیم این ملتها در راستای حوزه تفکر انقلاب اسلامی هستند یا در راستای تفکر طرح خاورمیانه بزرگی که سال 2003 طرحش ایجاد شد؟
به نظرم بخشی از توسعه را باید در این محور در نظر گرفت. بله، توسعه داخلی هم خوب است ولی آن بخشی که مغفول باقی مانده این بخش است که تعریف نمی شود و این مسئله را ذیل توسعه داخلی مطرح می کنند. ممکن است در جاهایی مانند عدالت و سایر مسائل دچار ضعفها و عقب ماندگی هایی نسبت به شعارهایی که دادیم، باشیم ولی این عقب ماندگی نباید باعث شود که اتفاقات مثبتی که صورت گرفته نادیده بگیریم.من ندیدم جنبش دانشجویی برای تبیین این مسئله کار جدی انجام داد باشد.
خلاصه مطلب اینکه به همان اندازه ای که در بحث عدالت محکم هستیم در این مسائل نیز جنبش دانشجویی و نهادهای حاکمیتی باید حرف مشخصی داشته باشند. اینگونه نباشد تمرکزمان صرفا براساس مقتضیات جامعه و کلان گفتمان باشد که هشت سال بعد و یا هر زمان دیگری آن کلان گفتمان تغییر کند و روی مسئله جدیدی داشته باشیم.
انتهای پیام/